شناسهٔ خبر: 118984 - سرویس سیاست
منبع: جهان نیوز

کرباسچی: لاریجانی تا کنون مواضع خوبی داشته است!

کرباسچی اگر طیف آقای لاریجانی که الان مواضع خوبی دارد با طیف رادیکال یکی شود، چرا تصور می‌کنید که ماحصل آن رادیکال‌شدن شود؟ چرا اعتدال نشود؟ اگر او بتواند کنترلشان کند که مطلوب است!

به گزارش «نماینده»، روزنامه شرق در مصاحبه ای با غلامحسین کرباسچی کم و کیف انتخابات مجلس و چگونگی آرایش اصلاح طلبان و اصولگراها را جویا شده است. در ادامه بخش های مهم این مصاحبه آورده می شود.

اگر ماحصل این وحدت جمع‌شدن نیروهای رادیکال و مثلا طیف سنتی باشد و برایند آن به سود رادیکال‌ها باشد چه؟

اگر طیف آقای لاریجانی که الان مواضع خوبی دارد با طیف رادیکال یکی شود، چرا تصور می‌کنید که ماحصل آن رادیکال‌شدن شود؟ چرا اعتدال نشود؟ اگر او بتواند کنترلشان کند که مطلوب است!

شدنی نیست!

چرا؟ تا حالا که شده. مجلس با سیاست لاریجانی توانست بالاخره برجام را تصویب کند؛ درحالی که در تلاش بودند، نشود و مجلس را از اکثریت بیندازند.

ولی تلاش‌هایشان همچنان ادامه دارد، اینها همچنان عصبانی هستند.

مجموعه مطرح است. یک نفر، دو نفر که مطرح نیستند. اگر هر کسی، چه لاریجانی چه دیگری بتواند مجموعه افراطی را کنترل کند، باید از آن استقبال کرد. وحدت این جناح اگر به معنای حاکم‌شدن جناح معتدل باشد، به نفع مردم است. اگر هم افراطیون حاکم شوند، خب مردم هم آنها را خواهند شناخت و کل مجموعه را افراطی تلقی می‌کنند. الان در ماجرای مثلا ورامین کسی می‌آید بگوید من بودم یا از کدام جناح، این کار را کردم؟ ولی مشخص است.

خب. من می‌خواهم بگویم یک گروهی کاری می‌کنند که هیچ گروه سیاسی در مقام بیان صریح، مسئولیت آن را قبول نمی‌کنند، اما هنوز کسی نمی‌داند در شیراز کدام گروه مسئول زدن آقای مطهری است. در ورامین یا خوزستان معلوم نیست چه کسی مسئول این کارهاست. یک گروه بیاید بگوید من یک گروه سیاسی هستم و روشم این است که نگذارم هیچ‌کسی سخنرانی کند. این خیلی خوب است! به صورت شفاف وضعیت افراد و گروه‌ها روشن می‌شود.

به طور صریح نمی‌گویند، اما...

بحث ما بحث شفاف‌سازی سیاسی است. جناح راست باید شفاف‌سازی سیاسی بکند؛ یعنی از گروه‌هایی که آشوب درست می‌کنند، تبری بجوید.

فکر نمی‌کنید در این تفرقه در جناح اصولگرا، جریان منتسب به پایداری و افراطی‌ها عصبانی هستند و بعید است به یک جمع‌بندی برسند؛ یعنی طیف رادیکال خیلی سرسخت است و می‌گوید مواضع من انقلابی است. آنها هم مواضع خودشان را دارند. وحدت آنها تاحدودی سخت است. فکر می‌کنید استراتژی اصلاح‌طلبان با این فرض چه باید باشد؟ شما به یارگیری اشاره کردید. فکر نمی‌کنید این وضع تفرقه باقی بماند باوجود اصرار شما بر وحدت آنها.

ما اصرار نمی‌کنیم، ولی می‌گوییم وحدت آنها هم به نفع مردم کشور است. این سیاستی است که در جهت مصلحت خود آنها هم است. اما کار ما باید این باشد که در جهت پیشبرد سیاست‌های اصلاح‌طلبانه از همه نیروهایی که به فکر منافع ملی و کشور هستند، یارگیری کنیم و برای ما مهم نباشد که اگر کسی در گذشته هر اشکالی داشته یا هر موضعی در برابر ما داشته، از او استفاده نکنیم. اگر بعضی از آنها الان به فکر منافع ملی هستند، ما حمایت می‌کنیم؛ یعنی اگر ما برای منافع ملی از همه افرادی که در جناح مقابل هستند، یارگیری کنیم؛ به موفقیت می‌رسیم. اگر از همه نیروهای طرف مقابل یارگیری کنیم، ضرر نمی‌کنیم. در انتخابات ٩٢ و سیاست خارجی ما همین کار را انجام دادیم. این سیاست درست است به نظر من.

در همین بحث یارگیری، شکل معمول این است که رقابت انجام می‌شود، وزن‌کشی‌ها معلوم می‌شود و در پارلمان است که ائتلاف شکل می‌گیرد. اما در کشور ما برعکس است. قبل از انتخابات ائتلاف انجام می‌شود. بعد در مجلس فراکسیون‌های متعدد تشکیل می‌شود. الان هم بحث اصولگرایان معتدل و استفاده از آنها در جریان اصلاح‌طلب مطرح است. فکر می‌کنید که اصلا وقت مطرح‌کردن آن همین مقطع است یا باید بگذاریم رقابت انجام شود و در مجلس یارگیری کنید برای این که برنامه خودتان را به پیش ببرید ...

