به گزارش «نماینده»، ۱۱ سال پیش در منطقه ۱۱ تهران ساخت مسجدی در کنار تئاترشهر کلید خورد و قرار بود به محل مذهبی - فرهنگی مهم و بزرگی در یکی از مرکزیترین و پرترددترین نقاط پایتخت تبدیل شود. پروژهای که سال ۱۳۸۳ و در زمان حضور محمود احمدینژاد در شهرداری تهران به تصویب رسید. عملیات گودبرداری و اجرایی این مسجد آغاز شد، اما در ادامه با تغییر شهردار و ورود طراح جدید و اعمال تغییرات در معماری و طراحی این بنا، اجرای آن در بازههای مختلف زمانی با وقفه و کندی همراه شد.
این وقفهها آنقدر طولانی شد که امروز با گذشت ۱۱ سال از کلید خوردن این طرح، مردمی که هر روز از کنار پارک دانشجو تئاترشهر عبور میکنند ساختمان نیمهکارهایی را میبینند که قرار بوده به شهرشان انسجام بیشتری ببخشد، اما سالهاست چهرهی این نقطه از شهر را مغشوش کرده و آرامش بصری این منطقه را از بین برده است.
مدیران شهری با وجود گذشت ۱۱ سال از تصویب اجرای طرح این مسجد هنوز نتوانستهاند راه حلی برای مشکلات بهوجود آمده در مسیر اجرای طرح ارائه کنند و راهکارهای مناسبی را برای تکمیل این پروژهی سادهی شهری به کار ببندند تا پروندهی آن سرانجام بسته شود. این در حالی است که براساس برخی اخبار منتشرشده، برای ساخت بنای مسجد تا کنون ۳۱ میلیارد تومان هزینه شده است و با گذشت زمان این هزینهها افزایش خواهد یافت.
مجتبی شاکری - عضو کمیته اجتماعی شورای شهر تهران - تیرماه امسال در بازدید سرزده از این مسجد اعلام کرد که شهرداری و شورای شهر بهدلیل تأیید طرح مسجد و نظارت نکردن بر آن، مقصران اصلی به نتیجه نرسیدن طرح ساخت این بنا هستند.
او با بیان اینکه مسجد باید نشانههای معماری ایرانی - اسلامی را داشته باشد، گفت: وقتی شورای شهر به ساخت مسجد ورود پیدا کرد به این نتیجه رسید که این کار باید متوقف شود، چون وقتی به این مسجد ورود پیدا میکنیم، یک سازه خشن عمودی را که نشانهای از مسجد ندارد، میبینیم. این بنا نشانه معماری ایرانی - اسلامی را ندارد. بنای ما بر این است که اجرای کار متوقف شود تا طراحی جدید ارائه شود. با هزینهای که برای این پروژه صرف شد ۱۰ مسجد در مقیاس محله میتوان ساخت.»
همچنین مهندس رضایی - مسوول کارگاه ساخت مسجد ولیعصر (عج) - در تشریح جزییات ساخت این مسجد که از سال ۸۳ آغاز شده است، اظهار کرد: پس از ریزش بخشی از تئاترشهر و تخریب تالار قشقایی بهدلیل گودبرداری برای ساخت این مسجد، جمعی از هنرمندان در حیاط تئاتر شهر تحصن کردند و خواهان توقف این پروژه شدند. پس از آن، سازمان میراث فرهنگی نیز وارد شد و با این استدلال که این مسجد در حریم تئاترشهر قرار دارد و ممکن است با ساخت این مسجد، تئاترشهر از ثبت ملی خارج شود، موجب توقف کار شد.»
بنایی که یک روز خوش ندیده است
تئاترشهر در سال ۱۳۸۴ بهعنوان میراث ملی کشور به ثبت رسید و طبق قانون، هرگونه ساختوساز و تجاوز به آن حریم و عرصهی آن بدون تأیید کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، خلاف است. با این حال، در سالهای اخیر آنقدر ساختوساز در اطراف این مجموعه انجام شده که هنرمندان را به اعتراض و حتی تحصن واداشته است. ساخت مترو، زیرگذر چهارراه ولیعصر (عج)، ساختوسازها و مرمت برخی نقاط ساختمان تئاترشهر و ساخت مسجد در کنار آن، از مواردی بوده که این بنا را بارها تهدید کرده است.
