شناسهٔ خبر: 39763 - سرویس سیاست

گفت و گوی اختصاصی/ مهدی محمدی:

لایه زیرین شعار اعتدال، چپ گرایی رادیکال است/ نامه گلایه آمیز لاریجانی به روحانی در پی انتصاب نجفی

مهدی محمدی 1 رأی شکنندۀ این دولت باعث میشود که آقای روحانی به تدریج از اولویت اصلی دولت خود که اولویت معیشتی و اقتصادی است و اساساً با همین شعار رأی آورده است، فاصله بگیرد.

اولین اقدامات دولت های جدید نه تنها بیشتر از سایر اقدامات در اذهان می ماند بلکه نشانه هایی است که جهت گیری های کلان گروه جدیدی را که بر کرسی قدرت سوار شده آشکار می کند. خبرنگار «نماینده» برای بررسی کارنامه دولت جدید و تحلیل اتفاقات رای اعتماد به کابینه با مهدی محمدی، تحلیلگر مسائل سیاسی به گفت و گو نشسته است.

 

مهدی محمدی 1اینکه بعد از عدم رأی اعتماد به آقای میلی منفرد، رئیس جمهور آقای توفیقی را به سرپرستی وزارت علوم منصوب کردند (که احتمال معرفی ایشان به عنوان وزیر هم وجود دارد)، یا مثلاً آقای نجفی، وزیر ناکام آموزش و پرورش را به ریاست سازمان میراث فرهنگی گماردند، دهن کجی به مجلس به حساب نمی آید؟

به عقیدۀ من، موضوع فراتر از این است؛ در واقع مسأله این است که واکنش آقای روحانی به نتایج رأی اعتماد مجلس، واکنشی به شدت رادیکال بود. توقع از ایشان این بود که طبق وعده های قبلی، واکنش معتدل تری به این نتایج نشان دهد. اما دیدیم که ایشان واکنش تندی نشان داد. براساس شناختی که من از آقای روحانی دارم، ایشان هرگاه مجبور به نشان دادن واکنش شود، واکنش تندی نشان می دهد و معمولاً در عکس العمل ها رادیکال عمل می کند. بنابراین، انتصاب گزینه هایی مانند آقای سید رضا صالحی یا آقای توفیقی و یا حتی آقای فانی نشان دهندۀ این است که آقای روحانی بر چسبندگی و نزدیکی خود به جریان اصلاح طلب و ناتوانی خود به مقاومت در برابر فشارهای این جریان، تأکید جدی دارد. چون تقریباً هر سه نفر این افراد کسانی هستند که سابقه ای بسیار جدی در حمایت از جریان فتنه و جریان اصلاح طلب دارند.

 

ضمناً انتصاب آقای نجفی به ریاست سازمان میراث فرهنگی و رایزنی برای معرفی آقای سلطانی فر به عنوان گزینۀ معاونت سیاسی وزارت کشور که خیلی جدی تر هم شده است، نشان می دهد که آقای روحانی به سرعت از شعار اعتدال فاصله گرفته و در حال آشکار کردن لایه های زیرین شعار اعتدال یا همان چپ گرایی از نوع رادیکال است. این موضوع به شدت برای دولت یازدهم نگران کننده خواهد بود؛ چرا که شرایطی را به وجود خواهد آورد تا دولت از اجماع ملی برای گرفتن تصمیمات بزرگ برخوردار نباشد و رأی شکنندۀ این دولت و در عین حال رأی قابل توجه جریان اصولگرا ـ که در اوج پراکندگی و انشقاق، بالای ۴۸-۴۹% در این انتخابات رأی آورد ـ و به رأی آقای روحانی فوق العاده نزدیک است، باعث شود که آقای روحانی به تدریج از اولویت اصلی دولت خود که اولویت معیشتی و اقتصادی است و اساساً با همین شعار رأی آورده است، فاصله بگیرد. به نظر من اگر این دولت به همین رویه ادامه دهد، ظرف مدت زمان کوتاهی خواهد دید که دیگر زمانی هم برای جبران این فرصت های از دست رفته ندارد.

