شناسهٔ خبر: 127518 - سرویس سیاست
منبع: فارس

چرخ زندگی مردم سخت می‌چرخد/حجاریان تئورسین اصلاحات نیست

محمد سالاری قائم مقام حزب همبستگی با بیان اینکه اکثریت مجلس دهم متعلق به اصلاح‌طلبان نیست گفت: اگر اصلاح‌طلبان اکثریت مجلس دهم را گرفته بودند که رئیس مجلس باید اصلاح‌طلب می‌شد.

به گزارش «نماینده»، محمد سالاری حالا تنها پرچمدار حزبی است که سال ۷۶ پس از پیروزی رئیس دولت اصلاحات بر روی کار آمد و حالا در اغما قرار گرفته است.

وی که قائم مقامی حزب را بر عهده دارد می‌گوید یکی از دلایل کم‌رنگ شدن حزب متبوعش دولت احمدی‌نژاد و نگاه دولت وی به احزاب و فعالیت سیاسی بود.

سالاری که متولد ۱۳۴۷ از روستای نشیب از توابع شهر خوشاب شهرستان سبزوار است در چهارمین دور انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا توانست اعتماد مردم تهران را برای نمایندگی در این شورا را جلب کند.

نائب رییس فراکسیون اصلاح‌طلبان در شورای شهر تهران اعتقاد دارد که دسته‌بندی‌های سیاسی اصولگرا و اصلاح‌طلب در حال تغییر است و در شرایط فعلی جریان‌های افراطی و میانه‌رو شکل گرفته است.

وی درباره شعارهای انتخاباتی حسن روحانی معتقد است که وعده ۱۰۰ روزه رئیس‌جمهور محقق شده و روحانی در راستای تحقق وعده‌های دیگر خود گام بر می‌دارد.

سالاری وضعیت اقتصادی را تنها پاشنه آشیل روحانی می‌داند و می‌گوید که دولت یازدهم حتماً تا قبل از پایان دوره خود گشایش اقتصادی را ایجاد خواهد کرد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب البته بر این باور است که روحانی باید در استراتژی‌های اقتصادی خود تجدید نظر کند و علی‌رغم برخی تغییرات در کابینه خود، تیم را به‌ گونه‌ای چینش کند تا بتواند در کمترین زمان ممکن امید و نشاط را در جامعه، فعالان اقتصادی و تولیدگران کشور ایجاد کند که رکود بیش از این به درازا نینجامد.

وی ادعاهای همفکرانش مبنی بر اینکه اکثریت مجلس دهم با اصلاح‌طلبان است را رد می‌کند و می‌گوید که اگر اکثریت مجلس دهم با اصلاح‌طلبان بود باید رئیس مجلس نیز اصلاح‌طلب می‌شد.

سالاری نتیجه انتخابات ریاست مجلس دهم را در راستای اهداف اصلاح‌طلبان می‌داند و تاکید دارد که ریاست لاریجانی در مجلس دهم پیروزی اصلاح‌طلبان بود!

قائم مقام حزب همبستگی همچنین درباره تحلیل خود از انتخابات سال ۹۶ تاکید دارد که کاندیدای حتمی اصلاح‌طلبان در دور یازدهم انتخابات ریاست جمهوری روحانی است و رقیب نمی‌تواند با وی به رقابت بپردازد.

با محمد سالاری درباره وضعیت حزب همبستگی، وضعیت احزاب در ایران، دولت روحانی و عملکرد اقتصادی، برجام، دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات مجلس دهم و وضعیت اصلاح‌طلبان در این مجلس به گفت‌وگو نشسته‌ایم که مشروح گفت‌وگوی تفصیلی خبرنگاران فارس با وی به شرح زیر است:

آقای سالاری، اگر اجازه دهید اولین سوال را به موضوع  فیش‌های نجومی اختصاص دهیم و از این منظر  به گفت‌وگو ورود داشته باشیم؟

سالاری: پیشرفت فضای مجازی در دهه چهارم انقلاب سبب شده است تا هیچ چیز پنهان نماند و باید از این پدیده استقبال کرد. چرا که امروز اتاق‌ها در حال شیشه‌ای شدن هستند. امروز هر اتفاقی که در اتاق‌های دربسته صورت می‌گیرد به سرعت در معرض دید عموم قرار می‌گیرد و... مقولاتی از این دست اگر در یک فرایند اخلاق‌مدار و یا فرایندی که به پشتوانه یکسری برنامه‌ریزی‌های ساختاری و اتاق فکرهایی که پشت آن جریان‌های سیاسی قرار نداشته باشند، صورت گیرد قطعاً خوب خواهد بود. اما موضوع فیش‌های حقوقی به این میزان که در سطح رسانه‌ها مطرح و دولت به عنوان متهم اصلی قلمداد شد، صحیح نیست؛ چراکه اولاً مجموعه مقررات و قوانینی که سبب شده افرادی بتوانند حقوق‌های بالایی دریافت کنند، در مجالس و دولت‌های گذشته تصویب و تقنین شده است و در اصل در دولت گذشته نیز همین روال وجود داشته است بنابراین این به شفافیت دولت یازدهم برمی‌گردد که دولت یازدهم با فساد و رانت بر اساس یک رویکرد به مقابله پرداخته است.

اگر به دولت قبل برمی‌گردد چرا ۳ سال استمرار و سکوت در پیش گرفته شد؟

سالاری: فیش‌هایی که تا به حال در فضای مجازی و رسانه‌ها در حال انتشار است به حقوق مدیران شرکت‌های غیردولتی و خصوصی مربوط می‌شود. بنابراین این موارد مربوط به دولت نیست.

یعنی موضوع صندوق‌توسعه ملی و مدیران بانک‌ها به دولت برنمی‌گردد؟

سالاری: معتقدم کسانی که در این حد گسترده موضوعات را رسانه‌ای کردند اولا به دنبال به حاشیه بردن دولت یازدهم هستند تا در فرصت پسابرجام که دولت با کمک سایر قوا و پشتیبانی مقام معظم رهبری، تمهیدات لازم جهت رونق اقتصادی فراهم می‌کند را خنثی کند و دولت لطمه بخورد. کسانی که مسئله فیش‌های حقوقی را در این گستردگی جریان‌سازی کردند آیا در زمان فسادهای میلیاردی نیز چنین رفتاری را از خود بروز می‌دادند؟ بنده معتقدم کسانی در اتاق فکر نشسته‌اند و این موضوعات را طراحی می‌کنند بنا دارند که به نوعی آن اختلاس‌های چند میلیاردی را به حاشیه ببرند. دولت فعلی و آقای نوبخت به عنوان سخنگوی دولت رسما در مورد حقوق‌های نجومی با اذعان بر اینکه این مسئله به دولت و مجالس گذشته برمی‌گردد، عذرخواهی کردند و این دلیلی بر پاسخگو بودن دولت یازدهم است.

رئیس‌جمهور و معاون اول رئیس‌جمهور نیز در مورد حقوق‌های نجومی شخصاً وارد شدند و این پدیده را تقبیح کردند. بانک‌ها، بیمه‌ها و سازمان‌های غیردولتی نباید در این وضعیت ناگوار اقتصادی مردم چنین حقوق‌هایی را به رؤسای خود پرداخت کنند. بنابراین باید دستورات لازم صادر شود.

شما هم به نوعی اظهارات آقای نوبخت درخصوص تشکیل اتاق فکری علیه دولت را تکرار کردید. دقیقا این اتاق فکر چیست و چه کسانی آن را اداره می‌کنند؟

سالاری: به هر حال این یک چیز مشخصی است. این حجم از پرداختن به برخی موضوعات و در سطح گسترده مطرح کردن نشان از این دارد که گروهی این موضوع را راهبری می‌کنند.

کدام گروه؟

سالاری: مشخص است همین گروه‌هایی که طرفدار سر کار آمدن دولت گذشته بودند. همین گروه‌هایی که باعث شدند این فضا در دولت گذشته ایجاد شود که با آن حجم از درآمدهای نفتی و غیرنفتی کشور امروز با چنین وضعی مواجه شود و دولت یازدهم موروث چنین وضعیتی باشد.

اگر در این مورد صریح‌تر سخن بگویید، ممنون می‌شویم.

سالاری: موضوع بسیار صریح است که البته صریح‌تر از این مستلزم این است که ما از اشخاص نام ببریم که بنابراین معتقدم ضرورت ندارد چون آن گروه‌ها مشخص هستند. مجموعه‌ای از گروه‌ها و افرادی هستند که باعث سرکار آمدن دولت احمدی‌نژاد شدند.

مگر دولت احمدی‌نژاد با آرای مردم سر کار نیامد؟

سالاری: به هر حال همه رؤسای جمهوری که در کشور انتخاب می‌شوند توسط مردم برگزیده شده‌اند اما مهم این است که چه گروه‌ و افرادی آن اشخاص را معرفی و شروع به برندسازی می‌کنند و تبلیغات آن اشخاص را به عهده گرفته و در تبلیغات خود، این نامزدها را راستگو، پاکدست، ضد ظلم و ضد فساد معرفی می‌کنند. در همین دولت نهم و دهم هر روز مطرح می‌شد که ما می‌خواهیم اسامی را مطرح کنیم و بگوییم.

بگم بگم که در این دولت هم وجود دارد.

سالاری: در هر صورت حرف من این است که در انتخاب رئیس‌جمهور، گروه، ‌ احزاب و اشخاص موثر هستند. در مورد فیش‌های حقوقی هم کسانی که چنین کاری را صورت دادند، هیچ دفاعی در محضر ملت ایران ندارند. بدانید این قانون را مجلس اصولگرا تصویب کرده است. اما آقایان حالا این اتفاقات را به نام این دولت زده‌اند؛ انگار تاکنون چنین رویه‌ای در دولت‌های گذشته وجود نداشته و صرفاً مختص دولت یازدهم است.

