شناسهٔ خبر: 94899 - سرویس سیاست

برزخ لوزان و راه سخت توافق

امیرابراهیم رسولی43 هرچند رسیدن به یک توافق خوب و لغو تحریم‌های اقتصادی علیه ملت ایران آرزوی هر ایرانی است، اما یک توافق ضعیف نیز وضعیت کشور را بیش از پیش به مخاطره می‌اندازد.

نماینده / امیر ابراهیم رسولی: دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران که با شعارهای ویژه حسن روحانی در زمان انتخابات ریاست جمهوری در باب مسائل هسته‌ای (چرخ سانتریفیوژ بچرخد، زندگی مردم هم بچرخد) بر سر کار آمد. اکنون با گذراندن نیمی از عمر خود هنوز نتوانسته در عمل به شعارهایش و بخصوص در این حوزه خاص به نتیجه مشخصی دست یابد. در بررسی اوضاع کنونی مذاکرات و توافق ۱+۵ می‌توان به دو مرحله اشاره نمود.

مرحله قبل از بیانیه لوزان: تا قبل از بیانیه لوزان می‌توان روند مذاکرات را با سرعت قابل قبول و مشکلات کمتر دید، گرچه در آن دوران هم هر چند وقت یکبار شاهد سخنانی متناقض و توقف در رویکردها بودیم اما امید رسیدن به نتایج خوب، به اندازه امروز کمرنگ نبود. حد فاصل شعارهای انتخاباتی تا پیروزی دولت یازدهم و پس از شروع به کار تا نوروز ۹۴ که به بیانیه لوزان ختم شد دولت گرچه تمام تلاش خود را کرد، اما جز وعده وعیدهای پر زرق و برق، خبر دیگری نبود؛ و مردم در شرایط مختلف فکری و سیاسی و اجتماعی هرچند با بدبینی، اما امیدوار بودند. دولت تمام تمرکز خود را بر مذاکرات گذاشته بود و از سویی با این انتقاد روبه‌رو بود که چرا مدیریت کشور معطوف مذاکرات شده و در حوزه‌های دیگر همچون صنعت، کشاورزی و... تغافلی چشم گیر صورت می‌گیرد. علی ایحال با حرف و حدیث فراوان دوران تلاش رسیدن به یک «دستگیره» به سر آمد و به نوروز ۹۴ منتهی شد.

مرحله بعد از بیانیه لوزان: بیانیه لوزان را می‌توان برزخ مذاکرات نامید. مردم و مسئولین، بدبین اما امیدوار به مذاکرات ۱+۵ نوروز ۹۴ را آغاز کردند. با امید آنکه شاید بدبینی ملت نسبت به غرب و آمریکا تعدیل شود، اما گویی تاریخ این کشور گواه چراغ آینده است. بیانیه لوزان صادر شد اما این آغاز دوران پر‌تنش تیم مذاکره کننده و بازی سیاسی غرب بود. عدم اطلاع‌رسانی دقیق و درست تیم مذاکره کننده منجر به تذکر جدی رهبر انقلاب در این حوزه شد. در عین حال سخنان متناقض دول غربی و آمریکایی در باب گزاره برگ باعث شد تا نوعی تشویش و بدبینی حاکم شود. در این ایام چنان فشاری به تیم مذاکره کننده به دلیل ضعف اطلاع‌رسانی و تبیین و توضیح موضوع در جامعه ایران حاصل شد که در پاره‌ای مواقع شخص رئیس جمهور و وزیر خارجه هم مجبور شدند جلوی زیاده خواهی آمریکا و دول غربی عکس‌العمل نشان دهند.

