نماینده - شاید به تعبیری نتوان خاتمی را مدعی اعتدال خواند ، او پرچمدار افراطیون فتنه گری است که سال ۸۸ حماسه حضور ۴۰ میلیون ایرانی پای صندوق های رای را به هوای نفس خود آتش زدند و امروز چون گرگ های گرسنه برای بهره گیری از نعمتی که حضور همان مردم در ۲۴ خرداد خلق کرده است گرد هم آمده اند با این وجود و از آن رو که دولت اعتدال گرای کنونی خود را از وجهی مدیون خاتمی دانسته و سهمی برای او در کابینه قائل شده است نگاهی گذرا به نظرات دیروز و امروز این شخص  خالی از لطف نیست ...

بی شک در یک قسمت نمی توان به نظرات دیروز و امروز خاتمی و مرزهای شگرف بین این دو پرداخت و از این رو تلاش خواهیم کرد در چندین قسمت مجزا و در بخش های مربوط به سیاست خارجی و رابطه با آمریکا ، ولایت فقیه و حکومت در اسلام و فرهنگ به این امر بپردازیم و اینک قسمت نخست را با عنوان رابطه با آمریکا از منظر خاتمی تقدیم خوانندگان گرامی می کنیم .

با مدعیان اعتدال – ۲

سید محمد خاتمی

سید محمد خاتمی در سرمقاله ۳۰ دی ماه سال ۱۳۵۹  کیهان با عنوان کارتر رفت می نویسد  : بدون شک عمده عامل سقوط رئیس جمهور پیشین آمریکا عبارت است از پیروزی انقلاب اسلامی ایران که در سایه آن بزرگترین پایگاه تجاوز آمریکا در منطقه سقوط کرده است و نه تنها آمریکا مطمئن ترین پایگاه تجاوز خود را از دست داده بلکه پایگاه دیروز به صورت کانون آرمان های استقلال طلبانه در سراسر دنیا درآمده است و چون پیکانی بر قلب سیاه آمریکا نشسته است .

انتخابات در آمریکا آزاد نیست

خاتمی با اعلام این که انتخابات در آمریکا آزاد نیست ادامه داد : گردانندگان پشت صحنه در واقع با تبدیل کارتر به ریگان بر روی افتضاح شکست خود در ایران و جهان سرپوش می گذارند و بیچاره مردم آمریکا که قربانی دسیسه های پشت پرده شده اند زیرا برای آنان صحنه را چنان آراسته اند که در انتخاباتی به ظاهر آزاد راهی جز برگزیدن سیاستمداران حاکم از میان دو حزبی که وابسته به مراکز قدرتند باقی نمی ماند و این خود شعبده بزرگ روزگار ما است که در پوشش پرزرق و برق ترین دموکراسی ها تحمیلی ترین سیاست ها را به صحنه می آورند.

دوران فرمانروایی آمریکا به سرآمده است

خاتمی در ادامه به تاثیر انقلاب ایران بر انتخابات آمریکا پرداخته و نوشت : واقعیت هرچه باشد اما تاریخ این حقیقت را به ثبت رسانده است که دیگر دوران فرمانروایی بی چون و چرای ابرقدرت ها به پایان رسیده است و حتی کار بدانجا کشیده است که ملت مظلومی در سایه برخورداری از رهبری بی همانند اسلامی به چنان آگاهی و اقتدار معنوی برسد که بتواند اثری تعیین کننده بر سرنوشت انتخابات آمریکا بگذارد و رئیس جمهوری پرنخوت ترین امپراطوری تراز نویت را از عرش استکبار به زیر بکشد و وی را سرافکنده به سراغ کار دیگر بفرستد.

کارتر و ریگان تفاوتی ندارند/ همه سران آمریکا حافظ منافع نظام سرمایه داری هستند

خاتمی در ادامه نوشت : علیرغم تصور ساده اندیشان که میان کارتر و ریگان یا به تعبیر درست تر میان حزب دمکرات و حزب جمهوری خواه تفاوت قائلند هیچ گونه تفاوت بنیادی و ماهوی میان این دو وجود ندارد که این دو نمایندگان و طبعا حافظان منافع نظام سرمایه داری غربند .