*دولت در این سه سال همه تلاش خود را صرف برجام کرد/رونق اقتصادی یگانه مشکل امروز کشور است

حال اگر طبق گفته شما پرداخت نجومی رؤسا و مدیران عالی در دولت گذشته بوده اما طبق دستوری که در این دولت صادر شده باید متوقف می‌شد. در مورد رسانه‌ها که به آن اشاره کردیم قطعا مستحضر هستید که صابون آقای احمدی‌نژاد به تن فارس هم خورده است آقای احمدی‌نژاد ۳ روز فارس را فیلتر کردند، ما مطالباتی که در دولت احمدی‌نژاد داشتیم از این دولت هم داریم به ویژه که در این دولت یک «روحانی» سکان‌ این کشتی را به دست گرفته است؛ و درنهایت جناب سالاری شما در حال حاضر عملکرد دولت در حوزه اقتصادی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سالاری: همه ارکان نظام و سطوح تصمیم‌گیری در کشور ما و همه ملت ایران می‌دانند که دولت یازدهم وارث چه پیامدهایی بود. بالاخره از زبان مسئولان مطالب بارها و بارها گفته شده است و مردم ما می‌دانند که دولت فعلی میراث‌دار چیست. در دولت گذشته نفت بالاترین نرخ خود را رکورد زد و بیشترین درآمد در دولت گذشته محقق شد اما با آن رویکردهای پوپولیستی و عوام‌فریبانه کار را به جایی رساندند که ما در ابتدای دولت یازدهم حتی برای تأمین مایحتاج اولیه ملت و تأمین محصولاتی که کشور ما در آن حوزه‌ها خودکفا بودند دچار مشکلات جدی شدیم. در فضای بین‌الملل با رویکردی که دولت گذشته اتخاذ کرده بود تحریم‌های گسترده‌ای علیه ما صورت گرفته بود که چنین تحریم‌هایی حتی در روزهای نخست انقلاب نیز وجود نداشت. دولت یازدهم در طول سه سال گذشته تمام هم و غم خود را در نظام بین‌الملل برای صورت گرفتن برجام گذاشت و توانست با تدابیر مقام معظم رهبری  و راهبری‌های ایشان، عزتمندانه حقوق ملت ایران را استیفا کند. قطعا ممکن است مخالفان انتقاداتی به سند برجام داشته باشند که این طبیعی است. چرا که مذاکرات باید سند برد - برد باشد و قطعا کشورهای دیگر نیز در این زمینه منافع مشخصی داشته‌اند اما واقعیت این است که دولت آقای روحانی توانست کشور را از تحریم‌های گسترده‌ای که در وضعیت اقتصادی کشور تأثیر چشمگیری گذاشته بود را نجات دهد و درست کند. در مورد تورم نیز همه اذعان دارند که اقدامات روحانی در این زمینه بی‌نظیر بوده است اما تنها مشکلی که امروز تمامی مردم و جریانات سیاسی به درستی نگران آن هستند وضعیت رونق اقتصادی در کشور است. معتقدم اگر مجموعه قوای سه‌گانه و مجلس دهم به دولت کمک کنند، با اتخاذ استراتژی‌های لازم معضل رکود اقتصادی نیز تا حد زیادی حل شدنی است و رقیب از این نگران است که دولت یازدهم که مبتنی بر کار کارشناسی، استفاده از نظر نخبگان سیاسی و احیای اتاق‌های منحل شده در دولت قبل بوده، به رونق اقتصادی برسد. آن زمان است که دیگر دست رقیب پایین است و به همین دلیل در حال جریان‌سازی‌های مستمر هستند تا دولت روحانی نتواند در این زمینه موفق باشد.

*دولت یازدهم به وعده ۱۰۰ روزه خود رسیده است/وضعیت اقتصادی تنها پاشنه آشیل روحانی است

اشاره‌ای به خزانه خالی کردید. بنابراین سوال ما این است که اگر آقای روحانی می‌دانستند خزانه خالی است پس چرا وعده صد روزه دادند و در نهایت وضعیت کشور دچار رکود شد؟ امروز کارخانه‌های ما دچار برشکستگی و تعطیلی هستند و این مسائل، مسائلی است که باید جدای از مسائل حزبی و جناحی به‌آن پاسخ داد. آقای روحانی تصریح کردند که چرخ سانتریفیوژ باید بچرخد به شرطی که چرخ زندگی مردم هم بچرخد. آیا امروز چرخ زندگی مردم در حال گردش است؟

سالاری: من پاسخ این صحبت‌ها را در همان سوال اول دادم. ما باید اینگونه بگوییم که اگر مجموعه تدابیر دولت یازدهم مبتنی بر استفاده از ظرفیت علمی و کارشناسی کشور نبود الان سرانجام کشور چه شکلی به خود می‌گرفت؟ معتقدم دولت یازدهم به وعده صد روزه خود رسید. به وعده‌های انتخاباتی خود نیز رسید. اما تنها پاشنه آشیل دولت یازدهم موضوع وضعیت اقتصادی کشور و رونق اقتصادی است که اصلی‌ترین مطالبه مردم، مسئولان و مقام معظم رهبری است که درست هم است بنابراین دولت یازدهم به وظایف خود عمل کرد و بسترسازی‌های لازم برای استفاده از تمام ظرفیت‌های کارشناسی کشور را فراهم کردند. آقای روحانی در ترکیب وزرا و استانداران خود فراجناحی و با تأکید بر شایسته‌سالاری عمل کرد. دولت یازدهم در فضای بین‌الملل که کار بسیار بسیار مشکلی بوده است توانسته خوش بدرخشد چرا که فضای بین‌الملل در فضای جمهوری اسلامی ایران اساسا در اختیار رئیس‌جمهور و دولت نیست. البته در اختیار هیچ دولتی نیست اما دولت آقای روحانی توانست با اعتمادسازی که در فضای بین‌الملل انجام داد تاریخی‌ترین سندی را که با تأیید مقام معظم رهبری که همواره همراه با دغدغه‌های مقام عظمای ولایت بوده است را ثبت کند. دولت یازدهم نگرانی‌ها در مورد تورم با شیب بالا نیز رفع کرده و تورم را متوقف کرده است.

دولت چگونه تورم را کنترل کرده است؟

سالاری: امروز تورم در کشور حالت تک‌رقمی‌ به خود گرفته است و این را همه می پذیرند حتی منتقدان آقای روحانی نیز این را می‌پذیرند اما منتقدان می‌گویند تورم همراه با رکود اقتصادی درست نیست. نتیجه اقدامات دولت روحانی این بوده که امروز مجلس نیز تا حدودی همراه دولت است و تندروهای مجلس حذف شدند پس مردم از عملکرد دولت روحانی رضایت دارند. دولت روحانی تصمیم گرفته قسمت عمده‌ای از تندروهای ...

*دولت روحانی فقط منتسب به حزب اعتدال و توسعه نیست/لاریجانی در قضیه برجام کمک زیادی به دولت روحانی کرد

چند نفر از اعضای حزب اعتدال و توسعه توانستند در دهمین دوره انتخابات مجلس رأی بیاورند؟

سالاری: دولت روحانی فقط منتسب به حزب اعتدال و توسعه نیست بلکه دولت با حمایت جریان اعتدال، اصلاحات و اصولگرایان معتدل به روی کار آمد. ما در جریان اصولگرایی خیلی‌ها را داریم که از دولت آقای روحانی حمایت می‌کنند. شخص آقای لاریجانی به عنوان رئیس مجلس نهم در فرآیند برجام کمک قابل توجهی به دولت روحانی کرد. حال در این مدت توانسته همچنین بستری را فراهم کند که حتی‌ کسی تصورش را هم نمی‌کرد که چنین بستری فراهم شود. حال باید همه قوا، مردم و جناح‌ها کمک کنند چون مسئله تنگناها و مشکلات مردم است اگر بخواهند با این جوسازی‌ها دولت را اذیت کنند، در اصل مردم را اذیت کرده‌اند.

*چرخ زندگی مردم سخت می‌چرخد

الان در نهایت چرخ زندگی می‌چرخد یا خیر؟

سالاری:    می‌چرخد اما نسبت به زمان آقای احمدی‌نژاد سهل‌تر می‌چرخد. قطعاً چرخ زندگی در زمان آقای احمدی‌نژاد سخت‌تر بود و نگران بودیم در مقابل آن چرخ سنگلاخ‌هایی بیاید که اصلا نچرخد.

ما یک مثال عامیانه می‌زنیم در آن زمان نان سنگک ۸۰۰ تومان بود الان ۲ هزار تومان است و یا اینکه نرخ تورم که می‌گویند تک‌رقمی شد و کنترل شده چطور کنترل شد، این تورم از دید کارشناسان...

سالاری: یعنی شما قبول ندارید نرخ تورم کاهش پیدا کرده است؟

بله اما می‌گویم چطور کنترل شده است.

سالاری: انتقاد شما چیست؟

*همان اندازه کنترل تورم مهم است موضوع رونق اقتصادی هم اهمیت دارد

من انتقادی ندارم شما بفرمایید دولت از چه روش تورم را کنترل کرده است؟

سالاری: موضوع اینکه دولت چگونه تورم را کنترل کرده، بارها و بارها از سوی آقای روحانی، وزیر اقتصاد و آقای نوبخت اعلام شده‌ اما بحث ما این است قطعاً کنترل و کاهش نرخ تورم یکی از مطالبات جدی مردم، مسئولین و کشور ما است ولی به همان اندازه کنترل تورم مهم است موضوع رونق اقتصادی هم اهمیت دارد.

*معضل رونق اقتصادی به دلیل بی‌  تدبیری دولت احمدی‌نژاد است

 پس الان قدرت خرید مردم پایین آمده است؟

سالاری: رونق اقتصادی بسیار اهمیت دارد و الان یکی از معضلات اساسی که پیش‌روی نظام جمهوری اسلامی ایران که نتیجه بی‌تدبیری دولت گذشته است، مشکل و معضل بیکاری است که در سطوح مختلف اعم از تحصیلکرده‌ها و مردم عادی وجود دارد و این را خود آقای روحانی بارها اعلام و اذعان کردند اما مولود این وضعیت دولت آقای روحانی نیست.

*لازمه یک اقتصاد پویا رونق اقتصادی است/ دولت به نگاه‌های اقتصادی رقیب نیاز دارد

بله ما به این کاری نداریم شما می‌گویید چرخ زندگی مردم سهل‌تر می‌چرخد اما از آن سو اذعان دارید که قدرت خرید مردم و توان اقتصادی مردم پایین آمده است. اگر توان اقتصادی مردم پایین آمده است. چطور چرخ زندگی راحت‌تر می‌چرخد؟

سالاری: نسبت به گذشته راحت‌تر می‌چرخد، همان وضعیت در دولت گذشته وجود داشت اما نرخ تورم بسیار بسیار قابل توجه و نگران‌کننده و مردم در استرس بودند که هر روز کالاها گران شود اما الان نگرانی که ما به عنوان جریان اصلاحات و طرفداران دولت داریم این است که لازمه یک اقتصاد پویا رونق اقتصادی است و جریان‌ اصلاحات این را می‌پذیرد که الان کشور و دولت دچار این مشکل است. پذیرش یک معضل اساساً شفافیت و پاسخگویی به مردم است بنابراین دولت از مردم و از مسئولان در سطوح مختلف تقاضا دارد که دولت را در این راه کمک کنند و راه کمک هم درست نکردن این حاشیه‌سازی‌ها برای دولت است ضمن اینکه در فرآیند پساتحریم و در تحقق آنچه که قرار بود از ناحیه سند برجام نصیب جمهوری اسلامی ایران شود، سنگ‌اندازی نشود و اعتمادسازی صورت بگیرد تا ما بتوانیم بعد این همه سال و مذاکرات طولانی که خود مقام معظم رهبری همواره دغدغه این را داشته، از نتایج آن بهره ببریم. دولت در این مقطع حتی نیاز به نگاه‌های اقتصادی رقیب نیز دارد و همیشه هم استقبال کرده است.

