شناسهٔ خبر: 173331 - سرویس سیاست
منبع: روزنامه کیهان

کشید از ته دل آه و گفت؛ قسمت نیست!

شریعتمداری بیستم ماه صفر سال ۶۱ هجری قمری است. چهل روز بعد از شهادت اباعبدالله‌الحسین‌(ع) و ۷۲ تن از یارانش. جابربن عبدالله انصاری صحابه بزرگوار رسول خدا(ص) که در کهنسالی بینایی از دست داده است‌، همراه با عطیه عوفی که از تابعین و یکی از شیعیان پاکباخته امیرالمومنین‌(ع) و از رجال علم حدیث و مفسران قرآن است، در کربلا به زیارت تربت پاک سیدالشهداء و یاران شهیدش آمده‌اند.

«نماینده»/ حسین شریعتمداری: ۱ - سال گذشته طی یادداشتی در فراق راهپیمایی اربعین که ویروس منحوس کرونا به شیفتگان حضرتش‌(ع) تحمیل کرده بود، آورده بودیم؛
« بیستم ماه صفر سال ۶۱ هجری قمری است. چهل روز بعد از شهادت اباعبدالله‌الحسین‌(ع) و ۷۲ تن از یارانش. جابربن عبدالله انصاری صحابه بزرگوار رسول خدا(ص) که در کهنسالی بینایی از دست داده است‌، همراه با عطیه عوفی که از تابعین و یکی از شیعیان پاکباخته امیرالمومنین‌(ع) و از رجال علم حدیث و مفسران قرآن است، در کربلا به زیارت تربت پاک سیدالشهداء و یاران شهیدش آمده‌اند.
ساعاتی بعد کاروان کربلاییان که به اسارت رفته بودند از شام باز می‌گردند و با جابر و عطیه در سوگ شهیدان کربلا همنوا می‌شوند... غریبانه می‌گریند و از ستمی که بر آل‌الله رفته است به رسول خدا(ص) شکایت می‌برند.
سقف زمان، تاریک و ظلمانی است. فرزندان هند جگرخوار، همان که در اُحد از شدت خشم و کینه بر اسلام، سینه حمزه عموی پیامبر خدا را شکافت و جگر او را به دندان کشید، بر منبر رسول خدا(ص) نشسته‌اند و داعیه خلافت الهی دارند! حرامیان بر کرسی خلافت تکیه زده‌اند و به قول امیرمؤمنان‌علیه‌السلام، بر اسلام پوستین وارونه پوشانده‌اند.
حال و هوا چنان است که این آیه از سوره روم وصف آن است «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاس» و... هیچ‌کس، حتی در دورترین افق ذهن خویش هم نمی‌تواند باور کند که این سقف ظلمانی شکافتنی است و سحر در راه است.
امروز، هزارو سیصد و چند ده سال از آن روز گذشته است و بار دیگر اربعین است. چرخ زمان چرخیده و چرخیده و به دورانی رسیده که «عصر خمینی»
نام گرفته است. دیگر از غربت اسلام و حضور غریبانه آل‌الله در اربعین سال ۶۱ خبری نیست. ده‌ها میلیون تن از سراسر جهان به زیارت شهدای کربلا آمده‌اند. فاصله ۸۵ کیلومتری نجف تا کربلا را با پای پیاده می‌پیمایند. زن، مرد، کودک، جوان و نوجوان و... امروز آن واقعه که آن روز نشدنی به نظر می‌رسید اتفاق افتاده است».
۲- وصف امروز و مقایسه آن با دیروز را می‌توان در سروده مرحوم سلمان هراتی دید. سروده‌ای خطاب به امام راحلمان (رضوان الله تعالی علیه‌). بخوانید!
« پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشت
بسیار بود رود در آن برزخ کبود
اما دریغ زهره دریا شدن نداشت
در آن کویر سوخته، آن خاک بی‌بهار
حتی علف اجازه زیبا شدن نداشت
دل‌ها اگرچه صاف ولی از هراس سنگ
آئینه بود و میل تماشا شدن نداشت
چون عقده‌ای به بغض فرو بود حرف عشق
این عقده تا همیشه سرِ واشدن نداشت»
۳- «آلکساندر دوگین» نظریه‌پرداز بلندآوازه روس که ۴ سال پیش و بعد از شنیدن اخبار مربوط به راهپیمایی اربعین برای مشاهده این راهپیمایی عظیم به عراق و در میان راهپیمایان رفته بود، بخشی از مشاهدات خود را اینگونه شرح می‌دهد: «حادثه پیاده‌روی اربعین که هر روز ابعاد بین‌المللی گسترده‌تری
پیدا می‌کند و از همه ملیت‌ها و ادیان از جمله مسیحیان در آن شرکت می‌کنند، مقدمه یک تحول اساسی در مقیاس جهانی است. معتقدم دنیای مدرن با ایدئولوژی لیبرال و سرمایه‌سالارانه‌اش به پایان رسیده است و جز بحران‌آفرینی دستاورد دیگری برای بشریت ندارد و بشر امروز محتاج یک رستاخیز معنوی و الهی است که مایه‌های آن قویاً در انقلاب‌اسلامی و نهضت امام خمینی وجود دارد».
۴- گزارش خبرنگار روزنامه آمریکایی «‌هافینگتون پست» از راهپیمایی بزرگ و فراگیر اربعین نیز خواندنی است، می‌نویسد:
«یک بخش از این مراسم سوگواری که هر مشاهده‌کننده‌ای را بهت‌زده می‌کند دیدن این صحنه است که هزاران چادر که آشپزخانه موقت هستند توسط روستاییان منطقه در کنار مسیر زائران برپا شده است. گردانندگان موکب‌ها، جلوی زائران را می‌گیرند، با آنها راه می‌روند و از آنها خواهش می‌کنند که دعوت آنها را بپذیرند که اغلب شامل یک مجموعه کامل از خدمات مناسب برای پادشاهان است؛ در ابتدا پاهای شما ماساژ داده می‌شود، سپس غذای گرم و خوشمزه تعارف می‌کنند و بعد از آن از شما دعوت می‌شود که استراحت کنید، در حالی که لباس‌های شما شسته و اطو زده می‌شود و بعد از بیداری به شما بازگردانده می‌شود و البته همه این کارها رایگان و با مهربانی صورت می‌گیرد».
خبرنگار ‌هافینگتون پست در ادامه گزارش خود به پدیده «‌انبوه جمعیت» و مدیریت آن اشاره کرده و می‌نویسد: «پس از زلزله ‌هائیتی، اتحادیه جهانی غذا با همکاری و حمایت جهانی و در بهترین حالت توانست به ۵۰۰ هزار نفر غذارسانی کند. ارتش ایالات متحده عملیات متحدی را به راه ‌انداخت و منابع گوناگونی از آژانس‌های فدرال را به خدمت گرفت و در نهایت اعلام کرد که در طی گذشت
۵ ماه از این فاجعه انسانی ۹/۴ میلیون غذا به دست زلزله‌زدگان رسیده است حالا این را مقایسه کنید با بیش از ۵۰ میلیون وعده غذایی در هر روز در اربعین، که برابر است با ۷۰۰ میلیون وعده غذایی برای زائران در طی این مدت از زمان، که تماماً نه به‌وسیله ایالات متحده و خیریه‌های جهانی بلکه به وسیله کارگران فقیر و کشاورزانی که در طی سال کار می‌کنند تا بتوانند رضایت زائران را جلب کنند فراهم می‌شود».
۵- چند سال قبل خبرنگار یکی از روزنامه‌های معروف آمریکا برای مصاحبه به کیهان آمده بود. سخن به تروریست‌های تکفیری داعش کشیده شد. گفت؛ نکته‌ای را فقط از این روی که هر دو اهل رسانه هستیم برایت می‌گویم ولی اگر به نام من منتشر کنی، تکذیب می‌کنم! پاسخم موافقت بود با این قید که بدون ذکر نام و نشانش اجازه انتشار داشته باشم. قبول کرد و گفت؛ داعش برخلاف آنچه که از راه‌اندازی این گروه انتظار داشتند، به عامل بسیار موثری در تبلیغ انقلاب و باورهای دینی شما تبدیل شده است و توضیح داد که داعش از یکسو دست به جنایات هولناکی می‌زند که روح و احساسات انسان‌دوستانه مردم جهان را به شدت جریحه‌دار می‌کند و در همان حال ایران و مذهب تشیع را اصلی‌ترین دشمن خود می‌داند. داعش از این طریق توجه افکار عمومی جهانیان را به اسلامی که در ایران جریان دارد جذب کرد و اینکه مگر اسلام ایران چیست که جنایتکارانی مثل داعش و آل‌سعود تا این‌ اندازه با آن دشمنی می‌ورزند و ...