انقلاب اسلامی ماهیتا با آمریکا به عنوان شیطان بزرگ در حال جنگ است

وی با پرداختن به توطئه های آمریکا نوشت : گرچه کار مبارزه با آمریکای جهان خوار با اشغال لانه جاسوسی و مرکز توطئه آمریکا در ایران آغاز نشد و ختم این ماجرا به معنی پایان درگیری با آمریکا نیست بلکه ماهیت انقلاب اسلامی بالضروره ایران را به میدان مبارزه ای بی امان و آشتی ناپذیر با هر نیروی تجاوزگر و توسعه طلب و بخصوص آمریکا به عنوان شیطان بزرگ کشانده است مبارزه ای که نتیجه اش در سرنوشت نه تنها ایران که کل بشریت تاثیر تعیین کننده ای خواهد گذاشت ولی به هر حال تسخیر مرکز فرمانروایی آمریکا بر ایران به این مبارزه اوجی تازه بخشید و تصمیم ملت مسلمان ایران را به رد هرگونه سازش و تسلیم در برابر این ابرقدرت جهان خوار به اثبات رساند. رک کیهان ، ۳۰ دی ۱۳۵۹ ، صفحه ۱ و ۲

ایران نیازی به اروپا ندارد

سید محمد خاتمی در جلسه علنی ۱۴ بهمن ۱۳۵۹  مجلس گفت : به مقامات اروپایی گفتم که ملت ایران هیچ نیازی به شما ندارد و ما بر اساس اعتقادات خود می توانیم مستقل زندگی کنیم .

وی اظهار داشت : درسفراخیری که به اروپا داشتم به سیاست مردان آنجا گفتیم که ما برای کسب هیچگونه کمکی به اینجا نیامده ایم زیرا هم مکتب ماوهم تجربه نشان داده است که این ملت خودبه تنهائی وبا اتکاء برایمان واراده خویش قادراست ازحقوق خویش دفاع بکند.

اعتراض در کشورهای مسخ شده اروپایی اثر ندارد

خاتمی با اعتراض به دولت فرانسه در حمایت از رژیم صدام اظهار داشت : سکوت کشورهای غربی درمقابل تجاوزآشکاررژیم مزدورعراق علیه ایران به منزلة تأییدآشکاراین تجاوزاست وکمک پاره ای از کشورهابه منزله اعلام جنگ مستقیم علیه ایران می باشد .

وی ادامه داد : امروزمیراژهای فرانسوی دراختیار رژیم آدم کش و مزدورعراق قرارگرفته است ازاین پس آنچه راکه ملت ایران می بینداین است که : درکنارسلاحها وجنگ افزارهائی که تاکنون زنان ومردان این مملکت راکه بخاطراستقلال وآزادی ومکتب خویش قیام کرده بودندازپادرمی آوردمیراژهای فرانسوی هم دراین قتل وکشتاردخالت دارند.

خاتمی گفت : ساده نیستیم که بخواهیم ازاینجا به فرانسه یاکشورهای نظیرفرانسه اعتراض کنیم زیراماهیت این رژیم ها چنان دست اندرکاران اداره این اموررامسخ کرده است که اعتراض درآنها اثری ندارد.

دشمن اصلی ما آمریکا است

وی افزود : کشورهای اروپایی و غربی مجبورند یعنی سیاست هایشان تابعی ازسیاست کلی شیطان بزرگ آمریکا است بنابراین بایدمتوجه این نکته باشیم که دشمن اصلی ما آمریکا است وشگردها وشیوه هایی که آمریکا تاکنون به کاربرده است برهیچ فردعادی وعامی نیزپوشیده نمانده است ولی عجب که بسیاری ازسیاست مردان وفاداربه جهموری اسلامی ایران یا جریانات مدعی وفاداری به جمهوری اسلامی نیزازاین خطرات وازاین شگردها آگاهی ندارند یا چنان مشغول خویش هستند که مجال اندیشیدن به این خطرات را ندارد.

تغییر دولت ها در آمریکا تاثیری در روابط دو کشور ندارد

خاتمی ادامه داد : باید همواره به این ملت تذکر داد که بزرگترین دشمن اوآمریکا است واز این پس هم خطری این مملکت راتهدید بکند ، ازناحیه آمریکا است تغییر رژیم درآمریکا هیچ گونه تأثیر اساسی در رابطه میان آمریکا با انقلاب اسلامی ایران ایجاد نمی کند ،آن چه که تغییرمی کند ،شگردها وشیوه ها است که مشکل ماهم باآمریکا ، مشکل شیوه ها وشگردهانیست. تضاد ماهوی است که میان انقلاب اصیل ملت مسلمان ایران وما هیت رژیم ها و نظام های توسعه طلب وجوددارد.

