شناسهٔ خبر: 131808 - سرویس تاریخ
منبع: هفته نامه نماینده

عبرتکده تاریخ

چریک‌های ضدآمریکایی چگونه ترسیدند و عقب نشستند؟!

بهزاد نبوی

به گزارش هفته نامه «نماینده» سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس از پیروزی انقلاب با رویکرد ضدآمریکایی و حمایتی از انقلاب اسلامی تشکیل شد و فعالیت خود را آغاز کرد، از چگونگی شکل‌گیری و تحولات این حزب تا انحلال و سر برآوردن دوباره در اوایل دهه هفتاد اگر بگذریم ضروری است به زیر و رو شدن تفکرات اعضای سازمان در دو برهه دهه شصت و هفتاد بپردازیم و آن را واکاوی کنیم.  
مرور مواضع گذشته و حال شخصیت‌های مؤثر این سازمان چون «بهزاد نبوی» نشان از آن دارد که آنها از منتهی‌الیه ضدیت و دشمنی با آمریکا در اوایل شکل‌گیری سازمان به غرب‌گرایی مفرط در اواسط دهه هفتاد سیر کرده‌اند و بررسی این سیر قهقرایی در جهت عبرت گرفتن از تاریخ، ضروری می‌نماید. در این مجال فرصت پرداختن به چرایی این تحولات نیست و تنها به مرور آن می‌پردازیم و تأمل در چرایی را به مخاطبان گرامی واگذار می‌کنیم.  
اعضای مجاهدین انقلاب را به حق چریک‌های پشیمان لقب داده‌اند. چریک‌هایی که از گذشته انقلابی و ضدآمریکایی خود به‌شدت پشیمان هستند و آن را مخفی می‌کنند!
به آمریکا اعتماد نداریم 
«بهزاد نبوی» عضو سازمان مجاهدین انقلاب و سخنگوی دولت در روز ۹ دی ماه ۱۳۵۹ با بیان اینکه در موضوع گروگان‌ها، ما نمی‌توانیم به چند امضای «کارتر» دلخوش باشیم گفت: «آمریکایی‌ها باید تضمین قابل قبولی در خصوص دارایی‌های ایران به الجزایر بدهند زیرا ما به سخنان آنها اعتماد نداریم.» 
بهزاد نبوی در گفت‌وگویی با اشاره به اینکه اگر آمریکا در پاسخ به درخواست‌های ایران تعلل کند به‌منزله پاسخ منفی به ایران است، گفت: «اگر مصوبات مجلس درخصوص آزادی گروگان‌های آمریکایی از سوی آنها اجرا نشود، دولت به‌وظیفه قانونی خود عمل خواهد کرد و آنها محاکمه خواهند شد.» وی در ادامه به روابط ایران و شوروی پرداخت و افزود: «سیاست ما برپایه نه شرقی و نه غربی است و تا زمانی که به منافع ما لطمه وارد نشود با کشورها در ارتباط هستیم.»(۱)
جنگ ما با آمریکا تمام نشدنی است 
بهزاد نبوی یک روز پس از این سخنان در گفت‌وگویی دیگر اظهار داشت: «جنگ ما با آمریکا، جنگ استقلال و جنگ آمریکا با ما، جنگ مسلط شدن است.» 
وی ادامه داد: «اطلاعاتی به ما رسیده مبنی بر اینکه آمریکا به‌بهانه‌هایی درصدد تهاجم مستقیم به خلیج‌فارس است و این بهانه‌ها را می‌خواهد از منطقه به دست آورد و تهاجمی را آغاز کند.»
نبوی در مورد جنگ سرد ایران و آمریکا گفت: «ما جنگ سردی را آغاز نکردیم، جنگ ما با آمریکا با مسئله گروگان‌ها شروع نشده و با حل این مسئله هم خاتمه پیدا نخواهد کرد. جنگ ما جنگ استقلال و جنگ آمریکا جنگ مسلط شدن است. این جنگ از قبل بوده که ما پاسخ خود به آمریکا را اعلام کردیم در این رابطه هیچ اقدام دیگری نکردیم و طبیعی است که اقدامات توطئه‌آمیز همیشه از جانب آمریکا بوده است.»