*روحانی در استراتژی‌های اقتصادی خود تجدیدنظر کند/باید در تیم وزرای دولت تغییراتی صورت گیرد/نمی‌گویم که همه وعده‌ها محقق شده است

شما در صحبت‌ها به وعده‌های آقای روحانی اشاره کردید و فرمودید که همه وعده‌ها و صحبت‌هایی که آقای روحانی داشتند محقق شده است.

سالاری: من نمی‌خواهم بگویم که همه وعده‌ها محقق شده است. من می‌خواهم بگویم که آقای روحانی در راستای تحقق وعده‌هایش پیش می‌رود و انصافاً اگر منطقی و منصفانه بخواهیم قضاوت کنیم نباید انتظار بیش از این از آقای روحانی داشته باشیم ضمن اینکه در حوزه رونق اقتصادی نگران هستیم و این نگرانی از سوی دولت هم وجود دارد. قطعاً توصیه ما به آقای روحانی این است که قطعاً در اتاق فکر و استراتژی‌هایی که مبتنی به اقدامات اقتصادی می‌شود، تجدیدنظر کنند. همه دوستان طرفدار دولت که رویکرد حل معضلات و مشکلات مردم را دارند سه سال آخر دولت از آقای روحانی درخواست کردند که در تیم وزرای دولت باید تغییراتی انجام شود. چون حال باید تیمی در کابینه صورت بگیرد که ما بتوانیم به بهترین نحو ممکن از مفاد و مزایای سند چشم‌انداز برجام استفاده کنیم.

یعنی دولت نیازمند تیمی چابک‌تر است؟

سالاری: تیمی که در کمترین زمان ممکن بتواند امید و نشاط را در جامعه، فعالان اقتصادی و تولیدگران کشور ایجاد کند که رکود بیش از این به درازا نینجامد.

* اینکه مردم یارانه نگیرند درخواست منطقی از دولت آقای روحانی نیست

در زمان تبلیغات ریاست جمهوری سال ۹۲ مجری برنامه از آقای روحانی می‌پرسد اگر شما رئیس جمهور شوید یارانه را حذف می‌کنید ایشان می‌گوید خیر. مجری می‌پرسد با توجه به محدود بودن یارانه دولت آیا دولت یازدهم سوخت را حذف می‌کند؟ آقای روحانی سوال را ...

سالاری: یارانه اقدامی است که دولت گذشته انجام داده و مبلغ پولی را دائماً به مردم پرداخت می‌کرد و در این دولت هم ادامه یافت. حال ما انتظار داشته باشیم که آقای روحانی کاری کند که آنها دیگر یارانه دریافت نکنند این که دیگر درخواست منطقی از دولت آقای روحانی نیست.

فارس: ما که از دولت درخواست نداشتیم. خود دولت از مردم درخواست داشت که یارانه نگیرند و رفراندوم هم برگزار کرد.

سالاری: حال من اکنون یادم نمی‌آید این سؤالات را باید از خود آقای روحانی بپرسید.

*آقای روحانی از اول مخالف پرداخت یارانه بود

این سؤالات را از این رو می‌پرسم که پس از انتشار به صحبت‌های شما خدشه‌ وارد نشود.

سالاری: قطعاً اگر آقای روحانی چنین صحبتی با این ادبیاتی که مطرح می‌کنید، داشته باشند خودشان پاسخ خواهند داد. اما در کل دولت آقای روحانی از اول مخالف پرداخت یارانه بود و مواضع آقای روحانی در زمان دولت احمدی‌نژاد در جلسات شورای عالی امنیت ملی و مرکز تحقیقات استراتژیک مشخص است و اعلام کردند که با پرداخت یارانه نقدی مخالف است البته در دولت آقای روحانی بحث این بود که زیر ساخت‌های کشور را با اعتبارات قابل توجهی که زمان آقای احمدی‌نژاد وجود داشت، به جایی برسانیم که به طور معمول و عادی وضعیت کشور به نحوی شود که پرداخت یارانه ۴۵ هزار تومانی نتواند مردم را برای حل مشکلات اقناع کند بلکه مشکلات مردم ساختاری حل شود. اما وقتی با رویکرد پوپولیستی مطالبه‌ای برای مردم ایجاد می‌شود آن زمان اگر دولت دیگری بخواهد آن وضعیت را برگرداند قطعاً یکسری مقاومت‌هایی صورت می‌گیرد و ممکن است شرایط سخت‌تر شود موضوع این است که اساساً جریان اصلاحات، اعتدال و دولت یازدهم مخالف این بودند که با این سبک و سیاق‌ها کشور اداره شود، بلکه باید این اعتبارات در فضاهای زیرساختی کشور هزینه کرد که برای مردم اشتغال و درآمد ایجاد شود که نهایتاً کار مردم را به جایی سوق ندهیم که مردم با یارانه زندگی کنند. در اصل آقای روحانی مخالف این نگاه بود اما اینکه دولت این رویه به ارث رسیده (پرداخت یارانه‌ها) را بخواهد قطع کند، چنین چیزی صحت ندارد.

 شاید من سؤال را بد بیان کردم؛ آقای روحانی هم گفته بودند ما چنین کاری را نمی‌کنیم. در بحث سهمیه بنزین آقای روحانی گفته بود که ما یارانه بنزین را حذف نمی‌کنیم که الان مجدداً قرار است بنزین افزایش پیدا کند که آن نیز خلاف قوانین بین‌المللی است. شما در جریان هستید که باید قیمت سوخت ۲۰ درصد زیر قیمت بنزین در خلیج‌ باشد که ما الان از آن هم بالاتر بنزین عرضه می‌کنیم.

سالاری: وضعیت سوخت ما در قبال سوخت منطقه خیلی پایین‌تر است.

قیمت نرخ بنزین در خلیج ۶۰۰ تومان است.

سالاری: اما طبق اطلاعات من بنزین در منطقه خلیج خیلی بیشتر از ایران است.

به بحث خزانه خالی بپردازیم اگر دولت مدعی است که خزانه خالی بود آن هزینه هنگفت را صرف دکوراسیون کاخ ریاست جمهوری انجام نمی‌شد.

سالاری: کدام کاخ؟

همان پاستور.

سالاری: دکوراسیون کاخ ریاست جمهوری؟

بله آن زمان خبر را همه رسانه‌ها منتشر کردند.

سالاری: این را باید از خود مسئولان بپرسید. حال شاید کمدی را آوردند و نصب کردند.

کمد میلیاردی بود دیگر؟

سالاری: آن کمد را میلیاردی می‌کنند.

در جریان انعکاس اخبار اگر مویی لای درز دولت برود و کسی انتقاد کند دولت آن رسانه را می‌بندد و فیلتر می‌کند اما در این مورد دولت هیچ اقدامی صورت نداد. به برجام و قطع‌نامه‌ها اشاره‌ای داشتید به نظر شما، چه اتفاقی افتاد که ۵+۱ با ایران پای میز مذاکره نشست آیا این به دلیل اقتدار و توانمندی‌ نظامی جمهوری اسلامی ایران بود؟

سالاری: ما واقعاً تعجب می‌کنیم که بعضی رسانه‌ها علیرغم نظرات صریح مقام معظم رهبری هنوز دوست دارند برجام را زیر سؤال ببرند و رویکرد دولت روحانی در حل چنین معضل اساسی را تخریب کنند. مگر غیر از این است که این رسانه‌هایی که خود را مدعی پیروی از ولایت و بعضاً دیگران را ضد ولایت تعریف می‌کنند مگر به این فرمایش رهبری را نخواندند که تمامی موضوعات برجام با نظر مستقیم ایشان پیگیری شده است. گر چه معظم له انتقاداتی نیز داشته‌اند و نگرانی‌هایی را همواره به عنوان رهبر هوشمند جمهوری اسلامی ایران مطرح کردند و این اظهار نگرانی‌های مقام معظم رهبری و تدبیر ایشان در بزنگاه‌های بررسی و مذاکرات برجام بسیار کمک‌ کننده بوده و در مجموع اینکه تیم روحانی توانست این معضل را حل کند.

جناب سالاری من نه برجام را زیر سؤال می‌برم و نه دولت را نقد کردم بلکه سؤال این بود که شما علت اصلی پای میز مذاکره آمدن ۱+۵ را چه می‌دانید. در مورد برجام نیز مقام معظم رهبری اخیراً صحبت کردند که هیچ کدام از تحریم‌ها برداشته نشده است و حتی ایشان فرمودند که اگر برجام را پاره کنند ما آن را آتش می‌زنیم.

سالاری: اظهارات اخیر مقام معظم رهبری درباره برجام بسیار هوشمندانه بود. ضمن اینکه مقام معظم رهبری اعلام کردند که ما به هیچ عنوان خودمان ناقض برجام نخواهیم شد بر اساس اعتقاداتی که داریم. ایشان به بحث افول و عقول اشاره کردند و  از آن سو نیز فرمودند اگر این کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا بخواهند برجام را پاره کنند ما آن را آتش می‌زنیم. این بیان اقتداری بود که رهبری به دشمن وارد کرد.

پس چرا دوستان شما در مورد برجام می‌گویند که قرار بود به ما حمله شود و ما از ترس حمله برجام را امضاء کردیم.

سالاری: این مطلب را خود آقای رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بارها و بارها اعلام کرده‌اند.

*غربی‌ها به دلیل اقتدار نظامی ما پای میز مذاکره آمدند

بحث چیز دیگری است؛ آیا پای مذاکره آمدن طرفین غربی فرای از اقتدار، ‌ امنیت و تجهیزات نظامی ما بود؟

سالاری: بله قطعاً همین بوده است.

پس چرا باید از خود ضعف نشان دهیم و بگوییم ...

