به گزارش «نماینده» تقریبا در میان مدیران رسانه ملی که دست به عصا تر حرکت می کنند و کاملا محافظه کارند غلامرضا میرحسینی مشی و روش محافظه کارانه ای ندارد و از آن جنس مدیرانی است که برای رسانه ملی غنیمت به شمار می رود. فرصتی دست داد تا در مورد چند محور مهم در خصوص برنامه های شبکه سوم سیما با او گفتگو کنیم. در ادامه این گفتگو از نظرتان می گذرد.
«هفت»، برنامه اثر گذار، مؤثر و پیشگام در حوزه سینما نیست
*جناب میر حسینی اولین بحث بنده در مورد برنامه «هفت» است. در یک پروسه طولانی مدت به برنامه هفت آقای گبرلو انتقاداتی وارد است. آیا شما این انتقادات را قبول دارید؟هفت کنونی به هیچ وجه نه سرگرمی است نه آموزنده.
چون در روز عید سعید فطر با هم صحبت می کنیم، لازم است عید سعید فطر را تبریک عرض کنم، انشاءالله طاعات و عبادات همه هموطنان عزیزم مورد قبول درگاه احدیت قرار گرفته باشد. ببینید من در مصاحبه دیگری هم گفتم، با توجه به رویکرد جدید شبکه سه که در واقع رویکرد ورزشی، مسابقات و تفریح بر آن غالب شده است، ما باید یک بازنگری در برنامه ها انجام دهیم که چه تعداد از برنامه ها با این رویکرد همخوانی دارند و چه تعداد از برنامه ها را می توان آرام آرام نزدیک کرد. حرف من این است که نگاه اول ما این است که ما باید برنامه های شبکه سوم سیما را نزدیک کنیم پس این زمان میبرد که اگر ما روی «هفت» تمرکز کردیم و فعلا متوقف شده، باید روی این موضوع کار کارشناسی انجام دهیم.
هفت تا رسیدن به نگاه شبکه سوم، متوقف خواهد بود
البته «هفت» برنامه خوبی بوده، زحمات زیادی روی آن کشیده شده است. در جاهایی و در برهه هایی هم تأثیر گذار بوده است، چه در زمان آقای جیرانی و چه در زمان آقای گبرلو. اما این «هفت » که الان روی آنتن داریم، واقعیت امر برنامه اثر گذار، مؤثر و پیشگام در حوزه سینما نیست. اگر می خواهیم در شبکه سه که نگاه خاصی هم به مخاطبینش دارد، اثرگذار باشیم، تک تک برنامه ها باید با پلات اصلی شبکه همسو باشد و در مسیر نقشه راه شبکه قرار بگیرند از جمله برنامه «هفت». برنامه هفت را با توجه به شرایط ماه مبارک رمضان، متوقف کردیم تا رسیدن به این نگاه، حتما برنامه متوقف خواهد بود.
*یعنی دوم مرداد روی آنتن نمی رود؟
خیر. تا تغییرات اساسی در نگاهش، در محتوای کارکرد، ایجاد نشود، متوقف خواهد بود. البته متوقف به معنای ممنوع نیست بلکه ما داریم کار کارشناسی انجام می دهیم، تیم فکری و اتاق فکر داریم و حتما زمانی که به آن مرحله رسیدیم، برنامه «هفت» مجدد خواهیم داشت. نگاه ما به سینمای جمهوری اسلامی ایران، نگاه ارزشی است، یعنی سینما صرفا، صنعت و تجارت نیست که باید چرخ آن بچرخد.
باید چهارچوب برنامه هفت طوری باشد که برای من مدیر مشخص باشد که سینما به عنوان یک رسانه در نظام جمهوری اسلامی ایران چه سهمی و نقشی در فرهنگ سازی دارد؟ در نتیجه نگاه ما این است که سینما، سینمای ارزشی باید مورد حمایت قرار بگیرد، (منظور از ارزشی، در تمام حوزه هاست) باید مورد حمایت جدی قرار گیرد، مدیریت سینما باید مورد آسیب شناسی قرار بگیرد، اشکالاتی که در سینمای ما وجود دارد باید به آن نقب زده شود ، ضعف هایی که در حوزه کارگردانی و فیلمنامه نویسی و تکنیکی وجود دارد باید کاملا مورد توجه قرار گیرد و در نهایت «هفت» بر اساس بضاعت خود و با توجه مخاطب خودش، به همه یا بخشهایی از این موضوع بپردازد.
