شناسهٔ خبر: 84951 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ

علیه شاه‌کار مجیدی

فرشاد مهدی‌پور43 شاه‌کار آقای مجیدی به مثابه یک هواپیمای پهن‌پیکر است که اگر باند مناسبی هم برای نشست و برخاست آن وجود نداشته باشد، قدرت و صلابت‌اش از دورها نیز همگان را خیره خواهد کرد.

نماینده/فرشاد مهدی‌پور: بیش از دویست دقیقه می‌توان چشمان را به پرده نقره‌ای دوخت و مسحور رنگ و نور شد؛‌ روایتی ناب و نادیده از زندگانی آخرین پیامبر. شادمانی وصف‌ناشدنی از خلق اثری در تراز جهانی، آن‌هم در عصر اسلام‌هراسی. منطبق با دقایق و ظرایف روایتی معتبر از تاریخ صدر اسلام. برای خلق چنین شاه‌کاری، گام‌های بسیاری برداشته‌ شده و حتماً با آسیب‌های فراوانی نیز روبه‌روست. این نوشته‌، درنگی است بر برخی از این حاشیه‌ها.

اول.
مطابق معمول روی‌دادهای این‌چنینی، منتقدان سینمایی به دو گروه تقسیم می‌شوند: موافقان و مخالفان. اما این‌بار ظاهراً گروه سومی هم در حال ظهور است که نامشان را باید گذاشت مخالف‌ترها؛ چرا؟ تکلیف موافقان که روشن است، آن‌ها می‌گویند که کارگردانی و فیلم‌برداری و موسیقی و طراحی دکور و... محمدرسول‌الله (صلی‌الله علیه‌وآله) در نهایت زیبایی و کیفیت است و ایرادهای خُرد و ریز قابل اغماض. مخالفان هم چون دستشان از اشکال‌گیری‌های گُل‌درشت و ناهنجار خالی است، حرفشان را دور و بر این جمله آرایش داده‌اند که «قشنگ بود، اما داستان نداشت»، یک ایراد همیشگی که به همه فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی گرفته شده و می‌شود و نامش را در ایران می‌توان گذاشت «سندرم فقدان فیلم‌نامه‌» و متوجه این نکته هم نبود که فیلم تاریخی باید وفادار به متن ماجرا باشد و نه پرداخت‌های دراماتیزه برای جذاب‌کردن کار. و اتفاقاً شاه‌کار آقای مجید مجیدی چقدر تلاش داشته تا به این ورطه دوم نیفتد و حتی از عنصر زن (که در نقل خوش‌گذارنی‌های ابوسفیان و ابولهب و... حضوری مؤثر می‌تواند داشته باشد)، به نحو محدوی بهره بگیرد تا مبادا متهم به این‌گونه از جذابیت‌سازی‌ها نشود.

دوم.
ولی مخالف‌ترها، حرفشان را علاوه بر تمرکز روی نکات جزیی فیلم و حتی کلی‌ای نظیر آن‌که پیامبر که از کودکی پیامبر نبود (و این نشانه بی‌اطلاعی‌شان از تاریخ است)، گهگداری هم به سراغ بودجه و سرمایه‌گذاری فیلم می‌روند و می‌خواهند آن‌را به‌مدد اعداد و ارقام پایین بکشند و حواسشان نیست که در همین دور و برها فیلمی با مشارکت غیرایرانی‌های شیعه ساخته‌شده و هزینه‌اش هم چندان کم نبوده و کسی متعرض آن ارقام نشده. ضمن آن‌که این پول در تراز سینمای جهان، چندان قابل توجه نیست و اگر دلشان از جای دیگری پُر است، الان وقت تلافی کردن نیست. البته این دیدگاه، دغدغه دیگری هم دارد و شاخص‌اش را هم از پیش تعیین کرده که اگر اثرِ بزرگ آقای مجیدی به قدر برخی پرفروش‌های سینمایی در کشور نفروشد، چه می‌شود و چه نمی‌شود؟ در این‌جا هم دو پاسخ موجود است: یکی آن‌که تجربه فیلم‌های بزرگ در کشور نشان می‌دهد که فروششان هم‌واره قد هزینه‌هایشان نبوده از دوئل جناب محمدرضا درویش گرفته و پیش از آن کارهای آقای محمد بزرگ‌نیا تا ملک‌سلیمان جناب شهریار بحرانی و دیگر آن‌که «محمد رسول‌الله» با روی‌کرد نمایش جهانی ساخته‌شده و باید آن‌را در چنان ابعادی تحلیل و ارزیابی کرد و این‌همه به جدول فروش روزانه نهایتاً ۱۰۰ سینمای داخلی توجه نداشت.

سوم.
دسته‌دیگری از مخالف‌ترها البته وطنی نیستند و چشمانشان دوخته‌شده به دهان برخی چهره‌های الازهر که فیلم را ندیده، شمشیر بسته‌اند برای تخطئه و تحدیدِ آن. اگر حرف‌های موافقان و مخالفان و دسته‌ اول مخالف‌ترها، بیش‌تر مصرف و کارکرد داخلی دارد، گروه اخیر می‌تواند تاثیرگذاری‌های جهانی داشته باشد و با استفاده از فضای ساخته‌شده علیه اثر موهن «دارن آرونوفسکی» (درباره حضرت نوح) در کشورهای اسلامی و سوارشدن به موج ایران‌هراسی که در موضوع سریال‌های امام علی (علیه‌السلام) و حضرت یوسف نیز سابقه‌دار است، کار توزیع و مصرف شاه‌کار مجیدی را با مشکل مواجه کند. این حساس‌ترین بخش روی‌داد است، چون اگر بشود از گفت و گوهای حاشیه‌سازانه داخلی‌ها، صرف‌نظر و تبعاتش را محدود کرد، این‌جا را نمی‌توان بدین سادگی مهار نمود، به‌ویژه آن‌که بازهم تجارب گذشته در اکران جهانی اثرهای بزرگ سینمای ایران (big production) نشان‌دهنده فقدان توان مؤثر برای موفقیت در چنین پهنه عظیمی است؛ واحدهای دخیل دولتی (هم‌چون فارابی) یا بخش خصوصی (هم‌چون چند پخش‌کننده هم‌کار با سینمای ایران در سطح جهان) هر کدام مسائل و مشکلات خاص خودشان را دارند و این ملاحظات تصمیم و اقدام دست‌اندرکاران این فیلم را بسیار پیچیده‌تر می‌کند.

***
شاه‌کار آقای مجیدی به مثابه یک هواپیمای پهن‌پیکر است که اگر باند مناسبی هم برای نشست و برخاست آن وجود نداشته باشد، قدرت و صلابت‌اش از دورها نیز همگان را خیره خواهد کرد. ساخت چنین فیلم اثرگذاری، آن‌هم در بازه زمانی‌ای کوتاه (۴-۵ ساله) و در اوج گرفتاری‌های اجرایی و مالی و گنجاندن ده‌ها پیام محتوایی به‌روز و کارآمد در آن، شایسته ستایش است و ان‌شاالله مشمول توجه پدیدآورنده اصلی‌اش.

 

منبع: الف

نظر شما