شناسهٔ خبر: 141133 - سرویس جامعه
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

سرمایه ای که بر باد می رود/ افسردگی و طلاق حاصل غنیمت نشمردن فرصت طلایی

بیکاری بزرگترین سرمایه هر کشور نیروی انسانی آن به شمار می رود نیرویی که هرچه جوان تر باشد بهتر و بیشتر می تواند موتور محرک اقتصاد شود.

به گزارش «نماینده»؛ درمیان ابرچالش‌هایی که اقتصاد ایران را تهدید می‌کند، بیکاری یکی از معضلاتی است که بواسطه دامنه گسترده اثر در سایربخش‌ها از اجتماع گرفته تا سیاست، از اهمیت بیشتری برخوردار است. دغدغه جامعه از بالا رفتن آمار سرقت، نزاع، اعتیاد و فقردر جامعه گرفته تا مشکلات خانوادگی، یک سر ماجرایش به بیکاری ختم می‌شود و کوچک شدن سفره‌ها. سقف‌هایی که در زیر آن پدر، شرمنده کودکانش است و مادر، چشمان خیس از اشکش را از دیگران پنهان می‌کند.

بیکاری، تیشه ای بر زندگی مشترک و عامل افسردگی

همه این مساله‌های اجتماعی را که کنار هم بگذاریم می‌رود نگرانی از آمار بیکاری و ناتوانی مالی در خانواده‌ها و تاثیرش بر مشکلات خانوادگی همچنان باقی است. با یک نگاه به جامعه می‌توان جوانان تحصیلکرده‌ای را دید که یا به دلیل بیکاری امکان ازدواج برایش مهیا نشده یا بیکاری تیشه بر ریشه زندگی مشترک‌شان زده است.

دکتر مجید ابهری، متخصص علوم رفتاری، افسردگی ناشی از بیکاری و تنش‌های رفتاری حاصل از آن را عامل افزایش آمار طلاق، خودکشی، افزایش زنان بیوه، جوان و کودکان تک والد دانست و گفت: بیکاری هم آسیب و هم بستر آشکارساز آسیب های مختلفی مانند دزدی، فساد اقتصادی، تنش های خانوادگی و مهاجرت است.

ابهری اظهار کرد: در حال حاضر اگر دست فروشی و فروش اقلام مختلف در چهار راه ها را کار مفید به حساب نیاوریم، در این صورت ۵۰ درصد نیروی کار کشور نه شاغل و نه بیکار هستند. دست فروشی در ۱۰ سال اخیر از ۳ تا ۲۰ برابر افزایش یافته است و شهرک های حاشیه ای با همه عوارض و آسیب های خود محصولی از بیکاری در جامعه محسوب می شوند.

نرخ بیکاری به عنوان یکی از شاخص‌های سنجش وضعیت بازار کار، هر چند به تنهایی نمی‌تواند شاخص مناسبی برای قضاوت و ارزیابی بازار کار باشد؛ اما شاخصی برای مقایسه روند وضعیت اشتغال کشور در سال‌های مختلف با یکدیگر خواهد بود که از این حیث، قابل توجه و بررسی است.

افزایش نرخ بیکاری در سالیان اخیر

بنا بر اطلاعات مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری سال ۹۰ ۱۲.۳ درصد بود که در سال ۹۱ به ۱۲.۲ درصد کاهش یافت و در سال ۹۲ به ۱۰.۴ درصد رسید. این نرخ در سال ۹۳ به ۱۰.۶ و در ۹۴ به ۱۱ رسید تا اینکه در سال ۹۵ این نرخ مجددا افزایش یافت و ۱۲.۴ درصد اعلام شد و در بهار ۹۶ باز هم افزایش یافت و به ۱۲/۶ رسید.

معضل بیکاری یک شبه ایجاد نشده، کاهش آن هم زمان بر خواهد بود. عدم توجه مسئولان به توسعه زیرساخت هایی برای ایجاد اشتغال پایدار، تمرکز بر پاک کردن صورت مساله به جای حل آن، نبود تناسب میان عرضه و تقاضا در بازار کار، نبود تخصص در میان نیروی فعال، نبود تناسب میان آموزش نیروی کار با نیازهای بازار و ... از عوامل اصلی انباشت بیکاری طی سالیان گذشته بوده است.

