به گزارش «نماینده»، دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از متولیان اصلی در عرصه هنر سنتی و مدرن است که از دو سال گذشته «مجید ملانوروزی» مدیریت آن را بر عهده گرفته است. بر همین اساس در هفته دولت بر آن شدیم که مصاحبهای با وی پیرامون فعالیتهای دفتر هنرهای تجسمی در داخل و خارج از کشور داشته باشیم.
در بخش نخست این مصاحبه به محورهای تعداد آثار موجود در موزه هنرهای معاصر، نمایش آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر، مرمت این آثار، خرید آثار هنرمندان خارجی و نگهداری در گنجینه، بحث واگذاری دوسالانهها به انجمنها و نظارت بر امور انجمنها و بیینال ونیز پرداخته شد و در ادامه و بخش دوم این مصاحبه مباحث معرفی فرهنگ و هنر اصیل ایران در خارج از کشور، برنامههای دولت برای هنرمندان ارزشمحور در داخل و خارج از کشور را میخوانیم.
* انتقال بیینالها از پایتخت به سایر استانها
در بحث هویت هنر ایرانی چه کارهایی انجام شده است؟
مقام معظم رهبری تأکید روی موضوع هویتها داشتهاند؛ کشور ایران با فرهنگ دیرینهای بسیاری از باورها و اندیشههای کهن را جمع کرده و به جهت اینکه ساختار سنتی و حکمتآمیزی دارد و به شکل آئینی دینی هستند، هرجا سراغ فرهنگ سنتی ایران برویم، در این فضای جهانی میتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم وگرنه نگاه معاصر و مدرن که از غرب آمده باشد، به تنهایی نمیتواند جوابگوی فرهنگ ما باشد.
برای رسیدن به این هدف سعی کردیم به فرهنگ شهرستانها توجه کنیم و بیینالها را از تهران به سایر استانهای کشور انتقال دهیم. نمونه این کار برگزاری جشنواره جوانان بوده که سال گذشته در اردبیل برگزار شد و امسال در خراسان برگزار میشود. نمونههای دیگر هم برگزاری بیینال خوشنویسی در قزوین و بیینال کاریکاتور در مشهد است. در ادامه بیینال گرافیک را در شیراز برگزار میکنیم.
* نفوذ فرهنگ غرب به هنر ایران
به هر حال تأکیدمان روی هویتهای فرهنگی و هنری شهرهایمان است. زمانی هر شهری، هنر و معماری مختص خودش را داشت که با توجه به موضوعات و اقتضائات فرهنگی و هنری و اقتصادی منطقه شکل گرفته بود. اما متأسفانه امروز فرهنگ غرب به تهران آمده و به شهرهای دیگر سرایت کرده است؛ در واقع کم کم هنر معماری، فرش و سرامیک هویت اصلی خود را از دست میدهد و به فرهنگ غرب و غیرایرانی نزدیک میشود.
به عنوان مثال چند وقت پیش در زاهدان مسجدی را دیدم که متأسفانه با معماری عثمانی ساخته شده است این کار در منطقهای مثل زاهدان که فرهنگ غنی خودش را دارد، هیچ توجیهی ندارد.
* هیچ کتابی درباره هنرمندان ایرانی برای غربیها چاپ نکردیم
نکته دیگر این است که متأسفانه معاصران غرب، به خوبی هنر ایرانی را نمیشناسند، مگر اینکه در بخش سینمایی ایران را کم و بیش بشناسند. ضمن اینکه ما هیچ کتابی راجع به هنرمندان ایرانی در خارج از کشور چاپ نکردیم در صورتی که امروز بسیاری از هنرمندان منطقه روی این موضوع سرمایهگذاری میکنند. مثلاً آذربایجان در نمایشگاههای بزرگی برای هنرمندان دنیا سرمایهگذاری میکند. همین امسال در بیینال ونیز پول تبلیغات نداشتیم، اما آذربایجان حدود ۱۰ میلیون دلار فقط پول تبلیغات داد.
علاوه بر این، هند و ترکیه دارند روی دایره هنر معاصرشان کار میکنند. اگر بخواهیم هنرمندانمان را در منطقه نشان بدهیم، متأسفانه باید دست به دامان آرتفرهای ابوظبی، استانبول و دبی شویم. این آرتفرها نیز با هنر ایران به خاطر دیده شدن، شروع میکنند اما هر سال میبینیم که تعداد هنرمندان ایرانی را کم میکنند و هنرمندان خودشان را اضافه میکنند. آنها از این فرصت و نردبان هنری ایران بالا رفتند تا هنرمندان خودشان را به دنیا بشناسانند.
