شناسهٔ خبر: 141387 - سرویس سیاست
منبع: ماهنامه نماینده

طراح «طرح احیای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی» در مجلس در گفت‌وگو با «نماینده»:

مشکل کشور نگاه غیرعلمی به مسائل است

سازمان مدیریت/2 احساس من این است که بحث و مشکل کشور ما خیلی این ادغام‌ها و تفکیک‌ها نیست بیشتر سوء مدیریت‌ها و نگاه غیرعلمی به مسائل و انجام کارها به‌صورت غیر کارشناسی مد نظر است.

ماهنامه «نمابنده» /  پس از انحلال سازمان برنامه‌وبودجه در زمان ریاست احمدی‌نژاد، بنا بر تصمیم مجلس، این سازمان از ادغام دو معاونت برنامه‌ریزی و راهبردی و توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس‌جمهوری با مسئولیت مستقیم «حسن روحانی» تشکیل شد. «محسن علیمردانی» در گفت‌وگو با «نماینده» به چگونگی طراحی این طرح برای احیای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی پرداخته است که در ادامه مشروح این گفت‌وگو از نظرتان می‌گذرد:

* چگونه این بحث به ذهن شما رسید؟

یکی از مشکلات اساسی که کشور با آن درگیر است، حتی باعث درگیری بین قوای مجلس، مقننه و مجریه (دولت و مجلس) شده، بحث انحلال سازمان بود. به خاطر دارم بسیاری از نمایندگان اعتراض می‌کردند که دولت بدون اجازه مجلس نمی‌تواند این سازمان را منحل کند، این امر تبدیل به بزرگ‌ترین چالش و بحث اقتصاددانان کشور شده بود. در این طرح دغدغه من بیشتر بحث منابع ملی بود. حتی به خاطر دارم برای اینکه احیای سازمان را مطرح کنم، شش ماه مطالعه و کارهای جمع‌آوری امضا را انجام داده بودم. می‌توانستم این طرح را قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ به مجلس ارائه دهم، منتها حس کردم که سیاسی می‌شود و دست نگه داشم و بعد از انتخابات آن را ارائه دادم. در ابتدا عنوان طرح، سازمان مدیریت، برنامه‌ریزی و بهره‌وری بود؛ زیرا احساس می‌کردم باید در کشور به بهره‌وری نیز بیشتر توجه شود.

این طرح را در اردیبهشت ۹۲ با حدود ۲۲۵ امضا تقدیم مجلس کردم. آنچه من دنبال آن بودم و (با دکتر لاریجانی هماهنگ شد) بلافاصله بعد از بیست و چهارم که انتخابات صورت گرفت در بیست و هشتم (در اولین اولویت بعد از انتخابات) طرح را در صحن به‌صورت یک‌فوریتی مطرح و از آن دفاع کردم. حتی از آنجایی که تعداد امضای طرح بسیار بالا بود پیش‌بینی می‌شد که حتی طرح دوفوریتی آن نیز رأی بیاورد اما تصمیم گرفتیم طرحی که می‌دهیم پخته‌تر باشد و ایرادات سازمان مدیریت برنامه‌ریزی قبل را به‌خوبی برطرف کنیم و نظر کارشناسی کمیسیون‌ها دقیق‌تر باشد. درهرصورت طرح رأی بالایی در مجلس آورد. بعدازآن تصویب، طرح را به چند کمیسیون دیگر مثل کمیسیون اقتصادی و کمیسیون برنامه‌وبودجه ارجاع داده و آن را بررسی کردند. منتها کمیسیون اصلی همان کمیسیون اجتماعی بود.

* گویا از وعده‌های آقای روحانی احیای این سازمان بوده است، آیا شما با وی نیز در این خصوص صحبتی داشتید؟

خیر، بنده برای این طرح بسیار مطالعه داشتم و بندها و طرح‌های آن را آماده کرده بودم. به این دلیل که حمایت آقای دکتر لاریجانی در مجلس را می‌خواستم، بیشتر با رییس مجلس و معاونین هیئت‌رئیسه و گاهاً دوستان خودم مشورت کرده بودم؛ و بعد از آنکه رأی آورد از دولت‌های قبل جناب آقای جمشید انصاری که الآن ریس سازمان امور استخدامی است دعوت کردم. در کمیسیون برنامه‌وبودجه با حضور آقای تاج گردون و دکتر ستاری فر و بسیاری از کارشناسان برجسته و صاحب‌نظر سازمان مدیریت برنامه‌ریزی، بعضی از نمایندگانی که در این حوزه متخصص و نمایندگان ادوار بودند جلسه گذاشتیم. قبل از اینکه در کمیسیون مطرح شود، نظر آن‌ها را خواستیم که با توجه به تجربه اجرایی آن‌ها به چه صورت باشد بهتر است.

