شناسهٔ خبر: 74356 - سرویس فرهنگ
منبع: فارس

صرفاً برخورد تبلیغی-ترویجی با موضوع سبک زندگی داریم/ پیشنهاد به کمیسیون سبک زندگی اسلامی شورای عالی انقلاب فرهنگی

کاویانی/1 عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: تا نظام آموزش و پرورشی کاملاً اسلامی، مبتنی بر نیازهای جامعه اسلامی نداشته باشیم در درازمدت، سبک زندگی اسلامی ما شکل نخواهد گرفت چراکه سبک زندگی با عمق وجود افراد مرتبط است.

به گزارش نماینده به نقل از فارس، مقام معظم رهبری در آستانه آغاز دوره جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی طی حکمی علاوه بر انتصاب سه عضو حقوقی جدید، راهبردهای اصلی شورا و حوزه فرهنگ را تعیین کردند.

تولید علم، حرکت علمی، فرهنگ عمومی، مهندسی فرهنگی، کالای فرهنگی، جوان مؤمن انقلابی، تحول در نظام آموزشی، تحول در علوم انسانی و «سبک زندگی» از جمله کلیدواژه‌‌هایی است که ایشان در آغاز دوره جدید فعالیت شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد تأکید قرار داده‌اند. 

حجت‌الاسلام محمد کاویانی ارانی در خصوص مفهوم «سبک زندگی» معتقد است: وقتی گفته می‌شود «سبک»، اصولی نسبتاً ثابت از آن فهمیده می‌شود همچنانکه در بسیاری از امور دیگر نیز این معنا در سبک، لحاظ می‌شود اگر صحبت از سبک نقاشی، سبک هنری خاص و... شود این معنا در سبک وجود دارد و اگر مدعی هستیم که می‌خواهیم سبک زندگی اسلامی داشته باشیم یعنی می‌خواهیم روش اسلامی به گونه‌ای نسبتاً ثابت، در زندگی افراد حضور داشته باشد از این‌رو در تمام مکانیزم‌ها و محتواهایی که در نظر گرفته می‌شود باید همگی در مسیر سبک بودن تعریف شود.

وی می‌گوید: سبک زندگی در بُعد اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و... بخشی از سبک زندگی اسلامی به شمار می‌رود از این‌رو وقتی لفظ اسلامی بودن را برای سبک زندگی لحاظ می‌کنیم منظور آن جامعیتی است که مدنظر اسلام است هم به لحاظ محتوا، هم به لحاظ زمان.

بنابراین اگر ما سبک زندگی را با پسوند «اسلامی» در نظر بگیریم منظورمان این خواهد بود که همه زندگی! البته برخی از دوستان معتقدند که این موضوع از ولادت تا مرگ را در بر می‌گیرد، اما من بر این باور هستم که از قبل از ولادت تا بعد از مرگ را نیز در بر می‌گیرد و اصولاً اسلامی بودن به معنای دقیق همین است.

مشروح گفت‌وگوی ما با حجت‌الاسلام محمد کاویانی ارانی عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،‌ سردبیر مجله علمی- پژوهشی اسلام و روانشناسی، درباره «سبک زندگی اسلامی» را در ادامه می‌خوانید:

 

 

* برخورد تبلیغی-ترویجی صرف با موضوع سبک زندگی

به عنوان سؤال ابتدایی ارزیابی شما از نوع نگرش به سبک زندگی در جامعه ما چیست؟

عنایتی که مقام معظم رهبری نسبت به سبک زندگی دارند و از اینکه این مسئله مورد توجه مجامع علمی و توده مردم قرار گرفته است، باید اظهار خرسندی کرد. در طول یکی دو سال گذشته، کارهای بسیاری درباره سبک زندگی انجام شده است اما شاید آن نکته‌ای که خوشحال‌کننده نیست این باشد که گاهی اوقات با سبک زندگی اسلامی برخورد ترویجی و تبلیغی صرف شده است نه یک برخورد عمیق علمی برنامه‌ریزی شده‌ای که می‌خواهد در درازمدت کارساز باشد که مفهوم سبک زندگی هم تا حدودی از این مسئله رنج می‌برد.

