حضور میلیونها حاشیهنشین در سطح کشور، پدیدهای معظل گونه شده است تا آنجا که این روزها مسئولان اجتماعی و جامعهشناسان مکرر از مشکلات و مشکل آفرینیهای حاشیهنشینها و کسانی که در سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند، خبر میدهند. حضور ۵۰ درصدی حاشیهنشینان در کلانشهر تهران ما را بر آن داشت تا در این خصوص با معاون سیاسی- اجتماعی استاندار تهران به گفتوگو بنشینیم.
آنچه در ادامه میآید حاصل گفتوگوی هفته نامه «نماینده» با «سیدشهابالدین چاوشی» است؛
*به نظر شما عمده دلایل حاشیهنشینی چیست؟
حاشیهنشینی یک پدیده اجتماعی است که از اوایل این قرن در ایران رسوخ پیدا کرده است و میشود گفت که توسعه نامتوازن اقتصادی و سیاسی که از اوایل حکومت پهلویها در کشور اتفاق افتاده است، باعث مهاجرت از روستاها به کلانشهرها به خصوص تهران شده است. چون برای موج جمعیت مهاجر هیچ برنامهریزی خاصی نشده بود، مشکلات امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و ... زیادی برایشان ایجاد شد و سرخوردگی حاصل از این مشکلات باعث جرائم متعدد در سطح حاشیه و آلونکنشینان ایجاد کرد. مطابق گزارشی که ما داریم، اولین آلونک نشینیها در شهر تهران در سال ۱۳۱۱ اتفاق افتاده است. در واقع میتوان گفت دافعه مبداء مانند فقر و نداشتن زمین موجب مهاجرت به سمت شهرها شده و سپس سطح پایین درآمد خانوار و بالا بودن بهای زمین و هزینه ساختوساز رسمی و هزینه بالای زندگی شهری موجب پدید آمدن کانونهای حاشیهنشینی میشود. فقدان منطقهبندی و کابری مناسب زمینها را نیز میتوان از دیگر علل حاشیهنشینی خواند. اگر شهرها به صورت مناسب منطقهبندی نشوند، زمینه برای ساختوسازهای غیرمجاز فراهم شده و مناطق زاغهنشین پدید میآیند.
*آسیبهای مرتبط با پدیده حاشیهنشینی چیست؟
آسیبهای اجتماعی ناشی از حاشیهنشینی سهم بالایی از جرائم را در کشور به خود اختصاص دادهاند. جرم خیزی مناطق حاشیهنشین عمدتاً به دلیل عدم تطابق هنجاری و جامعهپذیری است. سطح نازل معیشت خانوارها در مناطق حاشیهنشین به جرائمی چون قاچاق مواد مخدر، رواج اوباشیگری و سرقت منجر شده است. یکی دیگر از عمده آسیبهای حاشیهنشینی، بیگانگی حاشیهنشینان با مردم برخوردار شهر است که حتی منجر شده است که این افراد مردم کلانشهرها را به چشم دشمن بنگرند. انواع مشکلات رفتاری و روانشناختی را میتوان برای این افراد متصور بود. حاشیهنشینی از فقر شروع میشود و منجر به عدم توسعه آموزش، فرهنگ و ... میشود. جمعیت زیاد ساکن در یک آلونک آسیبهای بیشماری را در پی خواهد داشت تا آنجا که جرم برای این افراد امری عادی تلقی میشود. دست فروشی، تکدیگری، زباله دزدی، خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی از جمله جرائم شایع در مناطق حاشیهنشین است.
*تعداد حاشینهنشینان در تهران چقدر است؟
مطابق آخرین آمار که مربوط به سال ۱۳۹۴ است، در تهران بزرگ (تهران، ری و شمیرانات) حدود ۶۰۰ هزار نفر حاشیهنشین داریم. البته این به این معنا نیست که تمام این ۶۰۰ هزار نفر مجرم باشند. در منطقهای ممکن است ۱۰۰ نفر مرتکب فحشا و انواع جرائم باشند ولی چون در محدوده این محله انجام میدهند و بازتاب رفتارهایشان تمام محله را آلوده میکند و کل منطقه را در برمیگیرند. در واقع می توان گفت در مناطق حاشیهنشین معضلات فرهنگی و اجتماعی مجرمان، به سایر ساکنین تحمیل میشود. البته حاشیهنشینان استان تهران چند میلیون میشوند. حتی در درون شهر تهران نیز حاشیهنشین داریم و شاید کسی باور نکند که در منطقهای مانند محدوده خیابان اسدآبادی (یوسف آباد) نیز حاشیهنشین داریم. در تهران در کنار مناطق مرفه مناطق حاشیهنشین داریم. ممکن است محلهای چندین خیابان داشته باشد و یکی دو تا از این خیابانها محل تجمع افرادی باشد که جاهای مختلف با سطح فرهنگهای نازل با مشاغل کاذب باشد که با خانوادههایشان به عنوان یک زائده زندگی میکنند و فرهنگ خاص خود را دارند و قاطی مردم آن مناطق هم نمیشوند. مطابق آمار شورای تأمین شهرستان تهران، ۱۷ نقطه در شهر تهران به عنوان حاشیهنشین احصا شده است.
