شناسهٔ خبر: 105617 - سرویس سیاست
منبع: مهر

"بهنود" از جیره‌خواری رژیم پهلوی تا حمایت از منافقین و ریگی

بهنود مسعود بهنود، ضد انقلاب و شبه روشنفکر لندن نشین که در کارنامه‌ی کار خود حمایت از طاغوت و جنایتکاران را به صورت توامان دارد تا جائیکه افرادی نظیر عبدالمالک ریگی نیز مورد حمایت وی هستند.

به گزارش «نماینده» مسعود بهنود مجری برنامه‌ی دیدبان بی‌بی‌سی فارسی و متولد ۲۸مرداد۱۳۲۵در تهران است. وی فعالیت مطبوعاتی خود را قبل از انقلاب و در سال ۱۳۴۲آغاز کرده و در روزنامه‌هایی نظیر آیندگان و تهران مصور به عنوان نویسنده حضور داشته است.

وی پیش از انقلاب توانسته بود نظر عباس هویدا را به خود جلب کند و وفاداری‌اش را به رژیم پهلوی ثابت کند به طوری که بنا به نوشته‌ی فرج سركوهی تنها گوینده‌ی رادیویی می‌شود كه حق داشت بدون نوشته و بازبینی برنامه‌ی راه شب رادیو را اجرا كند و در تلویزیون دولتی نیز برنامه‌ساز و مفسر سیاسی مورد اعتماد بود و سازش با قدرت را استلزام حضور مدام خود در رسانه‌ها می‌دید.

مسعود بهنود سال‌ها به عنوان خبرنگار همراه عباس هویدا در رژیم گذشته به کشورهای مختلف سفر کرده و بعد از انقلاب نیز برحسب شرایط، طرفدار حداقل طیف به خصوصی از نظام جمهوری اسلامی(از مجاهدین تا کارگزاران و اصلاح طلبان) بوده است. او با حوادث دوم خرداد ۷۶ خود را به جریان اصلاحات نزدیک می‌کند و دوباره به عنوان یک چهره مطبوعاتی در فضای رسانه‌ای ایران مطرح می‌شود، وی در این دوران دست به نگارش مطالبی می‌زند که هیچ هدفی جز تشویش اذهان عمومی و فرافکنی نداشته است.

وی در خصوص روزنامه نگاری می‌گوید: روزنامه نگاری در دوم خرداد اصولاً یک ورق مهم خورد. شبیه هیچ دوره دیگری نبود. آنچه که قبل از انقلاب صورت می‌گرفت روزنامه نویسی جدی نبود ...

جالب آن که خود او در جمله‌ای اعتراف‌آمیز نسبت به خطاهای دوم خردادی‌ها می‌گوید:"...الان هم به شما می‌گویم تندروی داشتیم، نه اینکه نداشتیم ولی آنقدر بود که نمی‌شود معنی‌اش را این گذاشت که نمی دانستیم ..."

وی به سبب فرافکنی و تشویش اذهان عمومی و همچنین توهین به مقامات نظام توسط دستگاه قضا مجرم شناخته و جمعا به تحمل ۲۳ ماه زندان محکوم شد. هنوز شش ماه از محکومیت او نگذشته بود که با قرار وثیقه چهل هزار دلاری آزاد شد. در تاریخ ۱ ژوئن سال ۲۰۰۲ هنگامی که وی در تور سخنرانی اروپایی مشغول فعالیت بود قوه قضائیه اعلام نمود که دستور دستگیری او یکبار دیگر صادر شده است و به موجب این دستور وی بایست برای گذراندن ۱۶ ماه دیگر از مدت باقی مانده‌ی محکومیتش به ایران بازگردد، اما مسعود بهنود دیگر به ایران برنگشت و به انگلیس گریخت.

از دیگر افرادی که همزمان با مسعود بهنود دستگیر و روانه زندان شدند می‌توان به اکبر گنجی، ماشاا... شمس الواعظین، عمادالدین باقی و ابراهیم نبوی اشاره نمود. مسعود بهنود در این ماجرا حدود ۱۵۰۰۰ دلار جریمه شد.

