شناسهٔ خبر: 126333 - سرویس جامعه
منبع: هفته نامه نماینده

پرخطرهای جاده‌ای، سلامت روان دارند؟

تصادف.jpg

«نماینده»؛ دکتر فربد فدایی*/ حدود ۱۰درصد از مردم هر جامعه‌ای مبتلا به نابسامانی‌های شخصیتی هستند؛ به این معنا که دیدگاه‌ها، واکنش‌ها و عواطف آنها نسبت به دنیای بیرون و انسان‌های دیگر جنبة نابهنجار دارد و با وجود آنکه از این نظر با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شوند، اما قادر به تغییر رفتار خود نیستند، مگر اینکه تحت درمان روان‌پزشکی قرار گیرند. یکی از انواع نابسامانی‌های شخصیتی که به طور میانگین حدود ۲ درصد مردم جامعه گرفتار آن بوده و میزان آن در مردان به ۳ درصد و در زنان به ۱ درصد می‌رسد؛ نابسامانی شخصیتی ضداجتماعی است. به این معنا که فرد از دوران بلوغ رفتارهایی نشان می‌دهد که نشان دهندة ناتوانی او در پذیرش قوانین اجتماعی و دلبستگی به قواعد زندگی متمدن است.

این افراد با رفتارهایی مانند دروغ‌گویی به صورت مستمر، شکستن عهد، خشونت و پرخاشگری، بی‌رحمی نسبت به موجودات زنده، بی‌توجهی به امنیت خود و دیگران، رفتارهای بی‌برنامه و پیش‌بینی نشده، ناتوانی در نگهداری شغل ثابت مشخص می‌شوند. در مجموع ظرفیت برقراری روابط عاطفی و انسانی را ندارند و بیشترین میزان جرائم خطرناک رانندگی را هم مرتکب شده و موجب بروز تصادفات مرگبار می‌شوند. به عنوان مثال می‌توان به تخلف از سرعت غیرمجاز، بی‌توجهی به چراغ قرمز و حقوق عابر پیاده، نمایش خشم و پرخاشگری به وسیلة حرکات سریع با وسیلة نقلیه، ترمزهای ناگهانی و بوق زدن‌های غیرضروری اشاره کرد.

نکتة دیگر اینکه این افراد از انجام کارهای خلاف عرف هیچ‌گاه پشیمان نمی‌شوند. اما زمانی که دستگیر شوند، شروع به عجز و لابه کرده و می‌کوشند که با این رفتار دل مأموران قانون را نرم کنند، هر چند که این رفتار نتیجه‌ای نیز برای آنها نخواهد داشت.

از نابسامانی شخصیتی دیگری که مبتلایان به آن بیش از حد معمول در جامعه مرتکب جرم می‌شوند، شخصیت‌های نمایشی یا هیستریونیک هستند که تمایل به جلب نظر و توجه دیگران دارند. به طور نمونه این افراد سعی می‌کنند که خودروی شخصی آنها با بقیه متفاوت باشد، استفاده از تزئینات غیرعادی، نورافکن‌ها و چراغ‌های اضافه، شیشه‌های دودی همچنین حرکات نمایشی در رانندگی برای جلب توجه دیگران از نشانه‌های این اختلال شخصیتی بوده که عامل بسیاری از تصادفات رانندگی نیز است. علاوه براین شخصیت‌های مرزی گروه سومی در بین مبتلایان به اختلالات شخصیت هستند که به وسیلة رانندگی خطرناک و انجام کارهای غیرعادی با اتومبیل متمایز می‌شوند. البته این قبیل افراد در همة جوامع وجود دارند، اما نکتة مهم این است که در بسیاری از کشورهای پیشرفته قوانین به اندازه‌اي سخت‌گیرانه است و نظارت و اجرای قوانین به حدی دقیق است که این افراد مجالی برای خودنمایی و ارز اندام پیدا نمی‌کنند.

هرچند که ما نیز امروزه شاهد سفت و سخت‌تر شدن قوانین در حوزة راهنمایی و رانندگی هستیم اما همچنان این مکانیسم نیز نتوانسته اثرگذاری لازم را داشته باشد. دربارة سایر افراد جامعه هم باید گفت که آنها ممکن است مرتکب خلاف‌های کوچک رانندگی شوند، ولی اگر مأموران قانون مستمری داشته باشند، رعایت قوانین و حدود را می‌کنند و از انجام تخلفات خودداری خواهند کرد. در واقع بیشتر رانندگان در صورت وجود نظارت‌های دقیق و مستمر مرتکب تخلفات رانندگی نمی‌شوند.

واقعیت این است که در ایران با توجه به اینکه گسترش استفاده از خودرو مبتنی بر نیازهای واقعی جامعه نبوده و در واقع اتومبیل یک وسیلة تجملاتی وارداتی بوده است که از آن برای تفریح استفاده می‌شود، بنابراین فرهنگ مناسب برای استفاده از آن هیچ وقت وجود نداشته است. این در حالی است که اختراع و استفاده از خودرو در کشورهای صنعتی غرب مبتنی بر ضرورت یک جامعة صنعتی بود که در آن کارگران یا کارمندان بتوانند خود را با سرعت به محل کار برسانند یا پزشکان بتوانند با استفاده از اتومبیل به سرعت به محل کار یا بالین بیماران بروند یا آنکه افراد برای گسترش تجارت از خودرو استفاده می‌کردند. اما در ایران از اواخر دورة قاجار که این وسیلة نقلیه وارد کشور شد، یک وسیلة تفننی به شمار می‌رفت.

از سوی دیگر عواملی مانند: «گرما، ریزگردها یا سایر آلودگی هوا، سروصدای فراوان» همه به عنوان عوامل استرس‌آور موجب بروز تنش در رانندگان شهرهای بزرگ می‌شوند، بنابراین می‌بینیم که میزان تخلفات رانندگی در ایران بر حسب جمعیت یا تعداد اتومبیل چندین برابر استاندارد جهانی است و متأسفانه راهنمایی و رانندگی نیز از بودجة لازم یا نیروی انسانی کافی برای نظم بخشیدن به این بی‌نظمی محروم است. اگرچه مأموران راهنمایی زحمات زیادی متحمل می‌شوند اما به دلیل عوامل ذکر شده نتیجة چندانی به دست نمی‌آورند. همچنین بی‌توجهی به فرهنگ ترافیکی و قوانین رانندگی حجم تصادفات را افزایش می‌دهد، در حالی که جان فرد بسیار ارزشمند است اما به نظر می‌رسد این موضوع چندان مورد توجه مسئولان قرار ندارد. علاوه‌ براین مردم فکر می‌کنند مسئولان باید در مراقبت از آنها سهیم باشند، این رویکرد غلط است، افراد باید خود مراقبتی داشته باشند و بدانند رفتار پرخطر انسان‌ها بیشتر موجب وارد شدن آسیب به دیگران می‌شود.

مدیر گروه روان‌پزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی