شناسهٔ خبر: 166449 - سرویس مجلس
منبع: روزنامه حمایت

تا کی بزک آمریکا؟!

جوکار هنوز مدت‌زمان زیادی از خروج یک‌جانبه و غیرقانونی آمریکا از برجام در اردیبهشت سال97 نگذشته بود که برخی گمانه‌زنی در مورد رئیس‌جمهور بعدی آمریکا و احتمال بازگشت وی به توافق هسته‌ای را مطرح کردند.

محمدصالح جوکار، رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس: هنوز مدت‌زمان زیادی از خروج یک‌جانبه و غیرقانونی آمریکا از برجام در اردیبهشت سال97 نگذشته بود که برخی گمانه‌زنی در مورد رئیس‌جمهور بعدی آمریکا و احتمال بازگشت وی به توافق هسته‌ای را مطرح کردند. ترامپ، چهار سال پیش در همین روزها هنگامی که سرگرم کمپین انتخاباتی خود بود، برجام را «بدترین توافقی» نام برد که دیده است و وعده کرد چنانچه کلید کاخ سفید به دست او سپرده شود، به توافق هسته‌ای با ایران پشت پا بزند.

این اتفاق افتاد و پس از آن، راهبرد به‌اصطلاح فشار حداکثری کلید خورد. بر اساس این استراتژی، مجموعه‌ای از تحریم‌ها علیه افراد حقیقی و حقوقی به هر بهانه‌ای وضع شد؛ ازجمله محدودیت صادرات نفتی به‌منظور به صفر رساندن فروش این کالای راهبردی.

 بعضی از جریان‌های سیاسی در کشور، رکود تورمی، افزایش فاصله طبقاتی، کمبود و گرانی کالاهای اساسی، تلاطم در بازار ارز و رونق سفته‌بازی را ناشی از توحش ترامپ دانسته و کوشیدند تا چالش‌های معیشتی را به‌پای رئیس‌جمهور آمریکا بنویسند. این در حالی بود که تحریم‌های چهار سال گذشته، بر پایه قوانین تحریمی دموکرات‌های به اصطلاح مؤدب پایه‌گذاری شد و بررسی آن‌ها از جا ماندن جمهوری‌خواهان در خصومت‌ورزی علیه ایران حکایت دارد. طبق آمار، رؤسای ادوار مختلف آمریکا از بهمن 57 تا پایان دولت اوباما، مجموعاً 35 بار ایران را تحریم کردند که سهم دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان به ترتیب 24 و 11 بار است. افزون بر این، اوباما پیشتاز تحریم علیه ایران بوده و او به‌تنهایی به تعداد همه دولت‌های جمهوری‌خواه (11 بار) کشورمان را تحریم کرده است.

از سوی دیگر، برخی از تحریم‌های سنگین همچون کاتسا و قانون محدودیت صدور ویزا در دوره مسئولیت او به اجرا در آمد و یا تصویب شدند. در واقع، ترامپ تحریم‌هایی را اجرا کرد که اوباما معمار و سامان دهنده آن‌ها بود. ضمن اینکه تهدید مکرر تیم سیاست خارجی ترامپ برای فعال کردن مکانیسم ماشه بر اساس میراثی بود که اوباما و وزیر امور خارجه‌اش علیه ایران طراحی کرده بودند.

بااین‌همه، وقتی خبر غیر رسمی پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری منتشر شد، جماعتی ذوق زده شدند! ازنظر این جماعت، فرصت راهیابی بایدن به رأس هرم قدرت در آمریکا را نباید از دست داد، چراکه بایدن در خلال تبلیغات انتخاباتی گفته بود به توافق هسته‌ای بازمی‌گردد. در این خصوص گفتنی است که؛

1. تیم بایدن و شخص وی گرچه مدعی بازگشت واشنگتن به توافق هسته‌ای شده‌اند، اما هیچ نشانه‌ای از لغو تحریم‌ها در مواضع رئیس‌جمهور منتخب آمریکا مشاهده نشده است. بایدن حتی خروج ترامپ از برجام را به‌عنوان یک پیمان بین‌المللی تقبیح نکرد و تاکنون قول نداده که به توافق اولیه متعهد بماند و نقض عهدهای گذشته را جبران کند.

