شناسهٔ خبر: 95150 - سرویس سیاست

دانشجو:

آقای روحانی! مگر شما نامه ننوشتید که ایران دو سال پروتکل الحاقی را اجرا کرد ولی آمریکا حتی به یک تعهد خود عمل نکرد؟

کامران دانشجو/2 وزیر سابق علوم گفت: اصل بازجویی از دانشمندان و یا دسترسی و بازرسی به مراکز نظامی کشور، تحقیرآمیز است

به گزارش نماینده، با پیروزی حجت‌الاسلام حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، تشکیل دولت یازدهم و تغییر تیم مذاکرات هسته‌ای ایران، روند مذاکره در مورد پرونده هسته‌ای به سمتی رفت که امروز دو توافق ژنو و لوزان روی میز مذاکرات موجود است. مذاکراتی که با شعار برد-برد آغاز شد ولی علی قول تعدادی از کارشناسان و صاحب نظران هسته ای حاصل مذاکرات مبتنی بر این شعار جز یک توافق ناموزون و پرابهام به نام توافق ژنو و بیانه ای به همین ترتیب با نام بیانیه لوزان به دست نیامده است و مدار گفتگوها در یک سال و نیم گذشته در کنار فشار‌ها و تهدیدات نظامی و زیاده‌خواهی‌های عجیب و غریب آمریکا نیز ثبات گفتگو ها و امید به نتیجه را کم رنگ کرده است. امروز قریب به یک ماه تا فرصت تعیین شده برای توافق نهایی باقی مانده و از آنجا که رفتار دولت آمریکا همچون گذشته به شدت متغیر است هاله از ابهام در مورد توافق نهایی وجود دارد و تببین شرایط موجود لازم به نظر می رسد. از اینرو در گفتگویی با کامران دانشجو وزیر سابق علوم ابعاد مختلف این مذاکرات بویژه ابعاد علمی آن را مورد بررسی قرار دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.

** به تیم مذاکره کننده اعتماد دارم، اما معنایش این نیست که ما هم نظر هستیم

با سلام، آقای دکتر دانشجو سابقه علمی پژوهشی در کارنامه شما مشهود است و از سالها پیش در متن فعالیت‌های علمی کشور بودید، آنچه که امروز در زمینه هسته‌ای شکل گرفته از ورود به باشگاه هسته‌ای تا آنچه از چرخه تامین سوخت و غنی سازی و ... ذکر می شود وکمتر کشوری به آن دست یافته و تیم دیپلماتیک ما در حال مذاکره و معامله بر سر آن هستند چه ویژگی‌ و منفعت‌هایی برای کشور دارد و چه تلاش‌هایی برای آن شده تا به اینجا برسد؟

کامران دانشجو:  معمولاً صحبت‌هایی که در زمینه هسته‌ای می‌شود در وهله اول یا با برداشت غلط مواجه می شود یا نگاه‌های سیاسی بر آن حاکم می‌شود و می‌گویند عده ای میخواهند تیم مذاکره کننده را زیر سئوال ببرند.

 من اول بگویم که من به تیم مذاکره کننده بر مبنای اعتماد حضرت آقا اعتماد دارم اما اعتماد تعریف دارد و من تعریفم این است که، اینها فرزندان همین ملت هستند دلسوز نظام و تلاشگر هستند و خواسته منافع ملی را به خطر نمی‌اندازند و دیپلمات‌های خوب و افراد مسلمان و مؤمنی هستند. این معنایی است که من از اعتماد دارم،  اما اعتماد معنایش این نیست که ما در موضوعات متفاوت هم‌نظر هستیم. یعنی ممکن است هم نظر نباشیم ولی به هم اعتماد داشته باشیم. مثلاً در  چگونگی حفظ خطوط قرمز نظام یا درتعریف نیت آمریکا در مذاکرات. حتی در تعریف منافع ملی یا حفظ رآکتور آب سنگین و  چگونگی رفع تحریم‌ها.

قاعدتا نظرات افراد می تواند با هم متفاوت باشد ولی این مساله دال بر این نیست که تا صحبتی کردیم بلا فاصله انگ اینکه شما به تیم مذاکره کننده اعتماد ندارید، بی سواد هستید یا سیاسی و جناحری رفتار می کنید زده شود.

مجددا در بیان مقدمه تاکید می کنم که اختلاف برداشت در تعریف خطوط قرمز نظام هیچ ربطی به اعتماد ندارد.

اما اینکه چه شده که به اینجا رسیدیم و الآن کجا هستیم.  ابتدا بگوییم چند  کشور امروز فناوری هسته‌ای دارند؟ شاید ۷ یا ۸ کشور فناوری هسته‌ای را به صورت بومی دارا هستند و ما یکی از این کشورها هستیم.  دستیابی به فناوری ۲۰ درصد غنی‌سازی یعنی اینکه ما زیرساخت‌ها و دانش آن را داریم و اتفاقاً در تحریم و سخت ترین مدل آن هم این کار را کردیم. البته این نشان می‌دهد که آن فرمایش امام که فرمودند "ما می‌توانیم" را به منصه ظهور رساندیم.

اولاً تلاش شبانه روزی دانشمندان و جوانان نخبه ما و دوما حمایت های دولت و بویژه دانشگاه ها از این ماجرا بوده که حداقل در مدت ۱۰ سال قبل از دولت یازدهم، تأکید دارم بر قبل از دولت یازدهم، اتفاق افتاده و باعث شده کشور به اینجایی که الآن دنیا می‌بیند برسد.

 

** چیزی که شهید داده باشد، نابود شدنی نیست

مهمترین نکته این مساله هم این است که؛ افرادی که هسته ای ما را به ثمر  نشاندند که در همین کشور تحصیل کرده بودند و این خیلی مهم است که ما بدانیم فردی مثل شهید شهریاری، شهید علیمحمدی، شهید رضایی‌نژاد و شهید احمدی روشن همه داخل همین کشور تحصیل کرده بودند.

