شناسهٔ خبر: 149716 - سرویس مجلس
منبع: ماهنامه نماینده

نماینده مردم قم و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس

اگر جیب یک نماینده باز باشد، زبانش بسته می‌شود

ذوالنور ذوالنور اذعان کرد: مجلسی می‌تواند نماد اقتدار ملی باشد و از منافع ملی دفاع کند که نمایندگانی درست، رئیس کمیسیون‌های قوی و هیئت‌رئیسه‌ای با قابلیت‌های لازم را داشته باشد.

ماهنامه «نماینده» / هیئت‌رئیسه مجلس گروهی تشکیل دادند و شب و روز کار کردند و یک طرح دوفوریتی با ۲۴ ماده ارائه کردند که مثلاً وضع اقتصادی دولت را کنترل کنند. ولی وقتی این طرح در جلسه غیرعلنی به رأی استمزاجی نماینده‌ها گذاشته می‌شود فقط ۲۶ رأی می‌آورد! یعنی اینقدر ناپخته و حساب‌نشده و بی‌خاصیت است. بعد که این اتفاق رخ می‌دهد، اسمش را عوض می‌کنند و می‌گویند طرح ۲۴ ماده‌ای «پیشنهادی به دولت» بوده است! آیا کار مجلس پیشنهاد دادن به دولت است؟

وقتی محور کار، منافع فردی و جریانی شد، طبیعی است که خود مجلس گوشت قربانی و تکه‌تکه و متفرق می‌شود. خود مجلس از درون پاشیده می‌شود و چیزی که از درون متلاشی است، نمی‌تواند نماد استحکام و اقتدار ملی یا استحکام‌بخشی به نظام باشد

به شخصه از عملکرد مجلس ناراضی هستم و از خودم و مردم شرمنده‌ام که در مجلس حضور دارم؛ به این دلیل که آن چیزی که توقع از مجلس است اتفاق بیفتد رخ نمی‌دهد. ما سر دولت داد می‌زنیم ولی همه مشکل در دولت نیست، بخش عمده مشکل در مجلس است

اشاره: در میان وکلای مردم در مجلس، حجت‌الاسلام «مجتبی ذوالنور» نماینده مردم قم از جمله نمایندگانی است که در عین دقت بر روی کلمات، بدون تعارف و با صراحت صحبت می‌کند. او در گفت‌وگو با «نماینده»، ریشه بسیاری از مشکلات کشور را بیشتر در مجلس می‌داند تا در دولت. به اعتقاد وی، هر چقدر جنس نماینده‌ای که از مردم رأی می‌گیرد و راهی بهارستان می‌شود بهتر و مرغوب‌تر باشد، مجلس بیشتر نماد اقتدار ملی می‌شود، اما اگر پای منفعت شخصی و جریانی در میان باشد، نتیجه برعکس خواهد شد.

رهبر انقلاب در دیدار اخیر با نمایندگان مجلس تأکید کردند که مجلس نباید نماد یأس و تردید و خودکم‌بینی باشد، بلکه باید نماد اقتدار ملی باشد. به‌نظر جناب‌عالی لازمه اینکه الان مجلس نماد اقتدار ملی باشد، چیست؟

مجلس یک سیستم است. در چه صورتی یک خودرو می‌تواند قوی، تندرو و مستحکم در برابر تصادف باشد و قابلیت عبور از جاده‌های کوهستانی و چاله‌ها را داشته باشد؟ در صورتی می‌تواند که جنس سالمی داشته باشد، قطعات آن کاملاً سالم باشد، یعنی ممکن است یک قطعه‌ای از آلیاژ ضعیف ساخته شده باشد. به‌هرحال مجلس همانند یک خودرو و یک سیستم است. اینکه آیتم‌هایی که در آن تعیین می‌شود، کاربری که برای آن تعریف می‌شود، در چه حدی محقق می‌شود، بستگی به جنس و قطعات به صورت منفرد و نحوة مونتاژ و چینش آنها و سایر سیستم‌ها و تکنولوژی آن دارد.