در بین دوستان و نمایندگان چالش و اختلاف‌نظر داشتیم که آیا احیای سازمان استان‌ها نیز صورت بگیرد یا به‌صورت همان معاون استاندار باقی بماند. اینکه آیا سازمان در استان‌ها نیز احیا شود، یا حکم آن‌ها به چه صورت داده شود این مسائل هم در مجلس چالش بود و هم در کمیسیون‌ها و صحن صحبت کردم و خودم هم دفاع کردم نهایتاً به سمتی رفتیم که در استان‌ها نیز حتماً باید سازمان مدیریت برنامه‌ریزی تشکیل شود که بعد از انحلال به معاونت برنامه‌ریزی تبدیل شده بود. نمایندگان رأی دادند و صلاح بر آن شد که سازمان مدیریت برنامه‌ریزی علاوه بر اینکه در کشور احیا می‌شود در استان‌ها نیز احیا شود.

* آیا چیزی که مصوب کردید و مجلس رأی داد با چیزی که الآن وجود دارد یکی است به این معنا که آیا انتظارات مجلس برآورده شد؟

اکنون نیز مشکلاتی را در کشور داریم، اخیراً خود دولت لایحه آورده که دومرتبه وزارت صنعت و معدن و سازمان جوانان ایجاد و یا وزارت مسکن تفکیک شود. احساس من این است که بحث و مشکل کشور ما خیلی این ادغام‌ها و تفکیک‌ها نیست بیشتر سوء مدیریت‌ها و نگاه غیرعلمی به مسائل و انجام کارها به‌صورت غیر کارشناسی مد نظر است. در آن زمان به‌قدری مشکلات انحلال سازمان شدید شد که شاید به نظر همه آمد که بیشتر اتفاقات ناشی از انحلال سازمان است. به نظرم بیشتر اتفاقات بر اساس نوع نگاه مدیریت‌ها بود نه‌فقط انحلال سازمان. شاهد بودیم تا حدی نظم و انضباط کشور بازگشت. ملاحظه می‌کنید پروژه‌هایی که در استان‌ها یا کشور شروع می‌شود، باید قطعاً نظر مدیریت سازمان برنامه باشد؛ و خیلی از موارد از حالت سلیقه‌ای خارج شده است. به خاطر دارم که در استان‌ها یک استاندار با نظر و سلیقه خودش هزینه‌های زیادی را برای کشور ایجاد می‌کرد. مثلاً بدون کارشناسی پروژه‌هایی را شروع می‌کرد و همان‌طور که اشاره شد، باعث افزایش کلنگ زنی در کشور و ایجاد کارهای موازی کاری و غیر کارشناسی شد. باز هم واقعیت این است که فقط بحث انحلال سازمان این همه مشکل را به وجود نمی‌آورد البته تأثیر زیادی داشت.

* برخی معتقدند که وزارت اقتصاد یا تشکیل معاونت اقتصادی با سازمان مدیریت موازی کاری‌هایی دارد که اجازه نمی‌دهد این سازمان خیلی مستقل باشد و در بحث اقتصاد خیلی این سازمان دخالت داده نمی‌شود، این مسئله را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دقیقاً درست است؛ متأسفانه در کشور ما خیلی از موارد مخصوصاً در اجرا در جای خود قرار نگرفته است. نمی‌توان در دنیا بعضی از چیزها را از جدا هم دید، مخصوصاً بحث ای‌اتی (IT) و سایر موارد، ممکن است چند وزارتخانه باید درگیر بعضی از کارهایی که در کشور است، شوند. مثل بحث صنعت، برای مثال در بحث سلامت، وزارت رفاه، تعاون، کار و رفاه اجتماعی با وزارت بهداشت تداخل دارند. ممکن است در بعضی حوزه‌های اقتصادی، حوزه صنعت و معدن با وزارت اقتصاد تداخل داشته باشد. این تداخلات از دید رئیس‌جمهور و مدیران عالی کشور بسیار اهمیت دارد. وگرنه در دنیا خیلی از موارد که شاید شورایی نیز باشد، طبیعی است. لذا اینکه در کشور ما موازی کاری زیاد است و هنوز نیز وجود دارد. اینکه در بعضی از حوزه‌ها که شما گفتید سازمان مدیریت اختیار تام خودش را ندارد و گاهاً با وزارت اقتصاد و بعضی از وزارتخانه‌ها در چالش هستند، وجود دارد.

اگر حمایت رئیس‌جمهور از رییس سازمان مدیریت برنامه‌ریزی به حد قوی در همه موارد وجود داشته باشد، به نظرم قطعاً آن دغدغه‌هایی که می‌گویید گاهاً بعضی از وزارتخانه‌ها سیاست‌هایی خارج از سیاست‌های مدیریت برنامه‌ریزی حرکت کنند به حداقل می‌رسد.