چند ماه بعد از آن ملاقات در خبری از قول یک خبرنگار آمریکایی که در راهپیمایی اربعین شرکت کرده بود (باز هم بدون ذکر نام) آمده بود که:
« اگر دنیا حسین، پیامش و جان‌نثاری‌اش را شناخته بود، همه می‌توانستند ریشه‌های باستانی داعش را پیدا کنند و بفهمند که عقیده این گروه برای مرگ و نابودی از کجا سرچشمه می‌گیرد. قرن‌ها پیش بود که بشریت در کربلا بنیانگذاری وحشیگری و جنایت را شاهد بود. وحشیگری و جنایتی که در قتل حسین خلاصه شده بود. این اتفاق مواجهه ظلمت مطلق با نور درخشان بود. مقابله فساد با فضیلت. از این روست که روح حسین تا به امروز زنده مانده است و حضورش با تمام جنبه‌های زندگی این افراد گره خورده است... و هیچ تحریم رسانه‌ای نمی‌تواند نور او را خاموش کند. حسین کیست؟ سؤالی با این عمق که می‌تواند باعث شود افراد، دین خود را تغییر دهند و تنها زمانی می‌تواند پاسخ داده شود که شما با پای پیاده به حرم حسین رفته باشید»‌... نگارنده نمی‌داند او همان خبرنگار آمریکایی یاد شده است یا نه ؟! سخنش دقیقاً با آنچه او می‌گفت انطباق دارد.
۶- حالا به این کلام حکیمانه از رهبر معظم انقلاب توجه کنید؛ «در زمانه‌ای که عدّه‌ای خونخوار به دور از انسانیّت، نام اسلام را به یغما برده‌اند و به اسم دین، نفرت و وحشت و هر آنچه که غیرانسانی است را در جهان پراکنده می‌کنند و مایۀ شرم اسلام و مسلمانان گشته‌اند این خبر در جهان منتشر می‌شود که ۲۰ میلیون نفر، مسلمان، شیعه و سنی، عاشق، لبریز از عواطف انسانی، در اوج زیبایی و شکوه، صفا و صمیمیّت، در کربلا و در حرم حسین‌(ع) حاضر شده‌اند جهانیان را شوکه می‌کند. آنگاه این علامت سؤال در ذهن غیرمسلمانان شکل می‌گیرد که این حسین‌(ع) کیست که همه را پروانه‌وار به دور خود جمع کرده است و چرا هیچ‌گاه از این نوع از اسلام برای ما گفته نشده است و همیشه اسلام وهابی و سلَفی و دور از انسانیّت در رسانه‌های غربی منتشر شده است»؟!
۷- و بالاخره این وجیزه را با سروده‌ای از شاعر متعهد کشورمان، سرکار خانم مریم کرباسی به پایان می‌بریم. سروده‌ای که زبان حال همه دلشدگان جامانده از راهپیمایی عظیم و ملکوتی اربعین است؛
شنیده بود که این‌بار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت؛ قسمت نیست
بیا به داد دل تنگ ما برس ‌ای عشق !
اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست
غمی است در دل جامانده‌های کرب‌وبلا
که هرچه هست، یقین دارم از حسادت نیست
میان ما که نرفتیم و رفته‌ها، شاید
تفاوتی‌ست در آغاز و در نهایت نیست
همیشه آن‌که نرفته است، بی‌قرارتر است
همیشه آن‌که نرفته است، کم‌سعادت نیست
و آن کسی که در این راه اهل دل باشد
مدام اهل گله کردن و شکایت نیست
خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد
نباید این‌همه دِل‌ دِل کند که فرصت نیست