مجلسی می‌تواند نماد اقتدار ملی باشد و در دفاع از منافع ملی بایستد که نمایندگانی درست داشته باشد، رئیس کمیسیون‌های قوی داشته باشد، هیئت رئیسه با قابلیت‌های لازم را داشته باشد. اگر در انتخابمان نمایندگان درستی انتخاب نکنیم، یک نماینده‌ای که با خرج کردن پول، با رأی خریدن، با شعارهای توخالی و عوام‌فریبی، با پشتیبانی صاحبان زر و زور و تزویر و پول‌داران، با قبیله‌بازی و با سوار شدن بر موج شعارهایی مانند جوانان و زنان وارد مجلس شود و وقتی وارد مجلس شد این شعارها را فراموش کند، وعده‌ها و قول‌هایی بدهد که اصلاً وظیفه مجلس نیست، وقتی ملات رأی یک نماینده این مسائل باشد، جنس مجلس هم معلوم می‌شود.

اگر این فرد به مجلس آمد، به میزان خودش می‌تواند در این سیستم اخلال ایجاد کند. یعنی وقتی برای رسیدن به یک منفعت و نه رسیدن به جایگاه خدمت اقدام کرد، نتیجه هم مجلسی بی‌خاصیت می‌شود.

اگر جایگاه، جایگاه خدمت باشد، هدف وسیله را توجیه نمی‌کند؛ انسان دست به هر کار خلافی نمی‌زند که بخواهد کار درستی انجام دهد؛ ولی وقتی هدف کوچک بود، وقتی به هدف رسید ممکن است منافع جدیدی هم سر راه او قرار بگیرد. اینجا دیگر نگاه، نگاه ملی نیست، اقتدار ملی نیست، بلکه منفعت فردی است. طرف سعی دارد خودش را و رأی دورة بعدش را تثبیت کند. اینکه مثلاً سر وزیری داد بزند یا نه، به منفعت خودش نگاه می‌کند که اگر داد نزند مردم از او می‌برند و رأی نمی‌دهند و اگر داد بزند ممکن است مردم به او رأی دهند. پس فریاد و سکوت و اقدام و عدم اقدام این نماینده بر اساس منفعت شخصی است.

لذا در این اینجا معامله‌گری می‌شود. مثلاً استیضاح وزیری را امضا می‌کند ولی بعد از اینکه با وزیر معامله کرد خودش در راهروها و لابه‌لای صندلی‌ها برای گرفتن رأی مثبت و مخالفت با استیضاح می‌چرخد و نمی‌خواهد هم که کسی این را بفهمد چون یک ژستی گرفته است. اگر یک نماینده استیضاح را امضا کرده و بعد خود او علناً کار کند که استیضاح محقق نشود و وزیر رأی بیاورد، این نشان از تزلزل شخصیت دارد. مخاطبین و رأی‌دهندگان وقتی می‌بینند می‌گویند این معامله کرده است، یا از ابتدا نفهمیده و بدون علم حرکت می‌کند. پس، نماینده جنس مجلس را تعیین می‌کند و باید دید جنس آن نماینده چیست؟

حالا این نماینده در هر سطحی قرار گرفت، عضو کمیسیون شد، رئیس کمیسیون شد، عضو هیئت رئیسه شد و در هر جایی قرار بگیرد، طبیعتاً منافع فردی و شخصی و جناحی را بر منافع ملی ترجیح می‌دهد. این مجلس، مجلسی متزلزل و سست و بی‌خاصیت می‌شود که نیازهای مردم را نمی‌تواند تأمین کند. منافع ملی در صدر اولویت‌هایش نیست. اقتدار ملی از این مجلس به گوش نمی‌رسد و دیده نمی‌شود، چون اقتداری وجود ندارد، چون تفرق است و محور، منافع ملی نیست که خروجی آن، اقتدار ملی شود. وقتی محور کار، منافع فردی و جریانی شد، طبیعی است که خود مجلس گوشت قربانی و تکه‌تکه و متفرق می‌شود. خود مجلس از درون پاشیده می‌شود و چیزی که از درون متلاشی است، نمی‌تواند نماد استحکام و اقتدار ملی یا استحکام‌بخشی به نظام باشد.

