شناسهٔ خبر: 111498 - سرویس تاریخ
منبع: فارس

۳۳سال پیش در چنین روزی

هاشمی پیش قراولان ربا خواری را معرفی می کند

آیت الله هاشمی رفسنجانی: تا آنجایی که تاریخ نشان می‏دهد ، از زمانی که دنیا تاریخ دارد ، یهودی هاپیش‏قراول رباخواری در دنیا بوده ‏اند

«نماینده»/ رخدادهای ۲ مهر ۱۳۶۱

چکیده

  • آیت الله هاشمی رفسنجانی:  دو سال پیش از این آمریکایی ها در مذاکره با مسئولین انقلاب تهدید به جدا سازی خوزستان، آذربایجان و سیستان از ایران کرده بودند.

 

  • پلیس پادشاهی سعودی در یورش امروز خود به حجاج ایرانی آیت الله جنتی، موسوی خوئینی ها و نیز محمد خاتمی را دستگیر کرد.

آیت الله هاشمی تشریح کرد؛ یهودی ها و صهیونیست ها پیش قراولان رباخواران دنیا

نماز جمعه این هفته تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی در محل دانشگاه تهران برگزار شد.

آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و خطیب موقت جمعه تهران در خطبه اول نماز جمعه و در بخش مربوط به مسائل اقتصادی اظهار داشت : تا آنجایی که تاریخ نشان می‏دهد، از زمانی که دنیا تاریخ دارد، یهودی هاپیش‏قراول رباخواری در دنیا بوده‏اند. در کلمات حضرت عیسی(ع) وقتی که باسران یهود مبارزه و با آنها خطاب هایی می‏کند، حالت مادّه‏پرستی و پول دوستی‏آنها را می‏توانید ببینید.

وی با اشاره به دوران اخیر گفت : به دوران سرمایه‏داری و تجارت های‏بین‏المللی دوران اخیر می‏آییم که در حقیقت، اقتصاد بر همه زندگی انسان هاحاکم بوده و هست؛ و به سراغ صهیونیست ها می‏رویم. آقایان! قطعنامه اوّلین‏کنگره صهیونیست ها را ببینید، و اساسنامه باند خطرناک را در کتاب هایی که‏درباره اسرائیل نوشته‏اند، ببینید. در اکثر این نوشته‏ها، وقتی که به صهیونیستم‏پرداخته‏اند، این مطلب آمده که یکی از اصول حرکت اینها این است که تامی‏توانند اموال و تسلیحات دنیا را تصرّف کنند، و از طریق اقتصاد و قدرت‏اقتصادی در سیاست دنیا اخلال کنند، و روی گرده نیروهای مردمی در هر جای‏دنیا - برای اعمال اغراضشان - فشار بیاورند.

جنایات صهیونیست ها به پایگاه اقتصادی اسرائیل متکی است

در سال ۱۲۷۰ ق با رشوه‏ای که از طریق شخصی‏به نام [بارون] رویتر به ناصرالدّین شاه می‏دهند و در نتیجه یک امتیاز وسیع‏بانکی داده می‏شود که بسیاری از کارهای اقتصادی را در بر می‏گیرد و کم‏کم‏دست صرّافها را هم کوتاه می‏کنند، چون روس و انگلیس در ایران رقابت‏داشتند، روسها به رقابت بر می‏خیزند و آنها هم امتیاز بانک استقراضی‏می‏گیرند. این دو بانک مدّتها این مملکت را به فنا کشاندند؛ چون پولها در این‏دو جا جمع می‏شد کنترل اقتصاد را آنها به دست می‏گرفتند و آنچه‏می‏خواستند، می‏کردند.

روزی که انقلاب پیروز شد ۳۶ بانک خصوصی در ایران فعال بود / بدون بانک نمی شود زندگی کرد ولی بانک بدون ربا ...

رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه گفت : روزی که ما انقلاب کردیم، سی و شش‏بانک داشتیم که اکثرش متعلّق به بخش خصوصی و سرمایه‏دارهایی بود که‏بانک درست کرده بودند. در اینجا یک مطلبی را باید بگویم؛ در دنیای امروزبانک یک ضرورت است و نمی‏شود بدون بانک زندگی کرد. از آن روزی که‏مبادلات وسیع شد، مرکزی برای جمع کردن پولها و تقسیم درست وجوه لازم‏بود. امروز نمی‏شود بدون بانک زندگی کرد که البتّه باید بانکها یک حرکت‏سالم غیر رَبَوی داشته باشند.

وام هایی که در زمان شاه داده شد و قروضی که جمهوری اسلامی پس داد!

هاشمی در ادامه به تشریح یک بحران اقتصادی در ابتدای انقلاب پرداخت و گفت :  می‏دانید که بانکهای گذشته چه بر سر این مردم آوردند. روزی که ما انقلاب کردیم، بسیاری از سرمایه دارهایی که وام های کلان گرفته بودند وقتی بوی انقلاب را شنیدند، سرمایه‏ها را خارج و بانکها را خالی کردند و رفتند. چه جنایاتی در وام گرفتن ازخارج می‏کردند! همین ها، بدون کنترل، از بانک های خارجی وام می‏گرفتند و وقتی ما آمدیم دیدیم که اربابان فلان بانک فرار کرده‏اند ولی وامهایی را که به‏کمک پولهای مردم گرفته بودند، ما باید بپردازیم؛ وامهایی هم که خودشان‏گرفتند و آنچه از خارج گرفته بودند، کسی نیست بپردازد.

من به شما اطمینان می دهم!

وی در عین حال گفت : به شما اطمینان می‏دهم؛ مخصوصاً با پیامی که اخیراً امام‏عزیزمان دادند و با تأکید دستور دادند که قوانین حرام و محرَّم باید از این کشوربر چیده شود - ان شاءاللَّه - مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، بانک‏مرکزی و دولت با همکاری سریع و شدید موفّق خواهند شد برای اوّلین بار درتاریخ دنیا بانکی را مطرح کنند که رباخوار و وسیله استثمار نباشد، در خدمت‏خلق باشد و راه اقتصادی سالم داشته باشد.

جنایات اسرائیل در لبنان روی بشریت بخصوص سران عرب را سیاه کرد

هاشمی رفسنجانی در خطبه دوم نماز جمعه این هفته تهران با اشاره به جنایات صورت گرفته در لبنان اظهار داشت :  جنایتی که فالانژها، سعدحدّادها و اسرائیلی‏ها در لبنان‏کردند، روی بشریّت را سیاه کرد؛ و مخصوصاً روی سران کشورهای عرب راسیاه‏تر کرد. کاری که هیچ درّنده‏ای حاضر نیست بکند، این ها کردند و هزاران ‏آواره فلسطینی را در اردوگاه های محقّرشان اعدام و با بولدوزر زیر خاک کردند، یا سقف را بر سر آنها خراب کردند.

امتیازی که جنایتکاران بعد از جنایت گرفتند! / دنیای امروز فقط زور می فهمد

وی افزود : وجدان خاموش دنیا همچنان بی تحرّک و منفعل ماند وفالانژها یک امتیاز هم گرفتند که بعد از این جنایت، رهبرشان در لبنان دوباره‏رأی گرفت. این برای همه مردم دنیا مایه تأسّف و نشانه این است که دنیای‏امروز فقط زور می‏فهمد. با قدرت و فشار می‏خواهند اهداف و اغراضشان رااِعمال کنند، می‏کنند. متأسّفانه این همه نیرو در دنیای اسلام هم کار مثبتی درمقابل این جنایت صورت نداد. اوّل نیروهای مسلّح فلسطین را از این‏اردوگاهها جدا کردند و زن و بچّه‏هایشان را بی سرپرست گذاشتند؛ بعد این‏جنایت عظیم را مرتکب شدند که خدا لعنتشان کند.