*از پخش مجدد برنامه در برخی سایت ها خبر داده شده است. چه میزان این اخبار صحت دارد؟
به هیچ وجه اینطور نیست این اخباری است که توسط آقای ... منتشر شده است و صحت ندارد برنامه هفت فعلا متوقف شده و زمانی برای پخش مجدد آن هنوز اعلام نشده است.
* اخیراً در برخی رسانه صحبت از یک مجری پرحاشیه برای مجری گری دوره جدید برنامه هفت به میان آمده است، شما این شایعات را تایید می کنید؟
خیر مطمئن باشید گزینه محتمل رسانه ها که روی وی تاکید دارند مجری هفت نخواهد بود.
*اما موضوع بعدی در مورد برنامه «ماه عسل» است. آیا ممکن است این برنامه ادامه پیدا نکند؟ یا با دست اندازها و چالش هایی مواجه شود؟
اصلا یک چنین بحثی نیست. ببینید «ماه عسل» به قول دوستان، یک برندی است مثل برنامه « نود». سازمان، سالها برای این برنامه ها هزینه کرده است. در واقع تبدیل به بخشی از شناسنامه شبکه است. «ماه عسل» ، بعد از 10 سال کار، به اوج پختگی رسیده است. کل مدیریت شبکه و حتی سازمان به علاوه سازندگان در یک مجموعه و پیکره بزرگ تلاش کردند تا از مردم نمره قبولی بگیرند و خدا را شکر دیدید که 96 درصد مخاطبان از ماه عسل بشدت راضی بودند. شاهد این تلاش، نتیجه ای است که می بینیم. حتی اشاره به آن اشتباهاتی هم که می کنید، آنها هم قابل بحث هستند. اولا برنامه «ماه عسل » امسال، نسبت به سالهای قبل رشد عجیبی در تولید محتوا داشته است، من قبلا تعهد کرده بودم که برنامه، محتوا محور خواهد بود، که به این مسئله عمل کردیم.
*برخی منتقدان معتقدند که برنامه لبریز از اشک و زاری است. دفاع شما در مواجه با چنین هجمه هایی چیست؟
ماه عسل برنامه ای نبود که تماما به سمت اشک و آه و ناراحتی میل کند. ما جلسات خیلی خوب شادی هم در این برنامه ها داشته ایم. مثلا موضوعات دفاع مقدس که در این برنامه مطرح شده بسیار شاد و جذاب هم بوده. برنامه ماه عسل امسال را که آنالیز کنید، به نسبت برنامه های سالهای قبل، از نظر موضوعات ارزشی، دفاع مقدس، دینی و اعتقادی، قابل مقایسه نیست و موضوعات ارزشی در بستری کاملا شاد مطرح می شوند. پس از این جهت یک گام به جلو بوده در جهت همان نقشه راهی که قبلا عرض کردم، سبک زندگی ایرانی – اسلامی. نگاه اعتقادی ما در ماه عسل امسال، کاملا متفاوت است. این اتفاق در شرایطی اتفاق می افتد که ما در زمینه مسائل مالی بسیار اوضاع نابسامانی داریم، و از این نظر که شبکه در حال تغییر ساختار و تغییر رویکرد است، شرایط باثبات و متعادل نیست و ما همزمان در چند جبهه در حال جنگیدن هستیم. این لطف و عنایت خدا بوده و عهدی که بسته ایم الحمدلله جواب داده است.
*نظر شما درباره آن دو برنامه پرحاشیه چیست؟
ما اگر دو برنامه را خارج از حواشی که ایجاد شد، کنار بگذاریم در خواهیم یافت که واقعا به نوعی، به برنامه، ظلم شد. ما در برنامه اول، بر اساس سناریویی که داشتیم، قرار بر این بود که عشق زمینی را نقد کنیم و اشتباهاتی را که جوانان در این زمینه، بخاطر جنبه احساسی، مرتکب می شوند را نشان دهیم.
*یعنی از جانب سایر مهمانان مورد نقد قرار دهید؟
بله و در انتها خود فرد بگوید من اشتباه کردم.