به این جهت باید تلاش کرد که از امکانات استفاده شود تا هنر ایران در کشورهای بزرگ که رسانههای جهانی در آن ورود دارند، از جمله انگلیس، سوئیس و آمریکا دیده شود. به هر حال موزههای جهانی که تعدادشان کم نیست اینجا بیایند از آثار هنرمندان ایرانی خرید کنند و این آثار به موزهها راه پیدا کند اگر اتفاق بیفتد بستر اقتصادی معیشت و اقتصاد هنر هم توسعه و بهبود پیدا میکند.
در مجموع باید طوری باشد که اگر اثر هنرمند ایرانی به نقاط مختلف دنیا میرود، نشان دهد که پشت این اثر، فرهنگ چند هزار ساله و برخاسته از باورهای قومی و دینی است؛ در اصل جهانی شدن را نباید در آموزش و نگاه غربی ببینیم.
چه برنامهای برای این هدف دارید؟
ما کانون معماری را در موزه هنرهای معاصر راهاندازی کردیم؛ در ونیز هم فضای ۳۰۰ متری با همکاری وزارت مسکن و شهرسازی و انجمن معماران مسابقاتی برگزار شد.
نکته دیگر در حوزه معماری این است که در حال حاضر جایزه معماری آقاخان، یکی از جوایز مهم جهان اسلام است که در ترکیه برگزار میشود؛ متأسفانه در ایران با این همه امکان، این کار را نتوانستیم انجام بدهیم.
* تأسف برای قیمتگذاری آثار ایرانی در حراجیهای خارجی
مسئله دیگر این است که ما نتوانستیم از حوزه هنرهای تجسمی طی این سالها خوب بهرهبرداری کنیم. حراجیهای خارجی دارند قیمتهای آثار ما را تعیین میکنند. جوایز معماری ایران را در خارج از مرزها دنبال میکنند. به نظرم این موضوع اصلی است که وزارت ارشاد میتواند برنامهریزی و سیاستگذاری کند و با اهمیت دادن به آن، فضای تجسمی کشور را خودش راهبری کند.
یکی از موضوعاتی است که ما امروز میدانیم ژانرهای هنری در دنیا در قالب بسیاری از شرکتهای بزرگ مثل هالیوود و بالیوود در سینما، تئاتر، تجسمی و کریستی روی اقتصاد هنر کار میکنند و آثاری که تولید میشود را در دنیا میفروشند؛ با اینکه آثار هنری ما قابلیت بسیار زیادی دارد، کمتر استقبال میشود.
به عنوان مثال فرشمان را به همه جای دنیا صادر میکردیم، که در آن فرهنگ و باور ایران به نمایش گذاشته میشد، و این هنر فرش میتوانست یک سفیر فرهنگی در دنیا باشد. اما روز به روز صحنههای خارجی را ترک کردیم.
با توجه به اینکه سالانه تعداد زیادی از جوانان از دانشکدههای هنر فارغالتحصیل میشوند، امکان جذب این افراد در دولت و بخشهای خصوصی هم محدود است؛ چه برنامهای برای اشتغال این افراد دارید؟
یکی از مهمترین کارهایی که در نظر داشتیم و داریم به جهت اینکه معرف فرهنگ ایرانی باشد و پاسخگوی اشتغال فارغالتحصیلان هنر باشد، ایجاد شرایطی است که آنها در نمایشگاههای خارجی شرکت کنند. بر همین اساس در نمایشگاههای زیادی شرکت کردیم. طی این دو سال آثار حدود ۵۰۰ هنرمند را به خارج از کشور فرستادیم از جمله نمایشگاه بزرگ رم، آنکارا، آلمان، بنگلادش، بوسان کره جنوبی و ونیز. ضمن اینکه چهار هفته گذشته نمایشگاه هنر محیطیمان در بخارست برگزار شد.
شما در جایی از این گفتوگو به ترک صحنههای خارجی توسط هنرمندان اشاره کردید، این مسئله به چه دلیل بوده است؟
در تعاملات با سایر کشورها مسائل دولتی و فرهنگی مهم است به هر حال یک جشنواره و بنیادی که کار هنری میکند سعی دارد، هنرمندانی را جذب کند که به لحاظ بینش به آنها نزدیک باشد؛ به هر حال متأسفانه فضا را آنها به دست گرفتند و همیشه جشنوارهها در همه جای دنیا سمتوسویی دارند. به این جهت هنرمندانی هستند که به دلیل صحنه را ترک کردند.
* نقاشی جایگزین فرش ایرانی
نکته دیگر در بحث ترک صحنههای خارجی، بحث فرش ایرانی است. در آلمان کسانی هستند که قبلاً در بازار فرش ایران فعالیت میکردند. با آنها که صحبت میکردم میگفتند الان نقاشی و بازار هنرهای تجسمی فعالتر شده است. اگر دولت کمک کند و کار ارسال شود، روی فروش این آثار فعالیت میکنیم. اینها ظرفیتهایی است که میتوان از آن استفاده کرد.
