شناسهٔ خبر: 90460 - سرویس سیاست

سرمقاله رسالت:

آدرس پول‌های كثيف

پول

نماینده/فیروز رضایی: بدون ترديد فساد اقتصادي يكي از بزرگترين چالش‌هاي امروز كشور است. فساد اقتصادي افزون بر تاثيرات مخربي كه در حوزه اقتصاد و فضاي كسب و كار و اشتغال و... بر جاي مي‌گذارد، همه حوزه‌هاي ديگر از جمله اخلاق و باورهاي اجتماعي و به طور كلي بهداشت رواني جامعه را دچار اختلال كرده و كاركرد و كارآمدي نظام را زير سئوال مي‌برد.

 

اين ديو دو سر كه امروزه تماميت حيثيت و آبروي نظام را به مبارزه مي‌طلبد با توفان انقلاب اسلامي آن چنان سرد و فسرده و نحيف گشته بود كه خيلي‌ها تا ابد جامعه اسلامي را از شرور و فتن آن در امان مي‌پنداشتند، ولي حقيقت اين بود كه اين ديو دد منش در پرتو انقلاب اسلامي زخم كاري برداشت و زمين خورد و براي مدتي به خواب زمستاني رفت و بعد از گذشت چندي و بعد از آنكه آب‌ها از آسياب افتاد و در پي فراهم آمدن زمينه‌ها و بر اثر عواملي كه در سطور آتي به آن اشاره مي‌شود دوباره سر برآورد و آرام آرام، قوي و قوي‌تر شد تا بدان جا كه امروزه مثل اژدهايي دهن باز كرده و مترصد بلعيدن بخش عظيمي از دستاوردهاي انقلاب اسلامي است و جاي تاسف و تعجب اين است كه مسئولين امر در دوره‌هاي مختلف، اين اژدها را با توپ فوتبال اشتباه گرفته و با راندن آن به سوي دروازه رقباي سياسي هروله كرده و به نشانه پيروزي از سر و كول هم بالا مي‌روند و با نگاه‌هاي سياسي زودگذر و ساده انگارانه نه تنها آن را از پاي در نياورده كه برايش حاشيه‌ امن ايجاد كرده و ريشه‌هاي آن را آبياري مي‌كنند و از ماهيت فراجناحي و بين الدولي آن غفلت مي‌ورزند و اين مهم را كه اين شتر به گواهي حافظه تاريخي به تناوب بر در همه دولت‌ها فارغ از خاستگاه آن زانو زده و (در صورت تداوم نگاه‌هاي سطحي) خواهد زد، از ياد مي‌برند.

دانه‌هاي فساد مثل هر بذر ديگري، براي رشد و نمو، بستر مناسب خود را مي‌طلبند و بستر مناسب آن تمركز بيش از حد همه ساحت‌هاي اقتصاد در دست دولت و عادي شدن رفتارهاي تبعيض‌آميز در سطوح و لايه‌هاي مختلف دستگاه‌هاي دولتي و به تبع آن ساير لايه‌هاي اجتماعي و اعمال گزينشي قانون و قانون‌گريزي‌هاي بسيط و مركب و نيز قوانين درزدار و مستعد تبعيض و فقد نظارت و بدتر از آن در هم تنيدگي و آميختگي و همراهي آشكار و پنهان بخشي از آن با اين پديده مخرب است. فساد اقتصادي همانند اكثر پديده‌هاي اجتماعي يك شبه و دفعتاً سر برنمي‌آورد بلكه به صورت بطئي و تدريجي شكل گرفته و به حيات خود ادامه مي‌دهد و هر روز فربه و فربه‌تر مي‌شود و از مثل معروف "تخم مرغ دزد عاقبت شتر دزد مي‌شود" تبعيت مي‌كند، مشكل اين است كه در مراحل اوليه به دليل بطئي و خرد بودن به چشم نمي‌آيد و حساسيت‌ها را به اندازه كافي برنمي‌انگيزد و معمولا دير هنگام توجه‌ها را به خود جلب مي‌كند و آن هم وقتي است كه ريشه‌دار شده و محيط پيراموني را براي خود امن نموده است.

