به گزارش «نماینده»آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در خطبه های نماز جمعه هفت آبان ۱۳۶۱ مطالبی را در رابطه با ضد انقلاب و خروج آنان از کشور و نیز مقایسه وضعیت اقتصادی ایران در دو دوره قبل و بعد انقلاب داشته که مرور این اظهارات برای امروز جالب به نظر می رسد .
نامه هایی که از فرانسه و اسپانیا به دست هاشمی رسید
نماز جمعه امروز تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در محل دانشگاه تهران برگزار شد . هاشمی رفسنجانی در خطبه او نماز جمعه با اشاره به مفاسد متعدد اقتصادی در رژیم پهلوی به نامه ای اشاره کرد که چند روز پیش یک ایرانی از فرانسه برای وی نوشته و فرستاده است .
هاشمی رفسنجانی گفت : چند روز پیش نامهای از فرانسه به دست من رسید. آقایی که عضو کانونمهندسین ایرانی مقیم پاریس است آن را نوشته بود. او که قبلاً رئیس یکی ازدانشگاههای بزرگ مملکت بوده و به فرانسه رفته است در نامه خود نوشته بودکه وضع ایرانیهای مقیم خارج خیلی بد است. رقم هولناکی داده که این تعدادتحصیلکرده مهندس، دکتر و ... در خارج دارید. اکثریت اینها ضدّانقلاب نیستندو از کارهای تروریسم عصبانی هستند و وجود همین تروریستهای افراطیرا مسبّب اصلی آوارگی خود میدانند و حاضر نیستند در خارج از کشور به آناننگاه کنند و تعداد کمی هستند که حاضرند با اینها [تروریستها] همکاریکنند.
رئیس مجلس در ادامه افزود : او سپس نوشته بود: احساس، عاطفه و میلمان و لذّتهایمان در ایراناست. او خودش را مَثل زده و نوشته بود: »چهار پسر من در کارهای مهمّصنعتی کار میکنند (کارهایشان را نیز نوشته بود)، نود و هشت عضو خانوادهامدر ایران هستند که اکثراً از کارشان رضایت دارند. من به خاطر یک جریانکوچک باید اکنون در خارج زندگی کنم. امثال من نیز در خارج فراواناند کهمیخواهند برگردند. چهرهای که امپریالیسم از مملکت ما نشان داده است، مارا میترساند.
هاشمی در پاسخ گفت : من همین جا میگویم که اینها را دروغ گفتهاند. امروز بسیاری از مهندسان و پزشکان درجه اوّل، شخصیتهای علمی و صاحبان مغزهای پیشرفته و مترقّیدر کشور شما خدمت میکنند و خدمتهایشان ارجگزاری میشود. البتّه آنتوقّعهای طاغوتی را باید کنار بگذارید. دیگر این گونه نیست که شما در اینجاباشید و در روزهای تعطیل کنار دریا بروید و فسادکاری بکنید. کابارهای نزدیکخانهتان نیست که تا خسته شدید به آنجا بروید و با خانمها برقصید. درادارهتان، یک خانم لختی نمیگذارند که هر وقت بخواهید، سیر و سیاحتبکنید. این چیزها نیست. امّا اگر کار بکنید، مزدتان را میدهند، میتوانید کارمستقل داشته باشید، پیمانکار و مقاطعهکار باشید، میتوانید مستخدم باشید،پزشک باشید، مهندس باشید، تاجر باشید و ... همین طور که بقیه هستند. واین حرفها دروغ است. البتّه حزب اللّهیهای ما، سختگیریهایی میکنند کهآنها را نصیحت میکنیم کمتر بکنند و بگذارند اینها بیایند و کار بکنند.
خطیب جمعه تهران در ادامه گفت : ما برنامهعظیمی برای ساختن مملکت داریم و به وجود اینها نیازمندیم. البتّه اگر دیربیایید جای شما را میگیرند، زیرا این بچهها خوب امتحان دادهاند و بسیاریاز کارهایی که شما تصوّر میکردید معطّل میماند، دارد انجام میشود.
ایرانی هایی که با دیکشنری گدایی می کنند !
هاشمی در ادامه به نامه دیگری که از اسپانیا به وی ارسال شده است اشاره کرده و گفت : نامه دیگری از اسپانیا به من رسیده است. نوشته است: »... چون اینجا ویزانمیخواهند بسیاری از جوانها و آنانی که خیال کردهاند خبری است، فرار کردهو به اینجا آمدهاند و امروز گدا شدهاند ؛ با «دیکشنری»گدایی میکنند. چونچیزی بلد نیستند ، حتّی برای یک لغت باید به دیکشنری مراجعه کنند و آن رادر بیاورند. برای اینها فکری بکنید، اعلامیهای بدهید، مادّه واحدهای بگذرانیدو اینها را به کشور باز گردانید.
