شناسهٔ خبر: 116645 - سرویس فرهنگ
منبع: تسنیم

بچه ها چه می‌خواهند: «جناب‌خان» یا «باربی»؟

جناب خان ارائه محصولات جانبی مثل عروسک یا طراحی روی لوازم التحریر همزمان با عرضه محصول فرهنگی مثل انیمیشن و برنامه کودک ایرانی، اقدامی درست و به ظاهر کوچک است که سالها، با غفلت از تاثیرات فراتر از متن یک اثر فرهنگی، جدی گرفته نمی‌شد.

به گزارش «نماینده»، چند ماهي است که انيميشن «رستم و سهراب» وارد شبکه نمايش خانگي شده است. انيميشني که همزمان با توزيع آن، محصولات جانبي ديگر آن هم در بازار عرضه مي‌شود. لوازم التحريري با جلد شخصيت هاي انيميشن «رستم و سهراب».

در برگه تبليغاتي همراه با لوح فشرده اين انيميشن نوشته شده است: «پدر و مادر ارجمند، کودک ايراني را با نوشت افزار و شخصيت هاي شاهنامه بزرگ کنيد و شخصيت دهيد». اين اقدام در حد بضاعت اين گروه قابل تقدير است.

ارائه محصولات جانبي همراه يک اثر فرهنگي، يک اقدام درست فرهنگي است از اين جهت که تاثيرات يک «اثر فرهنگي» بعد از خلق از بين نمي‌رود. نمي‌توان گفت که شخصيت هايي چون عروسک‌هاي کلاه قرمزي، پسرخاله، دم‌باريک، کپل و اين اواخر جناب خان، تنها در قاب تلويزيون حضور دارند. مگر نه اين است که اين روزها  تکه کلام‌هاي جناب خان بر سر زبان‌ها مي‌افتد. مخاطب بيرون از دنياي يک اثر فرهنگي، درگير شخصيت‌ها و آدمهايي آن اثر مي‌شود.

به نظر مي رسد دنياي فراتر از متن اثر فرهنگي چند سالي است، براي اصحاب فرهنگي مهم شده است. يک انيميشن يا برنامه‌ي کودک وقتي  به دنياي تصوير مي‌آيد، در کنار آن بازي‌هاي آنلاين، عروسک‌ها، شخصيت‌هاي انيميشن، طرح‌هاي روي جلد دفاتر و لوازم تحرير به دنياي واقعي مخاطبان ورود مي‌کنند.

عروسک‌هاي مجموعه کلاه قرمزي و شهرموشها، لوازم التحرير مجموعه شکرستان يا بازي‌هاي آنلاين شهر موشها در بازار توزيع مي‌شوند و بچه‌هاي ايراني، اين بخش از محصول فرهنگي ايراني را دريافت مي‌کنند. اقدامي کوچک ولي تاحد بيشتري از گذشته تاثيرگذار که سالها بخش تربيتي جامعه از آن غافل بود. سالها بود که اين اقدام درست و به ظاهر کوچک، با غفلت از تاثيرات فراتر از متن يک اثر فرهنگي، جدي گرفته نمي‌شد.

سال‌ها پيش کمتر کسي فکر مي‌کرد که شخصيت يک موجود خيالي به اسم «باربي» در ميان دختربچه‌ها نفوذ کند يا اينکه اصطلاح «باربي شدن» وارد فرهنگ عامه دختران ايراني شود. اما حالا با آگاه سازي جامعه از نفوذفرهنگ غرب، بسياري از خانواده ها تصميم گرفتند لوازم و ابزاري متناسب با هويت ملي ايراني مثل عروسک‌هاي «داداش رضا» يا «آبجي معصومه» تهيه کنند. فقط يک حمايت جدي از سوي مسئولان فرهنگي و البته ارائه تبليغات مناسب از سوي رسانه‌ها باقي مي‌ماند، چون ديگر دوره فقط هشدار دادن‌ نسبت به  ورود شمايل «عروسک باربي» به کشور گذشته است.

با ظهور انيميشن‌هاي موفقي مانند «شاهزاده روم» و شخصيت‌هاي مثبت در انيميشن «اصحاب اخدود» يا «ثنا و ثمين» اين روند شايد قدرت بيشتري بگيرد. اگر دارا و سارا تبديل به شخصيت‌هاي کارتوني پيشرفته مي‌شدند، نتيجه قطعاً چيز ديگري بود. شايد اين بار هم عده‌اي بوق را از سمت بزرگترش نواختند.

پي‌نوشت: جذابيت نقطه مغفول در طراحي عروسک‌ها و انيميشن‌هاي بومي است. بزرگسالي از گوشه و کنار برخي آثار به شکلي برجسته بيرون مي‌زند. بايد فعالان اين عرصه فکري براي آن بکنند.