همین آفت‌هایی که اشاره می‌کنید در مسائلی مثل الحاق به کنوانسیون‌ها هم ممکن است دخیل باشد که آقا مجبور می‌شوند تذکر بدهند، یا در آنجا مسائل دیگری دخیل است؟

تمام اینها دخالت دارد و اثرگذار است. عامل «بصیرت» هم مهم است. بصیرت یعنی دشمن‌شناسی، «عاقلان را یک اشاره، جاهلان را صد مناره»، یعنی عاقل با یک اشاره می‌فهمد ولی جاهل صد مناره هم نشان بدهید نمی‌تواند جهت را پیدا کند. در موارد مختلف و متعدد دشمن‌مان را آزمایش کرده‌ایم و عمق دشمنی آن را فهمیده‌ایم. وقتی به این مسائل توجه نمی‌کنیم چه انتظاری است؟ یکی از نمونه‌های برجسته «برجام» است. حضرت آقا چقدر به تیم مذاکره‌کننده فرمودند که دشمن قابل اعتماد نیست، زیاده‌خواه، پیمان‌شکن و دروغگو هستند، تذکرات مختلفی رهبری داشتند. الان دیدیم زمانی که می‌خواهیم از برجام استفاده کنیم آنها زیرش می‌زنند، ولی الان هم باز می‌گویند با آمریکا مذاکره کنیم. این همان جاهلی است که صد مناره هم نمی‌تواند راه را به آنها نشان دهد.

خب با تذکر صریحی که رهبری دادند و فرمودند این کنوانسیون‌ها در جای دیگری پخت‌وپز می‌شود و با این تجربه‌ای که از برجام به‌دست آمد، فکر می‌کنید نمایندگان بعد از این رفتار انقلابی در قبال این کنوانسیون‌ها خواهند داشت؟

اگر جیب یک نماینده‌ای باز باشد نمی‌تواند زبانش را باز کند و باید زبان را ببندد، اگر بخواهد زبانش باز بماند باید جیب را ببندد، اگر کسی جیبش بسته شد و زبانش باز باشد، صلابت داشته باشد، سلامت داشته باشد، منافع شخصی‌اش ملاک نباشد، منافع ملی را بشناسد، شجاعت و شهامت دفاع از منافع ملی در او وجود داشته باشد، حاضر باشد سیلی بخورد، اگر بصیرت هم به آن اضافه شود این نماینده‌ای انقلابی و ارزشی و تأثیرگذار خواهد شد. حالا اگر آنها را که ندارد بصیرت هم نداشته باشد و اسیر یک جریان سیاسی باشد، لذا می‌بینید کنوانسیون‌ها پذیرفته می‌شود! یعنی طرف اصلاً نمی‌تواند بفهمد. نماینده در تریبون مجلس می‌آید و الان که دیده آمریکا با ما چه می‌کند، می‌گوید چرا این کنوانسیون‌ها را نپذیریم؟ مگر ما تافته جدا بافته از دنیا هستیم؟

یعنی هنوز نفهمیده آمریکا بین ما و عربستان فرق می‌گذارد. هنوز نفهمیده آمریکا بین ما و هم‌پیمانانش فرق می‌گذارد. هنوز نفهمیده آمریکا بین ما و کشورهایی که با یک تشر او وحشت می‌کنند، فرق می‌گذارد. هنوز نفهمیده ما در تقابل با نظام سلطه هستیم و نظام سلطه می‌خواهد سر به تن ما نباشد. این به‌معنای فقدان بصیرت است. اگر کسی خودش را و دشمن را و عرصه درگیری را فهم کند در کنوانسیون‌ها هم موضع او مشخص می‌شود. اما اگر نفهمد، اوت می‌زند و ما از درون می‌خوریم! آن وقت نباید از ترامپ بترسیم، باید از این ترامپ‌های درونی بترسیم.

