به گزارش «نماینده»، هاشمی رفسنجانی در اظهاراتی مخدوش گفت سال ۸۴ نباید تعلیقهای هستهای را میشکستیم.
وی در مصاحبه با سایت امید هستهای گفته است: وقتی آقای احمدینژاد آمد، با رهبری تصمیم گرفتند که تعلیق را بشکنیم. هنوز کار آقای احمدینژاد شروع نشده بود که به آقای خاتمی پیشنهاد کردند که ایشان تعلیق را بشکند. در آن دوره گاهی جلسهای خدمت رهبری بود که جمع زیادی شرکت میکردند. در آن جمع وزیر خارجه، رئیس جمهور، رؤسای قوا، من، نظامیها مثل آقای شمخانی و دیگران بودند و برای قدم به قدم کارها مشورت میشد. تصمیمات رهبری با مشورت بود که نتیجه آن جلسه را میپذیرفتند. وقتی احمدینژاد آمد و گفت که تعلیق را بشکنیم، آقای خاتمی گفت: من نمیشکنم، برای اینکه یک پرونده سنگین تهدید برای دولت بعد باقی میماند و من نمیخواهم دولت بعد از من وارث این مشکل شود. بعدها نمیدانم چگونه آقای خاتمی را قانع کردند که ایشان تعلیق را باز کرد.
وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفته است: من فکر میکنم کسانی که میگویند برجام ضمانت اجرا ندارد یا سفسطه میکنند و یا نمیدانند. برای اینکه اجرا و عدم اجرای آن دو طرفه است. اگر آنها کوتاه بیایند، ما هم کوتاه میآییم. ما از روز اول کارهایی میکردیم که الان با آمادگی بیشتری انجام میدهیم. چون در این فاصله تحقیقات کردیم و هنوز هم مشغول هستیم و چیزی را از دست ندادیم. ما چیزی را از دست ندادیم. آب سنگین ما هنوز سر جای خودش است. غنیسازی ما سر جای خودش است و به نسل پنجم رسیدیم و الان نسل پنجم ما میتواند بیست برابر نسل اول تولید کند.
اظهارات هاشمی در حالی است که سال ۸۴ برای ۲ سال و نیم تمام فعالیتهای اتمی ایران تعلیق شده بود اما در مقابل طرف غربی به هیچ یک از تعهدات خود در توافقهای تهران و بروکسل و پاریس عمل نکرده بود و از سوی دیگر درباره تمدید ۴ باره تعلیقهایی که قرار بود ۶ ماهه باشد، دبه کرده و مدعی بود بهترین تضمین ایران همین تعلیق است. خاطرات حسن روحانی در آن زمان حاکی از این است که ادامه تعلیق با توجه به عهدشکنی غرب امکانپذیر نبود و معلوم نیست آقای هاشمی چرا اصرار به تبرئه غرب به هر قیمت دارد!؟
اما درباره ضمانت اجرا آقای هاشمی ظاهراً از سر بیاطلاعی سخن میگوید چه اینکه تعهدات طرفین همزمان نیست و ایران باید قبل از تعلیق برخی تحریمهای برگشتپذیر غرب باید ۹۸ درصد ذخایر اورانیوم ۳/۵ درصد را به خارج بفرستد، ۱۴ هزار از ۱۹ هزار سانتریفیوژ را منفک و انبار کند، غنیسازی ۲۰ درصد را متوقف نماید، قلب رآکتور اراک را خارج کرده و در آن بتون بریزد و... این روند را ۱۰ یا ۱۵ سال ادامه دهد. آیا در صورت نقض عهد غرب ۱۰ تن اورانیوم غنی شده در طول ۱۰ سال، بازگشتپذیر است؟ یا سانتریفیوژهای جمعآوری شده در کمتر از ۲-۳ سال قابل سرهم کردن دوباره است؟ یا تکلیف نیمی از سانتریفیوژها که در این فرایند از بین میروند چه میشود؟ و یا موکول شدن تحقیق و توسعه صنعتی به یک دهه بعد به سادگی قابل جبران است.
اما غیر از این نکات بخشی از مصاحبه هاشمی، نوعی گاف دادن و ماجراجویی است از جمله آن جا که ادعا میکند «در سفر به پاکستان میخواستم با عبدالغدیر خان دیدار کنم اما به من نشان ندادند. او معتقد بود کشورهای اسلامی باید بمب اتم داشته باشند»، «آن سال (۱۳۶۱) ذهنیت ما این بود که باید خود را به عوامل بازدارنده مسلح کنیم» و «درست است که ما اجازه رفتن به طرف سلاح هستهای را نداریم، ولی اگر شرایطی پیش بیاید و ضرورت پیدا کند و یا دشمنی پیدا کنیم که بخواهد از این سلاح استفاده کند، قدرت ما محفوظ است» «آقای اوباما قانع بود و همیشه هم میگفت که ما باید کاری کنیم که اگر ایران تصمیم گرفت، یک سال وقت داشته باشیم که جلویش را بگیریم.»