به گزارش «نماینده»، شاید تاکنون عکس های بسیاری از سفر مقامات ایرانی به خارج از کشور دیده باشید که در حال اهدای تاج گل و ادای احترام به بنای یادبودی هستند.
بر اساس آداب و رسوم دیپلماتیک، مقامات رسمی کشورهای مختلف در بازدید از دیگر کشورها طبق برنامهای از پیش تعیین شده طی مراسمی رسمی به ادای احترام به مقام سربازان گمنام و یا کشتهشدگان جنگ کشور میزبانی میروند و تاج گلی را به رسم ادب نثار آن یادبود میکنند.
شاید فلسفه تاریخی این اقدام این باشد که قبل از انجام هر گونه سفر دیپلماتیک از جانب مقامات کشورها، صرف سفر به کشور دیگر، به این معنا باشد که مهمان کشور میزبان را به رسمیت میشناسد و قبر سرباز گمنام هم به نوعی نشانه استقلال و تمامیت ارضی آن کشور است.
به عبارت دیگر، یادبود سرباز گمنام نشانه استقلال کشور است و استقلال هم مقدمه شناسایی کشورها و برقراری روابط با دیگر کشورها است.
مراسم ادای احترام به سرباز گمنام در هر کشوری متفاوت است و پروتکل واحدی برای آن تعریف نشده است. غالباً این مراسم عبارت است از ادای احترام رسمی همراه با نواختن مارش نظامی و حضور یگان ویژه نظامی در کنار آن بنای یادبود و اغلب این بناها هم الهامگرفته از تاریخ، هویت، فرهنگ، دین و سابقه آن کشور است.
صمد علی لکیزاده سفیر سابق ایران در لهستان در این باره می گوید: وقتی مقامات کشورها به دیگر کشورها سفر میکنند اغلب علاوه بر دیدار با مسئولین کشور میزبان، بر سر مزار سرباز گمنام هم حاضر میشوند و ادای احترام میکنند. قبر سرباز گمنام به نوعی احترام به همه سربازان و کشتهشدگان آن کشور است که جان خود را برای استقلال کشورشان از دست دادهاند.
وی در این خصوص می گوید: این قبر تنها برای جسد فیزیکی نیست، یعنی در مواقعی فقط سنگ یادبودی است که هیچ جسدی در آن قرار ندارد و صرفاً جنبه نمادین و سمبلیک دارد ولی اغلب در همه جای دنیا سربازی در آن دفن شده است.
نکاتی چند پیرامون این موضوع قابل تأمل و بررسی است:
یکی اینکه اکثر کشورها مقبره کشتهشدگان و سربازان گمنام خود را در بهترین موقعیتهای ممکن در میادین اصلی شهرها و یا دانشگاههای معتبر و دیگر جاهایی که عبور و مرور زیاد است و دارای اهمیت و وجهه خاصی است، قرار میدهند.
به عنوان نمونه، میدان اتوال (شارل دوگل) که اصلیترین نماد فرانسه محسوب میشود، در اصل سمبل ایثار حدود یک میلیون سرباز فرانسوی است. اهمیت این میدان تا حدی است که رهبران سایر کشورها برای ادای احترام باید به این میدان بروند.
در پاریس و یا دیگر جاهای دنیا می بینیم که علاوه بر اینکه مقبره سرباز گمنام را دارند، به مناسبتی در گوشه گوشه شهرشان سنگی و یا تندیسی را به یادبود سربازان و کشته شدگان جنگهای خود قرار داده اند.
مثال دیگر در این زمینه قزاقستان است که تاریخ استقلالش کمتر از تاریخ و قدمت انقلاب اسلامی ایران است، این کشور یکی از بهترین بناهای یادبود سربازان گمنام را دارد و اتفاقا رنگ و بوی اسلامی هم دارد و آیه ای از آیات قرآن که در خصوص شهادت است در آنجا نوشته شده است.