سالاری: اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران با تدابیر مقام معظم رهبری نه تدابیر دولت گذشته این اقتدار را صورت داده است را قبول داریم اما بی‌تدبیری‌های دولت گذشته و تنش‌زایی‌هایی که ایجاد کرد و سخنرانی‌هایی که در مقام ریاست جمهوری در محافل بین‌المللی و غیره صورت داد و به جای بکارگیری محموله اعتبارات هنگفت در حوزه زیرساخت‌ها و رونق اقتصادی برای مردم فقط بین ما و محافل بین‌المللی ایجاد تنش کرد. (دولت گذشته) قطع‌نامه‌های شورای امنیت را کاغذ پاره دانستند اما دولت آقای روحانی توانست در فضایی که دولت گذشته ایجاد کرده بود، در مدت زمان اندک تنش‌ها را حل و فصل کرد. هر چند که همه باید نگران باشیم و دولت آقای روحانی نیز قطعاً نگران است و خود آقای ظریف نیز اعلام کرده که ما همیشه نسبت به دولت آمریکا بدبین هستیم. واقعیت این است شرایط به وجود آمده محصول عقلانیت و تدبیر آقای روحانی بوده است.

سؤال ما این نبود.

سالاری: شما پرسیدید که چرا دولت آقای روحانی موفق شد من هم می‌گویم به دلیل تدبیر و عقلانیت ایشان.

*حجاریان تئورسین اصلاحات نیست

سؤال ما این بود که چرا پای میز مذاکره رفتیم و آنها با ما پای میز مذاکره آمدند؟ آیا فرای اقتدار و توان نظامی ما بود؟ چرا شما از موضع ضعف صحبت می‌کنیم. ما در مورد چرایی به نتیجه رسیدن برجام سؤال نپرسیدیم. شما فرمودید برجام به ثمر رسید بنده هم گفتم مقام معظم رهبری هم اخیراً فرموده‌اند هیچ یک از تحریم‌ها هنوز برداشته نشده است. ممنون از توضیحاتی که ارائه فرمودید. اگر اجازه دهید به بحث احزاب برگردیم. آقای حجاریان که به عنوان تئوریسن اصلاحات مطرح می‌شوند گفته که اگر در پسابرجام اثرات گشایش‌های اقتصادی محقق شود بهتر است روحانی دور بعد کاندیدا نشود. آقای زیباکلام هم چند وقت پیش پیشنهاد داد که به جای روحانی آقای ظریف و عارف کاندیدا شوند و روحانی ...

سالاری: نظراتی که این عزیزان داده‌اند منتسب به شخص خودشان است این گونه نیست که آقای حجاریان تئوریسن اصلاحات باشند این را برخی رسانه‌ها مطرح می‌کنند.

یعنی آقای حجاریان تئوریسن نیستند؟

سالاری: بالاخره آقای حجاریان ممکن است در مقاطعی در حوزه اصلاحات نظر خود را ارائه می‌کرده است و شاید هم اکنون نیز نظر می‌دهد اما اکنون اتاق فکر اصلاحات را اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای عالی اصلاح‌طلبان مشخص می‌کند چرا که جریان اصلاحات جریان تکثرگرایی است و ممکن است در این حین آقای زیباکلام و در خود شورای عالی و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات یکی بلند شود و پیشنهادی بدهد. من کاری با این عزیزان ندارم و ارتباطشان با جریان اصلاحات را هم نمی‌دانم که تئوریسن هستند یا خیر. بنابراین در همه سطوح اصلاحات این حرف‌ها زده می‌شود.

نظر خود شما در مورد آزادی بیان چیست؟

سالاری: من کاری به این دو بزرگوار ندارم بلکه حرف من این است که استراتژی و مبانی جریان اصلاحات مبتنی بر نظرات متفاوت است.

*رقیب نمی‌تواند در سال ۹۶ با روحانی رقابت کند/آن‌ها سال ۹۲ روحانی را جدی نمی‌گرفتند

نظر خود شما در این مورد چیست؟

سالاری: من معتقدم اینکه از الان که یک سال به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است بحث کاندیدایی آینده ریاست جمهوری مطرح می‌شود نشان از نگرانی رقیب دارد چون رقیب به هیچ عنوان نمی‌تواند در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ با روحانی رقابت کند. شاید رقیب در سال ۹۲ آقای روحانی را آنقدر جدی نمی‌گرفت اما الان با وضعیتی که ایجاد شده، بسترسازی‌ها و سیستمی که در اختیار آقای روحانی است و پایبندی روحانی به اصول خود، رقیب به هیچ عنوان یارای رقابت با وی را نخواهد داشت.

من فکر می‌کنم سؤال‌ها را خیلی بد می‌پرسم. این حرف‌ها را آقای زیباکلام و حجاریان که اصلاح‌طلب هستند بیان کردند شاید این افراد را به عنوان اصلاح‌طلب قبول ندارید و به عنوان جریان رقیب می‌دانید.

سالاری: ما نمی‌گوییم که آقای زیباکلام و حجاریان را به عنوان اصلاح‌طلب قبول نداریم شما سؤال کردید که ...

ما می‌پرسیم که نظر شما چیست آیا به نظر شما ...

سالاری: در مورد چه؟

در مورد صحبت آقای حجاریان گفتند اگر گشایش‌های اقتصادی برجام صورت نگیرد بهتر است روحانی برای سال ۹۶ کاندیدا نشوند. آقای زیباکلام هم گفتند روحانی کاندیدا نشود و حتی اسم برده است.

سالاری: آقای زیباکلام حرفشان را پس گرفتند.

خیر پس نگرفته‌اند، در رسانه‌ها چیزی که شما می‌گوئید منتشر نشده است.

سالاری: یکبار این بحث مطرح شد و در محافل دیگری این حرف پس گرفته شد. ضمن اینکه نظر آقای زیباکلام مثل  افراد دیگر یک نظر است.

*روحانی حتما تا پایان دوره اول خود گشایش اقتصادی رخ خواهد داد

به نظر شما اگر گشایش اقتصادی رخ داد آقای روحانی بماند یا خیر؟

سالاری: من فکر می‌کنم که حتماً این گشایش اقتصادی رخ خواهد داد.

اگر گشایش اقتصادی در این دولت رخ نداد هم آقای روحانی تا آخر در صحنه می‌ماند؟

سالاری: قطعاً گشایش اقتصادی رخ خواهد داد و تنها گزینه جریان اصلاحات و اعتدال آقای روحانی خواهد بود و من فکر می‌کنم با مجموعه تدابیری نیز که آقای روحانی دارد این بسترسازی‌هایی هم که صورت گرفته ما مطمئن هستیم که رونق اقتصادی در سال پایانی دولت یازدهم اتفاق خواهد افتاد چون دولت، جریان اصلاحات، اعتدال و وزرا متوجه شده‌اند که این مطالبه جدی مردم است و در اصل نیاز جدی اقتصاد کشور است.

*روحانی محصول رحم اجاره‌ای اصلاح‌طلبان نیست

برخی از اصلاح‌طلبان می‌گویند که روحانی محصول رحم اجاره‌ای اصلاح‌طلبان و از آن سو دولتی‌ها می‌گویند اصلاح‌طلبان از رحم اجاره‌ای دولت استفاده می‌کنند نظر شما چیست؟

سالاری: به نظر من به هیچ عنوان این گونه نیست. جریان اصلاحات دارای یک مبانی است و در راستای تحقق مبانی خود گام برمی‌دارد. تاکنون هر جا که فرصتی به جریان اصلاحات داده شده است مردم بیشترین استقبال را به جریان اصلاحات داشتند مگر اینکه رقیب این فرصت را از این جریان گرفته باشد. این نشان از این است که مبانی و استراتژی جریان اصلاحات در راستای خدمت واقعی و بی‌منت به مردم است. رویکرد، رویکرد تکثرگرا است و نگاه پادگانی و از بالا به پایین نیست و امروز رقیب و همه ارکان نظام اصلاحات را به عنوان یک گفتمان پذیرفته‌اند چون می‌دانند این رویکرد در بین مردم نیز دارای اقبال است بنابراین بعضاً فرصت را از جریان اصلاحات می‌گیرند. قطعاً تصمیم‌گیری‌های جریان اصلاحات در مقاطع مختلف انتخابات به دنبال کاندیدایی خواهد رفت که بیشترین فرصت و انطباق را با استراتژی جریان اصلاحات داشته باشد.

در انتخابات سال ۹۲، آقای عارف و آقای روحانی از سوی اصلاح‌طلبان مطرح بودند جریان اصلاحات با بررسی‌هایی که صورت داد تشخیص داد آقای روحانی می‌تواند مؤثرتر در راستای اهداف خود باشد. خود آقای عارف نیز با از خودگذشتگی و اعتقادی که به جریان اصلاحات دارد کناره‌گیری کرد در صورتی که دوستان مقابل هیچ کدام کناره‌گیری نکردند.

آقای عارف هم گله‌های خود را مطرح کرد.

سالاری: این نشان می‌دهد که جریان اصلاحات به مبانی خود اعتقاد دارد. جریان اصلاحات حتی در مقاطعی که احتمال رأی دادن هم می‌دهد و فضای انتخاباتی برای خود ترسیم کرده است برای منافع مردم از حق خود می‌گذرد.

چرا اصلاح‌طلبان به آقای عارف بها نمی‌دهند؟

سالاری: چرا بها ندهند؟

در انتخابات مجلس چرا آقای عارف رئیس نشد در حالی که اصلاح‌طلبان می‌گفتند ما اکثریت کرسی‌های مجلس را در اختیار گرفته‌ایم. حتی دوستان شما حاضر نشدند ریاست کمیسیون آموزش را هم به آقای عارف بدهند.

سالاری: شما فرضی را مطرح می‌کنید که این یک فرض غلط است و بر اساس همین فرض غلط سؤال می‌پرسید. شما می‌گویید اصلاح‌طلبان اکثریت مجلس دهم را گرفتند.

*اکثریت مجلس دهم متعلق به اصلاح‌طلبان نیست/اگر اکثریت بودیم که باید رئیس مجلس اصلاح‌طلب می‌شد/تعداد اصلاح‌طلبان کمتر از درصدی بود که بخواهند به یک اصلاح‌طلب برای ریاست رأی دهند

ما نمی‌گوییم این را دوستان شما می‌گفتند.

سالاری: اصلاح‌طلبان اگر اکثریت مجلس دهم را گرفته بودند که رئیس مجلس باید اصلاح‌طلب می‌شد.

ما هم می‌گوییم وقتی ۱۶۵ کرسی مجلس به قول خود آنها در اختیار دارند چرا نتوانستند یک اصلاح‌طلب را بر کرسی ریاست مجلس تکیه دهند.

سالاری: فرق اصلاحات با جریانات مقابل این است که اگر در فضای رقابتی به حدی برسند که ببینند بخشی از رقیب بهتر می‌تواند به مردم کمک کند و حذف بخشی از رقیب بهتر است با سازوکار تعاملی در جهت منافع مردم گام برمی‌دارند. در انتخابات سال گذشته (دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی) همین اتفاق افتاد. رقیب عملاً بیشترین درصد از افراد جریان اصلاحات برای انتخابات را حذف کرد بنابراین اصلاحات کاندیدای حداقلی داشت بنابراین با هوشمندی و خردورزی کسانی را که رویکردهای فکری مجلس دهم و نهم را نداشتند در لیست خود گنجاند حتی برخی از این افراد از دوستان اصولگرای ما بودند ولی احساس اصلاحات این بود که عملکرد این افراد در کمک به کشور، نظام و مردم بهتر خواهد بود. اگر گفته می‌شود که ۱۷۶ نفر در لیست امید بودند و رأی آوردند، حرف درستی است اما این به این معنا نیست که همه افرادی که در لیست امید قرار گرفتند به کاندیدای اصلاح‌طلبان برای ریاست مجلس رأی بدهند و همین اتفاق نیز افتاد. جریان اصلاحات دروغ نگفته است. ۱۷۶ نفر در لیست‌شان بودند و رأی آوردند. خود آقای لاریجانی در لیست امید بوده است. آقایان جلالی و نعمتی نیز در لیست امید رأی آوردند و وارد مجلس شدند. قطعاً این افراد برای ریاست مجلس به آقای عارف رأی ندادند. من معتقدم جریان اصلاحات از اینکه این تاکتیک را اتخاذ کرد خرسند و خوشحال است. در همین فضا جریان اصلاحات به آقای عارف بیشترین میدان و بها را داد و آقای عارف نیز در جریان اصلاحات دارای احترام است اما در موضوع ریاست مجلس تعداد اصلاح‌طلبان واقعی کمتر از درصدی بود که بخواهند به یک اصلاح‌طلب برای ریاست رأی دهند.

*ریاست لاریجانی پیروزی اصلاحات است!

 در تأیید صحبت شما برخی از اصلاح‌طلبان معتقد بودند که راستگوهای زیادی به مجلس دهم فرستاده شدند که نتیجه آن هم پیروزی آقای لاریجانی بود.

سالاری: امروز رقیب ریاست آقای لاریجانی را به عنوان پیروزی خود تلقی می‌کند، انتخاب آقای لاریجانی پیروزی اصلاحات است! اولویت جریان اصلاحات برای انتخاب رئیس مجلس آقای عارف بود اما معتقد بودیم که بعد از آقای عارف بهترین گزینه آقای لاریجانی است و به خاطر همین آقای لاریجانی را در لیست خود قرار دادیم.

گزینه بعدی شما آقای لاریجانی نبود آقای کواکبیان بود.

سالاری: مجموعه اتفاقاتی که بین آقای لاریجانی و جریان پایداری بر کشور افتاده و مجموعه تعاملاتی که رئیس مجلس نهم با دولت یازدهم داشته است نشان می‌دهد که در نهایت رقیب از این فضا سوءاستفاده و با توجه به شکستی که داشته طوری وانمود می‌کند که ما پیروز بودیم. این افراد همان کسانی هستند که صبح تا شب به لاریجانی در مجلس فحش می‌دادند و بر علیه وی بیانیه و شب‌نامه صادر می‌کردند و سخنرانی وی در قم را به هم زدند اکنون نیز در جلسات خصوصی‌شان می‌گویند که ما ...

فارس: زمانی که رقابت آقای عارف و لاریجانی شروع شد رسانه‌های اصلاح‌طلب سیب‌زمینی لاریجانی را مطرح کردند.

سالاری: کدام رسانه؟

بسیاری از رسانه‌های اصلاح‌طلب بحث سیب‌زمینی لاریجانی را مطرح کردند که اسناد آن موجود است. به هر حال در نهایت آقای عارف نتوانستند نظر ۲۳ نفر از اعضای یک کمیسیون را جلب کنند تا بر کرسی ریاست آن تکیه بزنند.

سالاری: آقای عارف با نگاه کلان خود به کشور ...

چرا رئیس مرکز پژوهش مجلس نشد؟

سالاری: این شکست آقای عارف نیست.

من نگفتم این شکست آقای عارف بود.

سالاری: این تمامیت‌خواهی برخی‌ها و سوءاستفاده‌گری برخی‌ها است. آقای عارف کاندیدای ریاست مجلس بود و تا آخر نیز در صحنه ماند بعد از عدم انتخاب، به آقای لاریجانی تبریک گفت و به عنوان یکی از نمایندگان تهران اعلام کرد که هر کاری که بتواند برای توسعه کشور و حل مشکل مردم صورت دهد، انجام می‌دهد. در کمیسیون آموزش نیز اعلام کرد که اگر همه دوستان اجماع کنند که من باشم من کاندیدا می‌شوم اما اگر کاندیدای دیگری باشد نامزد نمی‌شوم و رأی می‌دهم که این نشان از نگاه بلند آقای عارف است که در سال ۹۲ همین کار ایشان باعث شد که جریان رقیب انتخابات را ببازد. گذشت آقای عارف و گذشت ایشان باعث شد ما شاهد حضور دولتی مبتنی بر عقلانیت و تدبیر در کشور باشیم.

*دولت را وام‌دار خود نمی‌دانیم و مطالبه‌گری نیز نمی‌کنیم/روحانی را دور نمی‌زنیم

پس دولت آقای روحانی وامدار آقای عارف و اصلاح‌طلبان است.

سالاری: ما هیچ دولتی را وامدار خود نمی‌دانیم اما قطعاً جریان اصلاحات به دولت روحانی کمک کرد و آقای روحانی نیز خود این مسأله را می‌پذیرد. ما حامی دولت‌ آقای روحانی بودیم و همه ظرفیت خود را در اختیار روحانی و شخص وی قرار دادیم و موفق هم شدیم. اما ما دولت را وامدار خود نمی‌دانیم و مطالبه‌گری نیز نمی‌کنیم و آقای روحانی بعضاً وزرایی را در کابینه گماشته که اصولگرا هستند.

*کاندیدای ما در سال ۹۶، روحانی است

پس چرا دوستان شما هر از گاهی می‌گویند انتخابات بعدی نیز در پیش است.

سالاری: خیر. ما بارها در محافل رسانه‌ای و غیررسانه‌ای خود اعلام کرده‌ایم که کاندیدای جریان اصلاحات در سال ۹۶ آقای روحانی است. دوستان رقیب می‌خواهند به این دامن بزنند که اصلاح‌طلبان ممکن است آقای روحانی را دور بزنند که این اقدام به هیچ عنوان اتفاق نخواهد افتاد.

اما دوستان اصلاح‌طلب شما مدام بر این طبل می‌کوبند که انتخابات بعدی نیز در پیش است. آقای حجاریان و آقای زیباکلام نیز جزو این گروه محسوب می‌شوند.

سالاری: اما من این گونه فکر نمی‌کنم.

شما می‌فرمایید که ریاست آقای لاریجانی پیروزی جریان اصلاحات است. سؤال بزرگ این است که آیا دسته‌بندی‌های سیاسی تغییر کرده و یا اصلاح‌طلبان از هویت خود عدول کرده‌اند.

سالاری: اینکه ما ریاست لاریجانی در مجلس دهم را موفقیت خود تلقی می‌کنیم این به رویکرد سلبی رقیب برمی‌گردد یعنی رقیب می‌داند جریان اصلاحات در بین آحاد مردم جایگاه بسیار بالایی دارد و هر جا که بستر مناسب برای رقابت عادلانه ایجاد شده رقیب ‌بازی را به ما باخته است. بنابراین رقیب با نگاه و رویکرد سلبی کاندیدای جریان اصلاحات را به جایی می‌رساند که ما موظفیم به عنوان گفتمان درون انقلاب و معتقد به ولایت در هر شرایطی علیرغم این رویکرد رقیب، فعالیت و تنور انتخابات را داغ کنیم و نتیجه آن منجر به شکوفایی نظام شود. جریان رقیب باید از جریان اصلاحات تشکر کند چون علیرغم ایجاد چنین فضاهایی جریان اصلاحات باز لیست می‌دهد و افرادی را که قرابت بیشتری با جریان اصلاحات و یا قرابت کمتری با افراطی‌گری دارند را در لیست خود می‌گنجاند ما خودمان می‌دانستیم که در لیست امید برخی‌ها اساسا اصلاح‌طلب نیستند اما در حوزه انتخابیه‌ای در مقایسه با رقیبی که احتمال رأی آوردن داشت برآورد ما این بود اگر طرف مقابل انتخاب شود به ضرر نظام و کشور است چون رویکرد آن شخص به سمت افراطی‌گری است. ما با این نگاه و استراتژی لیست بستیم و با آن نگاه نیز می‌گوییم موفقیت آقای لاریجانی به عنوان رئیس مجلس هر چند خواسته ما آقای عارف بود باز این موفقیت را پیروزی جریان اصلاحات می‌دانیم.

به هر حال آقای لاریجانی نشان داد در مجلس گذشته که تعداد قابل توجهی از افراطیون حضور داشتند در راستای تحقق آنچه که موجب شکوفایی نظام می‌شود مصمم‌تر است و در مقابل آنان می‌ایستد. آقای لاریجانی در مورد تحقق سند برجام انصافاً هزینه قابل توجهی در مجلس نهم پرداخت کرد و همراهی بسیار خوبی با دولت یازدهم صورت داد. ما از این منظر می‌گوییم که ریاست لاریجانی در مجلس دهم موفقیت اصلاحات است اما قبول نداریم که آقای لاریجانی اصلاح‌طلب است.

*اصلاح‌طلبان هیچ‌گاه با صندوق‌های رأی قهر نکردند

شما می‌فرمایید که اصلاح‌طلبان دارای خاستگاه در بین مردم هستند.  پس چرا  اصلاح‌طلبان در سال ۹۲ کاندیدای اصلی خود یعنی آقای عارف را کنار می‌گذارند و به سمت آقای روحانی مایل می‌شوند. اینکه فرمودید اصلاح‌طلبان علیرغم همه محدودیت‌ها لیست می‌دهند این عقب‌نشینی از فتنه سال ۸۸ است و به معنای ‌آن این است که آن تقلب سندیت نداشته است. البته اصلاح‌طلبان بعد از آن انتخابات استراتژی قهر با صندوق‌ها را دنبال کردند و امروز دانستند که این استراتژی نیز پاسخگو نیست.

سالاری: اصلاح‌طلبان هیچ‌گاه با صندوق‌ها قهر نکردند.

حتی آقای خاتمی در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی سال ۹۰ مخفیانه رأی داد.

سالاری: آقای خاتمی مخفیانه رأی نداد ایشان به دماوند رفته بود و در حضور مردم رأیش را به صندوق انداخت. شما چرا اینقدر ایراد می‌گیرید (با خنده).

*کاندیدای جریان اصلاحات در سال ۹۲ هاشمی بود/چون نگاه روحانی به هاشمی نزدیک بود وی کاندیدای نهایی اصلاح طلبان در سال ۹۲ شد/بعضاً به دوستان خود در فتنه انتقاداتی داریم

ما ایراد نمی‌گیریم براساس گله‌مندی دوستانتان از رئیس دولت اصلاحات برای حضور در پای صندوق رای صحبت می‌کنیم.