آمریکا پیش از انقلاب طرح حمله عراق به ایران را کشیده بود / مردم عراق آماده انقلاب بودند

هاشمی در ادامه و با اشاره به آغاز هفته دفاع مقدس گفت : این جنگ بدون سابقه و مقدّمه شروع نشد؛ نقشه جنگ در همان روزهای‏اوّل پیروزی انقلاب و شاید در طرح های آمریکایی‏ها در زمان شاه‏ ریخته شده بود، شاید هم نه، به احتمال قوی چنین طرحی از قبل وجودداشته. صدّام پس از پیروزی انقلاب اسلامی متوجّه شد اوّلین ملّتی که به دنبال‏ایران به راه خواهد افتاد عراق است؛ برای اینکه در عراق همه شرایط مناسب‏بود : ملّت به شدّت ناراضی بودند، اکثریّتی از مردم عراق حاضر بودند در خطّ امام حرکت کنند، علمای عراق حاضر بودند پیشتاز حرکت مردمی عراق باشند و حزب بعث عراق کمتر از خاندان پهلوی در عراق منفور نبود و الهامی که‏مردم از انقلاب ایران می‏گرفتند اینها را خیلی قوی‏تر و نیرومندتر می‏کرد.

صدام می خواست از امام برای خود در برابر ملت عراق تائیدیه بگیرد!

وی ادامه داد :  لذاصدّام بلافاصله با الهام از ابرقدرتها و مرتجعین منطقه مأموریّت پیدا می‏کند وظیفه سرکوبی این انقلاب را به عهده بگیرد. البتّه برای صدّام هم امتیازاتی پیش بینی می‏شد. صدّام از همان روزهای اوّل سعی می‏کرد اگر بتواند در کنارمزاحمت هایی که ایجاد می‏کرد طوری عمل کند که انقلاب ایران و امام صدّام راتأیید کنند تا ملّت را خلع سلاح کند و او را در مقابل انقلاب مردم عراق قراربدهند و تأییدش کنند که این کار را نتوانست بکند. ضمن شیطنت‏ها حرکاتی‏می‏کرد که بتواند چنین تأییدی را از انقلاب ایران بگیرد که بحمداللَّه بیداری‏امام و حقّانیت انقلاب چنین اجازه‏ای را نمی‏داد که ما بتوانیم یک قصّاب‏جنایتکار را در عراق تأیید کنیم. صدّام بعد از آنکه از آن مرحله کم‏کم مأیوس‏شد برنامه ایذایی را شروع کرد.

توطئه های صدام پیش از آغاز جنگ

وی افزود :  از همان اوّل در کردستان شروع به توطئه کرد. به آنها اسلحه و رادیو داد، فراری هایشان را جمع کرد و به آنها اردوگاه داد و شروع به خرابکاری درخوزستان کرد. بمب گذاری از همان روزهای اوّل شروع شد، خلق عرب را - که‏گروه پیش ساخته‏ای بودند - در آنجا به کار گرفت و فتنه خاقانی‏را در خرّمشهر به راه انداخت و آن شیطنت‏ها را در آنجا کرد. امّا همه این ها مقدّمه بود برای روزی که آماده شود؛ او آمادگی حمله وسیع را نداشت. در عین حال‏مذاکره با مرتجعین و اربابانشان هم شروع شد. کم‏کم ارباب ها هم منتظر بودند تا ببینند در ایران چه می‏شود، آیا نیاز به جنگ هست یا نیست؟

