شناسهٔ خبر: 107508 - سرویس سیاست
منبع: روزنامه رسالت

سه نکته در باره مصاحبه رئيس جمهور

انبارلویی

«نماینده»؛ محمدکاظم انبارلویی/ ۱- مفهوم اين حضور چيست؟ روساي جمهور در دولت هاي گذشته و نيز دولت فعلي، هر از چندي مصاحبه خبري گذاشته و مي گذارند. در صف اول اين نشست شماري از وزرا، معاونين رئيس جمهور يا مشاورين مي نشينند و به اين مصاحبه گوش مي دهند و حتي روساي خبرگزاري ها و رسانه هاي مکتوب هم در اين نشست حضور دارند. اين حضور در مصاحبه شنبه گذشته رئيس جمهور، چشمگير و پر رنگ تر بود. واقعاً معناي اين حضور چيست؟ خبرنگاران سئوال مي کنند، رئيس جمهور هم پاسخ مي دهد. آنها مي توانند بعد، از طريق رسانه ها در جريان اين گفت و شنود قرار گيرند. جالب اينجاست که به علت ضيق وقت، حتي همه خبرنگاران هم امکان طرح پرسش پيدا نمي کنند. مثلاً وزير صنعت، معدن و تجارت با آن همه مسئوليت سنگين اقتصادي بيايد دو ساعت در مصاحبه بنشيند، با محاسبه رفت و برگشت او به وزارتخانه، چه معنايي دارد؟ آيا او نبايد اين وقت خود را به کارهاي مهم تري اختصاص دهد؟ همچنين است وزير کار که بايد دنبال ايجاد اشتغال باشد و رئيس کل بانک مرکزي و جمعي از مقامات بلندپايه که در صف اول نشست خبري حضور داشتند.

 

۲- اگر توافقي امضا نشده، پس اين همه اقدامات چيست؟

رئيس جمهور محترم در برنامه مصاحبه با خبرنگاران فرمود: «چيزي امضا نکرده ايم که براي تصويب به مجلس بفرستيم»! اگر واقعاً چيزي امضا نکرده ايم پس اکسيد کردن غني سازي بيست درصد و انجام تعهداتي که در ژنو و لوزان و سپس وين داده ايم و مرتباً هم آژانس اين اقدامات محدود کننده فعاليت هاي هسته اي ايران را گزارش و تاييد مي کند، بر چه اساسي صورت گرفته است؟ اگر توافق امضاء مي شد چه مي کرديم؟ البته توافقي امضا نشده است چون طرف آمريکايي تا کنون

هيچ اقدامي در رفع تحريم ها و ختم برخوردهاي خصومت آميز انجام نداده و حتي مدام از تهديد نظامي حرف مي زند و سايه شوم جنگ را روي مذاکرات حفظ کرده است. اما سئوال اينجاست؛ اگر توافقي نشده، پس چرا بر اساس همان گفتگوها دولت، روند پيشرفت هاي 

هسته اي و نيز غني سازي اورانيوم بالاي بيست درصد را متوقف کرده و آن را به ۳/۶ درصد فروکاهيده است؟ نکته ديگر آنکه اگر مجلس نتواند در مورد برجام که به تعبير دولتي ها مهم ترين رويداد در تاريخ ديپلماسي ايران است، اظهار نظر کند، چگونه مي تواند «در راس امور بودن» اين نهاد مردمي را اثبات نمايد؟ چه اصراري هست که مجلس در اين امر مهم برکنار باشد؟ اگر «برجام» نه عهدنامه، نه مقاوله نامه،

نه موافقت نامه، نه پيمان نامه و نه قرارداد دولت ايران با ساير 

دولت هاست، پس چيست؟ آيا اصل ۱۲۵ قانون اساسي، نوعي از قرارداد يا مناسبات دولت ما با ديگر دولت ها را از قلم انداخته است؟ نکته مهم اينکه اگر چيزي را شما امضا نکرده ايد، چرا در صف اول دفاع بي چون و چرا از «برجام» ايستاده ايد؟

۳- خصومت دائمي سران فتنه با مردم هم نبايد دائمي باشد!

سايت ضد انقلابي کلمه با سه جمله به استقبال مصاحبه رئيس جمهور رفته است. کلمه از قول رئيس جمهور نوشت: ۱- حصر نبايد به مسئله دائم تبديل شود ۲- کسي از آن سود نمي برد ۳- بايد طبق قانون به اين وضع خاتمه داد.  

ظاهراً اين حرف ها درست است و بايد به آن عمل کرد. اما اگر خصومت سران فتنه با مردم، دائمي يا بهتر بگوييم مادام العمر باشد، چه بايد کرد؟ آقاي رئيس جمهور مي گويد کسي از آن سود نمي برد. در حالي که رژيم صهيونيستي و آمريکا و انگليس و ضد انقلاب ها بيشترين سود را از تداوم خصومت سران فتنه با نظام برده اند. مي رسيم به نکته سوم؛ حال بايد ديد طبق قانون چگونه مي شود به اين وضع خاتمه داد؟ اگر قانوني وضع شود که وطن فروشي جرم نيست، اگر احکام مربوط به محاربه و بغي را از فقه برداريم، مي شود راجع به رفع حصر، فکر و سپس اقدام کرد!