در مجلس نمایندگان ارزشی، ولایت‌مدار و بصیر به اندازه‌ای داریم که اگر این کنوانسیون‌ها بعد از این تذکر آقا به رأی گذاشته شد، رأی نیاورد. برخی‌ها تا قبل از موضع حضرت آقا و تبیین موضع ایشان، موضوع را آتش به اختیار می‌دانستند و  با تشخیص خودشان عمل می‌کرد. الان که تذکر رهبری به میان آمده، طبیعی است که به حول و قوه الهی عددی را در مجلس خواهیم داشت که این کنوانسیون‌ها در مجلس رأی نیاورد. فکر می‌کنم بدنه مجلس هم به‌حدی که اجازه ندهد چنین طنابی گردن مردم بیفتد، آدم‌های بصیر دارد.

مورد دیگری که حضرت آقا تذکر دادند، خودداری نمایندگان از ریخت‌وپاش و سفرهای خارجی غیر ضروری بود. فکر می‌کنید علت اصرار برخی نمایندگان برای سفرهای خارجی و علت رواج این روحیه چیست؟

نگاه مادی، نگاه به منافع شخصی و گاهی حقیر بودن شخص، عواملی است که این مسائل را ایجاد می‌کند. اینکه من ذوق‌زده باشم به فلان کشور بروم و برگردم، حالا اگر من به این کشور نرفتم و مُردم، در قبر از من خواهند پرسید چرا به این کشور نرفتید؟ امتیاز منفی خواهد داشت؟

اگر این مسائل برای من نماینده ارزش شد که باد در گلو بیندازم که ۲۰ کشور دنیا رفته‌ام و سفرهای خارجی داشتم، این نشانه حقارت است. یعنی من با اینها خودم را بزرگ می‌کنم. لذا برخی افرادی که بسیار عشق سفرهای خارجی دارند به این دلیل است که می‌خواهند رزومه تکمیل کنند و با این مسائل پُز دهند و تشخص پیدا کنند.

در کل، خیلی از این سفرها آورده‌ای برای مردم ندارد، چه برسد به اینکه من به‌عنوان نماینده باشم یا نباشم. بنابراین معتقدم خیلی از سفرها بی‌خود و بی‌ربط است و نیاز نیست نمایندگان حضور داشته باشند. گاهی هم مدت این سفرها اضافه است؛ مثلاً کار یک روز و دو روز است، ولی می‌گویند نمی‌شود یک روزه بروم و برگردیم. هتل را بیشتر می‌گیرند و بلیط را دیرتر می‌گیرند. دو سه روزی هم اضافه می‌مانند تا دور بزنند و به قول خودشان با آن کشور آشنا شوند! در حالی که این از کیسه مردم است، اگر می‌خواهند بمانند، مرخصی بگیرند و از جیب مبارک خرج کنند. حالا گاهی ممکن است بلیط پیدا نشود و مجبور هستیم بلیط دو روز دیگر را بگیرند و این توجیه عقلی و عرفی دارد، ولی گاهی مواقع این چنین نیست و می‌توان بلافاصله بعد از آن کار برگشت یا می‌توان اگر نماینده می‌ماند با جیب خودش بماند، ولی از جیب مردم برای این سفرها خرج می‌شود. آن هم مردمی که نان شب ندارند بخورند و خدا را هم خوش نمی‌آید که از جیب این مردم چنین خرج‌هایی شود.

نظارت نمایندگان بر خودشان، به‌عنوان مقدمه نظارت بر دولت، نکته دیگری بود که رهبری به مجلس تذکر دادند؛ به‌نظر شما نمایندگان چقدر نظارت‌پذیر هستند؟ اساساً هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان چقدر مؤثر است؟

این موضوع هم به نکاتی برمی‌گردد که در جواب سؤال اول گفتم؛ نمایندگانی که در هیئت نظارت قرار می‌گیرند چه کسانی هستند؟ آیا اینها به رأی بعدی هم فکر می‌کنند که اگر باز هم بخواهند برای این کمیته انتخاب شوند با نماینده طوری برخورد کنند که دوباره رأی بگیرند! اگر ملاک این مسئله شد، معلوم است که این هیئت بی‌خاصیت می‌شود.