*آنطور که من شنیدم قرار بود یک آیتم پایانی هم پخش شود و چنین نشد و جمع بندی برنامه ناقص ماند.
بله. سناریویی که ما داشتیم این بود که ما در 10 دقیقه آخر، با توجه به کار مستندی که در مورد شهدای غواص، انجام داده بودیم، در مورد عشق آسمانی صحبت کنیم. یعنی آنچه که اصالت دارد آنچه که ارزش دارد، آنچه که ماناست، آنچه که مورد رضایت حضرت حق است، شهادت است و شهدا، سمبل های این عشق حقیقی هستند که همه چیز خود را گذاشتند و گمنام هم ماندند.
*این مستند در قسمت اول ماه عسل پخش نشد.
خیر. چون در ابتدای این قسمت اول، توضیحات زیادی دادیم، متأسفانه آقای علیخانی مجبور بود که در مورد برنامه اول توضیحات مفصلی دهد تا موضوع مورد نقد برنامه برای مخاطب جا بیفتد و لحظاتی که باید از زبان دوستان، این سخنان خارج می شد و بعد می رسیدند به آن آیتم شهدای غواص ناگهان زمان برنامه تمام شد. شما اگر برنامه را آنالیز کنید، ایشان در انتهای برنامه می گوید که قرار بوده روند برنامه اینگونه باشد و ما در قسمت بعدی مفصل به این موضوع می پردازیم. حتی میزانسن برنامه بدین صورت بود که در آن برنامه جنجالی نخست همه میهمانان به احترام شهدا، بایستند و ادای احترام می کنند، یعنی به آن عشق اللهی که مدنظر ماست جملگی میهمانان می ایستند.
*مهمانان همان برنامه؟
بله. در پشت صحنه هم که با مهمان ها گفت و گو انجام شد، معتقدند که اقدام به خودکشی میهمان اصلی اشتباه بوده و خودش هم اعلام می کند. پس کلیت برنامه اول با توجه به نا هماهنگی های زمانی به جمع بندی درست نرسید. پس با این جمع بندی که از رسانه های منتقد از آن چشم پوشی کردند برنامه ماه عسل در تأیید خودکشی نبود، بلکه هدف فرد از خودکشی یک خودنمایی بود و ما می خواستیم این رفتار را مورد نقد قرار دهیم. این در مورد برنامه اول. پس اشتباه در مدیریت زمان برنامه بوده است و نه در محتوا یا در انتخاب سوژه.
در مورد آن برنامه خاصی که منجر به هیاهوی بسیار شد در مورد پوزر. در مورد آن برنامه هم با بچه های ماه عسل مطرح کردیم که یک سری مشاغل سخت در جامعه وجود دارد که علیرغم سختی، بخاطر روزی حلال و برکاتی باید جلوه گر شود، مثل خانمی که در معدن کار می کند و چند کارگر هم زیر دست او کار می کنند و علیرغم همه لطافت های زنانه، این کار سنگین را انجام می دهد. از طرف دیگر شخصی که شیشه شور برج است و با وجود این شغل سخت و خطرناک، با حقوق ماهی یک و نیم میلیون تومان ، زندگیش را می گذارند دیگر میهمان همان برنامه بود. بعد گفتیم که در کنار این مشاغل، یک سری مشاغل کاذب هم در جامعه وجود دارد، چرا؟ این مشاغل کاذب نشان دهنده یک سری مشکلات در بدنه و متن جامعه ماست و متولیان باید در مورد آن فکری بکنند. در بین این مشاغل کاذب، برخی از مشاغل، فریبنده اند و دارد جوانان را به آن سمت و سو می کشاند، مثل ساقدوش عروس و موتورسوار دیوار مرگ و سایر سوژه هایی که دعوت بودند. حالا این خانم و آقا که به عنوان ساقدوش مهمان برنامه بودند، در انتخاب فرد، اشتباه صورت گرفته بود. یعنی ما سوابقی که این خانم به عنوان مدل کار کرده، یا عکسی در فضای مجازی داشته را اصلا اطلاعی نداشتیم. بله اینجا کوتاهی شده و ما باید رصد می کردیم. اما هدفمان معرفی این شغل به عنوان یک حرفه دشوار نبود.