*با توجه به حضور تقریباً ۵۰ درصدی حاشیهنشینان در تهران، استانداری چه تمهیداتی جهت رفع این بحران اندیشیده است؟
با توجه به بازدید میدانی از تمام مناطق حاشیهنشین، تصمیمهاي مختلفی توسط استانداری در کمیسیون حاشیهنشینی و کمیسیون امنیت اجتماعی و اخلاقی استان تهران و سایر کمیسیونها اتخاذ شده است. تمهیدات ما در حوزههای مختلف اعم از تمهیدات امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است و طرحهای ویژه را به تناسب برای مناطق مختلف انجام دادهایم. همکاری فرمانداری با شهرداری تهران و نهادهای ذیربط برای حل مشکلات بهداشتی، آموزشی و فرهنگی این مناطق صورت گرفته است. طرح مسائل و مشکلات این مناطق در ۱۵ کارگروه فرهنگی و اجتماعی استان از دیگر اقدامات استانداری در جهت رفع این معظل است. مصوبات زیادی در کارگروه حاشیهنشینی و فرهنگی-اجتماعی استانداری انجام شده که به تناسب توان انجام شده و خواهد شد. به عنوان مثال در خصوص محله هرندی چندین مورد در شورای تأمین استان طرح تهیه شده است که انشاءالله با همکاری فرمانداری و شهرداری تهران طرحی همهجانبه اجرا خواهد شد. نکته مهم این است که استانداری یک دستگاه ناظر است و اجرایی نیست که شخصاً بخواهد طرحی را اجرا کند. استانداری نماینده عالی دولت در استان است که خطمشیهای کلی را تعیین میکند. هنر استانداری این است که دستگاههای مختلفی که در یک منطقه حاشیهنشین یا بافت و سکونتگاههای غیررسمی وجود دارد را با هم مرتبط کرده و با همکاری دستگاهها و مدیریت استانداری و فرمانداریهای تابعه، اقدامات صورت بگیرد. به عنوان مثال ممکن است یک دستگاه در یک منطقه حاشیهنشین اقدامات خوبی را هم انجام دهد ولی وقتی با کمک دیگر دستگاهها نیست این اقدام فایدهای نخواهد داشت. نمونه آن را در منطقه هرندی دیدیم که شهرداری فکر میکرد میتواند به تنهایی این اقدام را به درستی انجام دهد ولی در نهایت مردم ورود کردند و در واقع شهرداری شکست خورد. ولی طرح دیگری که هنوز اجرا نشده است و قرار است با نظارت فرمانداری انجام شود، چون حمایتهای انتظامی و سیاسی را دارد و شهرداری هم به عنوان دستگاههاي اجرایی، به نظر من میتواند موفق باشد. استانداری یک حالت کدخدا منشی برای مابقی ارگانهای موجود در استان را دارد.
*چندی پیش ستاد بازآفرینی پایدار کلان شهری زیر نظر شهرداری تشکیل شد، جنابعالی در جریان اقدامات این ستاد در راستای حل این مشکل هستید؟
فکر نمیکنم این ستاد خیلی هماهنگی خاصی با استانداری داشته باشد. تا جایی که من اطلاع دارم سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران چون مسائل فرهنگی را پیگیری میکند هم با فرمانداری و هم با استانداری تهران همکاری داشته است. با این سازمان در تعامل هستیم و در جلسات ما نیز حضور دارند. البته ما در استانداری ستادی تحت عنوان ستاد بازآفرینی سکونتگاههای غیررسمی داریم که طبق آییننامه هیئت وزیران فعالیت میکنند و در واقع نقشه راهی برای اقدامات لازمالاجرا در مناطق حاشیهنشین تعریف کرده است به گونهای که مناطق حاشیهنشین تبدیل به مناطق عادی شوند. برای اصلاح در برخی از مناطق حاشیهنشین چارهای جز تخریب وجود ندارد و در برخی مناطق مانند عودلاجان که در مرکز تهران است، نیاز به مرمت است.