سالاری: مگر همه مسئولان ما در تهران رأی می‌دهند؟ ایشان در آن مقطع زمانی در شهرستان بود و آنجا رأی دادند بنابراین اساس کار این است که آقای خاتمی رأی خود را به صندوق رأی انداخت. بنابراین اصلاح‌طلبان هیچگاه و با صندوق‌ها قهر نکردند. هر چند در فتنه ما بعضاً به دوستان خود انتقاداتی داریم اما بحث آن جدا است. اینکه شما می‌گویید چرا جریان اصلاحات در سال ۹۲ بین عارف و روحانی، روحانی را انتخاب کرد باید بگویم بالاخره کاندیدای جریان اصلاحات مشخص بود و آن شخص هاشمی رفسنجانی بود. اما به صورت غیرقابل باور که در تصور هیچ کس نمی‌گنجید و معتقدم یک حادثه تاریخی نیز قلمداد می‌شود آقای هاشمی رد صلاحیت شد و همه جامعه در بهت فرو رفت. ما در آن فضا خیلی هوشمندانه عمل کردیم جریان اصلاحات دیگر زمانی نداشت که برای عارف و روحانی بسترسازی صورت دهد. بنابراین در آن فضا اصلاح‌طلبان احساس کردند که رویکرد آقای روحانی علیرغم حضور وی در جریان اصولگرا همواره به نگاه آقای هاشمی رفسنجانی بسیار نزدیک بوده است.

*معتقدیم بحشی از جریان اصولگرا را می‌توان اصلاح‌طلب کرد

اما جریان اصلاحات از هویت خود عدول کرد.

سالاری: اما جریان اصلاحات این گونه فکر نمی‌کند بلکه ما معتقدیم که حتی بخشی از جریان اصولگرا را می‌توان اصلاح‌طلب کرد و امید داریم که بسیاری از اصولگرایان نیز اصلاح‌طلب بشوند و این اتفاق نیز در حال رخ دادن است. این گونه نیست که جریان اصلاحات افراد را تقسیم کند.

پس جریان اصلاحات به دنبال مصادره افراد است؟

سالاری: خیر. جریان اصلاحات بر اساس مبانی خود همه افرادی که حتی در اصولگرایی نیز هستند را شامل می‌شود. مثلاً اگر کسی روزی بخواهد زیر چتر گفتمان اصلاحات فعالیت کند به آنها اجازه داده می‌شود. چون نگاه فعالان سیاسی ممکن است در طول زمان دچار تغییر شود که این تغییر خود اصلاحات است.

این صحبت شما در مورد آقای هاشمی نیز صدق می‌کند؟

سالاری: که چه؟

*هاشمی از همان ابتدا نگاه اصلاح‌طلبانه داشت

اینکه آقای هاشمی تغییر نگرش دادند و به جریان اصلاحات نزدیک شده‌اند.

سالاری: آقای هاشمی از همان ابتدا نیز نگاه اصلاح‌طلبانه داشت اما با توجه به جایگاه خود شخصیت فراجناحی خود را حفظ می‌کرد چون ایشان یکی از استوانه‌های نظام است و هیچگاه خود را در ظرف جریان خاص قرار نمی‌دهد و ما نیز دوست نداشتیم که این اتفاق بیفتد.

پس چرا جریان اصلاحات آقای هاشمی را اذیت کرد کتاب عالیجناب سرخ‌پوش را به تحریر در آوردند.

سالاری: برخی از افرادی که شما به آنها استناد می‌کنید به دو دهه پیش برمی‌گردد.

به هر حال جریان اصلاحات مال دو روز پیش نبوده است.

سالاری: در جریان اصولگرایی نیز ممکن است چنین افرادی وجود داشته باشد بنابراین این طبیعت فعالیت سیاسی است.

غرض از طرح این سؤال این بود که الان چه کسی تغییر کرده است؟ آیا آقای هاشمی به سمت اصلاح‌طلبان آمده یا اصلاح‌طلبان به سمت آقای هاشمی رفتند.

سالاری: موضوع بحث ما این نیست من گفتم که آقای هاشمی از ابتدا رویکرد اصلاح‌طلبانه داشته است. جریان اصلاحات نیز همواره آقای هاشمی را به عنوان شخصیت فراجناحی و ممتاز و شخصی که جزو سکانداران انقلاب بوده قبول داشته و وی را دارای قرابت بیشتری با خود می‌داند. همراهی آقای هاشمی و جریان اصلاحات با آقای هاشمی تاریخ طولانی دارد و آقای روحانی نیز همین طور؛ امروز نگاه آقای ناطق نوری و رویکرد وی بعضاً مرتبط با جریان اصلاحات است. ممکن است ایشان در خیلی از مسائل با جریان اصلاحات اختلاف‌نظر داشته باشد و این طبیعی است اما دوستان و رقیب ما نگران هستند افرادی مثل آقای ناطق بعضاً با جریان اصلاحات قرابت پیدا کند. امروز قرابت آقای ناطق با جریان اصلاحات بسیار بیشتر از قرابت وی با جریان پایداری است که از دل اصولگرایی بیرون ‌آمده و امروز جریان اصلاحات راه خود را درست می‌پیماید.

آقای ناطق در سال ۷۶ رقیب آقای خاتمی بود و شما ایشان را در سال ۷۶ کم تخریب نکردید.

سالاری: این خیلی خوب است که آقای ناطق روزی رقیب رهبر جریان اصلاحات بوده است ولی در طول زمان به این نتیجه می‌رسد که جریان اصلاحات در خیلی از موارد آرمان‌هایش با آرمان‌های جمهوری اسلامی ایران منطبق‌تر است و نهایتاً به جریان اصلاحات نزدیک می‌شود و این به دلیل تعصب‌گرایی جریان ما است. ما افراد را جذب نکرده‌ایم افراد جذب شده‌اند. جریان اصلاحات جریانی پویا است و این به معنای این نیست که هیچ اشکال، اشتباه و مسیر غلطی در گذشته وجود نداشته است اما معتقدیم ...

سؤال ما نیز همین است که طبق گفته شما آقای هاشمی از ابتدا اصلاح‌طلب بوده است ما به چند سؤال قبل برمی‌گردیم شما فرمودید که پیروزی آقای لاریجانی پیروزی جریان اصلاحات است و توضیحاتی را نیز ارائه کردید بحث بر روی این هسته تمرکز دارد که دسته‌بندی‌های سیاسی از حالت سنتی گذشته یعنی چپ و راست به حالت افراط و میانه‌رو تغییر شکل داده است و جریانات سنتی امروز با همین دسته‌بندی جدید خود را کُدگذاری می‌کنند.

سالاری: ما معتقدیم که از انتخاب آقای لاریجانی خوشحال‌تر از جریان رقیب هستیم و این قیاس ما در مقابله با افراطی‌گری است.

البته آقای لاریجانی در نشست خبری خود گفت که قرار گرفتن من در لیست امید هیچ تأثیری بر روی آرای من نداشته است.

سالاری: بگذارید من حرفم را تمام کنم؛ من می‌گویم که اگر جریان اصلاحات در لیست امید یکسری افراد را که هیچ قرابتی با اصلاح‌طلبی ندارند قرار می‌دهد به دلیل عدم تندروی و افراطی‌گری آنان بوده است. بنابراین مصلحت این بوده که این افراد در مجلس باشند و به مردم خدمت کنند. همین که توانستیم فضا را به سمتی ببریم که جریان رقیب هیچ گزینه‌ای جز آقای لاریجانی نداشته باشد برای ما خوشایند بود. موفقیت آقای لاریجانی موفقیت لیست امید بوده است. آقای لاریجانی به هیچ عنوان نمی‌تواند بگوید که من نمی‌خواستم در لیست امید باشم چون بنا بر خواسته ایشان در لیست قرار گرفتند. ایشان رئیس مجلس نهم بودند می‌توانستند همان زمان بگوید که نمی‌خواهم در لیست امید قرار بگیرم.

آقای لاریجانی خودشان اذعان کردند که خودشان اسم من را در لیست امید قرار دادند و قرار گرفتن در لیست امید هیچ تأثیری بر آرای من نداشته است.

سالاری: این صحبت شماست و من چنین چیزی را نشنیده‌ام.

*دسته‌بندی‌های سنتی اصولگرا و اصلاح‌طلب در حال تغییر است

شما می‌گویید که ما پیروزی لاریجانی را خوشایند می‌دانیم چون لاریجانی در مقابل افراطی‌گری است بنابراین قطب دسته‌بندی‌ها تغییر کرده است.

سالاری: بله، همین گونه است قطعاً دسته‌بندی‌های سنتی در حال تغییر هستند. جریان اصلاحات گرچه یک جریان تخصص‌گرا و پویاست اما  معتقدیم که حضور بخش عمده‌ای از دوستان اصولگرایان ما برای کشور مفید بوده و هست. بنابراین امروز که رقیب در عرصه‌های مختلف انتخابات ما را از حضور چهره‌های اصلاح‌طلب منع می‌کند بر این باوریم که برای اداره نظام جریان معتدل مفیدتر خواهد بود. بنابراین معتقدیم در کشور ما جریان مضر، ‌ افراطی‌گر و پوپولیست هستند و با شعار اینکه آدم‌های فاسد را به جامعه معرفی می‌کنند وارد حاکمیت و دولت می‌شوند ولی به آن وضعیت خاص از دولت خارج می‌شوند به گونه‌ای که امروز برخی از افراد مؤثر دولت اکنون در زندان به سر می‌برند و خیلی از آنها باید محاکمه شوند که بخشی از این حاشیه‌سازی‌ها فراموش کردن آن فضاهای به وجود آمده است. می‌خواهند با دو فیش (فیش حقوقی) اختلاس چند هزار میلیاردی را به فراموشی بسپارند.

پس با این دسته‌بندی که در فضای سیاسی در حال شکل گرفتن است و قطب‌ها از اصلاح‌طلب و اصولگرا به سمت قطب‌های میانه‌رو و افراطی در حال تغییر جهت هستند بنابراین احزاب نیز باید ضمن بازنگری استراتژی‌های خود را تغییر دهند.