چه برنامههای ارزشمحور در خارج از کشور انجام گرفته و چطور میتوان فرهنگ اصیل ایرانی را به جهان شناساند؟
مردم برخی از کشورها آیینهای ایرانی را میشناسند؛ به عنوان مثال «پیتر بروک» از کارگردانان مشهور غربی هنر آئینی تعزیه را میشناخت و حتی شنیدم که در نگاه کردن به تعزیه به مظلومیت امام حسین(ع) گریسته و گفته این فرهنگ تا زمانی که این ژانر را دارد میتواند اعاده حیثیت کند.
* برپایی سه نمایشگاه هنر اسلامی در خارج از کشور
در دو سال، ۳ نمایشگاه بزرگ از هنر اسلامی در آنکارا، رم و آلمان داشتیم. برای این نمایشگاهها کتاب هم چاپ شد و بیشتر آثار ملی ما بوده، مثل خوشنویسی، نگارگری، سرامیک، نقاشیهای آیینی با استفاده از مولفههای حکمت و فلسفه اسلامی، برگزاری نمایشگاه بر اساس سیمرغ عطار، حضور در کرسیهای ایرانشناسی و شرقشناسی از برنامههایی بود که در آن هنرمندان ارزشمحور شرکت کردند. در موزه رم، کارشناسهایی که اکتشافات باستانشناسی ایران را انجام داده بودند، کاملاً با فرهنگ و هنر ایرانی آشنا بودند.
به نظرم برای آشنایی بیشتر مردم سایر کشورها با هنرمندان ایران باید هفتههای فرهنگی صورت بگیرد. همان طور که کشورهایی مثل ایتالیا و فرانسه در ایران هفته فرهنگی برگزار کردند، سفارتخانه و فرهنگیان و دولت و هنرمندان و رایزنان فرهنگی باید کار کنند که فرهنگ ما را نشان بدهند. اگر این فرهنگی که ۱۰۰ درصد صلحآمیز و کمک به مظلوم و تعادل و تکامل در اندیشه آن است را نشان دهیم، تأثیرات خودش را دارد.
* برگزاری جشنواره «هستیشناسی هنر اسلامی» در سال آینده
برای نشان دادن فرهنگ و هویت ایرانی ـ اسلامی در عرصه داخلی و بینالمللی چه برنامهای در آینده دارید؟
یکی از مهمترین برنامههای ما برگزاری جشنواره «هستیشناسی هنر اسلامی» است که در حال برنامهریزی برای سال آینده هستیم. یک تیم ۱۰ نفره در حال تحقیق پیرامون معاصر کردن هنر اسلامی هستند که در این هنر اسلامی موضوعات وحدت، تعادل، نور، تکرار و ذکر با زبان معاصر و خوانش مدرن و جدید ارائه میشود. ضمن اینکه آقای «محمد پرویزی» کارگردانی این برنامه را بر عهده دارد.
محور دیگر ما پیرامون این است که دولت چه برنامهای برای استقلال تولید مواد اولیه برای آثار هنر تجسمی دارد؟
این موضوع، موضوع مهمی نیست. در هنرهای تجسمی هر تابلویی با قیمتی که دارد شاید درصد خیلی پایینی از ارزش آن تابلو به مواد اولیهاش بستگی دارد. چون ارزش هنرهای تجسمی مثل بنای ساختمان و ساخت خودرو نیست که ارزش آن به مواد اولیه آن بستگی داشته باشد.
* راهکاری برای جلوگیری از ورود تابلوهای چینی به کشور
به نظرم هیچ هنرمند حرفهای نمیآید رنگ وینزور آرتیست را کنار بگذارد و وینزور معمولی استفاده کند. به همین دلیل خیلی هم کسی در داخل به دنبال فضای رنگسازی نقاشی نرفته است. نقاش هم دنبال کیفیت خوب است، اما با این حال نامهای به وزارت بازرگانی دادیم که از تمام چیزهایی که در داخل تولید میشود، مالیات کمتری گرفته شود. درواقع این نامه مربوط به واردات و صادرات و همچنین بحث مالیات بود. اما در صنایع بومی مثل مرکب خوشنویسی را با جوهر خارجی جایگزین نمیکنیم.
ضمن اینکه در بحث ورود تابلوهای هنری از خارج کشور مثل چین، سعی کردیم نامههایی به وزارت بازرگانی بدهیم که برای اینها مالیات سنگین قرار بدهند تا ورود این آثار به تولیدات داخلی آسیب نزند.