نبوی در مورد اینکه «ریگان» شرایط ایران را باج‌خواهی خوانده است، گفت: «رئیس‌جمهور آمریکا فکر می‌کند که هنوز در فیلم‌های وسترن بازی می‌کند و باید شاخ و شانه بکشد. این مسئله را ما زیاد جدّی تلقی نمی‌کنیم.»(۲)
از جنگ تا ترس!
بهزاد نبوی که آن روزها از جنگ بی‌پایان با آمریکا سخن می‌گفت، در اواسط دهه هفتاد ترس خود را از آمریکای تا بن دندان مسلح بروز داد!
تجدیدنظرطلبی بهزاد نبوی و دوستانش در گروه‌های به‌اصطلاح چپ دهه شصت و در میانه دهه هفتاد، تنها در حوزه سیاست‌های داخلی نبود، بلکه وی در حوزه سیاست خارجی نیز دچار استحاله ۱۸۰ درجه‌ای شده بود. او که زمانی از چهره‌های اصلی چپ (که معروف به ضدآمریکایی بودند) به‌شمار می‌رفت، پس از واقعه ۱۱ سپتامبر و گسترش تهدیدات آمریکا علیه کشورمان، مانند دیگر همفکرانش به شدت ترس از آمریکا اشاره و به ضرورت، این ترس را تئوریزه کرد.  
نقش اساسی او در پیگیری تصویب لایحه سه‌فوریتی امضای پروتکل الحاقی بر کسی پوشیده نیست. بهزاد نبوی، در این خصوص می‌گوید: «باید پروتکل الحاقی را بدون قیدوشرط امضا کنیم و از برخوردهای شعارگونه پرهیز نماییم.»(۳)
او چندین گام فراتر از مفاد پروتکل الحاقی پیش رفت و حتی داشتن هر نوع فناوری هسته‌ای را برای کشورمان اساساً غیرضروری دانست و پیشنهاد کرد که ایران برای خروج از این بن‌بست، باید از این تکنولوژی چشم‌پوشی کند: «معتقد به ضرورت استفاده از انرژی در حجم زیادی که بعضی از دوستان و همکاران مطرح می‌کنند، نیستم. به‌نظر می‌رسد استفاده وسیع از انرژی هسته‌ای برای کشوری که دومین ذخیره گاز دنیا و ذخایر قابل ملاحظه نفتی را در اختیار دارد و می‌تواند با هزینه‌های خیلی کمتری به تولید انرژی بپردازد، نه تنها از اهمیت و اولویت چندانی برخوردار نیست، بلکه صرف هزینه‌های خیلی زیاد برای دستیابی به انرژی هسته‌ای به لحاظ اقتصادی هم امر مطلوبی نیست.»(۴)
نبوی همچنین با افزایش تهدیدات آمریکا علیه ایران، به ترسیدن از آمریکا اعتراف و بلکه افتخار کرد: «درواقع هیچ منطق و عقل سلیمی حکم نمی‌کند که یک کشور جهان‌سومی (حتی اگر همه‌ ملت پشتیبان حکومتش باشند و همه این ملت مسلح) به جنگ نظامی با آمریکا، ابرقدرت جهان روند. در واقع خدا و تاریخ، سردمداران ملتی که آن کشور را به جنگ با ابرقدرت جهان بکشانند، نخواهد بخشید. این سخنان را که می‌گویم، شاید جبهه بگیرند که فلانی از آمریکا می‌ترسد، بله به خاطر کشورم، مردمم و انقلابم، از آمریکای تا بن دندان مسلح می‌ترسم.»(۵)
وی همچنین در مصاحبه دیگری اظهار داشت: «مسلم است که می‌ترسم! کیست که از یک آمریکایی تا بن دندان مسلح، که در عراق خود را چنین نشان داد و هیچ احترامی برای استقلال دولت‌ها قائل نیست، نترسد! بله، من می‌ترسم، ظاهراً آمریکایی‌ها هر کاری که بتوانند می‌کنند، سازمان ملل متحد یا حتی افکار عمومی غرب هم اهمیت ندارد.»(۶)
در این زمینه گفتنی‌های فراوان دیگری نیز هست که از آن می‌گذریم، نکته‌ای که در مرور تاریخ بایستی بدان اهمیت فراوان داد، تغییرات بنیادین شخصیت‌ها، گروه‌ها و احزابی است که زمانی شدیداً ضدآمریکایی بودند و در برهه‌ای دیگر غرب‌زده و به قول تقی‌زاده‌ها «سر تا پا فرنگی»!