مسئله مهم بعدی، اینکه ما تعدادی از دانشمندان فقیدمان را از دست دادیم و شاید مثل اینها هم خیلی سخت پیدا شود، ولی می توانیم با قاطعیت بیان کنیم، افرادی که پا جا پای اینها بگذارند خیلی داریم که همگی میخواهند مثل اینها بشوند و لازمه تحقق این امر هم کمک و تشویق دانشگاه و مجموعه آموزش عالی کشور است. در دوره‌ گذشته اعلام کردیم افرادی که وارد این رشته ها می شوند از مزایای بیشتری مانند وام بیشتر برخوردار خواهند بود.

البته فراموش نکنیم این فناوری شهید داده و نهالیست که با خون شهیدان آبیاری شده و چیزی که شهید داده باشد دارای اثرات معنوی و دنیوی زیادی است که نابود شدنی نیست ولو به تلاش دشمنان.

** العلم سلطان، علم اقتدار می آورد/ هسته‌ای علمی اقتصادی- اقتداری است

از نظر علمی عده‌ای می‌گویند که این انرژی هسته‌ای الآن کاربرد زیادی برای ما ندارد، این را نداشته باشیم شاید اتفاق خاصی نمی افتد، لذا اولا ما از نظر علمی با انرژی هسته‌ای چکار می‌توانیم بکنیم؟ و دوم اینکه در سطح جهان ما کجای این باشگاه جهانی هستیم؟

کامران دانشجو: انرژی هسته‌ای برای چی؟ یک موقع به انرژی هسته‌ای صرفا نگاه اقتصادی دارید، یک موقع نگاه اقتداری و یک موقع یک ممزوجی از این دو. من نگاهم نگاه اقتداری-اقتصادی است نه اقتصادی تنها. آنهایی که نگاه اقتصادی تنها دارند اشتباه می‌کنند، العلم سلطان، علم و دانش اقتدار می‌آورد، خصوصاً فناوری‌های نوین.

فناوری هسته‌ای مرز فناوری و مرز دانش جهانی است و مابقی علوم را پشت سر خودش می‌کشد، ضمن اینکه مایه اقتدار کشور است. فرض کنید فناوری فضایی ماهواره را ما برای چی می‌خواهیم؟ ماهواره در دنیا هست همین الآن ما از ماهواره‌های دنیا استفاده می‌کنیم، کانال های تلویزیونی را پخش می‌کنیم یا برخی اطلاعات را می‌گیریم. بر همین اساس هم عده ای می‌گویند که برای چه هزینه اضافی می‌کنید، این امکانات هست، بروید بخرید و استفاده کنید. ولی ما می دانیم دنیا هم می داند وقتی ما وارد باشگاه فضایی دنیا شدیم، اقتدار کشور بیشتر می شود و این امر کشور را مقتدر می‌کند.

لذا اینکه ما فقط هسته‌ای را از جنبه اقتصادی بخواهیم واکاوی کنیم راه انحرافی است و نباید در داخل این زمین بازی کنیم. اما از سویی دیگر در بحث اقتصادی عرض کردم هسته ای پیشرو است و بقیه علوم را با خود می‌کشد.

** مهمترین و ملموس ترین عرصه استفاده از دانش هسته ای، بحث دارو و درمان است

سوال، ما چرا به سراغ تولید اورانیوم ۲۰ درصد رفتیم؟ ابتدا برای درمان و تولید دارو و سپس کشاورزی. زمانی که بنده در وزارت علوم بودم پروژه‌ای را به منظور به بار نشستن بیشتر گندم با استفاده از علم هسته‌ای در سازمان پژوهش‌ها پیگیری کردیم که به نتیجه رسید و از نتایج آن امروز استفاده می شود. حتی در مباحث مربوط به هوا و فضا هم می‌بینید که ما در زمینه خلأ به دانش هسته‌ای نیاز داریم.

اصلاً از اینها بگذریم و بحث اقتصادی را بگذاریم کنار، در دنیا همه کشورها نیاز به انرژی دارند یا خیر؟ انرژی فسیلی ایران طبق برآورد ها حدود ۸۰ سال آینده تمام می‌شود و ما باید از هم اکنون به فکر جایگزینی برای آن باشیم. ما چند راه داریم یکی اینکه برویم سراغ انرژی خورشیدی، یکی انرژی باد (مثل توربین‌های بادی و...) و یکی دو راه دیگر که همه راه های مفید و مناسبی برای تولید انرژی هستند اما همه اینها سرجمع به انرژی هسته‌ای نمی‌رسند. هسته‌ای حداقل ۷۵ درصد کارآیی‌اش بیشتر از بقیه انواع انرژی‌هایی است که ما می‌توانیم به دنبال آن برویم. انرژِ تولید شده از آب و سدها نهایتا ۱۵ درصد نیاز ما را پاسخ می دهد و انرژی خورشیدی نهایتا ۱۰ درصد. پس پیگری و دستیابی به تولید صنعتی انرژی هسته ای یک باید مهم برای کشور است. ما که فقط برای نسل خودمان زندگی نمی‌کنیم، نسل آینده هم هست. اگر قرار است نسل آینده این ملت سرفراز باشد و دستش را پیش دیگران دراز نکند باید امروز ما شرایطی تولید انرژی هسته ای را برای آنها فراهم کنیم.

در این میان شاید بسیاری هم باشند که بگویند آمریکا به ما احتیاجاتمان را می‌دهد، که خیلی ساده ما پاسخ می دهیم همین الآن شما دارو بخواهید آیا  آمریکا می‌دهد؟ یمنی‌ها دارو می‌خواهند آیا آمریکا می‌دهد؟ آن روزی که خون برای ما فرستاده بودند آیا انسانی عمل کردند یا خون آلوده فرستادند؟ وقتی امام فرمودند شیطان بزرگ، یعنی آمریکا شیطان بزرگ است و همین ها مثل فرانسه ای که برای ایران خون آلوده میفرستد شیطان های دیگر.