*سبک زندگی اسلامی به یک آسیب‌شناسی اجتماعی نیاز دارد

کدام جنبه از سبک زندگی اسلامی بیشتر مورد غفلت قرار گرفته است؟

افراد بسیاری در تحقیقات خود، پایان‌نامه‌‌هایشان، همایش‌هایی که شکل گرفته، حتی دوره‌های آموزشی که برپا شده، مجموعه‌های پژوهشی و ... ابعاد مختلفی که در بحث سبک زندگی مطرح می‌شود کمتر به نقطه حساس و اصلی‌ آن پرداخته‌اند.

برای توضیح بیشتر این مدعا باید گفت همه ما می‌دانیم که بحث سبک زندگی ناظر بر رفتارهای اصلی افراد در زندگی‌های روزمره است و البته این رفتارها یک زیربناهای فکری دارد که آن معنادهی زندگی را برای ما درست می‌کند ولی آن معنادهی‌ها مباحثی نیست که از قبل زیاد مورد غفلت بوده باشد بلکه آنچه که مورد غفلت قرار گرفته رفتاری شدن اینهاست.

سبک زندگی اسلامی نیاز به یک آسیب‌شناسی اجتماعی دارد این کار هم به اندازه کافی انجام نشده است؛ یعنی آن فرمایشاتی که مقام معظم رهبری داشتند و بیش از ۲۰ مورد را برشمردند و موضوعاتی را مطرح کردند که باید آسیب شناسی شود اینها فقط در حد کارهای فردی بوده است مثلا پایان‌نامه‌‌ای که سبک زندگی را از دیدگاه علامه بررسی کرده یا پایان‌نامه‌ای که سبک زندگی را از منظر بودا و اسلام مورد توجه قرار داده، پایان‌نامه‌ای که سبک زندگی را در مقیاس خانوادگی بیان می‌کند. اینها بیشتر به این می‌پردازند که سبک زندگی، چه چیزی می‌خواهد باشد این قدم، گام ضروری و لازم است.

* فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب هنوز بررسی نشده است

چه آسیب‌هایی سبک زندگی ما را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد و برای بهبود سبک زندگی چه اقداماتی باید انجام شود؟

ما در راستای سبک زندگی باید سه گام مهم برداریم، یکی شناسایی وضعیت موجود که به عنوان آسیب‌شناسی از آن یاد می‌شود و نیازمند مطالعات میدانی فراوان دارد. دیگری اینکه باید وضعیت مطلوب را ترسیم کنیم که به مطالعات دینی و نظری و فلسفی و بسیاری از علوم انسانی دارد اینکه وضعیت چگونه باید باشد است.

گام سوم این است که فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب را چگونه باید طی کنیم و در واقع همین گام سوم است که کمتر به آن پرداخته شده است.

درباره شناسایی وضعیت مطلوب،‌کمی تلاش شده به لحاظ فنی هم مشکلی نداریم به لحاظ روش‌شناسی و مطالعاتی که باید انجام شود ابهامی در آن نیست اما برای شناسایی وضعیت مطلوب، این گام سخت‌تر از گام اول است چرا که یک بعد وضعیت مطلوب بُعد فردی است که بعد فردی را به راحتی می‌توان از آیات و روایات و آموزه‌های دینی و بشری به دست آورد اما وضعیت اجتماعی، آنجایی که ما باید نهادها و سازمان‌های اجتماعی را شکل دهی آنجا به اندازه کافی مطالعه شده است.

به طور مثال مطالعه کاملی انجام نشده که مهد کودک‌ اسلامی به عنوان یک سازمان یک نهاد تربیتی چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد، از کجا شروع می‌شود و به کجا باید منتهی شود و چه عواطف و شناخت‌هایی را به کودک ارائه کند.