 

چه تحلیلی از تعامل مجلس اصولگرا با دولت جدید دارید؟

من اعتقاد دارم که مجلس می توانست بهتر عمل کند؛ یعنی مجلس نباید از وابستگی آشکار برخی از وزرا به جریان فتنه، به آسانی می گذشت. با این وجود، در مجموع باید به مجلس، به دلیل اینکه بهانه ای برای کار نکردن به دست دولت نداد، نمرۀ قبولی بدهیم. مجلس در عین حال روی موازین خود پافشاری کرد که من فکر می کنم این پافشاری در بررسی صلاحیت سه وزیر باقیمانده جدی تر هم خواهد شد. ضمناً نمایشی از وحدت بین دو فراکسیون رهروان و اصولگرا را در مجلس داشتیم که به عقیدۀ من این نمایش وحدت بعد از یک دوران طولانی انشقاق و شکاف داخل جریان اصولگرا، پدیدۀ مبارکی است که باید آن را به فال نیک گرفت.

 

در زمان آقای احمدی نژاد شاهد بودیم که مثلاً اگر ایشان گزینۀ مورد نظرشان را که رأی کافی برای تصدی یک پست کذایی نیاورده بود، در جای دیگری منصوب می کرد، صداهایی بلند می شد که این کار دهن کجی بوده و انتقادها در این باب زیاد می شد. اما این اتفاق در حال حاضر نیفتاد. به نظر شما علت آن چیست؟

آقای لاریجانی، نامه ای را که البته لحن نسبتاً تندی هم داشته، به آقای روحانی نوشته و از ایشان در این باره گله کرده است. ضمن اینکه دولت یازدهم، نتیجۀ این دهن کجی را در بررسی صلاحیت سه وزیر باقی مانده در مجلس خواهد دید. اما در عین حال، آن فضاهای پر تنش و هیجانی که در دورۀ آقای احمدی نژاد اتفاق می افتاد، این بار اتفاق نمی افتد که به نظر من، اصل مسأله مربوط به این است که در آن دوران اساساً فضای بسیار متشنج و منفی و تحت تأثیر عوامل مختلف یا به طور کلی فضایی غیرسازنده بین مجلس و دولت حاکم بود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی هم ظرف دو سال و نیم آخر دولت آقای احمدی نژاد مکرراً بر وحدت و اینکه مسئولین نباید نزاع های خود را جلوی چشم مردم انجام دهند، تأکید کردند. اما متأسفانه نه مجلس و نه دولت (که به عقیده من سهم دولت بیشتر بود) به این حرف پایبند نبودند و تیمی در دولت عملاً ایجاد جنجال و دعوا و دوقطبی سازی فضای سیاسی کشور را به نفع خودش می دانست و طبیعی است که چنین فضایی، اقتضائات خاص خود را داشته باشد. به اعتقاد من، دلیل اینکه چرا آن اتفاق عیناً اینجا رخ نداد، این است که طرفین بازی تغییر کردند و آن فضای گذشته بین مجلس و دولت الان دیگر وجود ندارد. البته به زودی فضای جدیدی شکل خواهد گرفت و ماه عسل روابط دولت و مجلس در آیندۀ نزدیک پایان خواهد یافت.

 

پس ممکن است که وضع بدتر شود؟

حتماً این اتفاق می افتد؛ چون فعلاً و در شش ماه اول، دو طرف در حال مراعات یک دیگر هستند. به تدریج و با شفاف تر شدن فضا و نمایان شدن نتایج عملکرد دولت در حوزه های مختلف، مجلس حتماً برخورد سختگیرانه تری با دولت خواهد کرد.

 

به نظر شما این سخت گیری ها بیشتر در چه حوزه هایی خواهد بود؟

به نظر من در چند حوزه چالش هایی شکل خواهد گرفت؛ یکی در حوزۀ اجتماعی و آزادی های اجتماعی، دوم در حوزۀ سیاست خارجی و گفتمان سازش، سوم در حوزۀ سیاسی و بال و پر دادن به جریان فتنه و جریان چپ و آخرین حوزه هم، حوزۀ معیشتی - اقتصادی است که در این حوزه، دولت در حال فاصله گرفتن از اولویت های خودش است.

