شناسهٔ خبر: 81377 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا

ماجرای چفیه‌هایی که فرزند «عماد» بر دوش علاقه‌مندان «جهاد» انداخت

چفیه جهاد مغنیه431

نماینده/محمدمهدی رحیمی: بهمن‌ماه ۹۰ تهران میزبان اجلاسی متفاوت بود؛ جوانان و بیداری اسلامی. حضور بیش از ۱۵۰۰ جوان دختر و پسر از ۷۰ کشور جهان با مذاهب مختلف اسلامی، آن‌هم در اوج تب بیداری اسلامی قطعاً حواشی زیبا و متنوعی دارد اما بی‌شک اوج آن دیدار جوانان با رهبر معظم انقلاب در حسینیه امام خمینی در صبح روز دوم همایش بود. برای جلوه‌های بی‌نظیری که اون روز آفریده شد می‌توان صدها مطلب نوشت که جایش اینجا نیست؛ اما کم نبودند شرکت‌کنندگانی که مانند هم‌سن‌وسالان ایرانی‌شان چشم به چفیه آقا داشتند آرزویی که با توجه به حجم درخواست‌ها و فضای جلسه امکان تحقق آن نبود.
از بخت خوب آن‌ها و لطف دوستان روابط عمومی بیت قرار شد این آرزو به شکلی برآورده شود به همین منظور تعدادی از چفیه‌هایی که سابقاً بر دوش رهبر فرزانه انقلاب قرارگرفته بود در اختیار مسئولین اجرایی اجلاس قرار گرفت تا به نحو مقتضی به علاقه‌مندان آن که بسیار پیگیر بودند اهدا شود. (بعضی از این جوانان از یکی دو روز قبل از دیدار و آن هنگام که فهمیدند ملاقات رهبر هم در برنامه‌هایشان هست برای به دست آوردن چفیه آقا نقشه کشیده بودند و مدام پیگیر آن بودند)

چفیه‌ها که رسیدند، سریعاً با تعدادی از دوستان همفکری کردیم که چه طور و توسط چه کسی آن‌ها را اهدا کنیم که همه اقتضائات رعایت شده باشد. عزیزی پیشنهادی داد خانم‌ها را فاطمه مغنیه بدهد و آقایان را برادرش جهاد؛ چراکه فرزند شهیدی هستند که برای بسیاری از جوانان کشورهای اسلامی شناخته‌شده است (اگر نگوییم که به حاج عماد و خدماتش مدیون‌اند) همه موافق بودیم. قرار شد پس از نهار چند نفر از جوانان مشتاق، که ازقضا عمدتاً از عزیزان اهل سنت بودند را در گوشه‌ای از لابی هتل گرد هم بیاوریم و از جهاد عزیز و خواهرش هم دعوت کنیم تا در خلق این لحظات زیبا و به‌یادماندنی به ما کمک دهند. آن‌ها هم با کمال میل و البته مشتاقانه پذیرفتند و قبل از موعد در محل قرار حاضر شدند.

اشتیاق جوانان سفید و سیاه، عرب و ترک و آفریقایی‌تبار در لحظه دریافت چفیه ولی امر مسلمین وصف‌ناکردنی است. اشک شوقی که از دیدگانشان جاری می‌شد و نگاه حسرت‌آمیز عده‌ای که قرعه به نامشان نیفتاده بود در توان کلمات نمی‌گنجد.

جوانانی که آن روز نماد ایستادگی و مقاومت را با «دست» پسر عماد مقاومت بر «دوش» خود انداختند، نمی‌دانستند که دقیقاً ۳ سال بعد جهاد هم «پا» در مسیر پدر می‌گذارد، اما حتماً امروز «شانه» هایشان برای مبارزه در راه جبهه مقاومت اسلامی سنگینی بیشتری را احساس می‌کند.

چفیه‌هایی که فرزند «عماد» بر دوش علاقه‌مندان «جهاد» انداخت

چفیه‌هایی که فرزند «عماد» بر دوش علاقه‌مندان «جهاد» انداخت

چفیه‌هایی که فرزند «عماد» بر دوش علاقه‌مندان «جهاد» انداخت

منبع: صفحه شخصی گوگل پلاس محمدمهدی رحیمی

نظر شما