** حیات و مماتمان، استقلال و وابستگی و  اقتدار کشور در گرو انرژی هسته‌ای است

همین الآن ما همه هسته ای را جمع می‌کنیم و می‌گذاریم کنار، شما به غربی ها بگویید به ما دارو بدهید، البته ما الحمد لله از دارو بی‌نیازیم ولی مثال می‌زنم، آیا داروهای مورد نیاز ما را به ما میدهند؟  واقعیت این است که اولاً  دارو نمی‌دهد ثانیا بخواهد بدهند شرط می‌گذارد و ثالثا اگر  شرط را هم اجرا کنیم آن مقع به قیمت ده‌برابر به ما می‌دهند. حتی شرایط بدتر هم هست، ما الآن نفت داریم ولی آمریکا آن را تحریم کرده است یعنی ما نتوانیم از آن چه که داریم بهره‌مند شویم، حالا و در این شرایط آیا ممکن است آمریکا آنچه را که ما نداریم به ما بدهد؟

اما از منظر دیگر وقتی آمریکا ۱۲۵ رآکتور هسته‌ای، فرانسه ۵۶ رآکتور و انگلیس ۲۰ و اندی رآکتور هسته‌ای دارد برای چه ما نداشته باشیم؟ برخی از این کشورها که منابع فسیلی زیادی هم دارند حتی منابع آبی فراوانی هم دارند. لذا  یک بحث اقتصادی مطرح است و بحث دیگر اینکه حیات و مماتمان،  استقلال و وابستگی ما و اقتدار کشور در گرو این است که ما انرژی هسته‌ای داشته باشیم و هیچ راهی جز این نداریم و هر کسی غیر از این می گوید بیاید حساب کنیم تا مشخص شود که واقعاً چنین چیزی هست یا خیر.

** آمریکایی ها با لیبی چه کردند؟ با عراق که حتی آنسکام را پذیرفت چه کردند؟

کسانی هم هستند که می‌گویند ما هسته‌ای را جمع کنیم، مشکلمان حل شود. این نظر را چقدر تایید می کنید؟

کامران دانشجو: من اتفاقاً می‌خواهم بگویم لیبی تمام فعالیت های هسته ای خود را کنار گذاشت. چه کسی به لیبی گفت بگذار کنار؟ همین ها بودند همین غربی ها همین ۱+۵. لیبی هم تمامی تاسیسات اتمی خود را در کشتی گذشات و برای آمریکا فرستاد تا آنها اعتماد کنند اما نهایتا چه شد؟ فرانید امروز اعتمادسازی ما برای آنها مطلوب تر است یا آن کاری که لیبی انجام داد و همه را گذاشت در یک کشتی و تحویل داد و گفت ببینید دیگر من ساختار و زیرساخت همه را با همدیگر تحویل دادم؟ سوال اینجاست که پس از این کار لیبی غربی ها  با آن چه کردند؟ الآن قذافی کجاست؟ الآن لیبی در چه وضعیتی است؟

آیا ما می‌خواهیم لیبی شویم؟ اگر هرچه آنها خواستند را ما انجام دهیم، آیا فکر می‌کنید با ما بهتر از لیبی رفتار می‌کنند؟ یا مثلاً لبخندهای ما از لبخندهای آنها قشنگ‌تر است؟ نکته دیگر، لیبی جای خود، با عراق را چه کار کردند؟ عراق که آنسکام پذیرفت و حتی دانشمندانش را هم در اختیارشان گذاشت، نتیجه چه شد؟ عراق دانشمندانش را در اختیارشان گذاشت و آمریکاییها همه را یکی یکی شناسایی کردند و زدند.

**  با پذیرش "بازرسی‌ها و دسترسی‌های فراتر از پروتکل" امنیت کشور را به خطر می‌اندازیم

آنها از پیگیری قوانین بین المللی و قوانین آمریکا و مطرح کردن آنها در توافق هسته ای امروز به دنبال چه چیزی هستند؟

کامران دانشجو: خوب است بدانید که ما هیچ چیزی در آمریکا به نام قانون هسته‌ای نیست، یعنی قانونی که با موضوع و علیه برنامه هسته‌ای ایران وجود ندارد.  کنگره دو قانون دارد یکی حقوق بشر است و یکی در مورد منع گسترش سلاح‌های کشتار جمعی، که البته در این قانون منع گسترس سلاح‌های کشتار جمعی است که بحث هسته‌ای را وارد می کنند و تحریم‌ها هم بر همین اساس هستند  و مابقی مباحث هم به ذستورات اجرایی رئیس جمهور باز می گردد.

عراق را با همین قوانین منع گسترش سلاح‌های کشتار جمعی که البته سلاح کشتار جمعی را هم خودشان در اختیار عراق گذاشته بودند، به این روز انداختند. حالا امروز به ما نمی‌گویند آنسکام را بپذیرید اما مجموعه ای از دسترسی ها را تحت عنوان "بازرسی‌ها و دسترسی‌های فراتر از پروتکل" برای ما تعریف کرده اند.

در عراق با همان بازرسی ها مجموعه توانمندی‌های نظامی چه پدافند و چه آفند و حتی توانمندی های غیر نظامی شناسایی شد، و در بزنگاه از اطلاعات کسب شده استفاده شد. شما فکر می‌کنید چرا عراق نتوانست حتی یک هواپیمایش را در مقابله با آمریکا به پرواز دربیاورد؟ وقتی که آمریکا حمله کرد من یادم است یکی از کارشناسان نظامی ما داشت در تلویزیون صحبت می‌کرد و تحلیل می‌کرد می‌گفت اگر نیورهای آمریکا بخواهند بغداد را بگیرند فلان قدر طول می‌کشد، یک پل هست و یک سری موانع که اگر رد شوند این می‌شود و... که ناگهان زیرنویس تلویزیون نوشت "بغداد تصرف شد". چرا؟

** ساده انگارانه است که بگوییم  بازرسان دستمال می کشند و می روند

برای اینکه یک هواپیمایش هم نتوانست بلند شود. برای اینکه آمریکایی‌ها می‌دانستند عراق چه توانمندی هایی دارد و همه چیز را شناسایی کرده بودند. این خیلی ساده انگارانه‌ است که ما بگوییم می‌آیند با یک دستمال یک سری خاک از زمین جمع می‌کنند نمونه بر می‌دارند و تمام می‌شود. اگر قرار بود تمام شود که لیبی همه را داده بود، پس چرا تمام نشد برود عراق را چرا به آن روز انداختند که هنوز که هنوز است وضعیتشان اینچنین است.