«دبه» واژه‌ای شد که این روزها نقل محافل سیاسی و حتی اجتماعی نسبت به سخنان دول غربی مخصوصا آمریکایی‌هاست. آمریکا که هر روز بر سر یکی از بندهای بیانیه لوزان حرف و حدیثی جدید می‌زند امروز گستاخ‌تر از همیشه آماده ترفندی سیاسی در مذاکرات است. گرچه آمریکایی‌ها بسیار مشتاق به توافقات هستند و این مشتاق بودن نیز جای ابهام است، اما این اشتیاق می‌تواند سرآغاز گرفتاری‌هایی برای جمهوری اسلامی ایران باشد. رهبر انقلاب در سال ۹۴ از مشهد تاکنون با یادآوری و ترسیم خطوط قرمز کیان نظام را حفظ کردند، اما باید دید که این مذاکره کننده و رئیس دولت چگونه می‌خواهند این مسیر سخت و ناهموار را طی کنند. مسیری که هر روز با مانعی جدید روبه‌رو می‌شود؛ روزی از تعلیق تحریم می‌گویند، روزی از بازرسی‌ها می‌گویند و روزی دیگر از بازجویی‌ها. ابتدا بحث فقط مراکز هسته‌ای بود و صلح‌آمیز بودن آن، اما امروز به موشک‌ها و تجهیزات نظامی ایران و بازرسی‌ها و بازجویی‌ها رسیده و حتی لغو تحریم‌ها به صورت دفعی زیر سوال است. دولت یازدهم که سبدی جز مذاکرات در رسیدن به توافق برای تخم مرغ‌هایش ندارد نگران شکسته شدن تمام وعده وعید‌هاست، شعارهایی که امروز با خطر جدی روبه‌رو شده است.

حال در خرداد ۹۴ مردم ایران با صبوری و متانت در واکنش به گرفتاری‌های اقتصادی، عدم تغییر در وضعیت معاش و تک نرخی شدن بنزین و بعضا حذف یارانه‌ها که البته می‌بایست بر اساس قانون حذف شود، منتظر تحقق شعارهای دولت یازدهم هستند. به نظر می‌رسد امروز دولت با تیم مذاکره کننده در کنار تلاش خود برای رسیدن به نتیجه مطلوب ملت ایران در توافق باید به فکر عملیات پس از روز نهایی مذاکرات باشد دولت باید استراتژی خود را در زمینه‌های مختلف در دوران پس از توافق یا عدم توافق مشخص کند تا بتواند حداقل در برابر ملت توضیحی قانع کننده نسبت به ایام گذشته داشته باشد.

و اما بعد سیاسی: در سالی که منتهی به انتخابات مجلس شورای اسلامی است شائبه سیاسی بودن بعضی مواضع و تصمیم گیری‌ها محتمل است. علیرغم آنکه بعضاٌ در مقاطع مختلف زمانی صراحتاٌ نیز به این موضوع اشاره شده است اما برخی بر این باورند که دولت یازدهم برای رسیدن به هر نوع توافقی عجله خواهد داشت که البته این عجله می‌تواند نشان دهنده همان مقاصد سیاسی باشد. درعین حال و در کمال انصاف نباید از بعضی مواضع اصولی رئیس جمهور در دو هفته اخیر نیز گذشت، آنجا که در مقابل زیاده خواهی آمریکا ایستاد. اما به واقع دولت یازدهم با اتخاذ سیاست و رویکردی که از ابتدای شروع به کار تاکنون داشته راهی جز رسیدن به توافق در مذاکرات ندارد. با روشن شدن فضای مذاکرات، تا اواخر خرداد می‌توان به تحلیل دقیق‌تری دست یافت اما با پاسخ به بعضی سوالات زیر می‌توان به نتایج تقریبی و احتمالی از مذاکرات نزدیک شد:

الف) توافق چگونه با خطوط قرمز نظام از جمله لغو تحریم‌ها، بازرسی‌ها و بازجویی‌ها به سرانجام خواهد رسید؟

ب) منشاء «دبه» در سخنان آمریکایی‌ها از کجاست؟

ج) آیا دولت استراتژی خاصی در مقابل زیاده خواهی‌ها دارد؟

د) تیم مذاکره کننده چگونه می‌خواهد بر نقاط ضعف بیانیه لوزان چیره شود؟

اینها تنها چند نمونه از شبهاتی است که پاسخ به آنها می‌تواند ما را در رساندن به نتیجه یک توافق ـ که می‌بایست توافقی خوب برای ملت ایران باشد ـ رهنمون کند.

هرچند رسیدن به یک توافق خوب و لغو تحریم‌های اقتصادی علیه ملت ایران آرزوی هر ایرانی است، اما یک توافق ضعیف نیز وضعیت کشور را بیش از پیش به مخاطره می‌اندازد.

 

منبع: مثلت