شناسهٔ خبر: 105514 - سرویس سیاست
منبع: تسنیم

فضائلی: برخی به دنبال دستکاری شرایط پساتوافق هستند

مهدی فضائلی43 کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه آثار و پیامدهای پس از توافق می‌تواند دو حالت داشته باشد، گفت: نخست این است که اتفاقات روند معمولی و طبیعی خود را طی کند و حالت دوم اینکه اتفاقاتی به صورت مصنوعی و دستکاری شده بوجود آید.

به گزارش «نماینده» مهدی فضائلی کارشناس مسائل سیاسی در میزگرد " ایران در دوران پسا توافق"  با بیان اینکه قبل از بررسی پیامدهای آنچه به عنوان جمع‌بندی مذاکرات هسته‌ای و آنچه که پس از طی مراحل قانونی بتوان اسم توافق را بر آن گذاشت، مطرح است، باید ماهیت این موضوع مورد دقت قرار گیرد، تصریح کرد: در ابتدا باید بتوانیم خود این موضوع یعنی توافق (در صورت تصویب) را به خوبی بشناسیم چراکه تحلیل آثار و پیامدهای آن، براساس نوع شناخت ما ازاصل آن، متفاوت خواهد بود.

* شرایط پساتوافق بستگی فراوانی به نوع برداشت ما از توافق دارد

وی برهمین اساس اظهار داشت: اگر این اتفاق را نشانه قدرت و شوکت آمریکا بدانیم یک ارزیابی از پیامدهای سیاسی آن به دست می‌آید و اگر آن را نتیجه یک نوع استیصال و درماندگی ارزیابی کنیم، نوع پیش‌بینی و آمادگی ما برای اتفاقات پس از آن متفاوت خواهد بود.   همچنین با توجه به آنچه که طی روزهای پس از انتشار متن برجام در آمریکا اتفاق افتاد و اظهاراتی که مقامات بلندپایه این کشور اعم از رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و برخی از سناتورهای آن در جلسات استماع داشتند، ارزیابی خودم این است که آنچه اتفاق افتاده، ناشی از یک ضعف و نشانه ای مهم ازآغاز افول ابرقدرتی آمریکا است که البته مدتهاست شروع شده.

این کارشناس مسائل سیاسی برهمین اساس گفت: در تحلیل‌های قبل از برجام موارد متعددی را مبنی بر نیاز آمریکا به یک توافق ذکر می کردیم، از جمله اینکه "آمریکایی‌ها گزینه‌ی دیگری بعد از تحریم‌ها ندارند"، "اگر این توافق به نتیجه نرسد فروریختن هیمنه آمریکایی‌ها و تهدیدهایشان از آنجایی که دیگر عقبه‌ای ندارد، بیشتر آشکار می‌شود"، "آمریکا نمی‌تواند به دلایل مختلف تحریم‌ها را ادامه دهد"، "آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند از قِبل این توافق تأثیراتی را روی معادلات سیاسی داخل کشور ما بگذارند"، "روند رو به فزونی قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه" و " مسائل داخلی آمریکا و رقابت‌هایی که در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره و پس از آن انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد". لذا همه این موارد جزو دلایل این توافق  و به نوعی اجبار امریکا برای رسیدن به توافق محسوب می‌شود.

فضائلی ادامه داد: تمام این موارد بعدها در اعترافات مقامات آمریکایی تأیید شد و آنها به صراحت اعلام کردند که حمله نظامی نمی‌تواند در مورد ایران موثر باشد. به صراحت اعلام کردند که تحریم‌ها دیگر قابل ادامه پیدا کردن نبود. به صراحت اعلام کردند که از قِبل این توافق می‌خواهند یک جریان سیاسی را تقویت کنند همچنین غیر از مقامات آمریکایی، وزیر امور خارجه انگلستان نیز به صراحت این مسئله را اعلام کرد که امیدواریم اصلاح‌طلبان از این فرصت استفاده کنند و شرایط را به نفع خود رقم بزنند!

* اگر تیم مذاکره‌کننده شرایط و وضعیت خود و طرف مقابل را بهتر درک می‌کرد امتیازات بیشتری می‌گرفتیم

وی تاکید کرد: اگر این شرایط توسط تیم مذاکره کننده بهتر درک می‌شد، می‌توانستیم امتیازات بیشتری در این توافق بگیریم. اما فکر می‌کنم عجله دولت برای رسیدن به یک توافق و نگرانی از طولانی شدن مذاکرات و شاید اینکه نتواند در انتخابات آینده نتیجه خوبی بگیرند، سبب شد که یک فرصت خوب را که می‌توانستیم، امتیازات بیشتری از آمریکایی‌ها بگیریم، از دست دهیم.