ما یک سربازخانه اسلامی را یک سازمان و یک نهاد تلقی می‌کنیم که این برای ما تعریف شده نیست در گام دوم است که ما باید بتوانیم ترسیم کنیم نهاد دفاع و امنیت اسلامی چگونه باید باشد تمام علوم انسانی اگر می‌خواهد اصلاح شود اینکه ما چه انتظاری از علوم انسانی داریم اینجا جای می‌گیرد اگر می‌خواهیم یک نظام اقتصادی ترسیم کنیم اعم از اینکه نظام خانواده مطلوب چیست و بسیاری از مباحثی که اکنون جای آنها خالی است و باید مورد مطالعه قرار گیرد در عین اینکه به این موارد کم پرداخته‌ایم اما مظلوم‌تر از این موارد، گام سوم است که راهکارها و فرایند انتقال چیست؟

فرض بفرمایید مطالعات انجام شده و گروهی یا پژوهشگاه‌هایی هم مطالعات میدانی و مطالعات نظری را انجام دادند و مشخص شد که توقع ما از یک مهد کودک اسلامی چیست، توقع ما از یک سرباز خانه اسلامی چیست، توقع ما از یک نظام تربیتی اسلامی چیست، ابتدا، انتها و تمام اجزا و اصول و مؤلفه‌های آن روشن شد اینکه چطور می‌خواهیم به این مرحله برسیم و چگونه می‌خواهیم این فاصله را طی کنیم این، بسیار مظلوم واقع شده است.

* «کاربردی کردن» سبک زندگی اسلامی، خفیف‌تر و سبک‌تر از «درونی‌سازی» آن است

یکی از مسائلی که در حوزه سبک زندگی اسلامی مطرح می‌شود بحث کاربردی کردن آنها است، کمی در این خصوص توضیح دهید.

اصلی‌ترین و مهم‌ترین دغدغه هم همین است؛ اگر بخواهیم کمی مسئله را ساده‌‌تر بیان کنیم به طور مثال همه می‌دانیم که از نظر اسلام باید توکل بر خداوند داشته باشیم اما اینکه این توکل چگونه باید در وجود افراد جامعه ما و مجموعه‌های نهادی و سازمانی ما جای خویش را پیدا کند در این خصوص کاری انجام نشده است.

همه می‌دانیم که صحیح است که یک نظام سیاسی ممکن است تعامل‌ها و چالش‌های مختلفی در درون خویش داشته باشد اما در عین حال می‌دانیم اینجا هم غیبت کردن، تهمت زدن، بردن آبروی دیگران ممنوع است می‌دانیم اما اینکه این مسئله چگونه به یک عادت‌واره تبدیل شده یا برای افراد  درون‌سازی شود، کاری انجام نشده است.

به نظر می‌رسد کاربردی کردن کمی خفیف‌تر و سبک‌تر از درونی‌سازی باشد مثل اینکه برنامه کاملاً آماده باشد و ما منتظر هستیم تا دکمه اجرا زده شود. به معنای دیگر، کاربردی کردن یک مسئله یعنی اینکه بودجه آن تخصیص داده شده، دستورالعمل‌ها نیز مشخص است و برای کاربردی شدن کافی است دکمه اجرا را بزنیم.

لذا وقتی می‌گوییم این راهکارها و فرایندهای انتقال، مشخص نیست یعنی همان برنامه‌‌های انتقال مشخص نیست، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، رشته مدیریت موجود در جامعه، سهم خویش را ایفا نکردند بنده طی این سال‌ها مترصد بوده‌ام که ببینم متخصصان علوم اجتماعی برای نهاد سازی‌های اسلامی که می‌خواهد در خدمت سبک زندگی اسلامی باشد تلاش کرده باشند، اما چیزی در این خصوص نشنیده‌ایم که روانشناسان برای تنظیم رفتار غیر از اینکه یک کتابی می‌نویسد آن را به یک برنامه‌ای که قابلیت اجرا دارد و بتواند در نهاد تعلیم و تربیت ما و در بخش‌های مختلف جایگاهی بیابد.

