به گزارش «نماینده»، بالاخره بعد از مدّتها انتظارِ علاقمندان به آثار سینمایی ابراهیم حاتمیکیا، پس از چند ماه سکوت طولانی و در حالی که فیلم سینمایی «بادیگارد»، مراحل فنی پس از تولید را پشت سر میگذارد، نخستین تصاویر جدیدترین فیلم سینمایی در دست ساخت حاتمیکیا، در شبکههای اجتماعی منتشر شد.
احسان محمّدحسنی رییس سازمان هنری رسانهای اوج با انتشار یادداشتی در صفحهی اینستاگرام خود با عنوان «هوای تازه»، به عوامل و دست اندرکاران تولید جدیدترین ساخته ابراهیم حاتمیکیا خداقوت گفته و آنان را مورد تحسین قرار داده است.
احسان محمد حسنی از معدود جوانانی است که او را به ذوق، طبع و اخلاق لطیفاش میشناسند. همین روحیه موجب شد که شیوه مواجهه با هنرمندان را به خوبی دریافت کند و درگیر قضاوتهای رسانهای-سیاسی یا بولتنی و بخش نامهای نشود. درست در روزگاری که بخشی از هنرمندان متعهد ایرانی در رخوت و افتادگی به سر میبردند، او بود که بر اساس آرمانگرایی و دغدغه جدی خود برای احیای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، برای راهاندازی موسسه اوج نهایت تلاش خود را به کار بست و توانست قدری فضای دلزده هنرمندان و آنانی که سالها گوشهنشین شده بودند، را انرژی دوباره بخشد. هر چند که بضاعت او به دلیل تنهاییاش محدود بود اما توانست سالها در برابر آماج انتقادها سرخط باقی بماند. عده زیادی امید دارند که مسیری که او آغاز کرده بود و برای مدت کوتاهی دچار افولی شده است، مجدداً احیا شود.
در دلنوشته او که تیتر «اگر خدا بخواهد...» برایش انتخاب شده، از عکس دیده نشده این فیلم که توسط اسماعیل حاتمیکیا به عنوان عکاس این پروژه ثبت شده نیز به نوعی رونمایی شد. او در نوشته خود به حال و هوای این روزهای ابراهیم حاتمی کیا اشاره کرده و آن را بارانی توصیف میکند. شاید علت این ماجرا شهادت غم انگیز سردار همدانی باشد. مردی که علامت مقاومت را در برابر تکفیر ماقبل تمدن برافراشته نگاه داشت و مایه مباهات و فخر مسلمانان شد. گفتههای حاتمیکیا یک غم دارد، غم جا ماندن از یاران شهیدش. این را از آرزویش که در دیدار با جانباز قطع نخاع فاطمیون بر زبان آوردف میشود فهمید. انگار مقاومت، افق همیشگی و مطلوب حاتمیکیاست.
متن یادداشت حسنی را در ادامه میخوانید:
اگر خدا بخواهد...
این روزها مراحل پس از تولید فیلم سینمایی «بادیگارد» به سرعت در حال طی شدن است. پروژهای بسیار سخت، طاقت فرسا و پیچیده! که شروعش با شبهای ماه مبارک رمضان و پایانش با عید سعید قربان مصادف شد... فارغ از آنکه این اثر به جشنوارهٔ فیلم فجر ارائه بشود یا نشود و یا اینکه کیفیت و ضرباهنگ و قصه پر فراز و فرود و ملتهب آن مطابق پیشبینیها از آب دربیاید یا نیاید، مهم این است که برادر و استاد بزرگوارم ابراهیم حاتمیکیای عزیز و دستاندرکاران و یاران صبور، سختکوش و باصفای او چیزی کم نگذاشتهاند. من شاهد بودم که آقا ابراهیم و همکاران عزیزش در برافراشتن خیمه خوش سر و شکلِ این اثر ارزشمند، از همه وجودشان مایه گذاشتند و بضاعتِ فعلی و امکانپذیرِ موجود در داخل کشور را به میدان آوردند. باقیاش با خداست و لطف و محبت همیشگیِ پروردگار... در غیر این صورت در زیر چتر شریفهٔ «لا یکلف الله نفساً الّا وسعها» پناه خواهیم گرفت.
بله، ابراهیمِ سینمای ایران، این ققنوسِ منزل گرفته بر دهانهٔ آتشفشان، بار دیگر پر و بال میجُنباند و برای بلند شدن و ارتفاع گرفتن، مهیّا میشود. میدانم که حال و هوای این روزهای آقا ابراهیمِ ما بارانی است و خداوند هم انشاءالله بر او خواهد بارید.
... و امّا آهای جماعتِ اهل جبهه! آهای جاماندههای از قافلهٔ شهیدان! آهای مدافعان حریمِ حَرَم! آهای پدران و مادرانِ چشم انتظار فرزندان مفقود الاثر این دیار الهی! شهادت میدهم ابراهیم حاتمیکیا در ادامه مسیر مجاهدان راه حق و احمد کاظمیها، همدانیها، قاسم سلیمانیها و عزیز جعفریها، در عرصه خطیر و به حال خود رها شده فرهنگ و هنر مظلومِ این سرزمین، از آرمان مقدّسش کوتاه نخواهد آمد و برای ملحق شدن به یاران و دوستان شهیدش بیتاب است و لحظهشماری میکند.
امیدوارم خدا وجودِ ارزشمند امثالِ آقاابراهیمها را برای فرزندان نجیب این آب و خاک و طوفانهای درپیش روی آخرالزمانی، حفظ و عاقبت به خیر کند...
عاقبت این عشق هلاکم کند در گذر کوی تو خاکم کند، یا حسین
لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
دلتنگتان هستم... حلالم کنید