به گزارش «نماینده»، پس از مطرح شدن نام دو دلال اصلی دکلهای نفتی در رسانهها و برملا شدن ارتباط آنها با افراد صاحب نفوذ در داخل کشور از جمله آقازاده یکی از مسئولان اسبق، از یک سو موج جدیدی از اخبار به نفع بعضی از این دلالها در رسانههای ضد انقلاب آغاز شد و از سوی دیگر تلاش شد، فعالیت بعضی از این دلالان به مسئولانی که ارتباطی با این پرونده نداشتهاند و همزمان از بعضی اقدامات دولت انتقاد میکنند نسبت داده شود.
در تازهترین اقدام، شبکه تلویزیونی ضد انقلاب صدای آمریکا در یک دروغپردازی آشکار و با ادبیاتی به شدت وقیح مدعی شد، مراد شیرانی یکی از این دلالان به سید مسعود میرکاظمی وزیر اسبق نفت یک عدد ساعت رولکس رشوه داده است.
مجری این برنامه با ادبیاتی شنیع پس از پخش فیلمی که ادعا می کرد لحظه دادن این ساعت رولکس به میرکاظمی است، ادعا کرد شیرانی به میرکاظمی جلوی چشم همه رشوه داده و کسی هم متعرض میرکاظمی نشده است.
اما واقعیت چیست؟ واقعیت آن است که در جریان بازدید سید مسعود میرکاظمی وزیر وقت نفت از نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز و پتروشیمی در تهران مراد شیرانی که زیر عنوان شرکت سپنتا در نمایشگاه نفت شرکت کرده بود، نمونهای از نفت میدان مسجد سلیمان به عنوان قدیمیترین میدان نفتی ایران را در یک بستهبندی شکیل به وزیر نفت هدیه داده بود.
جالب اینجا است که در فیلم پخش شده در صدای آمریکا هم کاملا مشخص است که شیرانی از نفت میدان مسجد سلیمان نام می برد.
اما صدای آمریکا این فیلم را زیرنویس کرده و بر خلاف صدای واضح موجود در فیلم، هدیه را ساعت رولکس معرفی میکند.
خبرگزاری فارس به فیلمی از زاویه دیگر دست یافته است که مکالمات با وضوح بیشتری در آن ضبط شده است. دروغ پردازی صدای آمریکا در این باره و فیلم اختصاصی خبرگزاری فارس در پیوست این خبر قابل مشاهده هستند.
توضیح این نکته نیز بیوجه نیست که تولید نفت از میدان نفتی مسجد سلیمان به عنوان قدیمیترین میدان نفتی ایران سالها پیش متوقف شد.
سپس با اجرای پروژهای با مشارکت یک شرکت چینی و استفاده از بعضی تکنولوژیهای جدیدتر تلاش شد، تولید نفت این میدان از سر گرفته شده و این میدان احیا شود.
به همین دلیل است که میرکاظمی پس از اهدای نفت مسجد سلیمان از شیرانی پرسیده است، این نفت مربوط به تولید قدیمی یا تولید جدید میدان نفتی مسجد سلیمان است.
نوع برخورد رسانههای ضد انقلاب و حتی بعضی رسانههای داخلی با موضوع دکل گمشده بسیار سؤال برانگیز و جالب است، چنانکه از میان دو دلال اصلی دکل که شراکت طولانیمدت و موثری در شرکتها مختلفی داشته و پروژههای متعددی را به اتفاق یکدیگر اجرا کردهاند، طرف یکی از این دلالان را گرفته و دلال دیگر را متهم میکنند.
برخی اخبار حاکی از آن است که دلیل این امر تلاش برای سفیدخوانی نقش یکی از دلالان در این پرونده است، تا ارتباطات وی با بعضی گروهها و جریانات سیاسی-اقتصادی داخلی فاش نشود.
یکی از این دلالان سالها است، خارج از ایران زندگی میکند و دیگری به تازگی بازداشت شده است.