«نماینده»؛ حسین شریعتمداری/ گفته میشود- و قابل قبول نیز هست- که توافق وین اگر چه یک «توافق مطلوب» نیست و با خواستههای قانونی جمهوری اسلامی ایران فاصلهای زیاد و پر نشدنی دارد ولی در آن نقاط مثبتی هم دیده میشود و از اینروی، پذیرش برجام را نمیتوان یکسره به زیان کشورمان دانست بلکه مانند هر توافق دو یا چندجانبه دیگر، امتیازاتی داده شده و در مقابل امتیازاتی هم گرفته شده است. این استدلال که از سوی موافقان برجام و مخصوصا دولت محترم پشتیبانی میشود در حالی است که آنچه دادهایم نه فقط فعالیت هستهای کشورمان را به نابودی میکشاند بلکه بسیاری از اصول و مبانی نظام را نیز در معرض تهدید جدی قرار میدهد. این واقعیت تلخ فقط با مروری گذرا بر متن توافق وین و قطعنامه ۲۲۳۱ که به عنوان تضمین برجام از سوی شورای امنیت سازمان ملل صادر شده است به وضوح قابل درک است. ضمن آن که حریف نیز با استناد به مفاد اسناد یاد شده، خواب تغییر ساختار نظام را میبیند و خوابی را که دیده است، بیپرده اعلام هم میکند ولی این نگاه طرف مقابل به توافق وین- مخصوصا آمریکاییها- تاکنون از جانب موافقان برجام بیپاسخ مانده و به جای آن، انبوهی از اتهامات به سوی منتقدان داخلی- ونهآمریکاییها- سرازیر شده و میشود. به عنوان مثال، دیروز رئیسجمهور محترم در جمع مردم همدان ضمن دفاع از توافق وین، درباره یکی از دستاوردهای آن گفت: «بعد از ۲۳ ماه تلاش و مذاکره توسط دیپلماتهای ملت به نقطهای رسیدهایم که توانستهایم سایه شوم جنگ را از سر مردم برداریم و امنیت واقعی را به کشور بازگردانیم»! ایشان توضیح ندادند آیا محدودیتهای فراوان علیه کشورمان که فقط یک نمونه از آن دستاندازی به صنایع موشکی و دسترسی به مراکز نظامی و... است و تضعیف توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران را به دنبال دارد، سایه شوم جنگ را از سر مردم برمیدارد و یا یکی از موانع حمله دشمن را!؟ آنهم دشمنی که به صراحت اعلام کرده و میکند که براندازی جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان یک هدف استراتژیک در دستور کار خود دارد؟ و تاکنون نیز از هیچ کوششی برای رسیدن به این هدف استراتژیک کوتاهی نکرده است. و به قول مشترک و کارشناسانه حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب، اگر توان حمله نظامی به ایران را داشت در انجام آن یک لحظه هم درنگ نمیکرد. ناتوانی حریف از حمله نظامی به ایران بارها در گزارش مراکز استراتژیک آمریکا به گونهای مستند آمده است و این روزها مقامات بلندپایه آمریکایی نیز به آن اعتراف دارند.
و اما، این نکته که برجام در صورت پذیرفته شدن از سوی ایران نه فقط مانع حمله نظامی حریف نبوده، بلکه متاسفانه میتواند زمینهساز آن نیز باشد، بیرون از موضوع یادداشت پیش روی است و در فرصتی دیگر به آن خواهیم پرداخت. در این وجیزه سخن بر سر آن است که آیا وجود برخی از نقاط مثبت در برجام میتواند دلیل قانعکننده و موجهی برای پذیرش آن باشد؟
در این باره گفتنی است که اختلاط و آمیختگی «خوبوبد» و «نقاط مثبت و منفی» در یک مجموعه به دو صورت و دو حالت متفاوت قابل تصور است و برای مواجهه و تصمیمگیری درباره هر یک از این دو حالت نیز راهکار متفاوتی در میان است.
بهعنوان مثال و یک سند مورد استناد که علاوه بر «نقل»، دلایل عقلی را هم با خود دارد، میتوان به آیه ۲۱۹ از سوره بقره اشاره کرد. «یسئلونک عن الخمر و المیسر، قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس واثمهما اکبر من نفعهما... ا. از تو ای پیامبر درباره شراب و قمار سؤال میکنند، بگو در ارتکاب آن دو، گناهی بزرگ است و سودهایی برای مردم دارد و گناه آن دو از سودی که دارد بزرگتر است.»
خدای مهربان در این آیه شریفه- که به عنوان مثال آوردهایم و تفسیر آن برعهده عالمان خبره است- همراه با گناه بزرگ شرابخواری، برای آن سودی هم ذکر فرموده ولی این سود را در مقایسه با آن گناه بزرگ شانه به شانه و همطراز ندانسته و نهایتا حکم منع شرابخواری را صادر فرموده است.
نکته درخور توجه این که «سود اندک» شرب خمر از «گناه بزرگ» آن جدا شدنی و قابلتفکیک نیست تا تصور شود کسی که به گناه بزرگ شرابخواری روی میآورد، هم گناه کرده و هم سود برده است! و یا این که میتواند «سود» آن را از «گناه بزرگ» تفکیک کرده و جداگانه به کار گیرد! از این روی، شرب خمر، حتی یک قطره آن نیز «حرام» و «گناه بزرگ» دانسته شده است.
دراینباره مثال دیگری که متفاوت از نوع اول است نیز درخور توجه است. فرض کنید یک میوه، مثلا یک سیب پیشروی دارید که بخشی از آن گندیده و فاسد شده است. در این صورت شما میتوانید قسمت فاسد شده را جدا کرده و از قسمت سالم سیب استفاده کنید. به بیان دیگر، در این حالت «خوب» و «بد» اگرچه با هم بوده و در یک سیب، جمع شدهاند ولی قابل تفکیک هستند و الزامی نیست که در صورت تمایل به خوردن سیب، ناچار به خوردن بخش فاسد آن نیز باشید!
توافق وین از نوع اول است که نقاط مثبت احتمالی آن از نقاط منفی جدا کردنی نیست. برجام یک معاهده دوجانبه است که براساس حقوق شناخته شده بینالمللی -کنوانسیون ۱۹۶۹ وین- هیچیک از دو سوی این پیمان نمیتوانند نسبت به یک یا چند ماده آن اعلام تحفظ کرده و به اصطلاح از «حق شرط» استفاده کنند. اعلام تحفظ - RESERVATION- صرفا در معاهدات بینالمللی چندجانبه قابل پذیرش بوده و موضوعیت دارد ولی در معاهده دو جانبه مانند توافق وین که مجموعه گروه ۵+۱ به عنوان یک طرف توافق و ایران طرف دیگر آن تلقی و تعریف شده است، هر یک از دو طرف فقط میتوانند به آن پاسخ «آری» یا «نه» بدهند، یعنی یا همه مفاد آن را یکجا و بدون استثناء بپذیرند و یا تمامیت آن را یکجا رد کنند.
و کوتاه سخن آن که هیچیک از دوستان موافق برجام نیز وجود بندها و مواد منفی در این سند را انکار نمیکنند و مخصوصا پذیرفتهاند که برخی از مفاد برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ در صورت اجراء میتواند جمهوری اسلامی ایران را با چالشها و پیآمدهای خطرآفرین روبرو کند ولی برخی از دوستان موافق برجام، راه مقابله با این بخش از اسناد یاد شده را در اعلام تحفظ نسبت به آن میدانند که صدالبته نشدنی است.