به گزارش «نماینده»، جمعی از دانشجویان بورسیه طی نامهای به مخبر دزفولی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی از شرایط این روزهای خود و سکوت مسئولان و فراموش تذکرات رهبری در این حوزه گلایه کردند.
این دانشجویان در ابتدای نامه خود آوردند: امید آن داریم که حضرتعالی مستحضر به مصائب و بلاهایی که در این ایام به دلائل مشخص، دامنگیر طیف وسیعی از نخبگان جامعه شده است، باشید. این روزها، دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه، خسته و سرگردان از یک ظلم بی پایان ۱۵ ماهه و ناامید از هر گونه اقدام مثبت توسط وزارت علوم، منتظر یک حرکت مسئولانه و ولایتمدارانه از سوی کسانی هستند که به راحتی توان حل این بحران ساختگی را داشته و دارند.
در ادامه این نامه آمده است: متاسفانه سکوت، تماشا و انفعال نیروهای دلسوز و اثرگذار، عامل اصلی در دامنه دار شدن ظلم به بورسیهها و بحرانی شدن یک انتقام جویی جناحی است. در غیر این صورت با وجود سخنان راهگشا و حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب، وجود قوه قضائیه و دیوان عدالت اداری با قضات و مسئولین دلسوز و کارآمد و همچنین وجود چارچوب های قانونی مشخص و شفاف، نباید یک حاشیه سازی بی مبنا و سیاسی، به یک بحران تمام عیار در حوزه آموزش عالی تبدیل شود و حقوق صدها جوان نخبه متعهد و خانوادههای آنها، به راحتی توسط عدهای لگدمال شود.
دانشجویان بورسیه در ادامه نامه خود آوردند: اکنون پس از گذشت ماه ها، زمان آن رسیده که مسئولین مرتبط با این مساله، از روی صندلی ناظر بی اثر برخیزند و با نگاه انقلابی و ولایتمدارانه، به ظلمهای رفته بر جوانان بی پناه تحصیلکرده رسیدگی کنند و مصوباتی که بانی ظلم را بر مسند کرسی قضاوت می نشاند، ابطال کنند. قطعا تاکنون مسئولان مرتبط دریافته اند که طراحان این بازی سیاه و شوم، رشتههای خود را با نصیحت و ریش سفیدی دیگران، پنبه نکرده و نخواهند کرد و این اصلی است که باید هوشمندان را به سمت ورود قوه قضائیه به پرونده بورسیه ها رهنمون کند.
دانشجویان بورسیه خطاب به دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی آوردند: بسیاری از بورسیههای لغو بورس شده و یا دانش آموختگانی که عدم نیاز سیاسی گرفتند، از جمله کسانی هستند که دارای حکم بورس از وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران بودند. این افراد التزام به خدمت و تعهد به وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران داشتند نه به وزارت علوم دکتر محمود احمدی نژاد یا دکتر حسن روحانی.
در ادامه این نامه آمده است: بسیاری از فارغ التحصیلان مقطع دکتری که حکم بورس جمهوری اسلامی ایران را دارند، این روزها با عدم نیازهای بی اساس سیاسی و غیر قانونی توسط دانشگاه ها روبرو شده اند و راهی برای دادخواهی ندارند. در همین حال بسیاری از دانشجویان بورسیه دارای حکم بورس، با احکام عجیب لغو بورس و مجازات های خودساخته مواجه شده اند و متاسفانه اجازه و حقی برای تظلم خواهی و دادخواهی در مراجع قضایی جمهوری اسلامی ندارند.
دانشجویان بورسیه در نامه خود خطاب به مخبردزفولی پرسیدند: سوال اینجاست که مصوبه ۶۳۰ که حق دادخواهی را از مظلومان بورسیه سلب می کند و دادگاهی به قضاوت بانیان این بازی، ایجاد میکند، چه منطق نهفته و یا علت عاقلانه ای دارد که ما پس از تحمل ماه ها ظلم و ستم، از درک آن عاجز مانده ایم؟ آیا حضرتعالی، این مصوبه را منطبق بر قوانین شریعت و اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می دانید؟
شما در کجای این دنیای پهناور و در قوانین کدامین کشور می توانید مصوبه و قانونی بیابید که رسما دادخواهی مظلوم را منوط به حضور او در دادگاه چیده شده توسط بانی ظلم کند و مانع از شکایت او به دادگاه صالح و بی طرف شود؟ وقتی در کشوری مانند ایران، ساختارهایی مترقی مانند دیوان عدالت اداری و قضاتی کاردان، عادل و کارآمد وجود دارند، چه دلیلی وجود دارد که مظلوم شکایت خود را نزد عامل ظلم ببرد؟ آیا با وجود مصوبه ۶۳۰، جنابعالی امیدی به حل صحیح و عادلانه این بحران و رفع ظلم از دانشجویان بورسیه دارید؟ به راستی دانشجویان بورسیه چه مفری برای گریز از شرائط سیاه موجود و رسیدن به حقوق حقه خود دارند؟
دانشجویان بورسیه از مخبر دزفولی خواستند تا به عنوان یکی از نیروهای برجسته و اثر گذار در این موضوع لحظهای خود را در شرایط دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه قرار دهد. برای ساعاتی به کسانی بیندیشد که ماه های زیادی است از تز دکتری خود دفاع کرده اند(بعضا بیش از ده ماه) و علی رغم داشتن حکم بورس از جمهوری اسلامی، با بازی ناپاک سیاست بازان روبرو شده و از دانشگاه عدم نیاز گرفته و در برخی مواقع بیش از یکسال است که هیچگونه حقوق و مزایایی نداشته و تکلیف امروز و فردایشان را نمی دانند. این افراد باید هزینه زندگی و معاش خود را از چه راهی تامین کنند؟ چه کسی جوابگوی حق ضایع گشته و ظلم روا شده به این مظلومان و خانواده آنهاست؟ مگر این افراد جز اعتماد به وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران(نه وزارت علوم این دولت و آن دولت) و شرکت در یک فراخوان عمومی و طی مراحل قانونی آن، گناه دیگری داشته اند؟ کجای دنیا با نخبگان دارای مدرک دکتری، چنین برخوردهای عجیبی می شود؟
دانشجویان بورسیه در نامه خود خطاب به مخبر دزفولی آوردند: مصرانه از شما میخواهیم که اعتبار تعهدات وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران را به آن بازگردانید و مانع از جنگ سیاه جناح های سیاسی در حوزه آموزش عالی در حال و آینده کشور شوید.
این دانشجویان از دبیرشورای عالی انقلاب فرهنگی خواستند تا در پیروی از فرمایشات مقام معظم رهبری و جلوگیری از سیاسی کاری و سیاست بازی در محیط های علمی، فضای دادخواهی دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه را در قوه قضائیه و دیوان عدالت اداری فراهم کند.