می خواستند با لیبرالیسم  و یا کودتا به جنگ نیازی نداشته باشند

هاشمی افزود :  اوّل فکر می‏کردند لیبرالیسم مثل خوره وارد پیکر انقلاب می‏شود و انقلاب‏را از درون تهی می‏کند و شاه و رژیم پهلوی جدیدی به صورت آزاد و لیبرالیسم در کشور می‏آید و آنها نیاز به جنگ ندارند. دیدند نشد! چون آگاهی‏مردم، دانشجویان و در رأس همه امام مانع این می‏شد. دیدند نه،  انقلاب راه‏ خودش را طی می‏کند و هر روز عقبه‏ها را پشت سر می‏گذارد. کودتا برای آنها آسان‏تر بود؛ کودتایی ترتیب داده بودند که‏اگر موفّق می‏شد لیبرالیسم با نیروی سران فراری نظامی در این مملکت‏می‏ماند. آن کودتا هم شکست خورد و دیگر راهی برای آمریکا و اقمار آمریکا و ارتجاع منطقه و صدّام باقی نماند. کردستان - گر چه فتنه هنوز هم هست -مهار شده بود، سیستان و بلوچستان و ترکمن صحرا آرام شده بود و خوزستان‏کاملاً تحت سیطره حکومت اداره می‏شد. منتظر بودند ببینند در داخل چه‏می‏شود.

قول آمریکا، انگلیس و فرانسه به صدام پیش از جنگ! / ارتجاع منطقه از جمله عربستان خرج جنگ را تقبل کرده بود

وی در ادامه با اشاره به توطئه های سیاسی ناکام آمریکا در ایران پیش از آغاز جنگ گفت : در جنگ تحمیلی اسرار بسیاری‏هست که ما هنوز نمی‏دانیم و بعداً باید از وزارت خارجه عراق و سایر جاهایی‏که دست‏اندرکار بودند این اسناد را بگیریم. امّا خیلی چیزها را هم می‏شود حدس زد.

هاشمی گفت : اینکه یک کشور سیزده - چهارده میلیونی که متکّی بر مردمش‏نیست بخواهد به یک کشور چهل میلیونی که متکی به مردمش هم هست‏حمله کند و انتظار پیروزی سریع را هم داشته باشد، مقدّمات زیادی لازم دارد؛ خیلی چیزها می‏خواهد که کسی به چنین جنایت بزرگی دست بزند. مقدّمات‏آن تهیّه شده بود : آمریکا و انگلیس و فرانسه قول همکاری داده بودند؛ روسیه‏را نمی‏دانم ...ارتجاع منطقه خرج این‏جنگ را تقبل کرده بود، شیوخ خلیج فارس و عربستان سعودی ۳۰ میلیارد دلار نقد به عراق داده بودند، اردن از یک سال پیش بندر عقبه را آماده کرده بود. همه‏چیز آماده شده بود و به دنبال بهانه می‏گشتند. البتّه بهانه را احتیاج نداشتند ولی‏می‏خواستند چیزی درست کنند که مثلِ امروزی داشته باشند.

۲۸۹ مورد تجاوز عراق به ایران پیش از آغاز رسمی جنگ / در تمام این مدت بنی صدر مسئولیت داشت

هاشمی در ادامه گفت :  از اوّل سال ۵۹، از اوّل فروردین تا شانزدهم شهریور که جنگ به طور رسمی‏شروع شد... ۲۸۹ مورد تجاوز مهم در ظرف این پنج‏ماه و نیم ثبت شده است. بسیاری از تجاوزها هم هست که محدود بوده و درگزارش نیامده و بعداً باید پیدا کنیم. عراق زمینه‏سازی می‏کرده تا حوصله ما راسر ببرد، ما حرکتی کنیم و بگوید اینها تجاوز را شروع کردند. البتّه بعضی ازجواب هایی که آقایان دادند و باید می‏دادند این بود که جواب تیراندازی را دادند یا هواپیما را تعقیب کردند؛ آنها هم یادداشتی به ما دادند که گفتند «شما به ماتجاوز کردید»، برای اینکه سند سازی کنند. امّا قضیّه‏ای که من عرض می‏کنم‏این است که در تمام این دوران، آقای بنی‏صدر نایب فرمانده کلّ قوا و رئیس‏جمهور و مدّتی رئیس شورای انقلاب بود و این مسایل در ارتش جمهوری‏اسلامی ثبت می‏شد و ایشان مسئولیت داشت و اینها را می‏دید. و این قابل‏توجّه است که چرا در ظرف این مدّت، ارتش جمهوری اسلامی مجهّزنمی‏شود. لااقل به‏حدّی که بتواند ده روز در مقابل عراقی ها در گردنه‏هایی که‏یک گردان هم می‏تواند یک لشکر را متوقّف کند دفاع کند.