*به نظر می رسد مردم اصلا به این حواشی اهمیت نمی دهند و همچنان دلخوش ماه عسل هستند وگرنه در 96 درصد رای مردمی از منظر علاقه مندی و تایید برنامه واقعا بی سابقه است.
لطف مردم را نمی توان فراموش کرد. من افتخار می کنم نوکر چنین مردم عزتمندی هستم. اما وقتی این فضای غیر اخلاقی شکل گرفته، چرا وارد حریم خصوصی افراد می شوند؟ به چه مجوزی، مسائل شخصی افراد را دست به دست می چرخانید؟ این کار که خیلی بدتر است! اما هیچکس این موضوع را زیر سؤال نبرد، اکثریت گام برداشتند در جهت تخریب برنامه «ماه عسل». اما از آنجا که لطف خدا همیشه شامل حال این برنامه بوده است، الحمدالله با پیامک 96 درصدی تایید مردی به اوج خودش رسید.
* اغلب مخاطبان، ماه عسل 94 مجموع این برنامه را با «آن بیست و سه نفر » و «محمد عرب » و.. به یاد می آورند.
چندین برنامه به همین شکل داریم. همان برنامه ای که جانباز عزیز قطع نخاع ما با ویلچر آمدند و با وجود وضعیت جسمی خود، کار کشاورزی انجام می دادند، یا همان برنامه کاشت حلزون گوش که شنوایی کودکی را بازگرداند، یا اقبال دویست و هفتاد هزار نفری برای مشارکت در نگاهداری بچه های بهزیستی .... .
*اوج همه اتفاقات «ماه عسل» هم، قضیه 270 هزار کودک بی سرپرست یا بدسرپرستی بود که الحمدالله دارای حامی شدند.
بله. این هم از جمله کارهایی بود که سالها روی زمین مانده بود و به لطف خدا و عنایت حضرت حق و نگاهی که آل الله سلام الله اجمعین داشتند به نیت خالصانه بچه های ماه عسلی ها، به اوج خودش رسید.
*چند موضوع دیگر که در فضای مطبوعات وجود دارد شایعاتی است که در مورد تشابه دکور و دستمزد مجری و تهیه کننده وجود دارد. شما چه می گویید؟
دکور این برنامه اصلا مشابه دکور دیگری نبود. اما نکته قابل تامل این است که فرضا از دکور خارجی ایده گرفته شده، چه اشکالی دارد؟ یا حتی بحث دستمزد برنامه، که صحبت از ارقام میلیاردی بود، اصلا چنین نیست. طبق قاعده و استانداردهای تلویزیون کار کرده اند، برآورد برنامه از ابتدا مشخص بود، اصلا شوخی است که چنین ارقامی به یک نفر داده شود! رقمی که ایشان بابت تهیه و اجرای این برنامه گرفته اند 45 میلیون تومان است، بابت حداقل چهارماه کار شبانه روزی. در حالی که از پایان این ماه عسل تا آغاز ماه عسل بعدی، تیم تولید همچنان مشغول کار است، سوژه یابی می کنند، مطالعه و تحقیق می کنند. سه ماه مانده به آنتن، کار فشرده شبانه روزی دارند و واقعا احسان علیخانی تا آن شب که بالاخره خودش به حرف آمد، نزدیک به 30 شب بود که خانه نرفته بود.
45 میلیون تومان برای کار در این شرایط، واقعا رقمی نیست که بخواهیم خیلی روی آن مانور بدهیم. تازه همین را به مضحکه گرفته اند، عکس با ماشینش را منتشر کرده اند که چی شود؟ مگر علیخانی فقط همین کار را انجام می دهد؟ او کار کارگردانی هم انجام می دهد، تیزر هم می سازد، استیج می رود، خب درآمدهای دیگری هم دارد اما درآمدی که از برنامه ماه عسل به دست آورده است همان رقمی است که روی آنتن اعلام کرد. مستندات در این زمینه هم وجود دارد. هرکسی می خواهد ما در اختیارش قرار می دهیم که چاپ کند. این حرفها نشان دهنده آن نگاه غیر اخلاقی است که متأسفانه علیه صدا و سیما، علیه شخص آقای سرافراز و تیم جدید ایشان شروع شده است وگرنه انشاءالله سال بعد هم ماه عسل با کیفیت بهتر باز خواهد گشت، چه ما باشیم و چه نباشیم، چون راه خودش را پیدا کرده است. مطمئن باشید سال آینده اگر به لطف خدا این برنامه اجرا شود، حتما بهتر و با کیفیت تر از این برنامه ای که امسال داشتیم در شبکه روی آنتن خواهد رفت.
