شناسهٔ خبر: 70472 - سرویس سیاست
منبع: روزنامه وطن امروز

یادداشت روز وطن امروز:

بیداد بی‌برنامگی!

نماینده ؛ رضا ملک‌زاده: برای پیشرفت، رشد و توسعه درون‌زای کشور بزرگی همچون ایران مسیرهای متنوعی وجود دارد که به واسطه سلیقه حزب یا گروهی که با رای و نظر مردم روی کار می‌آید راهکارهای عملیاتی شدن ایده‌های یادشده نیز با تغییراتی طبیعی روبه‌رو می‌شود اما تفاوت زیادی میان مفهوم «اداره» صحیح یک جامعه و «کنترل» آن وجود دارد. برای اداره صحیح یک جامعه به منظور دستیابی به اهدافی همچون کاهش تورم، رشد اقتصادی، بالا بردن آمارهای اشتغال، پیشرفت در فضای سیاست خارجی، رفع تحریم‌ها و عبور از رکود، مدیران جامعه نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت و دقیقی هستند که تک‌تک اجزای دولت در مرحله عمل نیز به متون برنامه مذکور پایبندی کامل داشته باشند. طبیعتا هر دولتی که موفق به تکیه زدن بر کرسی اعتماد مردم می‌شود فارغ از شعارهای سیاسی غلوآمیز دوره رقابت‌های انتخاباتی، پس از پیروزی، فرصتی را خرج اندیشیدن و برنامه‌ریزی می‌کند و پس از آن با فرارسیدن مواعد معین شده میزان موفقیت برنامه‌های اجرا شده را به سنجه افکار عمومی می‌سپارد.
در مقابل مفهوم اداره جامعه که نیازمند تلاش بسیار، بیخوابی، پرکاری و برنامه‌ریزی دقیق با انعطاف قابل توجه است، مفهومی به نام «کنترل جامعه» وجود دارد که بیشتر وابسته به خوراک‌دهی رسانه‌ای و شانتاژ خبری است. به طور معمول از ابزارهای عملیات روانی در مقاطع کوتاه‌مدت برای کنترل فضاهای خاصی که ممکن است حین اجرای برنامه بلندمدت رخ دهد استفاده می‌شود و ناگفته پیداست که چنین تکنیک موقتی هیچگاه جایگزین استراتژی بلندمدت حاکمیت برای برآورده کردن نیازهای غیرقابل چشم‌پوشی جامعه نمی‌شود.
مروری گذرا بر رفتار دولت در نحوه برخورد با جامعه بیش از آنکه مبین وجود یک برنامه عملیاتی همه‌جانبه و دقیق برای حل مشکلات مردم با تکیه بر داشته‌ها و پتانسیل درونی باشد، نشان از برنامه‌ریزی تکنیکی مقطعی با تمسک به راهکار‌های آنی همچون شانتاژ خبری دارد! اگر تلاش برای وارونه‌نمایی ماهیت حقیقی «توافقنامه ژنو» را برنامه دولت برای ۶ ماه نخست ورود به عرصه قدرت با اغماض «طبیعی» در نظر بگیریم هم، تلاش دولت برای اداره جامعه با «کنترل فضای آماری» پس از یک سال بی‌برنامگی قابل گذشت نخواهد بود!
نتیجه یک سال کم‌کاری و تمسک به انواع تکنیک‌های گریز از حضور در جامعه حقیقی با سانسور سوالات مردم و تخریب و تهدید منتقدان و متخصصان و مشاوران، بی‌توجهی شخص رئیس‌جمهور به بی‌اثری اعلام ارقام و آمار عجیب و باورنکردنی درباره شرایط زندگی مردم در فضایی غیرانتزاعی است. برای مردمی که مجهز به انواع ابزارها و تکنیک‌های راستی‌آزمایی آمارهای ارائه شده توسط رئیس‌جمهور هستند، درک این واقعیت که شرایط فعلی اقتصاد کشور نمایانگر بیش از ۴ درصد رشد اقتصادی، پشت سر گذاشتن رکود و کنترل شیب تورم نیست، کار چندان پیچیده‌ای نیست! پس برخلاف تکنیک «شکستن کاسه تحریم‌ها» که دست‌کم ۳-۲ ماه زمان برای دولت خرید، چنین آماردهی حتی یک ساعت وقت هم برای دولت به ارمغان نخواهد آورد! کما اینکه تکنیک سوخته بزرگنمایی توافقنامه ژنو نیز این‌بار با بگیر و ببند رسانه‌ای و تهدید و ارعاب منتقدان و بیسواد خواندن آنها به واسطه تغییر فضای بازی درباره توافق نهایی فرضی بی‌اثر خواهد بود.