آنان که ایران را نمی خواهند راه باز است !
هاشمی با اشاره به کسانی که نمی خواهند در ایران زندگی کنند نیز گفت : از آن سو نیز آقایان و خانمهایی که میل ندارند در ایران باشند، خیال میکنم دولت به هیچ وجهی جلوی آنها را نمیگیرد این ها را ول کنید هرجامیخواهند بروند. بالاخره عدّهای در این مملکت اسلامی دل به زندگینمیدهند. اینکه مثلاً چهار نفر اعلان کنند که ما به نروژ یا فلان جا پناهنده سیاسی شدیم و یک جریان سیاسی به راه اندازند ، خیال میکنند حالا برایمملکت چیزی است. وضع اینها شناخته شده است.
استدلال شنیدنی هاشمی در باره دیپلمات های پناهنده !
هاشمی رفسنجانی در ادامه به وضعیت بد سفارتخانه ها در گذشته اشاره کرده و گفت : وزارت خارجه ، دیر به سفارتخانههارسید. کارهایی که اکنون میشود، میبایست دو یا سه سال پیش میشد. یکعدّه از طاغوتی ها آنجا [در سفارتخانهها] مانده بودند. همین هایی را هم کهفرستادیم بعضیشان عامل نفوذی بودند ؛ مثلاً منافق یا پیکاری. تک و توکی ازاینها هم آنجا هستند. اخیراً وضع سفارتخانههایمان را به خوبی مطالعه کردیم.عدّهای از این افراد، ناصالحاند، یا ساواکی بودند که دیگر حاضر نشدند اصلاحشوند ، یا اخلاقشان فاسد است، یا خیانت کردهاند و اسرار سفارتخانهها را بهجاهای دیگر دادهاند و یا اصلاً حاضر نیستند برای اسلام خدمت کنند.
وی ادامه داد : ما در هرکشوری اسرار داریم، مثلاً خرید سرّی داریم، اینها را میفهمند و به دشمنمیگویند. وزارت خارجه تصمیم گرفت افراد مشکوک یا فاسد را احضار کند.بازرس ها رفتند و دستور دادند که مثلاً فلان و فلان کس بیایند. آنها هم که شایددر مجموع ، 40 - 50 نفری باشند، فهمیدند. بعضی از اینها نمیتوانندبیایند ؛ وضع پروندهشان به گونهای است که اگر اینجا بیایند نمیتوانند کاربکنند. خودشان هم بهتر از ما این موضوع را میدانند. هنگامی که آنها را عزلمیکنیم ، فوری به وزارت خارجه کشور دیگری میگویند ما «پناهنده سیاسی» هستیم و به «شورای مقاومت بنیصدر» اعلام وفاداری میکنیم! آنبدبخت ها چقدر ضعیفاند و اینها چقدر ضعیفاند!
در ایران دزد زیاد داریم که به ضد انقلاب بپیوندند
خطیب جمعه تهران همچنین گفت : آن کشورهای امپریالیستی بدبخت کهخیال میکنند یک دزد به آنها پناهنده شده است افتخاری برای آنهاست، فوریخبرش را به جراید میدهند. شورای مقاومت هم خوشحال میشود و اطّلاعیهمیدهد که مثلاً فلان کسی که اخراجش کردهاند به ما پیوست! اگر این مسئلهآن قدر برای شما اهمیت دارد، در این مملکت از این دزدها فراوان هستند که میتوانند بیایند و به شما بپیوندند.
پناهندگی مسئولین بدسابقه در عهد امیرالمومنین هم سابقه داشته است
هاشمی گفت : این مسئله همیشه بوده است. در زمان حضرت علیّ بن ابیطالب (ع) هروقت آن حضرت یک والی و استاندار دزدی را عزل میکرد، فوری پیشمعاویه میرفت. عُبَیْداللَّه بن زیاد و پدرش - زیاد - از جمله کسانیهستند که عزل شدند. آنها پول ها را برداشتند و نزد معاویه رفتند و به همین صورت هم اعلام کردند. معاویه نیز در جلسه رسمی میگفت که ببینید علیچه کرده است که اینها چه جور فرار میکنند!
هاشمی رفسنجانی در پایان خطبه اول پیشنهاد داد : من به دولت پیشنهاد میکنم و - انشاء الله قرار است این کار را بکنیم راه مرزها را باز کنیم - تا آنهایی که میخواهند از این کشور بروند ، بروند و بهآن هایی هم که میخواهند به کشور بیایند ، قدری میدان بدهیم تا بیایند.