امروز با بحث هسته‌ای داریم امنیت و آرامش کشور را به خطر می‌اندازیم. اینکه بیایند و نمونه خاک بردارند و بروند یک ساده‌انگاری محض است، اگر نخواهم بگویم کودکانه است. چون سابقه اینها این را نشان نداده و پارچین را دو بار در آن وضعیت تعلیق به آنها دسترسی دادیم آیا تمام شد؟ خاک برداشتند و رفتند؟

** آقای روحانی! مگر شما نامه ننوشتید که ایران دو سال پروتکل الحاقی را اجرا کرد ولی آمریکا حتی به یک تعهد خود عمل نکرد؟

عزیزی برای اینکه بگوید پروتوکل الحاقی مشکلی ندارد، گفت ما این را که قبول کردیم سال ۸۲ قبول کرده بودیم و ۴۲ کشور دیگر هم از سال ۸۸ به این طرف امضاء کردند، آیا اینها عاقل نیستند، من وقتی این حرف‌ها را می‌شنوم واقعاً تعجب می‌کنم. همان پروتوکل الحاقی را دوستان می گویند که سال ۸۱ و ۸۲ قبول کردند خب نتیجه‌اش چی شد؟   دو سال هم به صورت داوطلبانه اجرایش کردیم نتیجه‌اش چی شد؟

جناب آقای روحانی رئیس جمهور محترم  مگر خود شما به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی نامه ننوشتید که ما دو سال پروتکل را اجرا کردیم اما  آمریکا حتی یک دانه از تعهداتش را اجرا نکرده؟ پس چطور الآن می‌گویید آمریکا تعهداتش را اجرا می‌کند؟ آیا آمریکا ماهیتش عوض شده یا لبخندهای ما قشنگ‌تر شده؟ من یک بار گفتم اگر بنا به لبخند بود که در دوره اصلاحات لبخند به قهقهه تبدیل شده و برای غرب قهقهه می‌زدند. آیا امروز ماهیت آمریکا عوض شده؟ آزموده را دوباره آزمودن خطا است و مؤمن دو بار گزیده نمی‌شود.

به نظر می رسد بخش قابل توجهی از این کشورها اصلاً فناوری هسته‌ای ندارند.

کامران دانشجو: اعلام کنند چندتا از این کشورهایی که نام می برند اصلاً فناوری هسته‌ای دارند؟ چرا اطلاعات را طوری به مردم می‌دهند که اذهان برخی نکات را متوجه نشوند؟  چرا مطرح نمی کنند که چند کشور از کشورهایی که فناوری هسته ای دارند پروتکل الحاقی را قبول کرده اند؟

از سوی دیگر هیچ آدم عاقلی این کار را نمی‌کند که دسترسی به دانشمندانش و مراکز نظامی‌اش را در اختیار بیگانه بگذارد. میگویند مگر آن کشورهایی که پروتکل الحاقی را پذیرفتند عاقل نیستند؟ من می گویم عاقل نیستند اگر عاقل بودند این کار را نمی‌کردند. ثانیا فناوری هسته‌ای ندارند که عاقل باشند یا نباشند.

برخی از اینها شاید در حد یک رآکتور انرژی هسته ای داشته باشند، ولی رآکتوری که کشور دیگری ساخته و آورده آنجا نصب کرده است. آخر اینکه فناوری هسته‌ای نیست، مثل هواپیمایی بود که قبلاً به ما می‌دادند و مثل موشکی بود که ما می‌رفتیم زمان شاه التماس می‌کردیم تا به ما بدهند و بعد در مقابل آن از ما استقلالمان را می‌خواستند. ولی ما الآن موشک داریم و این فرق می‌کند با اینکه ما موشک بگیریم ما الآن فناوری هسته‌ای داریم و بومی‌اش را داریم.

** چرا رهبری به "فرماندهان نظامی" گفتند اجازه بازرسی ندهید؟

از طرف دیگر مطرح می کنند که ما اسرار نظام را نمی‌گذاریم فاش شود، بدانند اصلاً بحث اسرار نظام فاش شدن یا نشدن نیست. البته اینجا هم جالب است اگر برداشت غلط صورت نگیرد، چرا آقا به فرماندهان نظامی گفتند که اجازه ندهید؟ در فرمایشاتشان فرمودند که فرماندهان نظامی مأذون نیستند و اجازه ندارند که به هیچ عنوان اجازه بدهند کسی در مراکز نظامی ما وارد شود و بازرسی کند!؟

برگردیم به بحث خودمان، می گویند اینها می‌آیند و ما محدودیت برایشان قائل می‌شویم و مقداری خاکی برمیدارند و می‌روند؛ در گفتار عامیانه ما به این کار می‌گوییم کلاه شرعی.  برای دانشمندان هم می‌توانیم همین را بگوییم. می‌گوییم که ما دانشمندانمان را در اختیار می‌گذاریم ولی نمی‌گذاریم اسرار نظام فاش شود. یک زمانی موضوع، اسرار نظام است و یک زمانی موضوع، اقتدار نظام است؛ اجازه بدهید من این مطلب را بگویم که اصلاً من نگاهم به این موضوع اینطور نیست که اینها به دنبال هسته‌ای هستند.

** اصل دسترسی به دانشمندان ما تحقیر است

شما را مجبور میکنند ۵ نفر ۱۰ نفر یا لیست ۲۴ نفره از دانشمندانتان را بیاورید با آن ها مصاحبه کنند. که البته اصلاً مصاحبه نیست بازجویی است.

