شناسهٔ خبر: 169653 - سرویس سیاست
منبع: روزنامه جوان

امنیت‌آوریِ مشارکت چگونه؟

عبدالله گنجی جمهوری اسلامی ایران از بدو پیروزی، بازی نظام سلطه در قاعده سلطه‌گر – سلطه‌پذیر یا جهان آزاد و قرنطینه را به هم زد. چنین امری در شأن ملت کهن ایران بود، اما پرهزینه هم بود.

«نماینده»/ عبدالله گنجی: اینکه گفته می‌شود مشارکت بالاتر موجب امنیت کشور می‌شود شاید مخالفانی نداشته باشد، اما بیشتر جنبه انتزاعی آن به ذهن متبادر می‌شود. اینکه رهبری می‌فرمایند: کسانی که بنده یا جمهوری اسلامی را قبول ندارند برای کشورشان مشارکت کنند یعنی چه؟


جمهوری اسلامی ایران از بدو پیروزی، بازی نظام سلطه در قاعده سلطه‌گر – سلطه‌پذیر یا جهان آزاد و قرنطینه را به هم زد. چنین امری در شأن ملت کهن ایران بود، اما پرهزینه هم بود.


در این میدان مبارزه بین عوامل قدرت عرفی و ظاهری ایران و امریکا فاصله زیادی است. اگر وسعت، ثروت و جمعیت را مهم‌ترین عوامل قدرت یا ابرقدرتی یک کشور بدانیم طبیعی است که فاصله ایران و امریکا چند برابر است. اما مقاومت ۴۲ ساله ایرانیان از دو عامل قدرت نامتقارن سرچشمه می‌گیرد؛ اول تجربه تاریخی ملت و دوم ایمانی که این ملت بر آن استوارند. دشمن و رقیب امروز ما – غرب به ماهو غرب- جایگاه مردمی این نظام را از صندوق رأی می‌فهمد. راهپیمایی روز قدس، یا ۲۲ بهمن و... را امری تبلیغی، هیجانی و توده‌ای ارزیابی می‌کند که در رسانه بزرگ‌نمایی یا کوچک‌نمایی می‌شود. اما رأی اینگونه نیست، جنبه کمی، کیفی و جهت‌گیری تک تک آرا روشن می‌شود و میزان مشارکت – که به معنی رفراندوم به جمهوری اسلامی است- جایگاه دشمن را تنظیم می‌کند. این باور ساده‌اندیشانه یا به خاطر کم‌اطلاعی است که هنگام مشارکت پایین (مانند انتخابات ۱۳۹۸) به مثال‌آوری از کشورهای اروپایی پناه ببریم. در غرب اندیشمندانشان این هنر را داشته‌اند که برای مردم انگاره‌ای بسازند که لیبرال دموکراسی یا سوسیال دموکراسی پایان تاریخ است و مردم هیچ راهی برای رسیدن به نظام سیاسی دیگری سراغ ندارند و نمی‌بینند؛ بنابراین مشارکت پایین در غرب را مرتبط با ضعف برنامه، قبول نداشتن کاندیدا، نامقبول بودن حزب، بی‌ربط دانستن سیاست‌ها و... می‌دانند، اما درشرق و خصوصاً در ایران چنین تحلیل نمی‌کنند. در غرب به خاطر اینکه پذیرفته‌اند لیبرال دموکراسی پایان تاریخ است، چیزی به نام انقلاب، براندازی و اپوزیسیون بی‌معناست و کاهش مشارکت را در پارادایم فاصله مردم و حاکمیت تحلیل نمی‌کنند، اما در شرق و ایران اینگونه نیست. بنابراین، مشارکت حداکثری خصوصاً بعد از سه سال فشار حداکثری امریکایی‌ها به مثابه میوه‌چینی ایرانیان یا دشمنان تلقی می‌شود. دشمن می‌خواهد تأثیر فشار خود را ببیند و جمهوری اسلامی می‌خواهد تأثیر فشار دشمن به ناکامی منجر شود. مثالی از امنیت آوری انتخابات بسیار مهم است و عینیت مشارکت و امنیت را رقم می‌زند. انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۷۲ در اوج نارضایتی اقتصادی و تورم ۵/۴۹ درصدی برگزار شد، ایرانیان حدود ۵/۱۵ میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند و این مشارکت به‌رغم حضور احمد توکلی به عنوان مخالف سرسخت هاشمی بود. رئیس‌جمهور نیز ۵/۱۰ میلیون رأی آورد که از ۱۴ سال قبل بنی‌صدر کمتر بود. رأی رئیس‌جمهور در سال ۷۲ پایین‌ترین حد نصاب انتخاب یک رئیس‌جمهور در ایران پس از انقلاب است. چهار سال بعد در خرداد ۷۶ که اولین انتخابات رقابتی جدی در کشور بود (و این روند تاکنون ادامه داشته است) ۲۸ میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند و رئیس‌جمهور منتخب نیز حدود ۲۰ میلیون از رأی را به خود اختصاص داد. بعد از انتخابات هم خاتمی و هم مقام‌معظم رهبری تأکید کردند که این مشارکت بالا و این حماسه بزرگ یک تهدید بزرگ نظامی را از کشور دور کرد. تأکید مشترک رئیس‌جمهور وقت و رهبری بر این موضوع قطعاً صحت آن را قطعی می‌نماید. اما این موضوع نشان می‌دهد که دشمن براساس میزان مشارکت ۱۳۷۲ جلو آمده بوده است و با انتخابات چهار سال بعد مجدداً خود را با جایگاه مردمی نظام جمهوری اسلامی تنظیم کرده است. در همه انتخابات‌های ۲۴ سال گذشته مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری نمره قابل قبولی داشته و رقابت واقعی وجود داشته است. امسال به جهت تثبیت ویروس کرونا و فشار اقتصادی سه ساله، پیش‌بینی می‌شود این مهم تقلیل یابد، به همین دلیل مردم و حاکمیت نمی‌توانند طبق روال عادی با مسئله برخورد کنند. اگر مشارکت بالاتر و حداکثری امنیت‌آور است- که هست- باید زمینه‌های حضور حداکثری فراهم شود، البته ملت می‌داند که مشارکت بالا خط پایان محاصره سه ساله ملت ایران است و تو دهنی را ان‌شاءلله خواهد زد. اما وجود رقابت جدی، مناظره حقیقی، برنامه باور پذیر و کنترل حداکثری کرونا چهار عنصری هستند که می‌توانند بخشی از مشارکت را اصلاح و نسبت به ۱۳۹۸ جبران کنند. امنیت‌آوری انتخابات روی دیگری نیز در داخل دارد. برخی انتخابات را نه پروسه‌ای برای چرخش نخبگان که بستری برای مبارزه با نظام جمهوری اسلامی می‌دانند. بستری را می‌بینند که به روش‌های مختلف می‌شود در آن چالش و هزینه تولید و اصل انتخابات را به سخره گرفت. دراین‌باره خواهم نوشت.