هر چند سیاست‌های اشتغالزایی عمدتا در بلند مدت تاثیرگذار هستند اما از عملکرد دولت‌ها همین بس که نرخ بیکاری تک رقمی سال ۷۵ در ۲۰ سال گذشته دیگر تکرار نشد.

تبعات بیکاری برای فرد و جامعه بی‌شمار است، چرا که تبعات بیکاری برخلاف تصور عامه مردم فقط در بُعد اقتصادی نیست و برای همه افراد به ویژه جوانان می تواند خطرناک باشد زیرا بیکاری و بی برنامگی به راحتی می تواند جوان را در معرض انواع آسیب های اجتماعی و روحی قرار می دهد.

بیکاری و نداشتن شغل مناسب شاید ظاهرا مقوله ای اقتصادی به نظر برسد و درباره گستردگی و علل و عوامل تشکیل دهنده و راهکارهایی که می توان برای کنترل آن اتخاذ کرد بر عهده کارشناسان اقتصادی باشد اما عواقب و تبعات بیکاری در تمام قسمت‌های اجتماعی، فرهنگی، علمی، هنری جامعه غیر قابل انکار است.

بیکاری، اعتماد به نفس مردم را کم می کند

مولود هاشمی، جامعه شناس، میگوید: برخلاف تصور عامه مردم، بیکاری فقط از نظر اقتصادی برای فرد و جامعه خطرناک نیست، چرا که این معضل برای افراد زمینه ساز شرایط بلاتکلیفی و بی برنامگی و به تبع آن کاهش اعتماد به نفس را فراهم می کند و اشخاص به ویژه جوانان را در معرض انواع ناهنجاری‌ها و آسیب های اجتماعی قرار می دهد، زیرا جوان سراسر استعداد و پر از انرژی است و این بی برنامگی به راحتی می تواند او را به سمت کج‌روی هدایت کند و در نتیجه مشکلاتی مانند اعتیاد، طلاق، افسردگی، خودکشی، سرقت با رفع نشدن بیکاری در جامعه بیشتر خودنمایی می کنند.

وی مهاجرت های قانونی و غیر قانونی را از دیگر تبعات بیکاری برشمرد و اظهار کرد: جوان وقتی می بیند با تحصیلات بالا کاری که در حد و انتظاراتش باشد را در کشور خودش نمی تواند پیدا کند، کوله پشتی اش را بر می دارد و برای رسیدن به بالاترین مدارک دانشگاهی و به امید زندگی بهتر عزم سفر می کند و این بهترین نوع مهاجرت است زیرا جوان در این شرایط می تواند از دست آوردهای علمی سرزمین دیگر بهره مند شود و اگر سرزمین مادری شرایط لازم را مهیا کرد، جوان، اطلاعات و دانشش را در اختیار کشور خود قرار دهد. اما در این بین بسیاری از جوانان بدون آگاهی و صرفا تحت تاثیر تبلیغات و اندیشه های خود به امید پیدا کردن شغل مناسب و درآمد کافی راهی سرزمین دیگری می شوند که عاقبتش نامعلوم است.

رونق تولید و اشتغالزایی وظیفه همه دستگاه ها

راهبرد رهبر انقلاب برای سال ۹۶ با عنوان «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» نشان می دهد رکود در بخش های تولیدی و بیکاری از چالش های جدی در اقتصاد کشور است و همه دستگاه ها به ویژه دولت باید رونق تولید و اشتغالزایی را در دستور کار خود قرار دهند و تمرکز بر روی خروج از بحران بیکاری بیش از پیش باشد.

به هر روی بر اساس تکلیف برنامه ششم توسعه قرار است از سال جاری، سالانه به میزان ۰.۸ درصد از نرخ بیکاری کاسته شود؛ هر چند تا کنون هیچ یک از تکالیف ۵ برنامه توسعه ای بعد از انقلاب در حوزه اشتغال عملیاتی نشده است؛ اما امید می رود در سال اقتصاد مقاومتی با محوریت تولید و اشتغال هدفگذاری‌های انجام شده، این اهداف هم محقق شوند. آنچه که مسلم است، نرخ تک رقمی بیکاری در برنامه ششم توسعه تنفیذ شده و بر اساس این تکلیف قانونی، دولت دوازدهم موظف است نرخ بیکاری را تا سال ۱۴۰۰ به ۸.۴ درصد برساند.