حالا برای چی می‌خواهند بازجویی کنند؟ به خاطر اینکه اینها علم دارند دانش دارند و علمشان را در اختیار کشورشان گذاشته اند، آخر تحقیر بالاتر از این چیست؟ حالا ما بگوییم که اسرار نظامی را فاش نمی‌کنیم یعنی فردی که مصاحبه می‌شود آنقدر قوی هست که هرجوری با آن صحبت کنند و هر چیزی به خوردش بدهند و هر چیزی بهش تزریق کنند هیچی نمی‌گوید. ولی اصل دسترسی به دانشمندان ما تحقیر است. اصل دسترسی به مراکز نظامی ما تحقیر است. اصل دسترسی به هر جا و هر مکان و هر شخص و هر زمان پذیرفتنش تحقیر است.

اینها با این درخواست ها اولاً نظام را نشانه گرفتند در ارتباط با نظام هم با جمهوری اسلامی و با اسم جمهوری اسلامی مشکل ندارند با ماهیت مشکل دارند و در ماهیت نظام جمهوری اسلامی هم با ماهیت استکبار ستیزی نظام مشکل دارند. اگر بتوانند این را از نظام بگیرند از نظر آنها تمام شده است و کاری ندارند. با تحمیل جنگ و... بتوانند این را بگیرند و اگر نتوانند می‌روند به دنبال اینکه تحقیر کنند، مرحله‌ بعدی تحقیر ملت است. چرا؟ برای اینکه به دنیا نشان بدهند این ایرانی که ۸ سال در جنگ تحمیلی ایستاد، این ایران اسلامی که ۳۵ سال روی پایش خودش بوده، امروز به این چنین وضعی افتاده است.

** با تحقیر ملت  می خواهند ایران الگو نباشد

آدم‌هایی که این اقتدار علمی را برایش درست کرده بودند آوردم و از آنها بازجویی کردم پس  شما دیگر از این کشور الگو نگیرید و بنشینید سر جایتان. یعنی با تحقیر این ملت و نظام دنبال این است که این نظام الگو نشود برای دیگران. مرحله اول آن بود و مرحله دوم این است و این در دستور کارش است حالا به بهانه هسته‌ای بتواند این تحقیر را انجام بدهد یا به بهانه دیگری بتواند این تحقیر را انجام بدهد به آن بهانه این کار را انجام می‌دهد.

وقتی این را شما مد نظر قرار می‌دهید آنوقت ادبیات آمریکا برای شما مفهوم پیدا می‌کند ادبیات یک ساله اخیر جان کری، ادبیات اوباما معنا پیدا می‌کند. در بهبهه مذاکرات به مقدسات ما توهین می‌شود. به پیامبر اعظم توهین می‌شود. چرا؟ نمی‌توانستند بگذارند مثلاً چن مدت بعد (چون اینها می‌توانند این رفتارها را کنترل کنند ما که می‌دانیم)، ولی چرا این کار را می‌کنند؟ برای اینکه به دنیا نشان بدهند که ما این کار را کردیم و ایران هم هیچ عکس العملی نشان نداد نه اینکه هیچ عکس العملی نشان نداد تازه آمدند نشستند در همان کشور گفتند و خندیدند.

این برای مردم دنیا معنا دارد آمریکا و فرانسه می‌دانند دارند چکار می‌کنند، این رفتار در همان پروژه تحقیر ملت تعریف می‌شود. در حین مذاکرات توهین به ملت می‌کنند می‌گویند DNA ایرانی‌ها فلان است، یعنی آن چیزی که لایق خودشان است را به ما می‌گویند و یکی در ایران نیست برگردد بگوید که DNA  شما چیست و اصلاً آمریکا چگونه تشکیل شد؟ ما که تاریخ مشخصی داریم اما تاریخ شما چیست؟ تاریخ آمریکا چیست؟

** دنیا می‌بیند و به توجیه مسئولین ما می خندد

در حین به ملت ایران توهین می‌کند و افراد جدیدی را به لیست تحریم اضافه می‌کند و جالب اینجاست که خود مسئولین اجرایی ما می‌آیند و این مسئله را توجیه می‌کنند بابا دنیا دارد این را می‌بیند و می‌خندد، توجیه می‌کنند که این در تحریم‌های جدید نیست یکی به همان تحریم‌های قدیمی اضافه کردند. مثل همین می‌آیند با یک دستمال یک کمی خاک بر می‌دارند و ما هم توجیه می کنیم و یک پارچه هم می‌کشیم دورش که کسی نبیند. اینها دنبال چیز دیگری هستند. چرا ما ملت و امنیت کشورمان را به خطر می اندازند؟

جالب هم اینجاست که خیلی صریح و واضح بلا فاصله می‌گویند که اینها دارند برای مصرف داخلی‌اشان می‌گویند.   نمیدانم چرا اینگونه صحبت می کنند؟ همه می دانند  که این سخنان برای مصرف داخلی‌شان نیست. والله تالله و بالله برای مصرف داخلی‌اشان نیست برای تحقیر نظام و تحقیر ملت است. این را بفهمید یعنی آنها عقلشان  نمی‌رسد؟ این را بفهمید که این را برای تحقیر ملت و نظام این را می‌گویند برای اینکه این نظام در دید عموم و در دید کشورها و در دید ملت‌ها آن حالت ابهت و اقتداری که داشته شکسته شود و تبدیل شود به یک ملت و نظام تحقیر شده.

یعنی مسئولین اجرایی ما هیچ وظیفه‌ای ندارند؟ نمی‌شد وقتی توهین به مقدسات ما شد آقای ظریف نمی‌توانستند سفرشان را یک هفته به تأخیر می‌انداختند یا اینکه مذاکرات را یک هفته به تعلیق در می‌آورند این در دید ملتهای دنیا چه اثری داشت؟ تا اینکه خیلی بی خیال بلند شویم و برویم آنجا. مگر می‌شود اثری نداشته باشد. چرا یکی از مسئولین اجرایی ما نمی‌گوید ما به هیچ عنوان اجازه نمی‌دهیم که شما وارد مراکز نظامی ما شوید؟

واقعیت این است روندی که امروز در مذاکرات طی می شود با آن چیزی که شعارش را در داخل کشور می‌دهند که حداقل سه بار من شنیدم که آقای رئیس جمهور و آقای ظریف اعلام کرد که هر گونه توافق لزوماً با رفع همه تحریم‌ها آن هم به صورت یکجا باید اتفاق بیفتد، تطابق کافی ندارد.