اولین حرکت بنی صدر علیه خط امام روزی که عراق حمله کرد

وی در ادامه با اشاره به بحران سیاسی در کشور پیش از آغاز رسمی جنگ گفت :  مسئله دیگری که قابل توجّه است این است که ما اینجا چه چیزهای داشتیم. در روزهایی که بنابود حمله آغاز بشود، در داخل یک بحران فوق العاده سیاسی‏را به وجود آوردند. شانزدهم شهریور ارتش عراق به طور رسمی به ما حمله‏کرده؛ یعنی حمله پشتیبانی را شروع کرده و از مرزهای غرب داخل شده و قصرشیرین را رسماً مورد تعرّض قرار داده است و مقدار زیادی در خاک ما پیش‏آمده است، ۱۶شهریور عراق شروع به حمله می‏کند و ۱۷ شهریور آقای بنی‏صدر در میدان‏شهدا آن نمایش را به اجرا می‏گذارد که یادتان است. اوّلین حرکتی که‏بنی‏صدر رسماً علیه خطّ امام کرد آن روزی بود که ۱۷ شهریور عراق حمله کرده‏بود. او هم جای فرمانده کلّ قواست و قضیه را می‏داند. چون آقایانی که درارتش هستند می‏دانند، فوراً تلکس می‏شود و گزارش می‏شود و ما می‏فهمیم‏ در مرکز چه خبر است. ایشان می‏دانست عراق به ما حمله کرده و آن روز آن‏هیاهو را به‏راه انداخت.

سخنرانی بنی صدر علیه خط امام و اجازه ای که رهبر انقلاب دادند

هاشمی در ادامه به واکنش ها به سخنرانی ۱۷ شهریور بنی صدر پرداخت و گفت :  وقتی که سخنرانی به طور مستقیم پخش می‏شد ما با شهید بهشتی و برادرعزیزمان آقای خامنه‏ای در منزل شهید بهشتی نشسته بودیم و گوش می‏دادیم. سخنرانی که تمام شد من به بیت امام تلفن کردم ...گفتم سلام ما را خدمت امام برسانید و بگویید اگرحرفهای بنی‏صدر را شنیدند ما ترجیح می‏دهیم ایشان جواب بدهند تا ماجواب ندهیم که دعوا بشود. و بگویید شما جواب ایشان را بدهید که ما بی‏نیازبشویم. ایشان فرمودند هر طور که خودتان می‏خواهید بکنید. ما از ایشان اجازه‏گرفتیم و دو روز بعد من آن مصاحبه کوتاه را کردم و انتقاداتی که به حرفهای‏بنی‏صدر بود مطرح کردم.