همچنین در کنار دیوار غربی کاخ کرملین، یک مقبره قرار دارد که متعلق به سربازان گمنام است که در هنگ کرملین خدمت می کردند. این سربازان در دفاع از مسکو در جریان حمله آلمان نازی به مسکو کشته شدند و همگی در ضلع غربی و روبروی قبر لنین و در فاصله بسیار نزدیک با آن دفن شدند.
از سال ۱۹۷۷ دولت شوروی یک گارد احترام برای این مقبره تشکیل داد که همه ساله با تشریفات خاصی به این مقبره و همچنین قبر لنین ادای احترام می کنند. این مراسم یکی از جاذبه های گردشگری روسیه است و سالانه هزاران نفر برای بازدید از باغ الکساندر و مقبره لنین و سربازان گمنام و همچنین مراسم ویژه گارد احترام به مسکو و دیوار غربی کرملین می آیند و از این مراسم و از این مکان ها بازدید می کنند.
همچنین در بیشتر دانشگاههای جهان برای سربازان جنگی خود مراسم یادبود برگزار میکنند. برخی مثل دانشگاه میسیپیپی به تدفین این کشتهشدگان میپردازند. در محوطه این دانشگاه بیش از ۷۰۰ تن از کشتهشدگان جنگی دفن شدهاند، نام افرادی که هویت آنها مشخص بوده است، بر روی یادبودی که در مرکز این گورستان قرار دارد، نوشته شده است.
یا در نمونه ای دیگر، دانشگاه تورنتو کانادا «بنای یادبود سربازان» را برای زنده نگه داشتن یاد ۱۱۸۵ سرباز خود ساخته است. این سربازان که دانشجوی همین دانشگاه بودهاند، در جنگهای جهانی اول و دوم جان خود را از دست دادهاند.
نکته دوم اینکه با اجرای این مراسم، کشور میزبان یاد کشتهشدگان جنگی را که برای خود مقدس و مهم میپندارد را در عرصه بینالمللی زنده نگه میدارد. این نکته را با عنایت به این مطلب میگوییم که همانگونه که در بالا آمد، طی مراسمی رسمی این ادای احترام انجام میشود و با در نظر گرفتن شخصیت و مقام ملاقاتکننده طبعاً خبر آن نیز در بعد منطقهای و بین المللی بازتاب خواهد داشت.
نکته دیگر اینکه، متاسفانه بسیاری از ارزش ها و نمادهای مرتبط با دوران دفاع مقدس یعنی دورانی که امام راحل عزیزمان از آن تعبیر به نعمت کردند، با وجود آنکه تنها ۲۵ سال از جنگ ما می گذرد به دست فراموشی و غفلت سپرده شده است.
این در حالی است که کشورهای دیگر از کشته شدگان خود که مرتبط با جنگ های جهانی اول و دوم هستند با اینکه از آخرین آن حدود ۷۰ سال می گذرد همچنان تقدیر به عمل آورده و یاد آنها را زنده نگاه می دارند.
لکیزاده با اشاره به تفاوت مقبره شهید گمنام با مقبره سرباز گمنام، می گوید: در کشور ما مقبره شهدای گمنام را در هر جایی از شهر میتوانید پیدا کنید ولی این موضوع با بحث سرباز گمنام تفاوت دارد چرا که آن یک بنای منحصر به فرد است.
در بسیاری از کشورهای اروپایی یکی از نهاد های مرتبط با این مساله، سازمان کهنه سربازان است. این سازمان یکی از نهادهای متولی پیگیری کننده اموری از این قبیل است و در راستای تقدیر از سربازان قدیمی و کهن سالی که هنوز زنده هستند فعالیت می کند.
اما اینکه چرا با وجود همه آنچه در بالا آمد، تا به الان چنین چیزی را ما در کشور خود نداریم و پروتکلی در این زمینه وجود ندارد یکی از اهدافی است که این گزارش در پی آن است.
لکیزاده گفت: این قبیل کارها را میتوان در زمینه دیپلماسی عمومی تفسیر کرد که متأسفانه در این موضوع کشور ما کمبودهای زیادی دارد و غفلتهای بسیاری کردهایم. در موضوع دیپلماسی عمومی مخاطب فقط وزارت امور خارجه نیست بلکه این مقوله بسیار فراتر از این است و باید در سطح ملی و کلان به آن پرداخته شود.