سالاری: امروز جریان اصلاحات و جریان اعتدال تا حدودی با هم یکی شدند تا یک دهه پیش چیزی وجود نداشت. ولی امروز اتفاق افتاده است. در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی می‌بینیم که آقای لاریجانی که برآمده از بطن اصولگرایی است در لیست اصولگرایان قرار نمی‌گیرد. چرا یاران آقای لاریجانی مثل آقای جلالی را در لیست قرار نمی‌دهند. چون افراطی و میانه‌روی شکل گرفته است. جریان افراطی امروز افرادی مثل آقای لاریجانی را نیز در لیست خود قرار  نمی‌دهد. از این سو جریان اصلاحات با یکسری معتدلین کشور در حال ائتلاف است. خود آقای روحانی جزو جریان اصولگرایی است و در جامعه روحانیت مبارز عضویت دارد.

جریان اصلاحات درون خود دو شقه و یا چند شقه نشده است بلکه در حال جذب حامیان دیگر از بیرون است. اما در درون جریان اصولگرایی جدایی شکل گرفته است.

شورای اصولگرایان بنا را بر این گذاشته بودند که اسم افرادی که در لیست قرار می‌دهند در لیست دیگری حضور نداشته باشند. اما آقای جلالی و نعمتی در لیست امید حضور داشتند.

سالاری: یعنی شما قبول ندارید که اصولگرایان آقای لاریجانی را در لیست خود قرار ندادند؟ اینکه جزو واضحات است.

ما خدمت شما توضیحات را ارائه کردیم ولی شما دوست دارید به مسائل طور دیگری نگاه کنید؛ آقای سالاری چرا حزب همبستگی کمرنگ و حالت تعطیلی به خود گرفته است.

سالاری: تاریخچه حزب همبستگی مشخص است حزب همبستگی حزب برخاسته از پارلمان بود همه مؤسسان این حزب از نمایندگان مجلس شورای اسلامی بودند و به مفهوم واقعی یک حزب برخاسته از مجلس و پارلمان بود. این حزب دارای ارگان بسیار خوبی با عنوان روزنامه همبستگی بود که در اوج فعالیت خود تیراژ صد هزار نسخه‌ای داشت. در مجلس آن زمان ۶۸ نفر عضو فراکسیون داشت بنابراین تأثیرگذاری خوبی از خود به نمایش گذاشت اما بعد از ادامه و تداوم فعالیت درون خود حزب همبستگی شکاف‌هایی ایجاد شد و حاکمیت دو نوع نگاه را به همراه داشت. این نگاه‌های سیاسی کژدار و مریز در کنار یکدیگر فعالیت‌های سیاسی خود را ادامه دادند اما پس از انتخاب شدن آقای احمدی‌نژاد به عنوان رئیس جمهور دولت نهم اساساً با نگاه خاصی که در فضای سیاسی که اتفاق افتاد عملاً احزاب سیاسی به انزوا راندند و حزب همبستگی نیز به تأسی از همان فضای سیاسی دچار کمتر شدن فعالیت شد که البته اختلافات درونی نیز مؤثر بود.

در همان زمان ما کنگره‌ای را برگزار کردیم که شاید یکی از دلایل کم کار شدن حزب همبستگی نیز دولت گذشته بود چرا که وقتی ما آن زمان کنگره حزب همبستگی را برگزار کردیم یکی از جریانات درون حزب رأی نیاورد، اختلافات شدت گرفت. دولت گذشته نیز روزنامه حزب همبستگی را در اختیار آقای راه‌چمنی به عنوان رئیس شورای عالی سابق حزب نگه داشت و وزارت ارشاد دولت گذشته ما را به عنوان مدیر مسئول روزنامه معرفی نکرد. دولت گذشته به کار خود پایان داد و این دولت بر روی کار آمد اما پس از ۱۰ سال هنوز مجوز این روزنامه به ما داده نشده است. حزب همبستگی اولین حزب اصلاح‌طلب در کشور است که قبل از احزاب مشارکت و مجاهدین فعالیت داشته است. اکنون اعضای شورای عالی حزب با آقای راه‌چمنی صحبت کردند که اگر روزنامه را چاپ کنید از شما شکایت می‌شود که آقای راه‌چمنی الان دیگر روزنامه را بیرون نمی‌آورد. الان ما با کمیسیون ماده ۱۰ احزاب نیز رایزنی کردیم و آماده برگزاری کنگره حزب همبستگی هستیم. من از زمانی که به عنوان قائم‌مقام حزب همبستگی انتخاب شدم مشغول احیای ساختارهایی بودم که در طول سال‌های گذشته رو به نیمه‌تعطیلی گرویدند و ظرف سه ماه آینده و یا شاید کمتر کنگره حزب همبستگی را برگزار می‌کنیم و حتی با موضوع واگذاری حزب همبستگی نیز در جلسه گذشته هیأت نظارت بر مطبوعات موافقت شده که این روزنامه به نام بنده منتقل شود و امیدواریم با داشتن ارگان رسانه‌ای مؤثر واقع شویم. ان‌شاءالله حزب همبستگی در طول امسال به اوج فعالیت خود خواهد رسید. بین اعضای حزب نیز همبستگی ایجاد شده و ردپای اختلافات گذشته در آن وجود ندارد.

چرا این دولت روزنامه همبستگی را با تأخیر به شما برگردانده است؟

سالاری: در سال‌های نخست دولت که ما پیگیری‌هایی صورت ندادیم اما پس از آن پیگیری‌های ما سبب شد که چاپ روزنامه متوقف و اکنون نیز در هیأت نظارت بر مطبوعات مدیر مسئولی این روزنامه به ما بازگردانده شد.

وضعیت عضوگیری حزب همبستگی در حال حاضر چگونه است؟

سالاری: ما اساسنامه و مرامنامه‌ای داریم که مصوب کمیسیون ماده ۱۰ احزاب وزارت کشور است. در این آیین‌نامه‌ها کمیته‌ها و شاخه‌های مختلف پیش‌بینی شده که ما در سراسر کشور، مراکز استان‌ها و برخی از شهرستان‌های مهم استان‌ها می‌توانیم عضو بگیریم و نهایتاً طی فرایندی این افراد می‌توانند در عرصه انتخابات حتی انتخابات شورای عالی حزب نیز مشارکت کنند. انصافاً اساسنامه و آیین‌نامه‌های حزب همبستگی بسیار دموکراتیک نوشته شده است و نگاه از بالا به پایین وجود نداشته است؛ حتی مؤسسان حزب نمی‌توانند بعد از برگزاری دو دوره کنگره نقشی داشته باشند.

آقای مهندس به نظرتان چرا نتوانستیم در مسئله احزاب به سمت بومی‌سازی حرکت کنیم؟

سالاری: من معتقد به این نیستم که حتماً باید بومی‌سازی کنیم من بر این باورم که مبانی حکومت جمهوری اسلامی ایران و مبانی حکومت اسلامی که با جمهوریت نظام هم اتصال پیدا کرده است در درون خود فعالیت سیاسی به صورت منسجم و با ظرف تشکل‌های مردم‌ نهاد وجود دارد. خیلی نیاز نیست که ما بخواهیم مدل‌های غربی را در کشورمان پیاده‌سازی کنیم هر چند که همان گونه که در اقتصاد مقاومتی مقام معظم رهبری ارائه دادند و به درستی فرمودند باید درون‌زا باشد باید از تجربیات خوب کشورهای توسعه‌یافته در حوزه فعالیت حزبی بهره ببرند. بر این باورم که کشور کهنی چون ایران باید در حوزه تحزب آنقدر قوی می‌شد که کشورهای دیگر امروز از ما الگوبرداری کنند. متأسفانه در این حوزه ضعیف بودیم چرا که ما تاکنون حکومت جمهوری اسلامی نداشته‌ایم و در این ۳۷ سال گذشته این اتفاق افتاد. بنابراین تا جناح‌های سیاسی شکل بگیرند و ‌آزمون‌ها و خطاها صورت بگیرد نتوانستیم در مقوله سیاسی به انسجامی تحت عنوان احزاب برسیم. ولی ما متأسفانه باید بگوییم که علیرغم ارائه یک مدل جدید در حکومت‌داری مبتنی بر ولایت فقیه که موجب اقتدار ما شده و همین اقتدار سبب پای میز مذاکره آمدن ۱+۵ شد در حوزه فعالیت سیاسی که ضرورت پویایی هر نظام اسلامی به همراه جمهوریت است. متأسفانه موفق نبوده‌ایم و این را همه به آن اذعان می‌کنند. هم بزرگان جریان اصولگرا و هم اصلاح‌طلب و بقیه جریان‌های مستقل. ما در این حوزه نتوانستیم موفق باشیم که یکی از دلایل آن این است که ما در گذشته چنین فعالیت‌هایی نداشتیم که بخواهیم از تجربیات آن استفاده کنیم. حوادثی چون ۲۸ مرداد که ایجاد شد بلافاصله هنوز اینها شکل نگرفته بود از دست رفت و ما به طور کلی در فضای انقلابی و انقلابی‌گری بودیم. اساساً این نظام به قول مقام معظم رهبری یک پدیده ویژه‌ای در عصر حاضر بود و استکبار جهانی برای این نظام نسخه‌های خاصی پیچیدند و ما را آنقدر درگیر کردند که در این حوزه نتوانستیم کاری کنیم اما ضرورت اینکه بتوانیم در این حوزه (احزاب) به پویایی برسیم باید به سمت احزاب بزرگ و فراگیر برویم.

یعنی شما به فراگیر بودن احزاب اعتقاد دارید؟

سالاری: بله، قطعاً همین گونه است همه کارشناسان جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب حزب فراگیر را قبول دارند. ما باید به چند حزب فراگیر برسیم و در این مقوله است که می‌توان مثال کشورهای غربی را زد. مثلاً‌ ما در کشور حزبی به عنوان اصولگرایی و اصلاح‌طلبی داشته باشیم. عملاً جریانات اصولگرا و اصلاح‌طلب در بزنگاه‌های انتخاباتی نقش حزب فراگیر را بازی می‌کنند. بعضی مواقع در هر دو جریان احزاب با هم به تفاهم نرسند و منافع حزبی را به منافع جریانی ترجیح دهند که به شکست منجر خواهد شد. شاید یکی از دلایل شکست هر دو جریان در انتخابات‌های گذشته همین عدم تفاهم باشد. یکی از دلایلی که جریان اصولگرایی در انتخابات سال ۹۲ از اصلاح‌طلبان شکست خورد این بود که اصلاح‌طلبان بر روی آقای روحانی اجماع کردند اما اصولگرایان نتوانستند این اجماع را شکل دهند و یا برعکس در برخی انتخابات‌های اصلاح‌طلبان نتوانستند کاندیدای مشترکی را به مردم معرفی کنند. مثلاً در سال ۸۴ آقای کروبی، معین، هاشمی و مهرعلیزاده حضور داشتند. ما عملا این روز یک حزب فراگیر رسیده‌ایم اما رسمی نشده است. اگر بخواهیم امروز بر روی جریانات اصلاح‌طلبی و اصولگرایی در کشور نام‌گذاری صورت دهیم باید بگوییم حزب اصلاح‌طلب و حزب اصولگرا.

برخی‌ها معتقدند که احزاب فراگیر به تنوع سلیقه‌ها آسیب وارد و دیکتاتوری ایجاد می‌کند.

سالاری: خیر. البته نباید فقط این دو حزب فراگیر در کشور وجود داشته باشد می‌تواند دو حزب دیگر نیز در کنار این احزاب حضور داشته باشد اما اینکه امروز در جریان اصلاحات نزدیک به صد یا بیشتر از صد حزب داریم این دارای اشکال است و باعث می‌شود احزاب به دلیل عدم پختگی و عدم کلان‌نگری دچار ضعف باشد. امروز همه احزاب این تعریف را دارند که ما باید قدرت را بگیریم مگر می‌توان بین ۲۴۰ حزب همه بتوانند این کار را انجام دهند. چرا که قدرت تشخیص مردم نیز سخت می‌شود. امروز مردم می‌دانند که سبک و سیاق اصلاح‌طلبی یا اصولگرایی چگونه و نقاط ضعف ‌آنان به چه شکلی است چون اصلاح‌طلبی و اصولگرایی امروز تبدیل به حزب نشده است مرامنامه مشخصی نیز در اختیار مردم قرار نداده‌اند که به عنوان مثال در حوزه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارای چه برنامه‌هایی هستند. اگر این جریانات تبدیل به حزب شوند و مرامنامه خود را در معرض عموم قرار دهند مردم می‌توانند بهتر تشخیص دهند که هر یک از احزاب اصلاح‌طلب و اصولگرا دارای چه برنامه‌هایی هستند. شما می‌پرسید که آقای روحانی در زمان انتخابات خود این شعارها را داد حالا مردم باید رصد کنند که آیا این شعارها تحقق یافته یا خیر. من معتقدم که یک شخص نباید به تنهایی این شعارها را بدهد بلکه جریان یا حزب حامی وی این برنامه‌ها را به مردم ارائه بدهد و سپس در مقابل سؤال مردم پاسخگو باشند و همین‌طور نامزد پیروز شده خود را رصد کند که چه میزان از برنامه‌ها را تحقق بخشیده است.

به نظر شما چرا بعد از حزب جمهوری اسلامی که در مناسبات قدرت، آموزش شهروندی و ارکان حزبی توانست موفق عمل کند حزب دیگری نتوانست به گستردگی حزب جمهوری اسلامی فعالیت و کانال‌کشی سیاسی کند.

سالاری: اگر بخواهیم احزاب جدید را با حزب جمهوری مقایسه کنیم تفاوت جدی بین آنها و این حزب وجود خواهد داشت. حزب جمهوری در یک مقطع که ابتدای جمهوری انقلاب بود در مقابل احزابی که به دنبال مصادره کردن و سوءاستفاده از انقلاب بودند به وجود آمد. در اصل درون حزب جمهوری همه بنیانگذاران انقلاب و کسانی که انقلاب را ایجاد کرده بودند وجود داشت. زمانی می‌توانیم به مقوله تفاوت در کارایی احزاب بپردازیم که احزاب درون انقلاب وجود داشته و معتقد به قانون اساسی باشد و خطوط قرمز نظام را بپذیرند مشکل ما آن زمان این بود که به دلیل نو بودن انقلاب احتمال اینکه انقلاب را به انحراف ببرند وجود داشت. بنابراین برخی از مسؤولان شاخص نظام از امام اجازه گرفتند و این حزب را تشکیل دادند. حزب جمهوری اسلامی حزب صیانت از دستاوردهای انقلاب بود اما امروز زمان به جایی رسیده است که نظام نهادینه و تثبیت شده است و جریانات سیاسی معاند نیز حذف شده‌اند و هر دو جریان گفتمان اصلاح‌طلبی و اصولگرایی مرزهای خود و افراد نفوذی درون خود را شناخته‌اند و امروز معتقد به نظام هستند. امروز ممکن است در هر دو جریان اشکالاتی وجود داشته باشد که اجتناب‌ناپذیر است ولی امروز به نظر می‌رسد باید احزاب فراگیر و محدود در کشور وجود داشته باشد. آن زمان است که مردم راحت‌تر می‌توانند تشخیص بدهند و احزاب به مفهوم واقعی حزب است بنابراین در این صورت است که می‌تواند برنامه‌ها را از آنها مطالبه‌گری کرد، در غیر این صورت آقای احمدی‌نژاد از جریان اصولگرایی رأی می‌آورد ولی وقتی کار را خراب کرد جریان اصولگرایی زیر بار این خرابکاری‌ها نمی‌رفت و ممکن است در اصلاح‌طلبی نیز چنین چیزی پیش بیاید.

البته احمدی‌نژاد از نخست می‌گفت که من اصولگرا نیستم به نظر شما چقدر توانسته فرهنگ تحزب‌گرایی در کشور ما پایه‌ریزی شود و فنداسیون احزاب در کشور ما در حال حاضر چه وضعی دارد.

سالاری: به نظر من مردم حزب‌گریز نشدند ما آنها را حزب‌گریز کردیم چون هر کسی با ۴ نفر حزب راه انداخته است.

*بسیاری از احزاب خانوادگی و با رویکرد سهم‌خواهی هستند/احزاب فراگیر باید همه تفکرات را پوشش دهند

همان احزاب خانوادگی و فصلی.

سالاری: بله. اکثر احزاب ما احزاب خانوادگی هستند مردم در این فضا اصلاً نمی‌دانند اینها چه کسانی هستند و برنامه‌شان برای اداره مملکت چیست. خود کسانی که این احزاب را راه‌اندازی می‌کنند نمی‌دانند که مرامنامه حزبی‌شان چیست. بنابراین بسیاری از احزاب ما با رویکرد سهم‌خواهی تشکیل شده‌اند البته در این بستر حاکمیت نیز مقصر است. عرض کردم که انقلاب ما چون در آن برهه زمان انقلاب خاصی بود یعنی جزو انقلاب‌های فرهنگی بود که مخالفان جدی در نظام بین‌الملل دارند بنابراین ما را آنقدر درگیر موضوعات متفرقه کرده‌اند که از بقیه موضوعات غافل مانده‌ایم. امروز احزاب فکر می‌کنند اگر در انتخابات مختلف بتوانند کاندیدایی از حزب خود بدهند و سهمی در پارلمان، شوراها، ریاست جمهوری و کابینه داشته باشند می‌توانند اهداف خود را جلو ببرند. خود ‌آنها نیز می‌دانند که با این روش نمی‌توانند تأثیرگذار در روند سیاسی کشور باشند چرا که با این روش ظرفیت برنامه‌ریزی برای کشور نخواهند داشت اما چون مطابق قوانین کمیسیون ماده ۱۰ احزاب تنها راه فعالیت سیاسی همین مسیر است بنابراین در کلکسیون‌های اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی سهم می‌گیرند اما رسالت دولت و حاکمیت ما با بزرگان جریانات ما این است که فراتر از منافع درون حزبی به توافقاتی برسند و اعلام عمومی کنند که احزابی که به این جریانات سیاسی متمایل هستند در این دو یا سه احزاب فراگیر عضو شوند یعنی یک حزب اصولگرایی تعریف شود و همه احزابی که مرامنامه اصولگرایی را قبول دارند عضو آن شوند. این نیازمند یک همت عالی و کلان است و حاکمیت نیز باید در این مسیر کمک کند شاید نیازمند این باشیم تا قوانین را اصلاح کنیم و به احزاب فرصت زمانی بدهیم که شما باید در این فرصت زمانی بین این چند حزب فراگیر یکی را انتخاب کنید. احزاب فراگیر باید به گونه‌ای باشد که همه تفکرات را پوشش دهد.

*قطعاً اگر اصلاحات از روحانی حمایت نمی‌کرد نتیجه انتخابات به گونه دیگری رقم می‌خورد

نقش احزاب در انتخابات را چطور ارزیابی می‌کنید مثلاً در همین انتخابات ۹۲ به نظر شما احزاب چقدر توانستند در پیروزی آقای روحانی مؤثر باشند.

سالاری: اگر حزب را به مفهوم یک حزب تعریف کنیم و تک تک به ‌آن بنگریم پاسخ این است که بله احزاب تأثیرگذار هستند. حزب اعتدال و توسعه یکی از احزابی است که تأثیرگذاری خوبی دارد برخی از احزاب جریان اصلاحات و اصولگرایان نیز به همین شکل است اما قطعاً همه احزاب این جریانات یک ظرفیت را ندارند چون رنکینگ‌های مختلفی دارند همچنان که رنکینگ خبرگزاری‌ها و سایت‌ها مختلف است. شاخص رنکینگ احزاب تأثیرگذاری در مسائل سیاسی است اما در هر صورت مجموعه احزاب در انتخابات سال ۹۲ تأثیر داشتند. مجموعه‌ای از احزاب اصلاح‌طلب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات را تشکیل دادند. وقتی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که توسط سران اصلاح‌طلب حمایت می شود از روحانی حمایت کند بنابراین دارای تأثیر خواهد بود. چگونه مردمی که طرفدار اصلاحات هستند به آقای روحانی رأی دادند؟ قطعاً اگر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از آقای روحانی حمایت نمی‌کرد نتیجه انتخابات به گونه دیگری رقم می‌خورد.

البته آقای روحانی خودشان تأکید دارند ما حزب واقعی در کشور نداریم و خود را وامدار هیچ حزبی نمی‌داند.

سالاری: اختلاف ایجاد نکنید. (با خنده) البته برخی از این صحبت‌ها درست است.

آقای نقیب‌زاده می‌گوید که احزاب باید رهبر خود را هم زیر بگیرد چقدر با این جمله موافق هستید؟

سالاری: کارشناسان سیاسی بر اساس مبانی فکری خود مسائلی را عنوان می‌کند  اما من بک‌گراند صحبت ایشان را ندارم قطعاً این جمله بک‌گراندی دارد که بر اساس آن این صحبت را مطرح می‌کند اما اساساً  احزاب بستری را فراهم می‌کند که هم گفتمان‌ساز باشد و هم در این بستر نیروهای جدید قدرت جابه‌جایی داشته باشند. فلسفه کار حزبی نیز همین است به نظر من اینکه بگوییم  الزاما باید مؤسس حزب را زیر بگیریم درست نیست ممکن است مؤسس آن دارای کاریزمای خاص و گفتمان فراگیری باشد که بتواند دو دهه نیز یک حزب را رهبری کند و  این مسأله جدیدی نیست و در همه کشورهای دنیا وجود داشته و در کشور ما نیز وجود دارد. البته تغییر مؤسس حزب نشان از پویایی حزب است.