اگر من به‌عنوان نماینده خواستم به تشخیص خودم عمل کنم، ولو اینکه در دورة بعد برای این هیئت انتخاب نشوم و اصلاً رأی نیاورم، طبیعی است که خدا و قبر و قیامت را باید جلوی چشمم مجسم کنم، منافع مردم را در نظر بگیرم و مصالح طرفین شکایت را در نظر داشته باشم، بعد قضاوت کنم. اگر این چنین شد این هیئت نظارت مؤثر خواهد بود. وگرنه اگر بخواهیم لاپوشانی و آبروداری کنیم، نمی‌توان بر رفتار نمایندگان نظارت کرد. البته من نمی‌گویم خدای ناکرده این هیئتی که الان وجود دارد مشکلی دارد، من شاخص‌ها را بیان کردم.

حضرت آقا فرمودند، با دستمال کثیف نمی‌توان شیشه را تمیز کرد. لذا اگر نماینده‌ای خودش اسیر منافع شخصی باشد و نه منافع و مصالح ملی، حب‌وبغض‌ها و نان قرض دادن‌ها به میان آمد، نه حق و عدالت و منافع ملی و مردم، اینجا طبیعی است که هیئت نظارت بی‌خاصیت می‌شود. لذا این هم به شاخص‌ها و ملاک‌ها و معیارهای انتخاب یک نماینده بازمی‌گردد. بستگی دارد آن فرد چطور باشد. امام(ره) در هر جایی همین امام بود. مقام معظم رهبری وقتی رئیس‌جمهور بودند همین بودند و امروز هم که رهبر هستند همین هستند، چون شخصیت و اعتقادات این افراد سالم است. ولی فردی که مذبذب و متزلزل است و صلابت و سلامت لازم را ندارد، رشادت، شجاعت، استقلال و آزادی لازم را ندارد در صدر بالاترین منصب‌ها هم قرار بگیرد، خروجی رفتارش در جهت منفعت مردم نخواهد بود.

حضرت آقا تأکید کردند که قانون‌گذاری مجلس باید در جهت رفع نیاز طبقات متوسط و ضعیف جامعه باشد، نه در جهت منافع سرمایه‌داران و زرسالاران؛ فکر می‌کنید مجلس دهم چقدر در این زمینه موفق بوده است؟

مجلس دهم نسبتاً در یک جاهایی همراهی با منافع ملی و منافع قشر ضعیف داشته است و در یک جاهایی هم به‌نظرم عملکرد مجلس منفی بوده است. من نمی‌گویم اگر یک قانونی تصویب شده، الزاماً تحت تأثیر لابی و ارتباطات صاحبان زر و زور و تزویر و قدرت است، ولی من مثال می‌زنم که این قانون‌گذاری در راستای منافع مردم ضعیف، دقیقاً به چه صورت است؟ الان در این نوسان قیمت ارز، مسکن، خودرو، سکه و طلا، بسیاری به خاک سیاه نشستند و جیب یک عده هم پُر شد، بدنه جامعه متضرر شد، یعنی مسکن که دو برابر شد آیا حقوق آن جوانی هم که آرزو دارد سرپناهی بگیرد، دو برابر شده است؟ این جوان چندین سال به عقب برگشت و دیگر نمی‌تواند به آن آرزوها برسد. لذا قشر ضعیف در این نوسانات نابود می‌شوند.

حالا چطور مجلس برای قشر ضعیف کار می‌کند؟ هیئت رئیسه مجلس گروهی را تشکیل دادند و شب و روز کار کردند و یک طرح دوفوریتی با ۲۴ ماده ارائه کردند که مثلاً وضع اقتصادی دولت را کنترل کنند. ولی شما می‌بینید وقتی این طرح در جلسه غیرعلنی به رأی استمزاجی نماینده‌ها گذاشته می‌شود فقط ۲۶ رأی می‌آورد! یعنی به‌قدری طرح ناپخته و حساب‌نشده و فکر نشده و بی‌خاصیت است. بعد که این اتفاق رخ می‌دهد، اسمش را عوض می‌کنند و می‌گویند طرح ۲۴ ماده‌ای «پیشنهادی به دولت» بوده است! آیا کار مجلس پیشنهاد دادن به دولت است؟

همه نمایندگان محترم هستند و طبق قانون حق اظهارنظر در تمامی امور را دارند، اما چند نفر در مجلس داریم که روی این چهار محور کار کرده‌اند و صاحب‌نظر هستند و می‌توانند نقش مؤثر ایفا کنند و تخصص این را دارند و اطلاعات لازم را دارند و با این موضوع درگیر هستند؟ متأسفانه معدود هستند. یک هفته سرکشی به حوزه‌های انتخابیه را عقب انداختند که به این مسائل رسیدگی شود، اما با عرض معذرت، در همان یک هفته هم وقت مجلس تلف شد، دو جلسه غیرعلنی برگزار کردند که هیچ چیزی از آن درنیامد! به این دلیل که فقط روی هوا حرف زده می‌شود.

