«نماینده» ؛ احمد آریایینژاد*/ پس از گذشت حدود ۳۷ سال از عمر انقلاب اسلامی، به فراخور زمان با چالشها و مشکلاتی مواجه بودهایم که وظیفة آحاد جامعه و بهویژه نخبگان، صیانت از دستاوردها و آرمانهای انقلاب است. در حال حاضر انقلاب اسلامی مراحل سوم و چهارم تحقق اهداف خود، یعنی ایجاد دولت و کشوری اسلامی را پشت سر گذاشته است؛ البته مسیر طی شده دارای اشکالهاي مختصری است که باید برای تحقق برنامة پنجم توسعه یعنی جهانی اسلامی درصدد برطرف کردن آن برآییم.
زندگی انسانها در طول تاریخ سراسر انتخاب بین دوراهی دنیا و آخرت بوده است. انسان معمولاً هم خدا و هم خرما را میخواهد، مانند شرایط فعلی که هم در طلب رضای خدا و هم مراقب اوضاع مادی خود نیز هستیم؛ اما گاهی برای به دست آوردن یکی از آنها باید از دیگری چشمپوشی و صرفنظر کرد و اینجا مسئلة مهمی به نام انتخاب مطرح میشود که بایست در بزنگاههای حساس تصمیمهای شجاعانه گرفت.
در حیطة قانونگذاری، مردم از وکلای تمامی دورههاي مجلس انتظار دارند شجاعت به خرج داده و در چارچوب قانون اساسی، قوانین شفاف و کارآمد تصویب کنند. همچنین برای اجرای وظیفة نظارتی نیز معنویات به کمک نماینده میشتابد تا عاری از هرگونه تأثیرپذیری حزبی و جناحی و به پشتوانة منطق تصمیمگیری کند. مسئولین بهویژه در سطح و جایگاه نمایندگی مردم، باید دارای خصایص اخلاقی و معنوی باشند که یکی از مهمترین مصادیق آن داشتن ارتباطی قوی با خداست.
نمایندة مجلس باید خود را ملزم بداند تا حد امکان از تجملات و زرقوبرق دنیا چشمپوشی کند تا زمینة لازم برای دیدن مسائل ماوراء مادیات را پیدا کند و این وابستگی مانع حقیقتبینی و حقیقتخواهی نشود.
بهعنوان مصداق در زمان فعلی میشود برجام را یکی از بزنگاههای کمسابقه و حساس انقلاب اسلامی دانست؛ که اگر اهمیت آن از مقطع قبول قطعنامة پایان جنگ تحمیلی بیشتر نباشد، کمتر نیست. در ۸سال جنگ تحمیلی، به خاک جغرافیایی ما تجاوز شد که با رشادتهای فراوان در مقابل هجمههای دشمن ایستادیم؛ اما پس از قبول قطعنامه در خصوص تنبیه متجاوز که مسئلة حساستری است، ناکام ماندیم. به این دلیل تنبیه متجاوز از اهمیت بیشتری برخوردار است، چون صورت نگرفتن اقدام عملی، تیشه زدن به ریشة ایمان و کوتاه آمدن از مبانی انقلاب است.
در همین نقطه است که باید هوشیارانه عمل کرد و پرسش بسیار مهمی که مطرح است، اینکه آیا کوتاه آمدن از مبانی و ضربه خوردن به انقلاب همین یکبار است یا به زمانهای بعد نیز تسری پیدا میکند؟
چیزی که موجب نگرانی رهبری است و ما نیز باید دلواپس آن باشیم، تسری یافتن این موضوع در زمانها و مسائل دیگر است و این امر جز با ایجاد تفرقه ممکن نخواهد شد! رسانهها، نمایندگان، خواص و مراجع در این برهة تاریخی بسیار وظیفة سنگینی دارند (وقتی آقای مکارم به نمایندگان پیام میدهند که در تصویب برجام یک روز تأخیر هم ضرر است، اما روشن نمیکنند که چه چیزی ضرر است و این را بین نمایندگان پخش میکنند، یعنی چه؟) که البته در این موارد حکم ولیفقیه نسبت به سایرین ارجحیت دارد.
اما باید مراقب بود که مبادا فرجام برجام موجب تفرقه بین خواص، سیاسیون، مجلس و دولت شود. آمریکا تنها با نابودی ما راضی خواهد شد، چراکه وجود ما مساوی با در خطر افتادن منافع و نابودی آنهاست. یقیناً آنچه برای همگان محرز است، دیر یا زود اسلام حقیقی با کفر مواجه خواهد شد و مادامی که جهان وجود دارد، این برخورد بین کفر و ایمان وجود خواهد داشت. اگر هر یک از ما از موضعمان کوتاه آییم، در این آزمایش سربلند نخواهیم بود و قیامتمان را باختهایم.
معیار تصمیمهاي ما نباید هوای نفس، حزب و یا جناح سیاسی باشد؛ اگر خطکش اندازهگیری را فقط رضای خدا در نظر بگیریم، در جامعة وحدت نظر و عمل پیدا خواهد شد و به گفتة پیر جماران تنها عامل پیروزی و ادامة انقلاب اسلامی اتکای به خدا و وحدت کلمه است. نباید به این دو رکن اساسی خدشهای وارد شود.
باید افراط و تفریطها، تملق و چاپلوسی کنار گذاشته شود. اگر «حق» ملاک و معیار قرار بگیرد، اصولگرا و اصلاحطلب هیچ تفاوتی با هم ندارند اما لازمة آن سنجش افراد با معیار حق است.
اصولگرای واقعی کسی است که با اعتقاد به اصول و مبانی انقلاب به آن فکر و عمل میکند و اصلاحطلب حقیقی نیز آن دستهای هستند که اگر کسی از این اصول عدول کرد آن را مورد اصلاح و بازبینی قرار میدهند و هردوی اینها در صورت دارا بودن این شرایط زیر چتر ولایت بهشمار میروند.
*نماینده مردم ملایر در مجلس