" البته مانند برخی که ارزیابی فاجعه‌آمیزی از برجام دارند، چنین ارزیابی ندارم چنانچه آنرا توافق خوبی هم نمی دانم که برای آن جشن و پایکوبی براه اندازیم اما معتقدم که این توافق می‌توانست بهتر از این باشد. اگر نیاز آمریکایی‌ها به این توافق توسط ما به خوبی درک می‌شد، می‌توانستیم امتیازات بیشتری بگیریم. همچنین اگر نیاز خود به توافق را به صورت غیرواقعی بزرگ نمایی نمی‌کردیم، یا حداقل اینگونه اشکار نمی کردیم آنها هم انقدر انگیزه پیدا نمی کردند که بتوانند امتیازاتی که از ما گرفتند را بگیرند".

این کارشناس مسائل سیاسی برهمین اساس گفت: این درک و فهم می‌تواند به دو شکل ادامه یابد. اگر در شرایط جدید براساس همین اظهاراتی که مقامات آمریکایی داشتند و خواسته و ناخواسته به قدرت جمهوری اسلامی اعتراف کرده و به ناتوانی خود تصریح کردند را بهتر درک کنیم، یک نوع رفتاری خواهیم داشت و اگر نخواهیم با چنین مسیر و رویکردی، خود را با این توافق روبرو کنیم که ماهیت آن چه است و مجدداً برخی تحلیل‌های قبل از توافق غلبه داشته باشد، به سمتی می‌رویم که ما باید تغییر کنیم و این تغییر در سیاست داخلی و خارجی، فرهنگی و اقتصادی همان چیزی است که طرف مقابل حتی در این حد هم انتظارش را نداشته باشد.

 

فضائلی افزود: اگر به اظهارات طرف مقابل به خوبی توجه کنیم، متوجه می‌شویم که آنقدر که برخی‌ها در داخل می‌خواهند از این توافق بهره‌برداری کنند، توقع و انتظار ندارند چراکه در داخل یک ذوق‌زدگی مشاهده می‌شود و اگر این ذوق‌زدگی تعمیم پیدا کند، آن وقت به میزانی که جریانات در جهت نشان دادن این ذوق‌زدگی تلاش کنند و اظهارات وزیر امور خارجه انگلستان را جدی بگیرند و احیاناً اصلاح‌طلبان بخواهند به امیدواری انگلستان جامه عمل بپوشاند، اینها می‌تواند تحولات و مجدداً چالش‌هایی را برای گروه‌های سیاسی ما و جامعه ایجاد کند.

* برخی به دنبال دستکاری شرایط پساتوافق هستند

وی در بخش دوم سخنان خود در این میزگرد با بیان اینکه آثار و پیامدهای پس از توافق می‌تواند دو حالت داشته باشد، گفت: نخست این است که اتفاقات روند معمولی و طبیعی خود را طی کند و حالت دوم اینکه اتفاقاتی به صورت مصنوعی و دستکاری شده بوجود آید. اتفاقات طبیعی اینگونه شکل می‌گیرد که ما منتظر نتیجه عملی توافق بشویم.

* از آنچه در جمع‌بندی آمده، ناراحت نیستم اما از اینکه می‌توانستیم امتیازات بیشتری بگیریم و نگرفتیم ناراحتم

"البته این صحبت که گفتند هنوز اتفاقی نیفتاده، که ما ببینیم توافق چه آثار و پیامدهایی می‌تواند داشته باشد، درست است. آنچه که انجام شده اتفاق مهمی است. رسیدن به یک جمع‌بندی و به سرانجام رساندن مذاکرات کار مهمی بود اما اگر وضعیت واقعی طرف مقابل را بهتر درک می‌کردیم و استیصال خود را کمتر ابراز می‌کردیم، می‌توانستیم نتیجه بهتری بگیریم و توافق بهتری را رقم بزنیم. من از آنچه که اتفاق افتاده ناراحت نیستم از آنچه که می‌توانست اتفاق بیفتد و نیفتاد ناراحتم".