* در خصوص موضوع بهره‌وری که از آن به‌عنوان دغدغه نیز یاد کردید صحبت بفرمایید. در عنوان طرح شما برای سازمان بهره‌وری بود؟

در آن زمان دولت خیلی درگیر اقتصاد است لذا یکی از دغدغه‌هایم واگذاری اقتصاد به بخش خصوصی بود. با توجه به اینکه باید نقش خود سازمان به‌عنوان مغز مشورتی برای همه وزارتخانه‌ها باشد متأسفانه به خاطر دارم که سازمان خیلی درگیر کار می‌شد؛ یعنی به‌جای اینکه مغز متفکر تمام دستگاه‌های کشور باشد، گاهاً درگیر اجرا شده بود. یکی از علت‌هایی که دولت نهم انحلال را انجام داد این بود که گاهی به قدری در اجرا پیش می‌رفتند، کار کشور کند می‌شد (نمی‌گویم لازم نبود) و گاهاً شاهد بعضی روابط غیرعلمی در آنجا بودیم. اعتقاد بنده بر این است که سازمان مدیریت برنامه‌ریزی باید مغز متفکر تمامی دستگاه‌های اجرایی در کشور باشد که باعث اصلاح نظام اداری، افزایش تحرک و کارایی و بهره‌وری و  بهبود خدمات‌رسانی به مردم باشد. اکنون در خیلی از جاها فساد اداری بسیار بالاست. باید بیشتر از کارشناسان استفاده کنند تا از فساد اداری پیشگیری شود. قولی که معمولاً دولت‌ها می‌دهند کوچک‌سازی و روان‌سازی دولت‌ها است.

ما با فرار نخبگان و اندیشمندان روبرو هستیم که باید برنامه‌ریزی شود جلوی این کار گرفته شود. انتظار می‌رود باید سازمان مدیریت برنامه‌ریزی خیلی بیشتر، از توان کارشناسی تمام دستگاه‌های اجرایی استفاده کند. در بحث بودجه‌نویسی نمی‌توانیم منابع مالی را خوب نوشته و سمت آن را تعریف کنیم و به‌نوعی همان قالب‌های قبلی وجود دارد. البته تأکید می‌کنم که نسبت به گذشته خیلی علمی‌تر و مطلوب‌تر شده اما باز هم بسیاری از دستگاه‌های اجرایی این‌طور نیست. برای مثال در برنامه توسعه پنجم آمده بود که بودجه باید به صورت عملیاتی و کاربردی باشد که متأسفانه همچنان ‌شاهد هستیم که در کشور این اتفاق نیفتاده است.

به خاطر دارم انحلال سازمان، در برنامه‌های توسعه‌ای در سطح استانی و نیز ملی، باعث به‌هم‌ریختگی و  نابسامانی‌ها شما شد. بسیاری از اختلافات در کشور به اوج خود رسید و شاهد اختلاف دولت و مجلس بودیم. فضا برای مردم و نخبگان غیرقابل‌تحمل بود، انضباط مالی دولت از بین رفت و نابود شد، تقدیم و ارائه بودجه بسیار چالش داشت و بسیار با تأخیر صورت می‌گرفت، گاهاً بودجه را نزدیک به سه ماه دیرتر به مجلس ارائه می‌دادند.

 در سال ۹۲ برای اولین بار شاهد تصویب تنخواه و بودجه سه دوازدهم در کشور بودیم. این امر فضا را برای نخبگان و مردم غیرقابل‌تحمل نمود. باعث شده بود اعتماد مردم به دولت‌مردان و کارشناسی پایین بیاید. احساس ما این بود، اگر سازمان‌دهی مجدد صورت بگیرد، امکان گزارش دهی به مجلس، مردم و سایر قوا بیشتر می‌شود. جایگزینی برنامه مدون و اصولی به‌جای سلیقه‌گرایی و سیاسی‌کاری که وقت کشور را بسیار گرفت، برداشته می‌شود.

به‌عنوان یک موردی که هم نمایندگان و هم مردم شاهد آن هستیم متأسفانه اعتبارات و بودجه‌های استان‌ها متعادل و هم‌سطح نیست. به بعضی از استان‌ها بودجه بیشتری تخصیص داده می‌شود و در بعضی از استان‌ها همچنان شاهد هستیم که پروژه و بودجه‌ها کم است. لذا باعث بیکاری یا عقب‌ماندگی از سایر استان‌ها است. همچنین از لحاظ توزیع اعتبارات شاهد بی‌عدالتی هستیم؛ که اگر این طرح احیا شود نمی‌گویم که این عدم توازن توزیع اعتبارات بین استان‌ها از بین می‌رود بلکه نظر ما این است که کاهش پیدا می‌کند. ما می‌خواستیم ساختار سازمان، هم سازمان سبک باشد و هم بتواند خوراک خوبی به سایر دستگاه‌های اجرایی بدهد و تبدیل به مغز متفکر آن‌ها باشد. از همه مهم‌تر بحث کوچک‌سازی دولت بود که البته خیلی نسبت به زمان گذشته کارهای خوبی صورت گرفته اما هنوز کافی نیست.