«نماینده»؛ محمدرضا کردلو / شاید برای شناختن افکار و آرای کنونی هاشمی رفسنجانی نیاز باشد یک دوره تاریخ انقلاب خواند اما حالا که در این مجال نمیگنجد، «هاشمی شب انتخابات» را مورد مطالعه قرار میدهیم تا وقتی هاشمی از رسانهها میخواهد درباره «حقالناس بودن رأی مردم» حرف بزنند، خوب بفهمیم منظورش چیست؟ «هاشمی شب انتخابات» تنها شبیه «هاشمی شب انتخابات» سال ۹۲، ۸۸، ۸۴، ۷۶ و حالا «شب انتخابات» در اسفند آتی است و با روزهای دیگرش فرق دارد.
بعد از شهادت ۷۲ تن از چهرههای شاخص حزب جمهوری و آیتالله بهشتی به عنوان شاخصترین چهره حزب، مقدمات انحلال حزب پس از بروز اختلافنظرهایی که در تعریف «احکام ثانویه»، «اقتصاد دولتی و مردمی»، مسائل فرهنگی و نحوه اجرای عدالت اجتماعی نمود داشت، فراهم شد. این اختلافنظرها بعدها علنی و حتی در نماز جمعه نیز گفته شد.
ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی سرآغاز دورانی بود که در ادبیات سیاسی، آن را «سازندگی» خواندند. در سایه سازندگی احزابی که توسعهدهنده نظریه هاشمی در اداره کشور بودند شکل گرفتند. مهمترین این احزاب کارگزاران سازندگی بود که فرزندان آیتالله نیز در آن حضور داشتند. کرباسچی یکی از شناختهشدهترین چهرههای دادگاه مفاسد اقتصادی و عبدالله نوری از سران این حزب بودند و هاشمی آنطور که خودش گفته است، پدر معنوی آنان بوده و هنوز هست.
پیش از انتخابات سال ۷۶ جریان کارگزاران تمام تلاش خود را برای ریاست جمهوری رئیس دولت اصلاحات کرد و ناطق نوری در اذهان عمومی، نماینده وضع موجود تلقی میشد. در این میان هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه قبل از ۲ خرداد درباره احتمال تقلب در انتخابات حرفهایی زد که بعدها نزدیکان وی معتقد بودند یکی از دلایل اصلی روی کارآمدن دولت اصلاحات همان حرفهای هاشمی در نماز جمعه بود. هاشمی با اینکه خود به عنوان دولت مجری انتخابات بود، از احتمال تقلب سخن گفت(!) در واقع او حاشیهای درست کرد که در فضای عمومی برخی مطرح میکردند: «مینویسیم خاتمی، میخوانیم ناطق»! چند روز بعد رهبر انقلاب با واکنش به این ادعا گفتند: شایعه تقلب در انتخابات و صوری بودن آن را مطرح کردند، لطیفه و مثل درست کردند و در دهان مردم انداختند؛ بعضی هم البته ناآگاهانه آنها را تکرار میکنند. من باید عرض کنم شایعه اینکه در انتخابات تقلب خواهد شد، از طرف دشمن است... من بویژه از رئیسجمهور محترم استفسار کردم و گفتم شاید ایشان خبری دارند اما ایشان گفتند که نه؛ من در همه انتخاباتها، به مسؤولان و دستاندرکاران سفارش میکنم که تخلف نکنند».
بعدها که کابینه پس از دوم خرداد انتخاب شد، بسیاری فهمیدند منظور هاشمی از صحبتهایش در نماز جمعه و پیش از انتخابات و احتمال تخلف و خیانت و... چه بوده است. بیشتر وزرای هاشمی به قاعده پایستگی به دولت خاتمی منتقل شدند. هاشمی به خاطر شایعاتی که خود دامن زده بود، سعید حجاریان را که نزدیکی و قرابت وی به محمد خاتمی بر کسی پوشیده نبود به عنوان نماینده ویژه خود در انتخابات تعیین کرد تا جلوی تقلب در انتخاباتی را که وزارت کشور خود وی برگزارکننده آن بود بگیرد.