* چون در مورد سرگرمی صحبت می کنیم، شبکه سه یک زمانی بهترین فیلمها و سریال های خارجی را پخش می کرد. تاکید بنده هم روی سریال های خارجی با کیفیت است مثل برخی سریال ها که با اقبال بی نظیری همراه بود. حالا که نمی شود فیلم خارجی تهیه کرد توقع مخاطبان پخش سریال های خارجی استاندار است.
در مورد فیلم های سینمایی خرید رایت های مجموعه کمپانی های میجر، هزینه بسیار بالایی برای سازمان دارد و در این شرایط واقعا امکانش نیست. در حوزه سریال هم باید مجموعه های نمایشی داخلی را تقویت کنیم چون از خیلی جهات قابل نظارت و کنترل است و با همان مسیر سبک زندگی همخوانی دارد. سریال های خارجی عموما متناسب با فرهنگ ما نیست، اگر با نگاه فان و سرگرمی بخواهیم نگاه کنیم، شاید در طول سالهای اخیر، نگاه به سریالهای شرقی بیشتر بوده است به خصوص آثار کره ای. چرا؟ چون چه از نظر پوشش و سایر زمینه ها به ما نزدیک تر بوده اند یا قابل اغماض تر بوده اند. بهرحال سریالهای خارجی به خواست ما ساخته نمی شوند چه اتفاقی بیفتد که که از میان همه آثار خارجی تولید شده، یک یا دو نمونه از آثار متناسب با فرهنگ ایرانی در رسانه، در سیما، پخش شود. ما نگاهمان این است، از دوستان هم خواهش کرده ایم (در تأمین برنامه خارجی) که حتما مجموعه های خارجی خوبی را برای ما در شبکه سه خریداری کنند.
*جناب میر حسینی وضع مالی شبکه چگونه است؟
الان با توجه به اینکه بودجه سازمان به شدت کاهش پیدا کرده، شبکه سه از پخش 12 ساعت در روز، به 8 ساعت و نیم در روز کاهش پیدا کرده است و مابقی کارهای تکراری و تأمینی است. در پخش آثار تأمینی و تکراری هم ما باید آنقدر با دقت عمل کنیم که بیننده پس نزند. یعنی ما سه ساعت و نیم کاهش تولید داریم چون بودجه نیست، این را باید مردم بدانند که رسانه ملی در چه شرایطی دارد کار می کند، با چه سختی هایی! اما بخاطر محدودیت منابع، بعضا ما شرمنده مردم عزیز هستیم، تلاش و نیت ما این است که سقف انرژی خود را بگذاریم تا خدا از ما راضی باشد و هم مردم. نوکری مردم افتخار ماست، در هر عرصه ای که بتوانیم برای مردم کاری انجام دهیم افتخار می کنیم.
*جناب میرحسینی اخیراً مسئله ای بوجود آمده بود در مورد نگاه شخص مدیر شبکه سه در مورد پخش مسابقات فوتبال. دلیل این شایعات منتسب به شماچیست؟
در مورد فوتبال من اخیرا با چند سایت و دو خبرگزاری صحبت هایی داشته ام که متأسفانه به شکل دیگری تعبیر و تحلیل شد و معتقدم که این مسئله به صورت اتفاقی رخ نداده بلکه هجمه ای است علیه شخص بنده و ماهیت جدید شبکه سوم سیما. نگاهی که حقیر نسبت به فوتبال دارم این است که فوتبال یک رشته ورزشی جذاب است که منجر به بروز هیجانات در تمام دنیا می شود، اما رشته ای نیست که مربوط به ما باشد و با فرهنگ ما همخوانی داشته باشد؛ اما در طول سالها روی این رشته کار شده، از طریق رسانه، خصوصا شبکه های تلویزیونی و یک نیاز کاذبی را در جوانان جامعه و مخاطبین ایجاد کرده است.