اين پديده شوم از زماني براي خود جا پا پيدا كرد كه در دهه اول بعد از پيروزي انقلاب مسئولين و تدبيركنندگان امور اقتصادي كشور دانسته و ندانسته با روند دولتي كردن اقتصاد و متمركز نمودن سرنوشت اقتصادي كشور در دست مديران دولتي فضا و بستر را براي رويش بوته‌هاي زهرآگين فساد مهيا كردند، خيلي از ماها آن روزها كه دولت، بخش خصوصي را به كلي از تجارت خارجي خلع و انبوه كالاهاي خريداري شده با دلارهاي نفتي ارزان‌قيمت را جهت توزيع بين مردم، بدون معيار و ملاك روشن و شفاف در اختيار بخش‌هايي از مديريت دولتي قرار داد، تجارب تلخي را به خاطر داريم، پيامد طبيعي اين سياست دو نرخي شدن بازار و شكل‌گيري به اصطلاح بازار سياه بود، بازاري كه تفاوت فاحش قيمت براي عرضه‌كنندگان به اصطلاح حواله‌اي كالاهاي مختلف وسوسه‌انگيز بود و تلاش دست اندركاران در جهت نظارت بيشتر را در عمل بي‌اثر و يا حداقل كم اثر مي‌كرد، چرا كه تفاوت قيمت‌ها چنان صاعقه‌اي بر افراد مبتلا به فرود مي‌آورد كه نظارت كنندگان را نظارتي ديگر لازم مي‌آمد و الي آخر. اينگونه بود كه عده‌اي با ايجاد نقب‌هايي بر تونل‌هاي قانوني توزيع كالاهاي حواله‌اي بخشي از آن را به بازار آزاد نشت داده و از اين رهگذر و به ناحق بار خود را بستند، آن هم چه بستني!! و اين چنين بود كه گروهي در همان اوان پيروزي انقلاب و در مقابل چشمان ملت قيام كرده و در حال مبارزه با شيطان بزرگ يك شبه با ثروت‌هاي بادآورده‌اي هم‌آغوش گشته و كام ملت در حال نبرد با اهريمنان ددمنش را تلخ كردند. حافظه تاريخي ملت داستان‌هاي سريالي و تاثر برانگيز تيرآهن‌خواران، شيشه‌خواران، لاستيك‌خواران و... آن روزها را هنوز به خاطر دارد.

يادآوري مي‌كنم جريان ناميمون مجوز كار در خانه كه برخي از آنها هرگز از روي كاغذ فراتر نرفتند و فقط دلارهاي بي‌زبان نفتي را مفت و مجاني نصيب صاحبان خود كردند، دلارهايي كه به جاي توسعه توليد و رونق بخشي به اشتغال و مقاوم سازي بنيه اقتصادي كشور در بازار آزاد با قيمت‌هاي گزاف فروخته شد و نيز جريان زمين‌هاي مسكوني و روزهايي را كه مردم ناباورانه تيغ تيز تبعيض و دو دوزه‌بازي رايج در اين عرصه‌ها را بر گوشت و پوست و استخوان خود حس كرده و استخوان در گلو به خاطر انقلاب و فضيلت‌هاي بي‌شمارش تحمل مي‌كردندو با چشمان باز شاهد بودند كه چگونه زمين‌هاي مرغوب و باارزش شهرها به دست برخي مقربين و از ما بهتران بلعيده مي‌شوند، زمين‌هايي كه كاخ‌هاي ايجاد شده در برخي از آنها سر به آسمان ساييده و آقازاده‌هايي آن چناني در خود پرورده و مي‌پروراند و از آنجا كه به حكم قانون كبوتر با كبوتر، باز با باز، اين كاخ‌ها لوازم خود را طلب مي‌كردند، طلبي كه دوره تعديل اقتصادي و شكل‌گيري جريان خصوصي آن چناني!