نزدیکی به سازمان اطلاعات و امنیت رژیم پهلوی

هر چند ابعاد نزديكي بهنود به ساواك و جريان‌هاي خوفناك امنيتي طاغوت از مبهمات تاريخ معاصر كشورمان است اما ذكر اين نكته حائز اهميت است كه وي به كرّات از نزديكي بسيار زياد خود و در عالي‌ترين سطوح با سران رژيم طاغوت و اطلاع از نقشه‌هاي جنایت‌کارانه‌ی آنان خبر داده است و با چنين گاف‌هايي است كه چهره‌ی واقعي بهنود به مرور نمايان مي‌شود. وي در مصاحبه‌اي مي‌گويد: "روز ۱۶ شهریور سال ۵۷ است. یعنی شب ۱۷ شهریور. من می‌دانستم فردا چه خبر می‌شود. شب قبلش با آقای مهندس بازرگان رفته بودم به خانه‌ی آقای انتظام و خبر داشتم. به هر حال کنجکاوی‌های شخصی من و کار حرفه‌ای که می‌کردم من را همه‌ی این جاها حضور می‌داد. می‌دانستم که امشب شب آخر است. به همین جهت نشستم و خیلی فکر کردم که چه کار کنم؟ ". حال مشخص نيست بهنود چگونه يك شب قبل از جنايت معروف روز هفده شهريور، از كشتار رژيم در آن روز اطلاع داشته است؟ جالب آن كه اميرانتظام در خاطرات خود مي‌گويد بازرگان را روز هفده شهريور در خيابان ديده است نه روز يا روزهاي قبلش و هيچ نقلي هم از اين دروغ بهنود به ميان نمي‌آورد!

حمایت از منافقین از ابتدای انقلاب

بهنود از همان روزهاي آغاز انقلاب دست به جعل گسترده‌اي زد به گونه‌اي كه سعي مي‌كرد به انحاي مختلف انقلاب ايران را مرهون خدمات مجاهدين خلق(منافقين) نشان دهد. تا آن جا كه با نزديك نشان دادن خود به سران انقلاب و كساني چون شهيد بهشتي از هر فرصتي براي ساخته و پرداخته كردن و جا انداختن خدمات! منافقين در پيروزي انقلاب استفاده مي‌كرد. حتي در بديهياتي چون كيفيت ورود امام راحل به ايران وي مدعي مي شود كه راننده ماشين حامل امام، محسن رفيق دوست بوده و دو نفر از اعضاي منافقين كه بعدها اعدام شدند در روي سقف بليزر نشسته و از امام در مسير فرودگاه تا ميدان آزادي محافظت مي‌كردند و كيست كه نداند آن فردی كه روي سقف ماشين حامل امام نشسته و از رهبر فقيد انقلاب محافظت مي‌كرد محمدرضا طالقاني از قهرمانان ورزشي آن روز ايران و رئيس سال‌هاي بعد فدراسيون كشتي ايران بود.

وي در تحريفي ديگر ساخت و تهيه‌ی سرود "خميني اي امام" را نيز به منافقين نسبت مي‌دهد حال آن كه اين سرود ساخته‌ی حميد سبزواري بوده و منافقين هيچ دخل و تصرفي در آن نداشتند.

حضور فعال بهنود در رسانه‌های ضد انقلاب

این شبه روشنفکر لندن نشین، تاثیر بسزایی در شکل‌گیری و راه اندازی تلویزیون bbc فارسی داشته و طی دهه‌ی گذشته برنامه‌های زیادی را به سفارش دولت انگلیس علیه جمهوری اسلامی ایران تولید کرده است. وی هر هفته در تلویزیون رسمی دولت انگلیس حاضر می‌شود و روزنامه‌ها و مجلات داخلی ایران را مورد بررسی قرار می‌دهد.

مسعود بهنود به این حد بسنده نمی‌کند و با شرکت در برنامه‌های رادیویی مثل رادیو فردا (ارگان رسمی پنتاگون) و برنامه‌های تلویزیونی صدای آمریکا به اربابان خود این پیام را منتقل می‌کند که می‌تواند انتظاراتشان را برآورده سازد و بازیچه‌ی دست آمریکا و انگلیس قرار گیرد.

در همین رابطه می‌توان به گفت‌وگوی او با بی بی سی فارسی اشاره کرد که می‌گوید: "از موقعی که دولت آقای احمدی‌نژاد آمده است ستمگری خیلی خوب رایج شده است و قلع و قمع کتاب هست. "

این در حالی است که کتاب‌های همین مجری بی بی سی به نام های بعد از ۱۱سپتامبر، ضدیادها و در بند اما سبز توسط نشر علم طی سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۶ چاپ و یا تجدید چاپ شده‌اند. البته در سال‌های ۱۳۹۲ و۱۳۹۳ نیز کتاب‌های دیگر نامبرده با عناوین: ۲۷۵ روز بازرگان، این سه زن، و امنیه تجدید چاپ شده‌اند.

او هم چنین در برنامه‌ تلویزیونی پولتیک مدعی می‌شود که جمهوری اسلامی ایران اوایل انقلاب دادگاه صحرایی در خصوص سانسور‌های اتفاق افتاده برپا کرده و به جرم سانسور افراد را اعدام می‌کرد!