2. «آموس هاچسن»، مشاور سابق بایدن اعلام کرده است که وی می‌خواهد در مدتی کوتاه به برجام بازگردد اما در پی تغییراتی در بعضی از مفاد توافق همچون زمان انقضای برجام است. به گفته هاچسن، تعلیق برخی از تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران نیز محتمل است ولی نشانه‌ای از بهره‌مندی ایران از مزایای اقتصادی برجام همچون رفع محدودیت‌های بانکی و نفتی دیده نمی‌شود. این ادبیات، نشان می‌دهد که بایدن به‌طور حتم، کارت‌های ترامپ در وارد آوردن فشار بر ایران را نمی‌سوزاند و از آن‌ها برای تغییر به‌اصطلاح رفتار و محاسبه کشورمان سوءاستفاده خواهد کرد. برجام منطقه‌ای و موشکی، در کنار افزایش ظرف زمانی محدودیت‌های هسته‌ای، خواسته‌ای است که بایدن به دنبال آن است. کما اینکه در پیش‌نویس برنامه پیشنهادی حزب دموکرات که در مردادماه سال جاری برای تغییر سیاست‌های داخلی و بین‌المللی آمریکا تنظیم‌شده، صراحتاً آمده است: «برجام کماکان بهترین گزینه برای جلوگیری از دسترسی ایران به بمب اتم است و مسائل دیگر مانند نقش تهران در منطقه و برنامه موشکی باید از این طریق حل و فصل شوند.»

3. بایدن در کمپین‌های انتخاباتی، بر مسائل معیشتی و بهبود اوضاع اقتصادی این کشور تأکید داشت اما حتی کلمه‌ای از رنج‌های مضاعف مردم به دلیل تحریم‌های غیر مشروع آمریکا سخن به میان نیاورد. گرایشات صهیونیستی او آن‌چنان قوی است که «دن کرتز»، سفیر سابق آمریکا در سرزمین‌های اشغالی ابراز اطمینان کرده وی پیش از هر اقدامی درباره توافق هسته‌ای با ایران با اسرائیل مشورت خواهد کرد. قطعاً صهیونیست‌ها حاضر نخواهند شد که بایدن ذره‌ای از سختگیری ترامپ علیه جمهوری اسلامی کوتاه بیاید و بر این اساس، لحظه‌شماری کردن برای استفاده از فرصت حضور وی در کاخ سفید برای رفع و یا دستکم تعلیق تحریم‌ها، خواب‌وخیالی بیش نیست.

4. مسئله اصلی کشورمان در حال حاضر، بازگشت آمریکا به برجام نیست بلکه موضوع مهم برای ما، رفع تحریم‌ها بر اساس مفاد توافق هسته‌ای است. در حال حاضر و با توجه به سیگنال‌هایی که حزب دموکرات ارسال کرده، بایدن نیز همچون ترامپ، به تداوم تحریم‌ها ادامه خواهد داد و حتی بسترهای جدیدی برای اعمال فشار بیشتر مهیا خواهد کرد. ازاین‌رو، بزک کردن آمریکا یا نشانه حماقت است و یا برای لاپوشانی مشکلات.

5. تحریم‌ها بر اساس تجریبات گذشته و مادامی‌که جمهوری اسلامی در عرض منافع آمریکا حرکت می‌کند، ادامه خواهند داشت و بر این مبنا، چشم دوختن به دستان مستأجر کاخ سفید به‌منظور رفع تحریم‌ها، با سیاست استقلال‌طلبی و استکبارستیزی ایران در تضاد است و از طرفی، با اصول کلی سیاست خارجی واشنگتن تطابق دارد.

6. از زمان تصویب برجام تا خروج آمریکا از آن، ماه‌ها و سال‌های طلایی بسیاری ازدست‌رفته و فرصت‌های ارزشمندی برای بهبود و پیشرفت کشور سوخته‌اند. فرصت سوزی از این منظر، به معنای مغتنم ندانستن حضور یک رئیس‌جمهور از قماش تروریست‌های اقتصادی گذشته آمریکا نیست، بلکه به مفهوم دست روی دست گذاشتن و عدم اعتماد به سرمایه‌های این آب‌وخاک برای عبور از چالش‌های پیش روست.

این در حالی است که «خیلی از مشکلات کنونی ما ربطی به تحریم و مانند این چیزها ندارد؛ مربوط به خود ما و ناهماهنگی‌ها است.» (رهبر معظم انقلاب- 13 آبان 99) بنابراین، بایدن، اگر عملکردی بدتر از اوباما نداشته باشد، قطعاً بهتر از او نیست و لذا کشور را نمی‌توان و نباید معطل ورود و خروج رؤسای جمهور آمریکا کرد.