این کارشناس رسانه‌ در ادامه سخنان خود تصریح کرد: این نتایج عملی می‌تواند دو حالت پیدا کند یکی اینکه عملاً طرف مقابل به عهدها و تعهداتی که پذیرفته، عمل نکند که احتمالش زیاد است و سابقه بدعهدی را از آنها بسیار دیده‌ایم. در همین جریان مذاکرات هسته‌ای در سال‌های ۸۲ تا ۸۴ که با سه کشور اروپایی مذاکره می‌کردیم و سه توافقنامه با آنها داشتیم، آنها به خیلی از تعهدات خود عمل نکردند و نتیجه بدعهدی آنها در ارتباط با توافقنامه‌ها بخصوص توافقنامه پاریس منجر به این شد که پلمپ تأسیسات هسته‌ای را باز کنیم و فعالیت‌های خود را از سر بگیریم لذا احتمال بدعهدی آنها اکنون هم منتفی نیست.

فضائلی اضافه کرد: نمی‌توانیم خیلی خوش بین باشیم؛ پس ما چه زمانی می‌توانیم یک ارزیابی درستی از اینکه طرف مقابل به تعهدات خود عمل کرده یا نه داشته باشیم؟ در ۲۴ آذر که گزارش آژانس باید ارائه شود، این موضوع معلوم خواهد شد چراکه عملاً شروع تعهدات آنها از آن زمان است و اگر قرار باشد بدعهدی صورت گیرد، این بدعهدی از همانجا آغاز می‌شود لذا زود خودش را نشان می‌دهد اما جمع‌بندی کامل ما حداقل ۱۰ سال طول می‌کشد.

وی برهمین اساس تاکید کرد: این طور نیست که ما بتوانیم بلافاصله بگوییم که توافق انجام شد و طرف مقابل به تعهدات خود عمل کرد یا خیر. چراکه هم برای ما و هم طرف مقابل یک تعهد ۱۰ ساله وجود دارد لذا این ارزیابی که آیا برجام درست انجام شده یا خیر؟ و طرف مقابل به تعهدات خود عمل کرده یا خیر؟ یک دوره ۱۰ ساله دارد.

 

این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: اتفاقاً یکی از چیزهایی که در این دستکاری و حالت مصنوعی اتفاق می‌افتد، همین است. یعنی وقتی یک بده بستانی با غرب داشتیم و برای جمع‌بندی و ارزیابی نهایی آن یک دوره ۱۰ ساله تعیین شده است اما همین اول راه عده‌ای بگویند "دیدید توافق به نتیجه رسید، دیدید افرادی که می‌گفتند، ما اعتماد نداریم، بدبین بودند" لذا دستکاری روند طبیعی اتفاقات با نتیجه‌گیری زودرس از اتفاقی که ۱۰ سال زمان می‌برد، رخ می‌دهد.حرف من اینجا این است که نباید در جمع بندی و ارزیابی رفتار طرف امریکایی عجله بکنیم.

" اگر این روند حالت طبیعی خود را طی کرده و طرف مقابل به تعهدات خود کامل عمل کند، یک اتفاق مثبت و خلاف انتظار رخ می‌دهد. آن موقع می‌توان گفت که این اتفاق به نتیجه رسید و ما توانستیم یک موضوع را با آمریکا به سرانجام برسانیم و یک پیروزی برد- برد اتفاق افتاد. حالا بگوییم گام دوم را در مورد موضوع بعدی برداریم. اما اگر نتیجه این روند طبیعی این باشد که طرف غربی بدعهدی‌های خود را داشته باشد، بدبینی دیگری بر بدبینی های قبلی جامعه اضافه خواهد شد".

* برخی با ذوق‌زدگی از هم‌اکنون می‌خواهند نتیجه ۱۰ سال آینده توافق هسته‌ای را اعلام کنند

فضائلی با اشاره به چگونگی یک اتفاق مصنوعی و دستکاری شده گفت: اگر به جای اینکه صبر کنیم تا این موضوع به صورت طبیعی به سرانجام رسیده و این آزمون به مرحله نهایی خود برسد، وسط یا همین ابتدای کار نتیجه را اعلام کنیم. آن هم غیرطبیعی و غیرمستند و بگوییم این توافق موفق بوده و بعد بخواهیم وارد مراحل بعدی بشویم، خطر بزرگی است.