وی هم چنین در جایی با تهدید ایران به ناامنی با بهانه تحلیلی از مقاله‌ی سعید حجاریان در خصوص وضعیت عراق و سوریه می‌گوید: اگر ایران، مصر، عراق، سوریه و افغانستان نیست اما نباید راحت بود و امکان دارد که ایران هم مثل این چند کشور امنیت خود را از دست بدهد!

حمایت‌های صریح مسعود بهنود از فتنه‌گران ۸۸

بهنود در جریان فتنه‌ی سال ۱۳۸۸ مستقیما به هنجارها، رسوم، اعتقادات و باورهای ایرانیان تاخت و با اقدامات ناصواب خود در برپایی نشست‌ها و تجمعات ضدایرانی و همسو با منافع صهیونیست‌ها خوش خدمتی‌اش را به اربابان غربی‌اش اثبات کرد.

وی با عضویت در اتاق فکر لندن و همکاری با عبدالعلی بازرگان، عبدالکریم سروش، اکبر گنجی، محسن کدیور و سید عطاء‌الله مهاجرانی عملا به جریان برانداز در ایران پیوند خورد و سعی کردند تا افرادی را در ایران برای شورش و برهم زدن نظم عمومی در ایران آماده کنند.

بهنود برای تاثیرگذاری برمسوولین به منظور تقابل با یکدیگر، مطلب سپهسالار قورباغه را در ۳۱ خرداد ۸۸ نوشت و لاریجانی، شورای نگهبان و احمدی‌نژاد را تشویق به استعفا، حل مسئله، بازشماری صندوق‌ها و... کرد.

وی همچنین ادعاهای بی اساس فتنه‌گران را در همین مطلب تبلیغ کرد و در یادداشت "سبز می‌مانم" در تاریخ ۲۶ دی ماه ۸۸ فتنه گران را تشویق به آشوب کرد و در مطلب "بر سر قرار سبز" در ۱۲ آبان ۸۹ با روحیه دادن به فراریان فتنه‌گر مثل علی‌نژاد برای آن‌ها تبلیغ کرده است.

در همین رابطه می‌توان به فعالیت‌های پسر او، نیما بهنود در این خصوص اشاره کرد که تحت پوشش طراحی لباس اقدام به کمک‌رسانی به جریان فتنه کرد.

ضد انقلاب و حامی تروریسم

مسعود بهنود که پس از تشکیل هسته‌ی رسانه‌ای سیاسی در سوئیس و راه اندازی گروه گویا و سایت‌های مختلف آن با بقیه‌ی همکاران، درصدد ایجاد تلویزیون با همکاری فرح کریمی بر می‌آید و با همکاری فرح کریمی جهت متقاعد کردن پارلمان هلند، جهت راه‌اندازی یک تلویزیون ضد نظام جمهوری اسلامی نیز تلاش فراوان کرد تا ابتدا سایت روز آن لاین را راه اندازی و در صورت موفقیت آن، نظر پارلمان هلند نیز جلب شود.

وی در مطالبی که با عناوین: ادعای منفعت گرایی نظام و بی توجهی به مسلمانان در تاریخ ۱۸مهر۸۶، القای توهم بحرانی بودن وضعیت کشور در مطلب ۶ آبان ۸۶ با عنوان رای به خاتمی، شبیه‌نمایی اقدامات فاشیست‌ها با اقدامات نظام در مطلب سالگرد کتاب سوزان ۲۲ اردیبهشت ۸۷، شبیه‌نمایی وضعیت کشور با دوره‌ی رضاخان در مطلب احمدی‌نژاد و سید ضیا، حمایت از بهاییت به عنوان یک جنبش در گفت وگو با رادیوزمانه در تاریخ ۱۱ خرداد ۸۷، اصالت دادن به محافل غربی در مطلب تا تعصب هست ۱۲ مرداد ۸۵، نفی نیروهای ارزشگرا و حمایت از عناصر مسئله دار در تاریخ ۲۲ مرداد ۸۵روز آن لاین، و همچنین دعوت به اقدام عملی علیه نظام در مطلب اول شهریور۸۷، نگاشته، عملا ضدیت خود با نظام جمهوری اسلامی را ثابت کرده است.

بهنود همان کسی است که با عبدالمالک ریگی خون آشام به گفت‌وگو می‌نشیند و با او گل می‌گوید گل می‌شنود!

بهنود نه یک ضدانقلاب معمولی است بلکه یک ضد انقلاب و حامی افرادی نظیر عبدالمالک ریگی که نماد جنایت و ترور در ذهن مردم ایران است، می‌باشد. او در کارنامه‌ی کار خود حمایت از طاغوت و جنایتکاران را به صورت توامان دارد.