علم گردان بحران در شرایطی که عراق به ایران حمله کرد چه روزنامه هایی بودند!؟

خطیب جمعه تهران گفت : در شرایطی که عراق به ما حمله کرده بود بنی صدر مسئول ارتش، سپاه پاسداران و به قول خودش مسئول شهربانی و ژاندارمری‏بود - چون حکم رئیس شهربانی را هم بعد از وزارت کشور او صادر می‏کرد؛ حتّی وقتی امام مسئول روزنامه اطّلاعات، آقای دعایی را نصب کرد ایشان هم‏حکمی روی آن داد که بگوید من هم هستم! - در چنین حالتی بحران سیاسی رادر مملکت به وجود آورد که عَلَم گردانش در داخل مملکت روزنامه «انقلاب‏اسلامی»، «میزان»، نشریات مجاهدین خلق و تریبون مجلس بود که در اختیاربخشی از لیبرالیست ها بود که این مجموعه هم به جان مردم افتادند. تحقیقاً در چنین شرایطی‏کارگردانی سیاسی با کارگردانی نظامی مرتبط است. خطّ امام آن روز هیچ کاری‏غیر از دفاع نمی‏توانست بکند؛ حالت تدافعی داشت و کار ادامه پیدا می‏کرد.

افشاگری بزرگ هاشمی از تهدید آمریکا برای تجزیه ایران / آمریکا برای جدا سازی خوزستان، آذربایجان و سیستان نقشه راه داشت

هاشمی در ادامه با اشاره به حمله سراسری عراق علیه ایران از روز ۳۱ شهریور به مذاکرات رسمی آمریکا با مسئولین انقلاب دو سال قبل از آن اشاره کرده و گفت : تهدید جدا سازی خوزستان از ایران تهدیدی بود که دو سال قبل از این (موقعی‏که ما می‏گفتیم شاه باید برود و غیر از رفتن شاه هیچ چیز را قبول نداریم) آمریکایی ها کرده بودند. آمریکایی ها در مذاکرات رسمی که با مسئولین انقلاب‏کردند گفتند شما چه خیال می‏کنید؟ حالا اگر اصرار کردید و ما رفتیم ونتوانستیم اینجا را حفظ کنیم، پس فردا ایران تجزیه می‏شود و خوزستان و آذربایجان و سیستان، هر یک را یکی می‏برد و باز هم تکّه بزرگش متعلّق به‏ماست. این متنِ حرف مأمور آمریکایی بود که آن روز می‏گفت و اشاره‏ای به‏طرح آینده‏شان کرده بود.

هدف عراق جدا سازی خوزستان و ایجاد کشور مستقل عربستان

وی در ادامه به تشریح جزئیات بیشتری از این طرح پرداخت و گفت : حالا عراق آمده چه می‏خواهد؟ یک نقشه رنگی رسمی با امضای مسئولین‏عراق و یک کتاب نوشته شده وجود دارد که هر دو در اختیار ماست. این‏مدارک از سنگرها به دست آمده است. برنامه و هدف اوّلیه عراقی ها این بوده‏ که خوزستان به کلّی جدا شود و کشور مستقلّی به نام «عربستان» تشکیل بدهند و مرکزش هم اهواز به نام «الاحواز» باشد. درمورد کردستان هم ظاهراً با کردها تفاهم کرده بودند که متعلّق به آنها باشد. درمورد آذربایجان نمی‏دانم؛ احتمالاً با مسایلی که بعداً پیرامون آقای‏شریعتمداری کشف شد هنوز نمی‏شود قضاوت کرد و باید منتظر باشیم. احتمالاً برای آذربایجان برنامه داشتند. اگر آنها هم نداشتند این یکی‏ها داشتند و برای این نواحی بی‏برنامه نبودند.

آمریکا خوزستان را به یک شیخ نشین تبدیل می کرد / جزایر ایرانی را به شیوخ وعده داده بودند! / آمریکا آبادان را نیز سهم صدام قرار داده بود