ضمن اینکه خودم سوابقی در رشته فوتبال دارم، هم بازی کرده ام و هم با فوتبالیست ها محشور بوده ام. ابتدا باید عنوان کنم بنده فوتبال را دوست دارم. اما نکته من این بود که در جامعه ای که تعداد زیادی از اعضای آن جامعه را جوانان تشکیل می دهند و این جوانان، جوانانی احساسی هستند و در کنار این احساسات ، عقل گرایی و منطق و حسابگری آموزش داده نمی شود، ما چقدر اجازه داریم در این زمینه، موجب توسعه هیجان کاذب باشیم؟ چقدر اجازه داریم احساسات را تقویت کنیم؟ این چه در قالب رشته های ورزشی و چه حتی موسیقی و موضوعات دیگر ، باید کاملا بررسی و کارشناسی شود.
نکته ای که به آن اشاره کردم این بود که فوتبال دیگر از رشته ورزشی خارج شده است و تبدیل به یک صنعت شده است. تبدیل به یک تجارت و بیزینس در دنیا شده است و راحت هم می توان درمورد آن به نتیجه رسید که مثلا اگر شخصی مثل مارادونا یا ریوالدو، رونالدو یا مسی، برجسته می شوند، چند درصد این برجسته نمایی بر اساس توانایی های فردی و استعدادهای بازیکنان فوتبال است؟ چند درصد، پشت صحنه، حمایت ها و شرکتهای تبلیغاتی و پروپاگانداست. برای اینکه فلان بازیکن در سطح جهان مطرح شود تا از طرف او بازارهای تبلیغاتی محصولات مختلف را در جهان مدیریت کنند؟ از شامپو و شوینده گرفته تا لباس های ورزشی و ادکلن و غیره. یعنی در واقع ایجاد نیاز کاذب در مخاطبین برای سودآوری و سوداگری اقتصادی است.
این موضوع و برندسازی کاذب در فوتبال اتفاق افتاده است، از تبلیغات دور زمین بگیرید تا سایر مسائل. من می گویم این موضوع در جامعه ما باید مدیریت شود. اگر نیاز است در جامعه، این نیاز، شناسایی شود، درصدش مشخص شود و البته صحبتی که بنده کردم و از آن برداشت شیطنت آمیزی شد این بود که در کنار فوتبال ما سایر رشته ها را هم تقویت کنیم. اگر ما به این میزان به فوتبال توجه می کنیم آیا به نفع جامعه است؟ اگر به نفع جامعه نیست، چرا آن را کنترل نمی کنیم؟ چرا رشته های دیگر را تقویت نمی کنیم؟ موضوع و دغدغه اصلی بنده به عنوان مدیر فرهنگی این است که فوتبال با سبک زندگی ما همخوانی ندارد ولی نمی شود آن را کنار گذاشت.
مسئله بنده این است که چرا به رشته های ورزشی دیگر بها نمی دهیم؟مثلا کشتی. کشتی، رشته اصلی قهرمانی و مدال آور پهلوانی ماست. در این رشته، ارزش های مختلفی را داریم، از فتوت و جوانمردی، دستگیری، افتادگی، حرمت پیشکسوت و سایر ارزش ها. این خیلی می تواند کمک کند به تعدیل جنبه های احساسی. چرا ما از کشتی حمایت نمی کنیم؟ یعنی به اندازه ای که فوتبال را پوشش می دهیم که با سبک زندگی ایرانی – اسلامی ما هم همخوانی دارد چرا به سایر ورزش ها نمی پردازیم.