وی افزود: یک ادعایی که درمورد نتیجه این توافق مطرح شده این است که می‌گویند :"توانستیم با این مذاکرات ایران هراسی را کاهش داده و مهار کنیم" در حالی که حجم اظهارنظرهای مقامات آمریکایی در ارتباط با مسائل منطقه و فشار بر جمهوری اسلامی به عنوان یک عامل بی نظمی در منطقه که باید مهار شود، پس از انتشار متن برجام افزایش یافته. آنها می‌خواهند بلافاصله وارد گفت‌وگوهای جدید در مورد مسائل منطقه‌ای شوند که به نظر من یک خطای کاملاً راهبردی است. اگر دولت در این مرحله به این مسئله جواب مثبت دهد، ضررهای بسیار زیادی خواهیم دید. انشاءالله اینقدر تدبیر وجود داشته باشد مادامی که به صورت عملی از برجام نتیجه‌گیری نکردیم، وارد یک آزمون دشوارتر نشویم.

* انتقاد فضائلی به اظهارات عباس عبدی و احمد نقیب‌زاده

این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به صحبت‌های عباس عبدی و نقیب‌زاده گفت: شما در سخنان خود از تعبیر "مسئولانه عمل کردن" استفاده کردید. اینکه مثلاً جمهوری اسلامی از این پس باید مسئولانه عمل کند. این تعابیر در کلام آمریکایی‌ها هم وجود دارد. سوال اینجاست که مفهوم این تعبیر چیست؟ مگر ما تاکنون غیرمسئولانه عمل می‌کردیم و‌ آمریکایی‌ها در قبال دنیا و منطقه مسئولانه عمل می‌کردند؟ اوبامایی که با کمال افتخار که در دل آن یک عجز وجود داشت، در سخنرانی خود در دانشگاه واشنگتن اعلام می‌کند: "من کسی هستم که دستور هفت جنگ را صادر کردم ولی در مورد ایران نمی‌توانم چنین کاری را انجام دهم"، آیا مسئولانه عمل کردن آمریکا این است؟ آمریکا در قبال داعش، سوریه و عراق مسئولانه عمل کرد؟ بنده مفهوم این مسئولانه عمل کردن را نمی‌فهمم.

فضائلی همچنین تصریح کرد: آقای نقیب زاده یک نکته‌ای گفتند که برای من تعجب برانگیز و البته خوشحال کننده بود ولی سریع برگشتند به همانجایی که من انتظارش را داشتم. شما نگران مردم روستا شدید و اینکه فردی از جمعیت روشنفکری ما نگران وضعیت معیشت مردم در روستاها هستند که درآمدشان کم است و دولت باید به فکر آنها باشداین حرف جای خوشحالی دارد و عجیب بود که شما به فکر آنها هستید! اما چند لحظه‌ای نگذشته بود که تأکید کردید این طبقات رادیکال هستند و باید به طبقات متوسط اعتنا کنیم و بیشتر روی این طبقه سرمایه‌گذاری کنیم چراکه ظرفیت رادیکال شدن طبقات محروم زیاد است!

" شما صراحتا" طبقه محروم را لمپن می‌دانید. مگر در طبقه روشنفکر لمپن نداریم. چرا همیشه طبقه محروم را با "لمپن" هایش معرفی می‌کنید و طبقه متوسط را با روشنفکران و نخبگان معرفی می‌کنید. در حالی که می‌توان در طبقه متوسط لمپن‌ترین و افراطی ترین افراد را ببینم. چه کسی حرکت‌های افراطی که در جریان  فتنه سال ۸۸ رخ داد، انجام داد؟ آیا محرومین جامعه آن را انجام دادند؟ اتفاقاً تلاش‌های بسیاری شد تا این حرکات را به جامعه محروم و حاشیه شهرها و شهرستان‌ها منتقل کنند اما موفق نشدند".

وی در پایان سخنان خود اضافه کرد: برای همین آن حرکت نتوانست، کاری را که برایش طراحی شده بود، اجرا کند چراکه در بخشی از طبقه متوسط این موضوع وجود داشت و همه تلاش‌ها برای کشاندن آن به طبقه محروم ناکام ماند. آن بخشی از طبقه متوسط که در فتنه ۸۸ آمدند، تندترین حرکت‌ها و رادیکال‌ترین رفتارها را از خود نشان دادند. پس چطور می‌توانیم بگوییم که طبقه متوسط به دور از  رادیکالیسم است و طبقه محروم رفتار رادیکال دارد؟