امري كه در ذات خود درست و منطقي بود و در آن حرفي نبود و نيست، شرايط وصول به مطلوب را براي نو كيسه‌هاي تازه به دوران رسيده بيش از پيش فراهم كرد، شرايطي كه طي آن، قدر متيقن بخشي از كارخانه‌ها بر همان سبيل پيش گفته و بي‌حساب و كتاب دقيق در اختيار اين طبقه نوخاسته قرار گرفت. لطفا به اين ليست اضافه كنيد مجوزهاي ويژه و آب و نان‌دار انحصاري و يا شبه انحصاري واردات و به ندرت صادرات، معافيت‌هاي آشكار و پنهان گمركي و مالياتي، چشم‌پوشي‌هاي چشم‌بندانه بر قاچاق، وام‌هاي روي ميزي و زير ميزي نجومي از سيستم بانكي و ده‌ها عنوان ديگر را و اينگونه بود كه طبقه جديد دست يازيده بر ثروت‌هاي ملي، اين سان سر برآورد.

اين طبقه هر روز فربه‌ و فربه‌تر شدند تا آنجا كه ديگر لباس دينداري و انقلابي‌گري ولو ظاهري نيز بر اندامشان تنگ نمود و فيل‌شان ياد هندوستان كرد و بده بستان با آن ور آبي‌ها را سامان دادند، آخر اين اشراف نوكيسه را چه نسبت با اين ور آبي‌هاي پاپتي!! مگر نه اين است كه از جنس ديگر شده و براي پرواز با همجنس له له مي‌زدند، از اين روي است كه در هماهنگي با همجنس‌هاي آن ور آبي به محض دست دادن فرصت، راه طغيان و خروج بر انقلاب اسلامي را در پيش گرفتند. آن چنان كه در فتنه ۸۸ خودنمايي كرد. فتنه ۸۸ را به يك معني مي‌توان پيامد اجتماعي اشرافيت جديد نام نهاد، اشرافيتي كه خمير مايه آن با آب و گل تبعيض، رانت و فساد پنهان و آشكار سرشته است. اشرافيت جديد كه علت محدثه‌اش رانت و فساد است بي‌ترديد بقاي خود را نيز در آن جستجو مي‌كند و براي صيانت از آنچه به ناحق به دست آورده در صدد به دست آوردن پشتوانه‌هاي سياسي است. از اين روي امروز نه با عده‌اي قليل يا كثير مفسد اقتصادي بسيط و ساده، كه با يك جريان قدرتمند مواجه هستيم، جرياني پيچيده و به هم پيوسته كه پا را از حوزه اقتصاد فراتر گذاشته و با پول‌هايي باد آورده براي به چنگ آوردن قدرت سياسي خيز برداشته است. خيزي كه آثار خود را در انتخابات‌هاي ادواري كمي تا قسمتي بر جاي گذاشته و مي‌گذارد و مخرب‌تر اينكه اين گروه
آرام آرام تغيير ذائقه‌ جامعه را هدف قرار داده و در صدد تاثيرگذاري بر آن است، روندي كه هر دوره بيشتر از دوره قبل خود را به رخ مي‌كشد. عمق اين خطر وقتي خود را آشكار خواهد كرد كه اين دسته بتوانند با دور و تسلسل، حلقه فساد اقتصادي را با فساد سياسي كامل و عرصه را به نام آزادي بر آزادي مردم تنگ نمايند. پيچيدگي اين جريان در اين است كه بازيگران اين صحنه فرار به جلو را در پيش گرفته و بلندتر از مالباختگان فرياد آي دزد آي دزد راه مي‌اندازند. همه اينها و نيز بسياري از ناگفته‌ها مسئوليت آحاد مردم را دو چندان مي‌كند كه با چشمان باز اين ديو دو سر را به خود واننهاده و با تعمق در جوانب امر و بصيرت كامل، اين ترفندها را خنثي نمايند.