هاشمی در ادامه گفت : حالا چه می‏شد اگر خوزستان از ایران جدامی‏شد؟ می‏توانید حدس بزنید. آیا آمریکاییها حاضر بودند خوزستان را دراختیار عراق بگذارند؟ قاعدتاً نه. لابد یک مأمور آمریکایی می‏گذاشتند تاخوزستان هم شیخ نشینی در شمال خلیج فارس بشود. جزایر ایرانی را هم به‏شیوخ وعده داده بودند که به یکی تنب را بدهند، به دیگری ابوموسی و به هریک جایی را بدهند. گوشت قربانی پیدا کرده بودند که بین آنها تقسیم کنند وهمه را راضی کنند. قدر مسلّم در این میان حقّ عراق هم جزیره آبادان وحاکمیّت بر شطّ العرب و ارتفاعات غرب ایران بود که برای عراق حیاتی است. ارتفاعات ما برای او حیاتی است؛ چون از ارتفاعاتی که دست ماست دقیقاً ۵۰ کیلومتر آن طرف‏تر توپهای ما می‏خورد و این ارتفاعات برای عراق ضروری‏است و اگر دست او باشد این طرف نا امن است.

اولین اقدام بنی صدر پس از شروع جنگ آزاد سازی تعدادی کودتا چی بود

وی افزود :  با این برنامه عراق حمله کرده و صدّام «قهرمان قادسیّه»  شده است! حالابنی‏صدر هم باید با این صدّام بجنگد. ما را ببین که چگونه و با چه زحمات ومشکلاتی باید در این جنگ وسیع - که از همه امکانات شرق و غرب تغذیه‏می‏کند و این حالت را دارد - دفاع کنیم؛ آن هم با بنی صدر!  بنی صدر با آن‏روحیه می‏خواهد با این وضع بجنگد! اوّلین کاری که کرد یک مقدار افسرکودتاچی زندانی را آزاد کرد که رهبری ارتش را به دست بگیرند. واقعاً آدم‏می‏خواهد با یک جریان آمریکایی بجنگد و اسرار و فرماندهی را به دست‏چنین اشخاصی بدهد؟

هاشمی در ادامه گفت : من‏فکر می‏کنم غرب با داشتن بنی صدر در منطقه خیالش راحت بود. این بارهدف این بوده که خوزستان را بگیرند و آنجا عربی بشود و بنی صدر را هم‏اینجا داشته باشند؛ بعد هم اگر به ذلّت و صلح کشید، بقیه را دست بنی صدر بدهند و دیگران را از خط بیرون کنند.

اخطار هاشمی به حامیان صدام / چند روز بعد توپ های دور برد ما در سراسر مرز مستقر می شود

وی در ادامه به صدام و حامیانش هشدار داد و گفت :  صدّام و حامیان صدّام گوششان را خوب باز کنند. اگر حرفهای قبلی من راگوش نکردند حرف هایی را که حالا می‏خواهم بزنم گوش کنند. ما امروز و اگرامروز نشد تا چند روز دیگر در سراسر مرز، همه جا توپهای دورزن‏مان تا ۵۰ کیلومتر داخل خاک عراق را می‏تواند زیر آتش بگیرد. شما حامیان صدّام خوب‏می‏دانید که ما این اسلحه و توپها را داریم و تا کنون هم استفاده نکرده‏ایم؛ چون‏بُرد این توپها به درد همین کاری که عرض کردم می‏خورد. مهمّات و توپهایش‏را داریم و این قدر هم هست که سراسر جبهه را بپوشاند و شما می‏دانید مراکزاصلی عراق شرق دجله و فرات و همین جایی است که اگر حتّی ما در خاک‏عراق هم نیاییم می‏توانیم با این توپها عراق را بیچاره کنیم. ولی باز می‏دانید که‏مابا مردم عراق دعوا نداریم و رنج می‏بریم از اینکه یک گلوله توپ ما یک‏خانواده عرب عراقی را آواره کند. ما از این رنج می‏بریم و همه صبر و تأنّی که‏از ما در جبهه می‏بینید برای این است. ما می‏خواهیم با شیوه‏ای بجنگیم وحقّمان را بگیریم و صدّام و حزب بعث را از منطقه بیرون کنیم که به قیمت‏آوارگی میلیونها نفر از مردم عراق تمام نشود. برای ما در حرکت جنگمان این‏استراتژی و اصل است.