با آمریکا رابطه ای نداشته و نخواهیم داشت

خاتمی همچنین در مصاحبه ای  دیگر در اردیبهشت ماه ۶۱ می گوید : من به عنوان عضو کمیسیون خارجی مجلس اعلام می کنم که ما با آمریکا رابطه ای نداشته و نخواهیم داشت و انقلاب اسلامی ایران هم اکنون بزرگترین دشمن این ابرقدرت جهانخوار است و به خواست خداوند همه توطئه های او به همت ایمان مردم و تحت رهبری بی مانند امام نقش بر آب خواهد شد . رک کیهان ، ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۱

و چند نکته

شاید گفته شود انسان ها تغییر می کنند و نباید تغییرات را از متن تاریخ برون کشیده و از آن چونان حربه ای استفاده کرد ولی سوال اساسی آن که آیا فرد تغییر کرده در مرام و مسیر می تواند همچنان مدعی دیروز باشد .

انقلاب اسلامی با مرامی پیروز شد که خاتمی تا دیروز از آن دم می زد و حال درست نقطه مقابل آن را می گوید و عمل می کند ...

آیا می توان انقلابی را بر گرفته از دو ایدئولوژی و مرام مغایر با هم دید و تحلیل کرد ؟!

قطعا نمی توان ...

خاتمی و دوستانش باید این جسارت را داشته باشند که بگویند ما تا دیروز آمریکا را بزرگترین دشمن ابناء بشر می دانستیم و امروز در آغوش این دشمن بزرگ بشریت خوش رقصی می کنیم ...

به خود این جرات را بدهند و بگویند ما آنی نیستیم که می گفتیم و امروز کشتیبان را سیاستی دگر آمده است ...

از انقلاب و امام برای رسیدن به مقاصد خود سوء استفاده نکنند و خود را مرید امامی ندانند که می فرمود «ما از خدا می خواهیم كه این قدرت را به ما ارزانی دارد كه نه تنها از كعبه مسلمین، كه از كلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ امریكا و شوروی را به صدا درآوریم.»

کسی که تا دیروز از دشمنی آمریکا سخن می گفت امروز مدعی گفتمان اعتدال شده است.

به بخشی از مقاله خاتمی که ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۷۵ در روزنامه سلام – ارگان رسمی مجمع روحانیون مبارز – انتشار یافت دقت کنید : امروز به جرات می توان گفت در زندگی قومی که عزم تعالی و پویایی کرده است، هیچ تحول کارسازی پدید نخواهد آمد مگر آنکه از متن تمدن غرب بگذرد و شرط دگرگونی اساسی، آشنایی با غرب و لمس روح آن تمدن یعنی تجدد است. کسانی که با این روح آشنا نیستند، هرگز به پدید آوردن دگرگونی سودمند در زندگی خود توانا نیستند.

وی ادامه می دهد : سوگمندانه اقوامی نظیر ما، هنوز از آن آشنایی محروم هستیم. توسعه به معنای امروزش، میوه یا شاخ و برگ تمدن جدید است. اگر آن تمدن آمده، توسعه هم خواهد آمد و به این معنا سخن کسانی که می گویند ابتدا باید خرد غربی را پذیرفت تا توسعه بیاید، سخن بیراهی نیست و این سخن را کامل کنم که علاوه بر خرد و بینش غرب، باید منش غربی متناسب با این بینش را نیز پذیرفت».

 تمایز این دو اندیشه چنان واضح است که نیازی به تذکار آن نیست ولی عجیب آن که عده ای خاتمی دیروز که آمریکا را شیطان بزرگ می دانست و بزرگترین دشمن ملت ایران با خاتمی امروز که از روسای جمهور آمریکا به عنوان شهید یاد می کند و تمدن غرب را طلایه دار سایر تمدن ها می خواند یکی می دانند و صد البته اگر سخنان دیروز را منافقانه بدانیم و رویکرد کنونی را صادقانه باید از خاتمی و خاتمی ها تشکر کنیم که نقاب به سویی گذاشته و ما فی الضمیر خود را عیان ساخته اند .