وی ادامه می دهد: علت غفلت ما از موضوع دیپلماسی عمومی میتواند این باشد که به لحاظ فرهنگی فکر میکنیم مسئول همه چیز دولت است و او باید همه کارها را انجام دهد. در صورتی که در بسیاری از کشورها این تیپ کارها را نهادها و جوامع مدنی پیگیری میکنند، البته در کشور ما هم مواردی از این دست به ندرت اتفاق افتاده است.
این کارشناس ارشد اروپا و آمریکا می گوید: به طور مثال موزه صلحی که در تهران و در پارک شهر حدود ۱۰ الی ۱۲ سال است که احداث شده، به ابتکار یکی از همین نهادهای مدنی بوده (انجمن حمایت از قربانیان سلاحهای شیمیایی) و اگر این کار را میخواستیم به عهده دولت بگذاریم تا ده ها سال بعد هم چنین چیزی اتفاق نمیافتاد.
تجربه نشان می دهد برای آنکه کاری جنبه اجرایی و عملیاتی پیدا کند بایستی متولیانی مشخص داشته باشد و حیطه اختیار آنها به وضوح روشن باشد و وظایف هر یک به صورت مجزا مشخص باشد. این باعث می شود پس از اجرایی شدن آن پروژه، مسئولان ذی ربط پاسخ گو باشند و در حفظ و نگهداری آن بنای یادبود کوشا باشند.
لکیزاده در این رابطه به مهر گفت: در اغلب کشورها وزارت دفاع آنها متولی اصلی این امور است چرا که مقوله بناهای یاد بود سربازان گمنام موضوعی است که به جنگ، دفاع و ارتش کشورها بازمیگردد. در کشور ما هم وزارت دفاع، بنیاد شهید، شهرداری تهران، سازمان میراث فرهنگی، وزارت امورخارجه، بنیاد شهید و همچنین برخی نهادهای مدنی مرتبط با این امر از جمله متولیان این موضوع محسوب میشوند.
نکته جالب دیگر اینکه، قبر سرباز گمنام حتی با قبر افراد و شخصیت های سیاسی، تاریخی و ملی کشورها هم متفاوت است؛ چراکه آن شخصیت ها متعلق به زمان خاصی از آن کشورها و یک دوره و رژیم خاصی از آن هستند، اما مقبره سرباز گمنام فارغ از هر نوع نگاه سیاسی، رژیم، دولت و حکومت خاصی محسوب می شوند.
لذا این مهم نیز باید در کشور ما به صورت جدی پیگیری شود و در رفت و آمدهای دیپلماتیک مقامات خارجی به ایران بایستی برنامههای این چنین تنظیم شده و در دیدارهای سفرا و هیأتهای خارجی ترتیبی اتخاذ شود تا آنها بر سر بنای یادبود سرباز گمنام ما نیز ادای احترام داشته باشند.
صمد علی لکیزداه در گفتگو با مهر گفت: می توان یکی از قبور شهدای گمنام را به عنوان مقبره سرباز گمنام به طور رسمی معرفی کرده و در دیدارهای خارجی، مقامات کشورهای دیگر به آن یادبود ادای احترام کند.
وی اضافه کرد: همچنین میتوان کارگروهی مشترک متشکل از نهادها و سازمانهای متولی که پیشتر به آنها اشاره کردم، ایجاد کرد که بتوان موضوع ایجاد بنای یادبود سرباز گمنام را به طور جدی پیگیری و اجرایی کرد.
تردیدی نیست که سابقه کشورمان در ایثار و مجاهدت مردمانش از بسیاری از کشورهای دنیا بیشتر است و البته معاصرتر، یعنی هنوز هم رایحه ایثار و شهادت در جامعه ما جریان دارد و طبعا این برنامه رسمی دیپلماتیک نیز میتواند ابزاری مناسب برای زنده نگه داشتن یاد جانفشانی های فرزندان ملت در راه حراست از دین و سرزمین باشد.