آقای روحانی خودشان اعلام کردند ما وارد مذاکره می‌شویم برای اینکه همه تحریم‌ها یک جا لغو شود. آقای ظریف در مصاحبه‌ای اعلام کردند که ما وارد مذاکره می‌شویم برای اینکه همه تحریم‌ها و اصلاً اسم هم می‌برند که تحریم‌های شورای امنیت، تحریم های یک جانبه آمریکا. تحریم های کنگره باید یک جا لغو شود.

 ** نباید از رهبری مایه بگذارند

ضمن اینکه خود اوباما هم همین را گفت که اگر ما به جایی برسیم که اعتمادسازی صورت بگیرد ما همه تحریم‌ها را بر می‌داریم. جان کری هم اتفاقاً همین را گفت اما حالا چه شده که هر دو طرف می‌گویند تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای برداشته میشوند؟ می‌گویند برای اینکه حضرت آقا فرمودند که فقط در رابطه با هسته‌ای صحبت بکنیم. خب مگر حضرت آقا از اول نفرموده بودند که در مورد هسته‌ای صحبت کنیم اصلاً مگر قرار بود در مورد چیز دیگری صحبت کنید؟ بعد هم تازه خود آمریکایی‌ها هم گفتند در قبال به دسترسی به مراکز هسته‌ای یعنی بحث هسته‌ای ما همه تحریم‌ها را لغو می کنیم. پس نیایید از آقا مایه بگذارید که آقا فرمودند هسته‌ای پس ما هم رفتیم تحریم‌های هسته ای را برداریم.

در شرایط کنونی به نظر شما همین تحریم های هسته ای برداشته خواهند شد؟

کامران دانشجو: از شورای امنیت شورع کنیم.  می گویند ما قطعنامه‌های شورای امنیت را یک جا لغو می‌کنیم و می‌بریم یک قطعنامه جدید که محدودیت‌هایی را بر ایران تحمیل خواهد کرد را تصویب می کنیم. پس این یعنی قطعنامه‌ها لغو نمی‌شود بلکه قطعنامه‌ها تجمیع می‌شود و یعنی ما با دست خودمان داریم خودمان را می‌بریم ذیل ماده ۴۱ فصل ۷ .

نکته اینجاست وقتی من می‌گویم امنیت کشور را به خطر نیاندازیداز این مطلب ناشی می شود که وقتی ۳ درصد را رساندیم به ۵ درصد و سپس ۲۰ درصد هیچ کس نمی‌توانست به ما چیزی بگوید برای این که حق ما است به ۹۰ درصد هم برسانیم باز هم کسی حق ندارد به ما چیزی بگوید، برزیل الآن بالای ۹۰ درصد غنی سازی میکند کسی می‌تواند چیزی بگوید؟ برای اینکه حقش است تنها چیزی که می‌توانند بگویند این است که نباید منحرف شود.

اما حالا ما داریم برای خودمان قانون می سازیم که بیشتر از ۳.۶۷ غنی سازی نمیکنیم و آن را تصویب هم میکنیم و به عنوان پوئن مثبت هم از آن یاد می‌کنیم. علاوه بر این ماده ۴۱ هم یعنی در صورت عدم تایید انجام تعهدات به صورت اتوماتیک کشورها وضعیتشان از ماده ۴۱ به ماده ۴۳ تغییر خواهد کرد. یعنی با مشروعیت قانونی و جهانی، غربی ها می‌توانند یه کشوری حمله نظامی بکنند.

** مهمترین تحریم های ایران مربوط به دو قانون دفاع ملی آمریکاست که هیچ سخنی از آنها به میان نمی آید

مهمترین تحریم ها مربوط به خود آمریکاست. دو قانون در کنگره  و ۱۰ دستور اجرایی رئیس جمهور آمریکا در خصوص تحریم ها وجود دارد. تحریم های ایران به سه علت منع گسترش سلاح های کشتار جمعی، حقوق بشر  و تروریسم.

اما نکته مهمی که به هیچ عنوان از آن نام برده نمی شود این است که  مهمترین تحریم‌های ما از جمله تحریم های بانکی و نفتی در قانون ان دی ای در مورد دفاع ملی آمریکا است یعنی آنجا تحریم ها تصویب شده اند. این تحریم‌ها سال ۲۰۱۲ تصویب شده و اصلاً کاری با هسته‌ای ندارد. جزء دفاع ملی آمریکا است و دلیل تمدید آنها از سوی اوباما هم به همین علت است

این قوانین و قوانین دیگری مانند ایفکا و... هیچکدام مربوط به هسته‌ای و گسترش سلاح کشتار جمعی نمی‌شود.  پس این تحریم ها که برداشته نمی شوند یعنی نمیتوانند برداشته شوند. همه این تحریم ها اگر اسمی هم از هسته ای در آنها برده شده باشد، همه آنه در هم تندیگی خاصی با علل دیگر تحریمی هم دارند و اگر علت هسته ای برداشته شود علت های دیگری برای باقی ماندن آن تحریم به جای خود باقی است.  

من یک مثالی برای در هم تنیدگی تحریم‌ها عرض می‌کنم تحریم طلا چون ما تحریم طلا را داریم چهار قانون از ابعاد متفاوت بر این تحریم طلا نظارت می‌کنند وقتی یکی را بردارند سه قانون دیگر می‌ماند.
تحریم نفتی و بیمه و حمل و نقل نمونه دیگری است. برای فروش نفت باید هر سه برداشته شود وگرنه برداشتن یکی کافی نیست.

البته مسئولان امر تأکیدشان این است که با این کار کشور را از جنگ دور میکنیم

کامران دانشجو: طبق این توافق به قوانین بین المللی رسمیت می دهیم و مجوز مشروعیت بین المللی برای حمله نظامی به کشور را صادر می کنیم. بع عبارتی اگر روزی نیازهای ما تغییر کرد و خواستیم مثلا به جای ۵ هطار سانتریفیوژ قدری بیشتر داشته باشیم قوانین بین المللی را نقض کرده و نهایتا اجازه میدهیم به ما حمله نظامی کنند.