هاشمی در انتخابات مجلس ششم به عنوان سرلیست اصولگرایان در انتخابات شرکت کرد؛ لیستی که محمود احمدینژاد هم در آن حضور داشت، هاشمی در آن انتخابات سیام شد و از نمایندگی انصراف داد. در همه سالهای اصلاحات، هاشمی کانون حملات اصلاحطلبان بود، اکبر گنجی که تا همین اواخر هم مورد حمایت برخی اصلاحطلبان قرار داشت، برای وی «عالیجناب سرخپوش» نوشت و عباس عبدی گفته بود: «ممکن است با ناطقنوری هم ائتلاف کنیم اما ائتلاف با هاشمی رفسنجانی را درست نمیدانیم، چون ایشان بنیانهای اخلاقی را در جبهه دوم خرداد بههم میریزد». روز و روزگار گذشت و در انتخابات ۸۴ با اینکه خود بعدها به اشتباه اصلاحطلبان در کنار نرفتن به نفع وی در این انتخابات اشاره میکند، پس از معلوم شدن نتیجه در بیانیهای تلویحا از تقلب در انتخابات میگوید «آنها که با استفاده زیاد از امکانات نظام به صورت ساماندهى شده و نامشروع دست به تخریب زدند و در انتخابات دخالت کردند بدانند جزاى چنین ظلمى به کشور و مردم و من، جز خسران دنیا و آخرت نخواهد بود». فائزه هاشمی بعدها اعلام میکند رئیس دولت اصلاحات عرضه نداشت، چون نتوانست انتخاباتی برگزار کند که پدر او رئیسجمهور شود!
هاشمی که پس از انتخابات سال ۸۴ گفته بود شکایت خود را به دنیای دیگر خواهد برد، دوباره در آستانه انتخابات سال ۸۸ با نوشتن نامه بدون سلام و والسلام، مدعی تخلف در انتخابات میشود و زمینه را برای القای دروغ بزرگ تقلب -که بعدها صریحا توسط رئیس دولت اصلاحات و مدعیان اصلی دیگر این موضوع تکذیب میشود- فراهم میکند. هاشمی در خطبههای
۲۶ تیر سال ۸۸ خطاب به اغتشاشگرانی که
داد و فریاد میکنند، میگوید: «من که از شما بهتر حرف میزنم». دفتر هاشمی در سال ۸۹ در پاسخ به مطلب «وطن امروز» جوابیهای میدهد و طی آن دستاندرکاران انتخابات سال ۸۸ را به «شکلدهی نطفه حرام تقلب انتخاباتی در رحم جامعه» متهم میکند. در آستانه انتخابات۹۲، هاشمی اگرچه با کاندیداتوری خود، ثابت میکند ادعاهای پیشین او درباره تقلب در انتخابات سال ۸۸ درست نبوده است اما باز اظهاراتی مشابه «شب انتخابات» های پیشین دارد. او کلیدواژه تکراری «انتخابات سالم» را باز به کار میبندد.
بعد از ردصلاحیت هاشمی توسط شورای نگهبان در آن انتخابات، گروههای اصلاحطلب که هاشمی را به عنوان مرکزیت و نقطه ثقل حیات سیاسی خود پذیرفته بودند، با بیانیههایی شدیداللحن به شورای نگهبان حمله میکنند. پس از انتخابات و پیروزی ۷/۵۰ درصدی حسن روحانی بر سایر رقبا، هاشمی انتخابات ایران را دموکراتیکترین انتخابات در دنیا تلقی میکند. انتخاباتی که با همان سازوکار همه انتخاباتهای پیش از آن در تاریخ سی و چند ساله انقلاب برگزار شده بود و اتفاقا دولتی برگزارکننده آن بود که به لحاظ نظری بیشترین زاویه را با هاشمی داشت. اما گویا نتیجه مطلوب هاشمی اتفاق افتاده بود و او نیازی نمیدید علیه انتخابات اظهارنظر کند.
این روزها هاشمی رفسنجانی با اینکه حسن روحانی رئیسجمهور کشور است و همانطور که خودش گفته «او را کاملا قبول دارد» اما چون شب انتخابات است، اظهاراتی مشابه دارد؛ اظهاراتی که این بار اصلاحطلبان سابق و نومحافظهکاران فعلی و برخی اصحاب فتنه از آن در راستای پروژه «تضعیف شورای نگهبان» بیشترین استفاده تبلیغاتی را میبرند.
هاشمی با این سابقه در شبههافکنیهای پیشاانتخاباتی در سالیان گذشته، در اظهارنظری که اخیرا داشته است، معترض است چرا رسانه ملی «حقالناس» را تبیین نمیکند! کسی که در طول انتخاباتهای ۲۰ سال گذشته بیشترین اعتراضها را به «حقالناس» داشته و هربار پس از شکست، آرای مردم را به نحوی تخطئه کرده است، به تبیین «حقالناس» توصیه میکند! آخرالزمان که میگویند، همین است!