مرور این مواضع و کنکاش در چرایی تغییرات بنیادین می‌تواند انسان را از فرو افتادن در چرخه انحراف بازدارد و به‌صراط مستقیم رهنمون شود.  
اقتصاد پر رونق به هر قیمت نمی‌خواهیم
آیت‌الله شهید «بهشتی»، ۲۷ آذر ۱۳۵۹ در جمع مردم قم اظهار داشت: «همه شیفتگان حق و عدل در جهان امام‌خمینی را امام و رهبر خود می‌دانند.» وی در مورد تفاوت انقلاب اسلامی مردم ایران با دیگر جنبش‌های تاریخ معاصر گفت: «نهضت‌های گذشته چه از نظر انگیزه‌های واقعی، چه از نظر شعار و محتوا و چه از نظر نوع رهبری نمی‌تواند به عنوان نهضت‌های خاص اسلامی تلقی شود ولی از سال ۱۳۴۱ قیام کنندگان ایران خط اصلی آنها یک حرف است، خواستار حاکمیت اسلام، قوانین اسلام، اقتصاد اسلامی، قضای اسلامی، اخلاق و معنویت اسلامی هستند.»
آیت‌الله بهشتی گفت: «ملت ما اقتصادی پررونق می‌خواهد اما نه به هر قیمتی، به قیمت حاکمیت در زیر لوای اسلام، نه به قیمت از دست دادن حاکمیت اسلام، مردم ما آزادی را می‌خواهند، اسلام به طور فطری آزادی‌خواه است اما آزادی را در محدوده آزادی‌های مقرر در اسلام می‌خواهد نه آزادی حیوانیت انسان را، آزادی انسان را برای انسان‌تر شدن می‌طلبد نه آزادی انسان را برای آنچه هر چه بیشتر از انسانیت تنزل کند.»
رابطه خود با صدام را تقویت کنید
۲۷ آذر ۱۳۵۹ روزنامه‌ها به نقل از «برژینسکی» مشاور امنیتی کاخ سفید سخنانی را منتشر ساختند که نشان از حمایت دولتمردان آمریکایی از رژیم صدام در جنگ با ایران اسلامی داشت. برژینسکی در این روز از دولتمردان آمریکا خواست هرچه بیشتر از صدام در مقابل جمهوری اسلامی دفاع و حمایت کنند. وی پیشنهاد داد آمریکا نه تنها روابط خود با عراق را بهبود ببخشد که روابط ویژه و فوق‌العاده‌ای نیز برقرار کند.
پی‌نوشت‌ها 
۱-    اطلاعات، ۱۰ دی ۱۳۵۹، صفحه ۲
۲-    کیهان، ۱۰ دی ۱۳۵۹، صفحه ۲
۳-    همبستگی، ۲۶ شهریور ۱۳۸۲
۴-    یاس نو، ۲۵ مرداد ۱۳۸۲
۵-    اعتماد، ۲۸ مهر ۱۳۸۱
۶-    ماهنامه‌ گزارش، ۱۵ خرداد ۱۳۸۲، ص ۱۴