همچنین ندیدم که حوزه‌های علمیه برنامه‌های محتوایی سبک زندگی اسلامی را در قالب برنامه‌ای که بشود جزو جزو آن را شناسایی کرد و آماده اجرا دانست و بگویند این برنامه‌ای است که باید در راستای تحقق سبک زندگی اسلامی اجرا شود بنابراین درهم تنیدگی‌هایی که اینجا وجود دارد بسیار مؤثر است. مواردی که بنده مثال می‌زنم نمی‌خواهم بگویم این مجموعه‌ها مقصر هستند و اصلاً صحبت تقصیر نیست بلکه صحبت از غفلتی است که اینجا صورت گرفته، لذا از آنجایی که کار پیچیده‌ است از این رو معمولاً کسانی که می‌خواهند تلاش کنند در اولین قدم ذهنشان ارضا می‌شود و افرادی که می‌خواهند پیش‌تر نروند در گام دوم اندکی تلاش می‌کنند.

* عوامل غفلت در حوزه سبک زندگی اسلامی؛ پیچیده‌بودن، زمان‌بر بودن و نیاز به برنامه‌های دراز مدت داشتن

اما قدم سوم به دلیل پیچیده و زمان‌بر بودنش و نیاز به یک برنامه‌های درازمدت داشتن، مورد غفلت واقع می‌شود به عبارت دیگر مواردی که مقام معظم رهبری در آن حکم شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند همگی مکمل‌های یکدیگر در این مبحث هستند. هنگامی که مهندسی فرهنگی با سبک زندگی اسلامی دست در دست هم دادند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دست در دست همین ها دارد، اسلامی سازی علوم انسانی همین طور و ... در واقع به دلیل پیچیدگی‌ها و درهم تنیدگی‌ این موارد با هم تا حدودی مورد غفلت واقع شده‌اند البته باید مرتب به خودمان این یادآوری و تلنگر را داشته باشیم که قدم‌های سخت را بر اساس فرمایش امام علی (ع) آن جاهایی که احساس می‌کنیم لازم است کار سخت باشد باید خودمان را در کار بیشتری غرق کنیم.

یعنی اگر یک دانشگاه یا پژوهشگاهی به این مسائل توجه دارد اما فکر می‌کند که معلوم نیست موفق شود یا نه، سیر کلی ما می‌توانیم که از حضرت امام (ره) شروع شده و به لطف خداوند ادامه پیدا کرده و اکنون در جامعه ما بسیار نقش ایفا می‌کند و مقام معظم رهبری بر آن تاکید دارند این مسائل را هم باید بتوانیم به منصه ظهور و اجرا برسانیم. چطور در علومی که تاحدودی با عینیت‌های بیشتری سر و کار داریم بزرگان و متخصصان ما توانسته‌اند آن را انجام دهند اما پیچیدگی‌های علوم انسانی کمی بیشتر است و ما باید کلیدواژه ما می‌توانیم را سرلوحه همه کارها چه به صورت فردی و نهادی یا مجموعه‌ای اعم از دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها و کسانی که امکان تاثیرگذاری دارند، قرار دهند.

* بن‌مایه‌های سبک زندگی در دوران کودکی شکل می‌گیرد/ تا تربیت‌هایمان را در خانواده درست نکنیم نتایج آن را در دوران بزرگسالی نخواهیم دید

به نظر جنابعالی راهکارهای تحقق سبک زندگی اسلامی چیست؟

اگر از بنده بپرسند برای سبک زندگی اسلامی راهکارهایی را بیان کنیم خواهم گفت اجازه دهید در کنار نظام آموزش و پرورش که وجود دارد ما یک برنامه‌ریزی تفصیلی غنی برای یک مهد کودک اسلامی داشته باشیم چون بسیاری از مواردی که شخصیت کودک را شکل می‌دهد در همان دوران کودکی است و سبک زندگی هم در دوران کودکی بن مایه‌های خود را دریافت می‌کند.