ساخت مسجد ولیعصر (عج) در کنار ساختمان تئاترشهر از همان روزهای اول این نگرانی را بهوجود آورد که انجام عملیات ساختمانی در کنار بنایی با این اهمیت و قدمت، مشکلاتی را ایجاد کند. با وجود اینکه ساخت بنای مسجد در ابتدا تأییدیه سازمان میراث فرهنگی را داشت، ولی بهخاطر مشکلاتی که درپی گودبرداری بهوجود آمد، به این ساختوسازها اعتراض شد. پس از تغییر طرح مسجد نیز نوع معماری تازهی آن و عناصر اصلی مسجد مورد قبول شورای شهر قرار نگرفت. یکی از دلایل تغییر طرح قدیمی این بود که ساختمان مسجد باید بهگونهای طراحی میشد که به حریم بنای تئاترشهر بهعنوان اثر تاریخی و میراث فرهنگی وارد نشود و فاصلهی لازم را از آن حفظ کند.
پس از تغییر طرح اولیه مسجد، شکل محراب و شیب سقف آن مورد انتقاد شورای شهر قرار گرفت و ساخت آن متوقف شد. شورای شهر اعلام کرد که معماری جدید مسجد بهگونهای است که افراد به راحتی میتوانند روی سقف مسجد بروند و این در شأن یک مکان مذهبی نیست. شورا شرط ادامهی روند ساخت مسجد را در نظر گرفتن مناره و گنبد برای آن دانست.
همچنین مجتبی شاکری در تذکرات پیش از دستور یکصدوشصتوهشتمین جلسه شورای اسلامی شهر تهران که ۱۶ تیرماه امسال برگزار شد، گفت: معماری مسجد ولیعصر (عج) نماد یک معماری بیهویت است و از ابتدای ورود به این مسجد با یک بنایی مواجه میشویم که هویت آن مشخص شده نیست.»
چرا معماری این مسجد تغییر کرد؟
عبدالحمید نقرهکار - دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران - نخستین کسی بود که بهعنوان طراح برای این پروژه انتخاب شد. طرح او برای مسجد ولیعصر (عج) تا حدودی به اجرا درآمد، اما با تغییر مدیریت شهری، پای تیم طراحی دیگری به میان آمد و با تغییراتی که در عناصر اصلی مسجد از جمله گنبد و منارهها بهوجود آمد، روند ساخت این بنا نیز بهطور کلی عوض شد.
پس از این اتفاق، نقرهکار مقالهای را در رابطه با طرح جدید و دلیل مخالفتش با این طرح و همچنین انتقاد از نحوهی عملکرد مدیران شهری در اجرای یک طرح معماری نوشت. آنچه در ادامه میآید بخشهایی از این مقاله است که نقرهکار در دفاع از طرح خود، آن را در اختیار خبرنگار ایسنا قرار داده است:
اگرچه مسجد ولیعصر در مجاورت تئاترشهر در مدیریت شهری اسبق بهطور کامل طراحی شده و تا سقف اول اجرا شده بود، اما در مدیریت جدید شهری متوقف و بهطور کامل تغییر یافت. رویکردهای متعارض با بدیهیات حکمت و فلسفه هنر در معماری و شهرسازی، متأسفانه بعد از تأثیرگذاری در سبکهای معماری و شهرسازی معاصر، اکنون به مهمترین عناصر فضای شهری ما، یعنی ساختمانهای مذهبی و بخصوص مساجد تهاجم کرده است.