 

پس شما عقیده دارید که دولت در تحقق آرمان هایش موفق نخواهد شد؟

اگر با رویۀ فعلی پیش برود، خیر؛ یعنی اگر دولت بخواهد بهبود وضعیت اقتصادی را منوط به سازش در موضوع هسته ای کند، تنها نتیجه ای که می گیرد این خواهد بود که فشارها بر ایران سنگین تر شود، مقاومت مردم کاهش پیدا خواهد کرد و در نتیجه دولت در کوتاه مدت به هیچ وجه قادر نخواهد بود تا سر و سامانی به مشکلات اقتصادی بدهد. تنها راه پیش روی این دولت، این است که طرف خارجی را از اعمال فشار بیشتر ناامید کند و این ممکن نخواهد بود مگر این که یک رویۀ مقاومتی قدرتمند در مقابل فشارهای خارجی در پیش گرفته شود که متأسفانه من این رویه را در دولت نمی بینم.

 

شما تأکید مجلس بر موضوع فتنه را چگونه ارزیابی می کنید؟

به عقیدۀ من، این تأکید درستی است. علت اصلی تأکید بر اینکه دولت باید تکلیف خود را با فتنه مشخص کند و نباید از گزینه های نزدیک به فتنه در دولت استفاده شود، این است که اولاً نادرستی ادعای فتنه برای همه ثابت شده است؛ یعنی بر همگان روشن شده است که در سال ۸۸ چه دروغ بزرگی به مردم گفته شد. ثانیاً دیدیم که در خود جلسات رأی اعتماد هم بعضی آقایانی که در سال ۸۸ جزء نزدیکان سران فتنه بودند، به صراحت اعتراف کردند که در آن انتخابات تقلبی رخ نداده بود و خود آقای روحانی هم این موضوع را پشت تریبون مجلس بیان کرد. حال که خود این آقایان هم اذعان می کنند که در سال ۸۸ چه خیانت بزرگی را مرتکب شدند، طبعاً تکلیف مجلس مبنی بر این که به چنین جریاناتی آزادی عمل داده نشود، روشن تر است.

مهم تر از این، ما صحنه های سختی را در پیش داریم. صحنه هایی مثل انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری آینده. واقعاً چه تضمینی وجود دارد که اگر جریان فتنه دوباره بیاید و بساط خود را در دولت پهن کند، رفتارش در انتخابات های بعدی و در صحنه های سیاسی بعدی و به طور کلی تر در بحران های بعدی، بهتر از رفتاری که در سال ۸۸ نشان داد باشد؟

به نظر من، هیچ تضمینی وجود ندارد. چون این جریان نشان داده است که به سرعت می ­تواند تبدیل به یک اپوزیسیون خطرناک و برانداز شود. نظام جمهوری اسلامی، نیاز به تضمین هایی دارد برای اینکه مطمئن شود آن حوادث دوباره تکرار نخواهد شد و این تضمین ها باید تضمین های خیلی جدی و محکمی باشد. ما باید مطمئن باشیم دوباره کسانی که رأی مردم علیه آنها بود، نظام را متهم به تقلب نخواهند کرد. به عقیدۀ من تا زمانی که جریان اصلاح طلب این تضمین ها را به طور جدی واگذار نکند، حق ورود به جامعۀ سیاسی کشور را ندارد.

به همین علت اتفاقاً سخت گیری و ایستادگی بر روی این موضوع و کوتاه نیامدن از آن، جزء افتخارات این مجلس است که البته به طور کامل انجام نشد ولی باید بابت همین هم از مجلس تجلیل کرد. این موضوع دفاع از اصولگرایی نیست؛ بلکه دفاع از دموکراسی، رأی مردم و جمهوریت نظام است و از طرفی هم دفاع از معیشت مردم است که در سال ۸۸ قربانی فتنه شد.

 

با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.