سانتریفیوژها با سرعت بالا می‌چرخند بعد از مدتی مستهلک و خراب می‌شوند و باید جایگزین شوند، ماهم حدود ۱۲ هزار تا ذخیره برای ده سال داریم که میتوانیم برای جایگزینی استفاده کنیم. خب دوستان بفرمایند که نیاز ما برای جایگزینی این سانتریفیوژها چه تعداد است؟ آیا ۱۲ هزار تا برای ده سال کافی است؟

آیا اگر نیاز داشتیم میتوانیم آنها را ارتقا دهیم؟ بهبود کاربری بدهیم یا ...؟

در عبارات متن بیانیه لوزان چه آمده؟ طبق آن میتوانیم این کارها را بکنیم؟

کامران دانشجو: در همه جای متن توافق واژه تحقیق به کار برده شده و هیچ جایی عبارت تحقیق و توسعه و یا پیشرفت وجود ندارد.

در مورد تحریم های شورای امنیت سازمان ملل شما قبلا اشاره کردید که ابهاماتی دارد؟ مهمترین نکته مربوط به این بند از بیانیه لوزان را چه چیز میدانید و از چه چیزی باید رفع ابهام شود؟

کامران دانشجو: آنچه باید در این تغییرات قطعنامه ای در شورای امنیت بررسی و روشن شود این است که چه مواردی از تحریم‌های شورای امنیت قرار است یک جا برداشته ‌شود و چه بخشی قرار است تحت عنوان قطعنامه‌ای جدید مطرح شود.

متأسفانه شاهدیم این هستیم که خودمان داریم امنیت ملی کشورمان را به خطر می‌اندازیم، کار به جایی رسیده است که بگوییم اصلا هسته‌ای را نخواستیم فقط امنیت کشور را به خطر نیندازید، نگذارید این نظام و ملت تحقیر شود، تاریخ در مورد آدم‌ها بعداً قضاوت خواهد کرد، نسل بعدی قضاوت خواهد کرد آنها خواهند گفت: شما به چه حقی ۲۵ سال محدودیت قبول کردید؟ به چه حقی ما را از انرژی هسته‌ای محروم کردید؟

** با قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل نه تنها چیزی را به دست نمی‌آوریم بلکه حمایت غیرمتعهد را نیز از دست می‌دهیم

روزی پرونده ما به شورای حکام یا سازمان ملل می رفت ولی این طرف غیر متعهد ها به صورت رسمی از ما حمایت می کردند  و  یا حتی شرایط را تغییر می دادند. اما اگر امروز توافق را به شورای امنیت سازمان ملل بردیم و تصویب کردیم کشورهای غیر متعهد که ۱۸۰ کشور هستند قانونا دیگر نمیتوانند از ما حمایت خاصی کنند و غرب به راحتی می‌گوید ما جامعه  جهانی را با خود همراه می‌کنیم و این به معنای آن است با این قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل نه تنها ما چیزی را به دست نمی‌آوریم بلکه ما حمایت غیرمتعهد را نیز از دست می‌دهیم.

در خصوص برداشته شدن تحریم ها بویژه آنچه که در قطعنامه جدید شورای امنیت خواهد آمد، آورده شده که آژانس بین المللی انرژی هسته ای مسئول تایید اجرای تعهدات ایران است، در این خصوص برخی کارشناسان معتقدند مسیر آژانس نمیتواند برای ایران مطمئن باشد، نظر شما چیست؟

کامران دانشجو: در متن بیانیه به این مضمون آورده اند که هم زمان با اجرای تعهدات عمده هسته‌ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی‌آزمایی شود به تحریم ها خواهند پرداخت، این به معنای این است که طبق گزارش این سازمان ما باید به آنها اجازه دسترسی های لازم را بدهیم تا آنان بتوانند اجرای تعهدات ما را تایید کنند که این مساله هم یعنی ایران دسترسی های زیادی که بنا به اعلام تیم ایرانی همان دسترسی های پروتکل الحاقی است را باید به آژانس بدهد کما اینکه اومانو هم اعلام کرد که باید ایران پروتکل الحاقی را بپذیرد.

پذیرش پروتکل الحاقی به معنای این است که در هر زمان و هر مکان و از هر شخصی می شود بازرسی کرد و طبق معمول هم احتمالا تیم  بازرسان اعلام می‌کند هنوز مسائل حل نشده با ایران دارم که در واقع مهمترین مسئله حل نشده با ایران هم همان PMD است. بارزسان آژانس قبلا نشان داده اند که بر اساس گزارش های واهی منافقین و اسرائیل  عدم اطمینان را گزارش می کنند. لذا ما از کجا مطمئن باشیم که گزارشی دیگر نمی‌رود و آنها نمی گویند بر اساس آن گزارش باید راستی آزمایی شود؟

** مدارا یک تاکتیک است یک بخشی از نرمش قهرمانانه می‌تواند باشد در حالی که وادادگی با ترس توأم است

بنده اینجا لازم میدانم که یکی دو نکته را یاد آوری کنم، آن هم اینکه دولت محترم به جای اینکه به ما بگوید بی سواد به جای اینکه بگویید برو به جهنم این را برای اذهان عمومی جامعه ترسیم کنند که چه اتفاقی در حال وقوع است، شاید ما داریم اشتباه می‌کنیم.

شعر قشنگی را حافظ گفته: با دوستان مروت با دشمنان مدارا، اما ظاهرأ حافظ یادش رفته بود بگوید با منتقدین چطور باید برخورد شود، بالاخره ما جزء کدام دسته‌ایم چرا اینقدر تحقیر و تمسخر ... شاید حافظ باید اینگونه ادامه با دوستان مروت با دشمنان مدارا با منتقدین اهانت.

مدارا با وادادگی تفاوت دارد، مدارا یکی از تاکتیک‌های قهرمانان است مدارا در عین صلابت شجاعت صداقت صورت می‌گیرد یک تاکتیک برای توانمندتر شدن است نه برای از دست دادن توانایی‌ها.