در ضلع جنوبی پارک دانشجو زمینی به مساحت حدود ۵۰۰۰ مترمربع وجود داشت که مالکیت آن مورد اختلاف اهالی محل و شهرداری منطقه ۱۱ بود و بهصورت پارکینگ موقت مورد بهرهبرداری قرار میگرفت. بخشی از این زمین متعلق به مرحوم مهندس مدد بود که وقف ساختن مسجد کرده بود و اهالی محل با توجه به نداشتن مسجد محلی و ناهنجاریهای موجود در پارک دانشجو و اطراف تئاترشهر، مصمم به ساختن مسجد در آن زمین بودند، اما شهرداری مایل به ساختن یک مجموعه تجاری و خدماتی بود.
از سال ۱۳۶۰ اهالی، ابتدا با برپا کردن یک چادر و سپس با مصالح بنایی و اسکلت فلزی، یک مسجد موقتی ایجاد کردند و به انجام مراسم مذهبی روزانه و سالانه پرداختند. بعد از تلاشهای مستمر اهالی و مراجعه مکرر به مسوولان کشوری، بالاخره در سال ۱۳۸۳ و در زمان حضور محمود احمدینژاد در شهرداری تهران تصویب شد که در این محل یک مسجد و مجتمع فرهنگی دایر شود.
طراحی اولیه این مسجد به مرکز تحقیقات معماری اسلامی، دانشگاه علم و صنعت ایران و مدیریت اینجانب، که سابقهای طولانی در طراحی مراکز مذهبی و زیارتی دارم، سپرده شد.
ایجاد یک مکان مذهبی، فرهنگی و خدماتی، قرار گرفتن مسجد در قلب شهر و ایجاد یک کانون مذهبی شاخص و یک نماد ارزشمند دینی و الهی در محورهای بسیار مهم خیابان انقلاب و چهارراه ولیعصر(عج) از مهمترین اهداف تعریفشده برای این طرح بود.
از آنجا که در دو محور مهم شمالی - جنوبی تهران، یعنی خیابان ولیعصر(عج)، از میدان تجریش تا میدان راه آهن و محور شرقی - غربی تهران، یعنی خیابان انقلاب، از میدان امام حسین (ع) تا میدان انقلاب، هیچگونه نماد مذهبی شاخص در شأن پایتخت جمهوری اسلامی ایران وجود نداشت و از طرفی شهرداری در آن زمان مایل بود در غرب تهران و نزدیک نهاد ریاست جمهوری، مسجد و مجموعه فرهنگی در مقیاس یک مسجدجامع، برای برگزاری مراسم ملی داشته باشد، بنابراین مقیاس این مجموعه، در حد یک مسجدجامع و مجموعه فرهنگی مرکز شهری تعیین و مصوب شد.
عملیات خاکبرداری و اجرای مسجد، مطابق نقشههای ارائهشده در بیشتر قسمتها تا طبقه همکف ادامه یافت. با این تفاوت که بهدلیل اهمال شهرداری در خرید زمین جنوبی، به اجبار قسمت اداری و تحقیقاتی مجموعه حذف و ورودی پارکینگ با وجود توصیهها و تذکرات مکرر مشاور به خیابان شرقی منتقل شد.
پس از تغییر شهردار تهران متوجه شدیم در پشت پرده و به صورت نسبتا محرمانه و سری، بدون دعوت از اینجانب و همکاران برای تشریح ایدهها و دفاع از اصول طراحیهای انجامشده، غیاباً کار نیمهکاره محکوم شده و بدون اطلاع ما، کار به مشاور دیگری که فاقد هرگونه سابقه فرهنگی، علمی و تجربی در طراحی مراکز مذهبی است، سپرده شده است.
طرح جدید براساس پیشفرضها و مبانی غربی و غیراسلامی پیشبینی و به فرآیندی غیرقابل قبول و مغایر بدیهیات اولیه طراحی مسجد و اصول نظری و احکام عملی آن تبدیل شده است. در این طرح فرض شده که ساختمان تئاترشهر یک اثر تاریخی و میراث فرهنگی است و باید شأن تاریخی و فرهنگی آن حفظ و تا فاصلهای دور حریم آن حفظ شود. تئاترشهر، یک اثر تاریخی نیست و در سال ۱۳۴۶ یعنی فقط ۱۱ سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و با حمایت همسر شاه معدوم ساخته شده است و با چنین سابقه زمانی، یک ساختمان اثر تاریخی محسوب نمیشود.
بنا بر پیشفرض مطرحشده درباره حذف رأس و آستانه طرح قبلی (گنبد، منارها و سردرها) و سربه خاک سپردن آن در طرح جدید، پیشفرض غربگرایانه، صورتپرستانه و با فرض نگرش بتگونه به معماری و ساختمان است. این نگرش قطعا مغایر دیدگاه اسلامی است که همه چیز را برای انسان و انسان را برای تکامل میخواهد.
پیشفرض اشتباه دیگر، ایجاد تصور مغالطهانگیزی درباره مرتفع دانستن ارتفاع طرح قبلی مسجد است. در طرح اولیه، همانگونه که اشاره شد، ارتفاع بدنه ساختمان مسجد همارتفاع بدنه خارجی تئاترشهر بوده و از نظر نمای خارجی نیز هماهنگ با آن است. عناصر معدودی از ساختمان مانند گنبد اصلی، منارهها و سردر مسجد که با فاصله دوری از ساختمان تئاترشهر است، به میزان لازم و بهعنوان یک نماد شهری و مذهبی افراشته شدهاند تا مبتنی بر سنت اسلامی، عظمت و اولویت فضای عبادی مسجد نسبت به ساختمانهای هفت طبقه مسکونی در اطراف آن و ساختمان تئاتر، حفظ شود نه بالعکس، که ساختمانهای مسکونی و تئاتر نسبت به مسجد اولویت یافته و برجستهتر شوند.
در سنت صنفی و اخلاق حرفهای، هیچ معماری بدون فرصت دفاع و اطلاع از راهبردهای معمار اولیه، به خود اجازه ورود و دخالت در کار دیگری را نمیدهد. متأسفانه در این کار، کارفرما، کارناشناسان کارفرما و معمار جدید، با زیر پا نهادن ارزشهای اخلاقی و حرفهای، بدون اطلاع معمار اولیه، به صورت سری و محرمانه، کاری مغایر اخلاق حرفهای انجام دادهاند.
در سنت اسلامی، چه از نظر محتوایی و چه از بعد کالبدی، هر کسی مجاز به طراحی و ساختمان مسجد نیست. طراحی مسجد جدید، در مجموع دارای هندسهای سیال و موجی است.
رقابت غیراخلاقی مدیران و مسوولان اداری، اجرایی دولتی با برنامه و کارهای مدیران قبلی، بدون رعایت مصالح اجتماعی و بیتالمال و بدون رعایت حقوق مادی و معنوی مهندسان مشاور و برخورد با آنها از مواضع غیرعلمی و غیرحقوقی و قدرتمندانه، باعث تصمیمهای زیانبار و تلف کردن نیروها و امکانات شده است و میشود.
با کمال تأسف باید گفت بعضی از اعضای هیأت علمی دانشگاهها دچار جهل مرکب شدهاند، نه فرهنگ معاصر غرب و رویکردهای انحرافی آن را درست میشناسند و نه فرهنگ عمیق اسلامی را.
شهرداری تهران برای توسعه و اجرای ساختمانهای فرهنگی و هنری، شرکتی را ایجاد نموده که معلوم نیست خصوصی است یا دولتی، در این نوع شرکتها معلوم نیست براساس چه ضابطه و قانونی افراد انتخاب میشوند و حقوق و مزایا میگیرند، کارها براساس چه معیاری به کدام مهندسان مشاور و پیمانکاران سپرده میشود. بدیهی است در چنین فضایی، احتمال هر نوع سوءاستفاده و سوءمدیریت و ضرر و زیان به بیتالمال، قابل پیش بینی است.
از ابتدای انقلاب تا امروز همه مسئولان نظام، رعایت دو بعد تفکیکناپذیر تخصص و تعهد را در انتخاب مدیران اکیداً توصیه کردهاند. در حال حاضر متأسفانه اکثر مدیران دولتی و ملی، که در حوزههای معماری و شهرسازی کشور فعالیت میکنند، نه تخصص معماری دارند و نه تخصص شهرسازی.