چرا ایران با اسد دوست و با صدام می جنگد

هاشمی در ادامه با اشاره به دوستی ایران با اسد و سوریه و نیز جنگ با صدام گفت : ما اگر با صدّام مخالف و با اسدرفیقیم دلیل آن این است که [اسد] در مقابل اسرائیل می‏جنگد و با فضیلت‏است. این آدمی است که با اسرائیل علیه مسلمین توطئه می‏کند و ما بی‏جهت‏دعوا نمی‏کنیم و هنوز دفاع می‏کنیم.

هاشمی در ادامه گفت : دنیای به اصطلاح متمدّن! ما هنوز نفت شهر و ارتفاعات غربمان در دست‏عراق است و هنوز بعد از دو سال عراقی ها از چاههای ما در نفت شهر، نفت‏می‏کشند و می‏برند و می‏گویند صلح می‏خواهیم. اگر نمی‏توانید تحلیل بکنید مقداری با معارف اسلام آشنا بشوید تا تحلیل بکنید. البتّه صبر ما هم حدّی‏دارد. اسلام هم نمی‏گوید تا قیامت صبر کنید تا ذلیل بشوید؛ نه. اگر روزی دیدیم کارها تمام نمی‏شود گلوله‏های توپ را باز می‏کنیم. به مردم عراق هم‏می‏گوییم موقّتاً از خانه‏هایتان بروید، ما می‏آییم پولها را از شیوخ می‏گیریم و دوباره خانه‏هایتان را می‏سازیم و آنها بروند. [۱]

حمله پلیس سعودی به زائران ایرانی؛ آیت الله جنتی، خوئینی ها و خاتمی دستگیر شدند!

پلیس پادشاهی سعودی در یورش امروز خود به حجاج ایرانی آیت الله جنتی عضو فقهای شورای نگهبان، موسوی خوئینی ها نماینده امام و سرپرست حجاج ایرانی و نیز محمد خاتمی نماینده اردکان در مجلس شورای اسلامی را دستگیر کرد.

این یورش پس از قرائت سوره مبارکه جمعه و سرود وحدت توسط حجاج ایرانی و سر دادن شعارهای مرگ بر آمریکا و اسرائیل توسط حجاج ایرانی صورت گرفت. گفتنی است پس از اعتراض و تحصن حجاج ایرانی سعودی ها مجبور به آزاد سازی بازداشتی ها شدند. [۲]

پی نوشت:

۱-  جمهوری اسلامی، ۳ مهر ۱۳۶۱، صفحه ۴ و ۱۰

۲- اطلاعات، ۳ مهر ۱۳۶۱، صفحه ۲، سه شخصیتی که در روز دوم مهر ماه سال ۱۳۶۱ در عربستان توسط مامورین سعودی بازداشت شدند عبارتند از آیت الله جنتی، محمد خاتمی و موسوی خوئینی ها، امروز بیش از سه دهه از آن روز می گذرد و به مواضع این سه شخصیت اگر نگاهی بیندازیم به نتایج عجیب و قابل تاملی می رسیم، امروز اگر محمد خاتمی و موسوی خوئینی ها به عربستان بروند نه تنها بازداشت نمی شوند که مورد استقبال سعودی ها قرار می گیرند ولی آیت الله جنتی این یار دیرین و دیروز و امروز انقلاب همچنان مورد بغض و کینه سعودی ها است. سخن این جا است که  آیا سعودی ها عوض شده اند و خوئینی ها و خاتمی ها با آنان همراه و یا اینان تغییر کرده اند و با آل سعود در یک جبهه قرار گرفته اند؟ مسئله کاملا واضح و مبرهن است، رژیم فاسد سعودی همان است و اینان [لبته اگر با دید تسامحی به گذشته خاتمی و خوئینی ها نگاه کنیم] تغییر و مسیر عوض کرده اند.

پژوهشگر : سید روح الله امین آبادی