ایران را مثل عضوی از بدن انسان از دهان یک سگ هار گرفتیم
هاشمی رفسنجانی در خطبه دوم به پیشرفت های کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت و گفت : زمانی که ما این کشور را از خانواده پهلوی تحویل گرفتیم ، مثل عضوی ازبدن انسان بود که از توی دهن سگ هار بیرون آمده باشد و نیش های سگ هار و لعاب دهن مسمومش این عضو را به کلّی فلج و ناقص کرده باشد. تا انسانبخواهد چنین عضو آسیب دیدهای را به حال عادّی برگرداند خیلی طول دارد ، تا چه رسد به اینکه حالت های تکاملی و ایدهآل نیز برایش درست کند.
وی ادامه داد : درباره بُعد سیاسی و اقتصادی انقلاب ما ازجهت سیاست ، از موفّقترین انقلاب های دنیا هستیم. در دنیا کشوری نیست کهانقلاب کرده باشد و بعد از آن، مثلاً از تور غرب درآمده و به تور شرق نیفتادهباشد ؛ برای اینکه معمولاً نمیتوانند روی پای خود بایستند. شما کشوری راپیدا کنید که انقلاب کرده و بعد هم، راحت رهایش کرده باشند. همان هایی که ازآمریکا میخریدند، بعداً از شوروی خریدند. همان هایی که کارشناس هایآمریکا را عوض کردند ، کارشناس های شوروی را آوردند و مسایلی از این قبیلکه میبینید. تنها این جمهوری اسلامی بود که آن گونه عمل نکرد و گفت «نهشرقی، نه غربی» و راست هم گفت.
انتظار نداشته باشید دیگر شمیران بزرگراه و برج بسازیم
هاشمی در بعد اقتصادی نیز گفت : درساختن ها، شما دیگر انتظار نداشته باشید که ما در شمیران و این جور جاها،بزرگراه و ساختمانهای سی - چهل طبقه بسازیم. از این قبیل کارها کم خواهدبود. کارهایی که در روستاها شده، خدماتی که جهاد سازندگی، دولت، وزارتنیرو، پست و تلگراف و دیگران در سراسر مملکت به روستاها و کشاورزیکردهاند؛ این مقدار روستایی که در دوران انقلاب برق گرفته است در دوران شاهنگرفته بود. این مقدار لولهکشی که در روستاها شده و در تمام دوران صدسالهاخیر نشده بود. این قدر راه روستایی که ساخته شده و در تمام تاریخ ایران ساخته نشده بود.
هاشمی در تشریح دستاوردهای فرهنگی نیز گفت : از لحاظ فرهنگی ، من فتح بزرگ انقلاب و دستاورد اصلی آن را در ارزش هامیدانم. ارزشیابی ها فرق کرده است. شما ببینید پیش از انقلاب چهچیزهایی برای مردم جاذبه داشت و امروز چه چیزهایی جاذبه دارد. در گذشتهخانه بزرگ، ماشین لوکس، حساب بانکی با ارقام بزرگ، داشتن جایی در کناردریا، داشتن یک تفریح گاه، ارتباط با رژیم خائن و احیاناً ارتباط با خارج (رژیمخائن پهلوی یا خود آمریکا) و حتّی داشتن یک میز بزرگتر در ادارات ، دلیلبالا بودن ارزشها بود.
وی گفت : این لباس و چیزهای دیگری که میدانید، لوکس پرستی،رفاه و ... نقطه اوج ارزشهای رژیم گذشته در مردم بود. امروز درست برعکسشده است و این را انقلاب به بچهها داده است. امروز اگر همه اینها ارزش نیست ، برایخیلی ها تبدیل به ضدّارزش هم شده است. دیگر آن هایی که یک مقدار لوکسهستند خجالت میکشند. آن هایی که مقداری از حدّ معتدل بالاترند، سرشانپایین است و نمیتوانند آنها را به رخ مردم بکشند. دیگر نمیشود مردم را بااین زرق و برق ها فریب داد. این خیلی ارزش دارد، و عظمتی است که انقلاب بهمردم داده و پایه حرکت های بعدی است.
هاشمی در باره حجاب نیز گفت : این تهران، الآن خیابانهایش باخیابانهای قم هیچ فرقی ندارد؛ خانمها همه با پوشش اسلامی. و من امیدوارمآن مختصر تظاهر ضدّاخلاقی هم که وجود دارد و شاید بعضیها حالت لجبازیداشته باشند، آنها هم دست از لجبازی بردارند و خودشان را با مقتضایجمهوری اسلامی منطبق کنند. محیط اخلاقی خانوادهها به طور کلّی چه جوربود؟ روزنامهها، رادیو، تلویزیون، سینماها، کابارهها و کافهها چه جور بودند؟همه شما اینها را به خوبی میدانید. الآن محیط، چیز دیگری شده است. خودِاین جوّ، انسان ساز و پاکساز است.
منبع : جمهوری اسلامی ، 8 آبان 1361 ، صفحه 5 و 10