*پس شما مدیر ضدفوتبالی تلویزیون نیستید؟
خیر. بنده هیچ عناد و دشمنی شخصی با ورزش فوتبال ندارم و پخش مسابقات فوتبال دفاع می کنم اما می گویم در حد خودش! در کنار فوتبال باید سایر رشته های ورزشی را هم تقویت کرد. برای این موضوع، استدلال هم دارم، مثلا برای کشتی عرض کردم به چه دلیلی ما باید از این ورزش حمایت کنیم. ما اگر ورزش کشتی را که حتی به اندازه فوتبال، امکانات نیاز ندارد، اگر در مدارس دو تا تشک کشتی پهن شود، می توانیم به بچه ها آموزش دهیم در حالی که فوتبال در مدارس، چه آسیب هایی به همراه دارد؟ زمین آسفالت، یا لباس و کفش ورزشی مناسب که عموما بچه ها ندارند، توام با آموزش خوبی هم همراه نیست، بچه ها به دنبال توپ می دوند که هیجان خود را تخلیه کنند و خیلی هم دوست دارند با گل زدن، جیغ بزنند و میان سایر همکلاسی ها مطرح شوند اما آسیبی است که به سیستم بدنی آنها وارد می شود، به زانوهای آنها وارد می شود. چه کسی پاسخگوست؟
*هنوز در مدارس توپ استاندارد هم وجود ندارد.
بله. توپ استاندارد نداریم، زمین استاندارد نداریم، لباس و کفش استاندارد نداریم. البته معمولش را عرض می کنم اما با یک تشک ساده کشتی و دوبنده یا اصلا با گرمکن می توانند کشتی بگیرند، می تواند آموزش ببیند، نه در حد قهرمانی، بلکه برای سالم سازی نسل ها و توسعه ورزش. سؤال بعد این است که رشته ای مثل والیبال که تا این حد توانسته برای ما افتخارات کسب کند، در آسیا هم که بی رقیب هستیم و در جهان هم که عضو 8 تیم برتر هستیم، خب چرا به اندازه فوتبال، از آن حمایت نکنیم؟ چرا تبلیغات بازرگانی به اندازه فوتبال، به سمت والیبال نمی رود؟همچنین درمورد رشته ای مثل بسکتبال که در طول سالهای اخیر ، انصافا رشد خوبی داشته، نپردازیم. در کنار این، رشته های رزمی را داریم در رشته های رزمی، امکان حضور خانم ها به خوبی فراهم شده است چرا که از نظر پوشش توانسته ایم خود را تحمیل کنیم، از نظر مدال آوری در عرصه های فردی و تیمی موفق بودیم. ما در تکواندو موفق بودیم، در ووشو، قهرمانی جهان داریم، قهرمانی آسیا داریم، در کاراته هم به همین ترتیب. خب ما می توانیم در قالب این رشته های رزمی، بخش عمده ای از جامعه خودمان را به دنیا معرفی کنیم، زنان ما در عین اینکه همسران خوبی هستند، دختران خوبی هستند، کارمند و شاغل هستند، در عرصه ورزش هم موفق هستند. این یعنی اینکه، جمهوری اسلامی ایران ، موفق شده است زمینه ورزش را برای بانوان به بهترین شکلی فراهم کند. چرا از این رشته های ورزشی ، حمایت نمی شود؟
*نیاز بسیار مهمی است که متأسفانه پاسخی هم به آن در طول این سالها داده نشده است ضمن اینکه باید پخش مسابقات فوتبال به صورت تخصصی در شبکه ورزش محقق شود و شبکه سوم سیما به پخش مسابقات داخلی غیر فوتبالی بپردازد.
ببینید به صورت سنتی چون نیاز به یک نیاز کاذب بدل شده برای بسیاری از مخاطبین این موضوع جا افتاده که شبکه سه باید انواع و اقسام فوتبال ها را پخش کند. ما الان گام به گام شروع کرده ایم. لیگ های خارجی، لیگ های اروپایی را داریم دسته بندی می کنیم که با برنامه ریزی درست، بخشی از آن را در شبکه ورزش و بخشی را در شبکه سه پوشش دهیم، لیگ داخلی را هم به همین ترتیب. این موضوع زمان می برد، ما نیاز داریم کارشناسان بیایند و در این حوزه به ما کمک کنند ما واقعا به رشته های ورزشی، به اندازه حق و سهم خودشان، آنچه حق و سهمشان است درست بپردازیم. همه باید از رسانه ملی سهم داشته باشند. این کاری است که در سیاست گذاری ورزش باید صورت بگیرد و ما به عنوان رسانه موظف هستیم این سؤالات را مطرح کنیم و خب از سایر رسانه ها هم کمک می خواهیم که نقد کنند، نقد منصفانه بزنند و کمک کنند تا اگر صحیح است به این هدف، دست پیدا کنیم.
***ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
انشاالله موفق باشید.