در شهریور امسال ۳۰ هزار میلیارد تومان برای توسعه اشتغال فراگیر و روستایی در نتیجه توافق میان سازمان برنامه و بودجه، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و بانک مرکزی، صندوق توسعه ملی و برخی بانک‌های دیگر تخصیص یافت و این یکی از تازه ترین و مهمترین اقدامات دولت دوازدهم در این حوزه است که انتظار می رود بر روند کاهش بیکاری تاثیرگذار باشد.

در صورتی که این منابع به درستی و هدفمند هزینه شود می‌تواند به حل مشکل کمک کند اما با توجه به اینکه ادامه دار نیست و تنها برای سال‌جاری است، تنها بخشی از مشکل را حل می‌کند.

به گفته نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، در مدت برنامه ششم توسعه کشور، یک میلیون و ٩١٤ هزار شغل در مناطق روستایی کشور باید ایجاد شود.

بیکاری کشور در نقطه بحرانی

بیکاری چالشی است که دولت دوازدهم باید برای مهار آن اقدام کند. بر اساس اعلام سازمان جهانی کار (ILO) در صورتی که نرخ بیکاری در گروه سنی جوانان در کشوری بیش از دو برابر نرخ بیکاری کل باشد وضعیت بیکاری در آن کشور در نقطه بحرانی قرار دارد.

این درحالی است که هم‌اکنون نرخ بیکاری در جوانان بیش از دو برابر بیکاری میانگین کشوری قرار گرفته است و زنگ‌های هشدار را برای برنامه ریزان به صدا درآورده است. طبق گزارش مرکز آمار ایران نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله در بهار امسال به ۲۶.۴ درصد رسیده است درحالی که نرخ بیکاری کل کشور ۱۲.۶ درصد بوده است.

تعداد زیادی از جوانان در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در حال تحصیل هستند که نیازمند شغل هستند و حتی بخشی از آنها درحین تحصیل نیز کار می‌کنند. به‌طوری که ۹۰ درصد دانشجویان مقطع دکترا و ۵۰ درصد مقطع کارشناسی ارشد کار می‌کنند. دراین صورت درسال‌های آینده با افزایش نرخ بیکاری جوانان، فارغ‌التحصیلان و مناطق محروم روبه‌رو خواهیم شد که این نرخ‌ها برای مناطق مرزی بیش از میانگین کشوری است. برای مثال نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان در استان کرمانشاه ۳۰ درصد است درحالی که میانگین کشوری آن ۲۰ درصد است.

تشدید بحران بیکاری در سال‌های آینده ممکن است مشکلات جدی برای کشور ایجاد کند. نرخ رشد اقتصادی و میزان اعتباراتی که برای اشتغالزایی اختصاص می‌یابد برای از بین بردن این بحران کافی نیست.

به گفته امید علی پارسا، رئیس مرکز آمار ایران، تقریباً ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر آمار کسانی است که هیچ‌گونه اشتغالی نداشته اند به عبارتی یعنی یک ساعت هم کار نکرده‌اند.

جمعیت جوان، ذخیره طلایی کشور

گزارش‌ها گویای آن است که تا سال ۱۴۰۰ تعداد بیکاران کشور به حداقل ۵.۵ تا ۱۰ میلیون نفر می‌رسد. طبق آمار در سال گذشته تعداد بیکاران کشور به ۳.۲ میلیون نفر رسیده است.

افرادی که امروز تحت عنوان تحصیلکرده در ایران مطرح بوده و کارجو هستند، همه دارای مهارت هستند چرا که مهارت یا از طریق آموزش های فنی و یا از طریق آموزش های آکادمیک ایجاد می شود، بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی خود حکایتی به مراتب ناگوارتر از بیکاری سایر اقشار جامعه است زیرا این قشر چهار سال و یا بیشتر از بهترین سالهای زندگی خود را در دانشگاههای کشور به امید دستیابی به شغل و شرایط بهتر معیشت صرف می کنند.

جوانان یادشده وقتی به سوی بازار کار هدایت می شوند به طور عام با درهای بسته این بازار مواجه می شوند که مهمترین پیامد آن برای جوانان تحصیلکرده سرخوردگی، ناامیدی و بدبینی نسبت به جامعه است.

این درحالی است که که جمعیت فعلی جوان ایران می تواند یک فرصت طلایی برای شکوفایی اقتصادی کشور محسوب شود. فرصتی که با عدم ایجاد شغل و مهارت های لازم از بین می رود و در چند سال آینده ایران می مانند و نیروی متخصص پیر شده و نیروی جوان بیکار و غیر متخصص!