مواردی که بنده عرض می‌کنم نیازمند تأیید دولت و مجلس، تأمین بودجه و نیروهای اجرایی است این نیازها جدی است اما در عین حال خیلی هم بزرگ است به همین دلیل ممکن است کسی بگوید این مسئله چه ارتباطی با بنده دارد. هر کسی در هر جایی که هست اگر تلاش خود را داشته باشد آرام آرام طی یک دهه کارها پیش خواهد رفت چرا که تا این گام‌ها برداشته نشود سبک زندگی ما درست نمی‌شود، تا تربیت‌هایمان را در خانواده درست نکنیم نتایج آن را در دوران بزرگسالی نخواهیم دید، تا آموزش و پرورش، دبستان ما آن تربیتی که دقیقاً با سبک زندگی اسلامی منطبق باشد نه اینکه فقط اندکی سمومات آن را گرفته باشیم.

از این رو تا یک آموزش و پرورش کاملاً اسلامی مبتنی بر نیازهای جامعه اسلامی نداشته باشیم در درازمدت، سبک زندگی اسلامی ما شکل نخواهد گرفت سبک زندگی با عمق وجود افراد مرتبط است عمقی که در طول زمان و در دوران کودکی شکل گرفته است بنابراین گمان می‌کنم بیشترین مسئله ما هم، مشکل بودن، در هم تنیده بودن و زمان‌بر بودن است که گاهی هم ممکن است با آمد و رفت بعضی از دولت‌ها، وزیرها و جابجا شدن‌ها این مسائل نیز تحت تاثیر قرار بگیرد که یک آسیب جدی به شمار می‌رود.

این کار بسیار سخت اما ضروری است و ما حق نداریم به خاطر سخت بودنش عقب‌نشینی کنیم این عقب نشینی در بسیاری از جاها تا حدی انجام می‌شود.

* شورای عالی انقلاب فرهنگی باید وضعیت مطلوب را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهد

شورای عالی انقلاب فرهنگی در راستای تحقق سبک زندگی اسلامی چه رویکردی را باید اتخاذ کند؟

گمان می‌کنم آن حرکتی که کمیسیون سبک زندگی شورای عالی انقلاب فرهنگی برداشته است، آن مسیر، مسیر نسبتا خوبی می‌توانست باشد این کار باید در این جا ادامه پیدا کند و در ادامه آن از شناسایی وضعیت موجود یا مطلوب عبور کنیم و دغدغه‌ خاطر ما این باشد که آن فرایندها و مکانیزم‌های انتقال بپردازیم و برنامه‌ریزی کنیم.

اگر این کمیسیون با آن جایگاهی که دارد این نگاه درازمدت را خیلی جدی بگیرد و در گام اول و دوم نماند این بهترین کار است طبیعتا شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌تواند به صورت سریع، وضعیت مطلوب را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهد منظور از سریع یعنی همت کنند و طی چند سال وضعیت موجود به وسیله پژوهشگاه‌ها و مطالعات میدانی رصد کنند که اوضاع و احوال کنونی چگونه است، دقیقاً آسیب‌ها کجاست و برای هر یک این آسیب‌ها راهکارهایی اجرایی را ترسیم کنند و اگر مثلاً ۱۰۰ تا ۵۰۰ مسئله مشخص شد که خواستند اجرایی کنند باید یک هماهنگی و یک انسجام و برنامه‌ریزی منسجمی باید باشد تا آینده‌ی سبک زندگی اسلامی را برای جامعه ما تضمین کند.

بدین معنا که در یک یا دو دهه قبل، اگر یک سطح قابل قبولی انجام شود ما پیشرفت خوبی خواهیم داشت، یعنی توانسته باشیم نهادسازی کرده، ایده‌آل‌ها را ترسیم و نسل جدیدی به دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها وارد شود تا مسئولیت‌های جامعه را بر عهده بگیرد و اگر اینگونه شد نسل جدید ما انطباق بیشتری با سبک زندگی اسلامی خواهد داشت و در این هنگام شاهد پیشرفت خوبی خواهیم بود.

نکته‌ای دیگری که جا دارد به آن اشاره کرد این است ما در هیچ برهه‌ای از زمان نباید غافل شویم بلکه نهایت کار را ببینیم و در گام‌های میانی نمانیم. لذا اصلی‌ترین نگاه من این است که کمیسیون سبک زندگی اسلامی در شورای عالی انقلاب فرهنگی به صورت جدی پیگیر کار خود باشد تا بتواند به نتیجه مطلوب برسد.