شناسهٔ خبر: 145437 - سرویس سیاست
منبع: خبرگزاری دانشجو

تاملی بر حاشیه‌های شهرداری مستعفی تهران

نجفی نماد چه چیزی است؟ / فقر نیروی اجرایی در اصلاح طلبان بیداد می‌کن

نجفی اصرار شورای شهر تهران برای ماندن نجفی، بیش از آنکه اجرایی باشد، کاملاً رفتاری سیاسی است. استعفای نجفی که تنها چند ماه توانسته مجموعه عظیم شهرداری را مدیریت کند زیر سوال رفتن تمام اصلاح طلبان شورای شهر است.

«نماینده» / انتخاب نجفی، مدیر پا به سن گذاشته‌ی اصلاح طلب به عنوان شهردار تهران را باید یکی از نقاط ضعف جدی شورای شهر دانست. نجفی پیش از این برای تصدی وزارت آموزش و پرورش از نمایندگان مجلس رای اعتماد نگرفت و بعد از آن هم از ریاست سازمان گردشگری (یکی از حیات دولت ها) به دلیل سنگینی و دشواری کار انصراف داد تا راحت‌تر بتواند با قلبی که آن را به تیغ جراهان سپرده بود دوران کهن سالی خود را پشت سر بگذارد.

اما مطرح شدن نام او و پذیرش سمت شهرداری تهران این سیاست مدار سالخورده را دوباره به عنوان یکی از سوژه‌های اصلی رسانه‌های کشور بدل نمود.  پذیرش شهرداری پایتخت از سوی او برای بسیاری غیرقابل هضم نبود و هنوز هم مورد طعن بسیاری قرار دارد چرا که او اداره سازمان گردشگری را به دلیل فشار و خستگی وانهاد، اما حاضر شد که یکی از اجرایی‌ترین و خدماتی‌ترین سمت‌های موجود در کشور را بپذیرد!

البته بیش از اینکه این انتقاد به شخص نجفی وارد باشد باید پیکان تند انتقاد را به سوی اعضای شورای شهر نشانه گرفت که بر اساس چه شاخص‌هایی و بدون توجه به وضعیت جسمانی نجفی به ریاست او در ساختمان خیابان بهشت رای اعتماد داده‌اند؟

البته بر کسی پوشیده نیست که جریان اصلاحات در کشور حرکت سیاسی را بر هر کنش دیگری ترجیح داده است، از این رو این خرده بر آن‌ها شاید وارد نباشد که یک شخصیت سیاسی اصلاح طلب را بر مسند برزگترین شهرداری کشور (از لحاظ لجستیک و امکانات) قرار داده‌اند. نهادی که بیش از هرچیزی خدماتی است و باید به صورت عینی و کامل به رتق و فتق امور جاریه مردم تهران بپردازد.

از سوی دیگر انتخاب این چنینی شخصی نشان از فقر شدید نیروهای اجرایی در میان اصلاح طلبان است. کافی است که نگاهی به سر تا زیر این جریان سیاسی انداخت تا متوجه شد که هسته‌ی مرکزی و ستوان فقرات آن را نیروهای روشنفکر، کارشناسان سیاسی و عده‌ای از اساتید دانشگاه شکل داده‌اند که اساساً با مقوله کار اجرایی و عملیاتی آشنا نیستند.

این تحلیل را حتی می‌توان کلان‌تر برد و به گزینه‌های آن‌ها برای ریاست جمهوری نگاهی انداخت، خاتمی، روحانی و عارف هیچ کدام حتی موسس یک «خیابان» نبوده‌اند که به صندلی قوه مجریه (عامل اجرایی و عملیاتی کشور) تکیه زده‌اند.

در واقع نجفی این روزها بر صندلی کسی تکیه زده است که مردم تهران او را با کارهای عظیم عمرانی اش می‌شناسند. و نباید که نجفی را خلفی شایسته برای شهرداران پیشین تهران دانست. به بیان دیگر «کار و عملیات اجرایی» هیچ وقت در پازل سیاسی اصلاح طلبان کامل نشد و آن‌ها در این زمینه الگویی ندارند که به جامعه عرضه کنند.

از سویی دیگر اصرار شورای شهر تهران برای ماندن نجفی، بیش از آنکه اجرایی باشد، کاملاً رفتاری سیاسی است. استعفای نجفی که تنها چند ماه توانسته مجموعه عظیم شهرداری را مدیریت کند زیر سوال رفتن تمام اصلاح طلبان شورای شهر است. اینکه آن‌ها از بین ۲۰ کاندید اصلاح طلب به نجفی که پیش از این هم عمل قلب انجام داده بود قطعاً مبین رفتار غیرمسئولانه از سوی شورای شهر محسوب می‌شود.

بدیهی بود که نجفی نخواهند توانست بار سنگین شهرداری تهران را به دوش بکشد لذا باید از اصلاح طلبان شورای شهر خواست که عینک سیاسی کار را به کناری گذاشته و جایگزین شهردار مستعفی را فردی اجرایی، مدیر، توانمند و پر انرژی انتخاب کنند. البته اگر فردی با این مشخصات در میان اصلاح طلبان وجود داشته باشد.