نکته مهم‌تر این است که امتحان «اداره جامعه» یک امتحان تستی دم‌دستی نیست که با انتخاب یک گزینه از میان سایر گزینه‌ها قابل رفع و رجوع باشد. فرضا اگر بپذیریم دولت موفق شده در طول یک سال، رشد اقتصادی را به بیش از ۴ درصد برساند باید مشخص شود چگونه حصول چنین هدفی میسر شده است!؟
 با داستان‌پردازی درباره «کردیم و شد» نظر متخصصان که هیچ، نظر مردم کوچه و بازار که از رکود، تورم و بیکاری توامان رنج می‌برند نیز قابل تامین نخواهد بود. اگر چنین بود امروز پای برخی در پرونده واردات بنزین با خسارت عظیم ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلاری به خزانه در میان نبود! یا فرضا گاف کرسنت با حرام کردن انتشار اخبار پیرامونی در رسانه‌ها توسط نهادهای بالادستی وابسته به دولت رفع و رجوع شده بود!   دوره تمسک به تکنیک‌های زرد رسانه‌ای برای دولت یازدهم خیلی سریع‌تر از آنچه متخصصان عملیات روانی دولت می‌پنداشتند سپری شد چراکه به طور طبیعی هیچ عاقلی در ابتدای راه رو به امدادهای غیبی نمی‌آورد! به قول معروف «از تو حرکت از خدا برکت! » اول «داشت بعد برداشت! » این تکنیک‌ها شاید در پایان ۴ سال ابتدایی قدرت، آورده‌ای انتخاباتی برای دولتی که نیازمند تایید مجدد مردم در دور بعدی بود به همراه می‌آورد اما اکنون که زمانه زیر و رو کشیدن نیست!
متاسفانه اپیدمی «کنترل ذهن» با تمسک به تکنیک‌های زرد امنیتی از وزارت امور خارجه به دولت صعود کرد در حالی که چنین رویه‌ای تنها به فرصت‌سوزی در مسیر مذاکره با غرب منجر شد و پرچم افراشته فتح‌الفتوح ژنو را در اندک زمانی به کفپوش راهروهای خاموش وزارت امور خارجه تبدیل کرد.    هرچند تلاش مذاکره‌کنندگان کشورمان برای رفع تحریم‌ها ستودنی است و دستیابی به «توافق خوب» با غرب هدف مشترک همگانی به منظور کسب تجربه‌ای تاریخی در راستی‌آزمایی ادعای تغییر سیاست آمریکا در قبال ایران قدرتمند است اما نشانه‌های آشکارشده از جانب غرب بوی «معامله ضعیف» ایران برای رفع بی‌برنامگی در فضای سیاست داخلی را همه‌گیر کرده است.    این بار هم پنهان کردن آنچه در جلسات نمایندگان دولت و غربی‌ها، پشت در‌های بسته می‌گذرد چاره‌ساز نشده چرا که غربی‌ها به قول و قرارهای خبری خود با ایرانی‌ها پایبند نبوده و درز خبر از اسرائیل و آمریکا و فرانسه و انگلیس تبدیل به واقعیت هولناک این ایام ظریف و همکاران شده است.    بهترین کمک به دولت در فضای فعلی، توصیه به مردود اعلام کردن رویه نخ‌نمای تقلب مفهومی با انگیزش «کنترل ذهن» در جامعه است.   حقیقت این است که تزهای عملیات روانی پیشنهادی مشاوران فارغ‌التحصیل آمریکا و انگلیس دولت یازدهم به درد جامعه هوشیار ایرانی نمی‌خورد!   میان یک جامعه پرشور سیاسی که از جانب غربی‌ها «کله‌داغ‌های پرمخاطره» در خاورمیانه خوانده می‌شوند با مردم جوامعی که از گوش دادن به اخبار روز نیز پرهیز می‌کنند تفاوت بسیار زیادی وجود دارد!   باور کنیم ایرانی‌ها مردمی با درصد بالای هوش اجتماعی هستند به نحوی که قدرت تمیز دادن واقعیات اقتصادی و سیاسی برای لبوفروشان، تاکسیرانان، معلمان، مدرسان، مهندسان، کارگران و پزشکان کشور حقیقتا فراهم است.