در این توافق در مورد فوردو، آب سنگین، برداشتن تحریم‌ها ما مدارا نمی‌بینیم، باغ و گلستان نمی‌بینیم، باید این ها را بیایند تصحیح کنند در این توافقاتی که صورت می‌گیرد ما همه را خار و تیغ و تحقیر ملت می‌دانیم و فکر می‌کنم  همان که گفتم آمریکا نظرش تحقیر ملت است چون با تحمیل جنگ نتوانست به خواسته‌اش برسد.

** توقف همه فعالیت‌ها ما در طی دو سال اخیر عین فاجعه است / تیم های تحقیقاتی از هم بپاشد جمع آوری نخبگان به سادگی امکان پذیر نخواهد بود

بر اساس یک سری اخبار با این وضعیتی که وجود دارد در بین نیروی انسانی ما یأس و نامیدی پدید آمده است، این نیروی انسانی امروز با بورس‌های قابل توجهی برای مقاطع تحصیلی بالا و تحقیق و توسعه از سوی کشورهای غربی مواجه است، و پیشنهادهای ۷-۸ هزاردلاری برای هر ماه از سوی قطرو عربستان و کشورهای حاشیه خلیج برای حضور در صنعت هسته‌ای این کشورها، سوأل اینجاست که در این روند تحقیق و توسعه با چه استانداردهایی باید از سوی جمهوری اسلامی در توافق آتی ذکر شود که فاجعه‌ای برای آینده پدید نیاید؟

کامران دانشجو: در آینده؟ توقف همه فعالیت‌های ما در طی دو سال اخیر عین فاجعه بوده است، بر اساس توافق ژنو فاجعه رخ داده است، تیم‌های تحقیقاتی تیم‌هایی هستند که از آدم‌های نخبه تشکیل شده است اگر اینها از هم پاشیده شد جمع کردن اینها دیگر به این سادگی نیست، ما تلاش داریم اعتماد آمریکا را به دست آوریم و این امر هیچ وقت به دست نخواهد آمد چون آنها به دنبال بهانه‌گیری هستند نه اعتماد سازی، اما از سوی یگر می‌ارزد در قبال به دست آوردن آمریکا ما اعتماد یک سری افراد نخبه را از دست بدهیم؟ اگر اعتماد افراد نخبه را از دست بدهید دیگر جمع کردن اعتماد انها سخت است.

بنا بر یک فرض محال که ما قبول کنیم بر اساس پروتکل الحاقی دانشمندان و نخبگان خود را هر زمانی که آنها خواستند برای مصاحبه بفرستیم، چگونه انتظار می‌رود یک فرد نخبه که مثلا ۱۵ سال کار تحقیقاتی انجام داده است اکنون روبروی اجنبی بنشیند و به سئوالات او پاسخ بدهد؟  با این اتفاق چگونه می‌شود اعتماد یک فرد نخبه را جمع کرد؟ این اتفاق یک فاجعه است، امروز در بعد هسته‌ای این خواسته را عنوان می‌کنند چه تضمینی هست که فردا در بعد موشکی به بهانه حمل کلاهک هسته‌ای این زیاده‌خواهی مطرح می‌شود، اگر این اتفاق بیافتد آنوقت چه کسی از نخبگان ملت حاضر است که در بحث موشکی کار کند؟

شهید اسلامی سال ۶۸ در کنار شهید باکری اولین نفری بود که در سوخت شروع به کار کردن کردند که در یکی از تست‌ها ایشان شهید شدند، اگر همچین واقعه‌ای رخ دهد چه کسی مانند شهید اسلامی از جان خودش مایه بگذارد؟

** اگر اجازه بازجویی از دانشمندان خود را به غرب بدهیم در واقع تحقیر را قبول کرده‌ایم

یکی از افرادی که غرب خواستار مصاحبه با وی شده است تا کنون سه بار محل سکونت خود را تغییر داده است، و تا کنون سه بار چهار بار قصد ترورش را داشتند، جانش را کف دستش گذاشته و زندگی را به زن و بچه خودش سخت کرده است، در لیست ترور سیا و موساد قرار دارد، حالا گفتند که ما می‌خواهیم با این فرد مصاحبه کنیم.

اگر اجازه بازجویی از دانشمندان خود را به غرب بدهیم در واقع تحقیر را قبول کرده‌ایم، یعنی پذیرفته‌ایم با تمام خطراتی که این فرد در زندگی خود دارد و با همه سختی‌هایی که متحمل شده است این تحقیر را بپذیرد که دشمن بنشند و از او بازجویی کنند.

در طول صحبت‌های خود به دو مسیر اشاره کردید، آن دو مسیر چیست؟ بیشتر توضیح می‌دهید؟

کامران دانشجو: برای انجام شدن پروتکل یا هر توافق بین المللی که می‌خواهد صورت بگیرد دو مسیر را پیش رو داریم، یک مسیر از مجلس می‌گذرد و مسیر دیگر شورای امنیت ملی است با امضای رهبر انقلاب، قاعده کار این است که توافق‌های بین المللی و حتی پروتکل الحاقی و پروتکل‌های بین المللی به مجلس می‌رود، اما آن چیزی که اکنون انتخاب شده است به نظر می‌آید مسیر مجلس نیست و مسیر شورای امنیت ملی است.

در مسیر شورای امنیت ملی هم هر آنچه را بخواهند قانونی انجام دهند باید تأیید مقام معظم رهبری را داشته باشد یعنی مصوبات زمانی قانون می‌شود که به تأیید حضرت آقا برسد که البته ایشان نیز علناً‌ اعلام می‌کنند که مراکز نظامی و اشخاص به هیچ عنوان بازرسی نخواهند شد البته حتماً تیم ما همچین نظری ندارد ولی نباید اجازه داد به اینجا برسد و نیروهای ما در زمین دشمن بازی کنند.

ولایت پذیری یعنی با وجود اخلاف نظر همچنان بگوییم سمعنأ و طاعتا

منبع: نسیم