چه کار کنیم فقط حرف نباشد؟ باید هیئت رئیسه مجلس ۳۰ - ۴۰ نفر آدم صاحب‌نظر را جمع می‌کرد و ملات یک طرح درست را آماده می‌کردند. چه‌بسا همان طرح ۲۴ ماده‌ای بود یا مشابه این بود و واقعاً به نخبگی می‌گذاشتند. طرحی ارائه می‌شد که ملات بحث باشد، نه اینکه در هوا بحث کنیم. باید کارشناسان کارکشته بدنه دولت – نه صرفاً وزیر که می‌آید و یک حرفی می‌زند و می‌رود - دعوت شوند، کارشناسان اقتصادی بیرون، کف بازار، چه آنهایی که از نظر کلاسیک و تئوریک و علمی صاحب حرف هستند و چه آنهایی که از نظر تجربی و به‌صورت ملموس خاک‌خورده کف بازار و اقتصاد هستند، ما اینها را در مجلس بیاوریم و از مرکز پژوهش‌های مجلس هم کارشناسان را وارد کار کنیم و دولت هم حضور داشته باشد و اجازه دهیم که حسابی بررسی شود و حتی این بحث یک ماه طول بکشد، ولی خروجی چیزی شود که دولت بعداً نگوید این کارشناسی نیست و من قبول ندارم. بعد اگر این طرح بیرون آمد، آن‌ وقت از دولت بپرسیم که چه مشکلی دارد که این را اجرا نمی‌کند؟ اول مشکل را در مجلس حل کنیم و به این برسیم که این نسخه شفابخش است، بعد از دولت سؤال کنیم. دولت در این مرحله سعی و خطا کرد و هر عملش هم بدتر از عمل قبلی التهاب را بیشتر کرد. چیزی را حل نکردند. مجلس هم یکسری کلیات ابوالبقاء را مطرح کرد.

ما طرح کارآمدی درست نکردیم که اگر دولت بگوید مشکل من این است که نمی‌توانم اجرا کنم، بعد بگوییم یک هفته مرخصی نرویم و مشکل دولت را حل کنیم تا بتواند این طرح را اجرا کند. اگر دولت نمی‌خواهد اجرا کند، آن زمان مجلس باید دولت را تنبیه کند و بُعد نظارتی خود را به میان بیاورد.

کار مجلس پیشنهاد به دولت نیست؛ کار مجلس این است که زیر بال دولت را بگیرد و اگر دولت نمی‌تواند راه برود او را با ابزاری که دارد، هل دهد. اگر دولت اجرا نمی‌کند با دولت برخورد کند و او را تنبیه کند. ابزار دست مجلس است. مجلس در این وانفسایی که مردم از بین می‌روند کارش این است که به دولت پیشنهاد بدهد!؟

الان جای این بود که ما دو هفته مرخصی برویم؟ چرا در مرخصی باشیم؟ چون کار درست و حسابی نداریم. اگر کار اضطراری و درستی داشتیم آن مدت سر کار می‌ماندیم تا مشکل مردم را پیگیری کنیم. اینها را از هیئت رئیسه مطالبه داریم. هیئت رئیسه باید در این مسائل جدی باشد. امروز من به شخصه از عملکرد مجلس ناراضی هستم و از خودم و مردم شرمنده‌ام که در مجلس حضور دارم؛ به این دلیل که آن چیزی که توقع از مجلس است اتفاق بیفتد رخ نمی‌دهد. ما سر دولت داد می‌زنیم ولی همه مشکل در دولت نیست، بخش عمدة مشکل در مجلس است.