منافاتی ندارد. بخشی در همین مرحله و بخشی در مراحل بعدی. مسلما اگر یک مجموعه از اصلاح‌طلبان یا معتدلین در انتخابات برنده شوند و طیف قوی باشند، شاید عده‌ای از طرف مقابل را بهتر یارگیری کنند ...

اما الان که وزن‌کشی نشده ...

اشکال ندارد. ولی بحث این است که در این مرحله عده‌ای شاید شعارهای مجموعه نیروهای معتدل را بیشتر به نفع کشور بدانند و احساس کنند بین مردم این شعارها بهتر جا می‌افتد. برای همین می‌گویم که نباید طردشان کرد. شاید در جاهایی رقابت بین اصلاح‌طلبان و نیروهای جناح راست وجود نداشته باشد. همیشه معلوم نیست که رقابت بین این دو جریان به این شکل باشد. به هر صورت اگر حس کنیم در جایی بین نیروهای افراطی و نیروهای معتدل که از گروه ما نیستند، یک دسته به مجلس ورود پیدا خواهند کرد، ما باید دسته دوم را تقویت کنیم. این فعلا در این مرحله است. مرحله بعدی مربوط به مجلس است و ضرورتی ندارد که الان درباره‌اش صحبت کرد.

بر این اساس، فکر می‌کنید جریان اصلاح‌طلب برای ورود به انتخابات باید چه رویکردی داشته باشد؟

تازه رسیدیم به سؤال اول! همین بحثی که من گفتم. اگر مجموعه مشکلات و مسائل کشور را احصا و تشریح کنیم، بحث اقتصادی، سیاست خارجی، فرهنگی و بحران‌های اجتماعی و زیست‌محیطی این مسائل کلان ملی را باید مدنظر قرار داد. اصلاح‌طلبان باید بگویند هرکسی به فکر منافع ملی است، از او حمایت می‌کنیم که به مجلس بیاید. اگر از گروه اصلاح‌طلب بود که مشخص است حمایت می‌کنیم و اگر از گروه مقابل بود هم حمایت می‌کنیم. یعنی معیار، منافع ملی است و این مفهوم آن انتخابات حداقلی است که برخی دوستان می‌گویند. حداکثری یعنی همه نمایندگان از طیف اصلاح‌طلب باشند.

چه مجلسی مطلوب است که شکل بگیرد؟

مجلسی که همراه دولت باشد

یعنی تلاش ما باید این باشد که اکثریت مجلس را به دست بیاوریم؟ در مقابل آن، چه ما به ازایی به دست می‌آوریم؟ مثلا اینکه به جای اکثریت به دنبال یک اقلیت قوی باشیم ...

در هر انتخاباتی همه دنبال این هستند که قوی باشند. کسی نمی‌گوید که از اول اقلیت ضعیف را داشته باشم. همه دنبال یک اکثریت در مجلس هستند، اگر نشد یک اقلیت قوی، اگر نشد یک اقلیت ضعیف! الان هم باید همه تلاش مردم و سیاسیون اصلاح‌طلب و معتدل این باشد که همه مجلس را در دست بگیرند. ولی حالا این که چقدر موفق شوند و چه عواملی اثر بگذارد، مشخص نیست.

مابه ازای آن اکثریت چیست؟ به‌عنوان مثال بگویم، اینکه اگر ما یک اقلیت قوی داشته باشیم از توان لابی برخورداریم، که کم‌کم طیف اصولگرا را نزدیک به خود کنیم و اگر این موضوع محقق بشود، یک برد است. اما اگر اکثریت را به دست بیاوریم، باعث می‌شویم که باز آن جناح متحد شوند و جناح تندرو و معتدل یکی شوند و احساس خطر کنند. این بحث استراتژی از این جهت است ...

خب این موکول به این است که ما اکثریتی به دست بیاوریم و بعد مسیر افراط را پیش بگیریم، اما اگر ما در مجلس پیروز شویم و اکثریت را به دست آوریم ولی رفتار منطقی و معتدلی داشته باشیم، آن اتفاق نمی‌تواند رخ دهد. آن بحثی که شما می‌فرمایید، زمانی می‌تواند رخ دهد و برخورد تخریبی با مجموعه اکثریت بکند که روش معقولی انتخاب نکند. من فکر می‌کنم مجموعه تجربه اصلاح‌طلبان و معتدلین الان به قدری غنی است که حتی در صورت پیروزی، درست مثل انتخابات ٩٢ عمل کند. ما بعد از پیروزی روش نامعقولی به‌کار نگرفتیم. برای همین دولت از طرف مقابل یارگیری کرده است. در سیاست خارجی و برجام، خیلی از دوستانی که در انتخابات، مقابل روحانی یا رقیب او بودند، الان به نوعی حامی هستند. شاید به برخی چیزها در جایی انتقاد داشته باشند. اما، در مجموع بازی طرفداران سیاسی دولت در گروه‌های سیاسی، به واسطه همین سربازگیری از جبهه مقابل بوده که در مجلس هم همین اتفاق می‌تواند بیفتد ...

پس استراتژی برای کسب اکثریت است؟

بله. اصلا غير از اين معنا ندارد. کسی نمی‌گوید تلاش می‌کنم برای اقلیت. تلاش حتما برای قدرت و کسب اکثریت است، اگر هم نشد، باید با روش معقولی در قالب اقلیت عمل کرد.