شناسهٔ خبر: 78602 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ منبع: مهر

می‌شود از داعش استمداد کرد برای حل مشکل هوا قدم بر سر چشم ما بگذارد!(طنز)

میرشکاک/1 یوسفعلی میرشکاک در یادداشتی طنز آمیز درباره آلودگی هوای تهران نوشت: می‌شود از داعش استمداد کرد و از او خواست که قدم بر سر چشم ما بگذارد و برای از میان بردن آلودگی احتمالی هوا دست به کار شود.

به گزارش نماینده به نقل ازخبرگزاری مهر، یوسفعلی میر‌شکاک شاعر و نویسنده و منتقد معاصر با نگارش یاددشاتی در وبسایت سوره اندیشه با به عباراتی تازه و طز‌آمیز درباره موضوع آلودگی هوای تهران اظهار نظر کرده است. متن این یادداشت به شرح زیر است:

مرا که ابایعقوبم به گواهی خواسته‌اند در این معنا که «هوای پایتخت آلوده است یا نه؟» و من بنده به سر داعش ـ کثرالله امثاله فینا و فی جمیع البلاد ـ سوگند می‌خورم که آلوده نیست و زمره‌ ضدانقلاب شایعه‌پراکنی و سیاه‌نمایی می‌کنند و در ربع مسکون از هوای طهران بهتر و تمیزتر و خوش‌گوارتر یافت می‌نشود و اگر حجت باید آوردن، بیاورم. و کدام حجت از این محکم‌تر که هوای پایتخت اگر آلوده بودی، هیچ‌کس را در آن قرار نماندی خاصه بزرگان را، و هریک از جانبی فرارفتندی. این سیاه‌نمایی که دشمنان می‌کنند از پی آن است که بزرگان از خوف آلودگی هوا، طهران را رها کرده و به جوانب و اطراف بگریزند تا اذناب امپریالیسم و صهیونیسم خود به این شهر درآیند و زمام اختلاس و ارتشاء و دیگر مهمات امور به دست گیرند؛ و این به هیچ روی صورت نبندد مگر این‌که ما مردم همیشه در صحنه، مرده باشیم که دوستان را از اختلاس بازداشته و دشمنان را به آن بگماریم.

دیگر این‌که ضدانقلاب و اذناب استکبار جهانی می‌گویند آلودگی هوا از بنزین چینی است و این دروغ از سر آن سودا، راست کرده‌اند که هوای بنزین امریکایی در دل دارند و این نیز صورت نبندد که حضرت ختمی مرتبت (صلواه‌الله علیه و آله و سلم) در باب امریکا هیچ نفرموده‌ ولکن در باب چین گفته‌اند: «اطلبوا العلم ولو بالصین». دیگر این‌که صین و چین و بنزین به قافیه‌ی راست موجب تقویت ثروت ملی یعنی شعر منظوم و مقفاست و هیچ خردمند ثروت ملی خود را از بیم آلودگی هوا، در معرض مخاطره نیندازد. حجت دیگر این بنده آن است که اگر مختصر آلودگی ناچیزی در برخی نقاط تهران یافت می‌شود، از توابع نیت‌های ساکنان آن حدود است ورنه مردم نقاط مرتفع پایتخت هم‌چون زعفرانیه و کامرانیه و تجریش که نیت‌های خوب مطلوب دارند، هیچ‌شان از این آلودگی خبر نیست و این بنده دو سه بار از آن حدود و حوالی گذشته و نشان آلودگی ندیده‌ام. دیگر این‌که می‌گویند طرح زوج و فرد چنین و چونان است. من اگر بر این قوم امارت داشتمی و فرمان دادمی تا هیچ طرح را اعتبار نکردندی که هرچه طرح افزون‌تر، صداع و خسران بیش‌تر. زیرا که این زمره‌ی شقاوت ـ خذلهم‌الله ـ یا در پلاک خودروی خویش دخل و تصرف می‌کنند یا به ضرورت دو خودرو فراهم آورده و یک روز زوج را سوار می‌شوند و روز دیگر فرد را.

و اما محکم‌تر برهان بنده این است که اگر هوا آلوده است  ـ که نیست ـ باید هوای چینی وارد کرد که با بنزین چینی مودّت و الفت دارد. آن‌گاه اگر هم‌چنان سیاه‌نمایان و دشمنان دستاوردهای شکوهمند ما از هوا گله‌مند بودند، باید آنان را به چین صادر کرد تا باد استکبار از سر آن‌ها بیرون شود و قدر عافیت بدانند و بفهمند که هوای وطن مألوف  ـ حتی اگر خدای ناکرده آلوده باشد، که نیست ـ بهتر از هوای وطن نمألوف است که در آن هیچ خبری از اختلاس و ارتشاء و تورم نباشد. آیا مطلوب است که نه آلودگی هوای دروغین داشته باشیم و نه اختلاس راستین؟ آن‌گاه بام تا شام و شام تا پاسی از نیم ‌شب گذشته، چه بگوئیم و چگونه سر خود گرم کنیم؟ به‌علاوه عزیزان و ارجمندانی که مشغول اختلاسند در همین هوا به سر می‌برند یا خیر؟ آیا انصاف است که آن‌ها را در همین هوا رها کنیم و هوای دیگری در سر داشته باشیم؟ هیچ صاحب مروتی رضایت نمی‌دهد که بزرگان را در چنین هوایی به حال خود بگذارد و خود از طهران عزیمت کند و چون ایرانیان صاحب مروت و اهل فتوتند، ان‌شاء‌الله به‌زودی همگی شهرها و شهرستان‌ها را رها خواهند کرد و به طهران خواهند آمد تا هم‌دلی و همراهی خود را با زمره‌ی اختلاس  ـ متح‌الله‌المسلمین بطول بقائهم ـ نشان داده و به استکبار جهانی ثابت کنند که هرکس از هوای ام‌القرای اسلامی بد می‌گوید، ضدانقلاب و محارب با خدا و امام زمان(ع) است.

باری، چنان که به ادله و براهین محکم ثابت شد هوای طهران هیچ هم آلوده نیست بلکه پاک و پالوده است و اما دفع دخل مقدر باید کرد و چون بعید نیست بر اثر مساعی انقلابی و دینی بزرگان، بقیه‌السیف جمعیت ایران، راه طهران در پیش بگیرند و احتمال دارد در آن صورت هوای پایتخت اندکی آلودگی پیدا کند؛ پیشنهاد بنده این است که جشنواره‌هایی برای مبارزه با آلودگی احتمالی هوا تدارک دیده شود و از دارندگان ثروت ملی (وزن و قافیه) خواسته شود که قصاید و غزلیاتی در مذمّت آلودگی هوا بسرایند (شعر نیمایی و سپید هم بد نیست. بالاخره آن‌ها هم جزو همین ثروت شگرف و شگفت‌آور بی‌حاصلند). فیلم‌های مستند هم می‌شود ساخت. راهپیمایی هم از لوازم قطعی بهبود وضع هوای آلوده‌ی آینده است. البته از آن‌جا که فعلاً هیچ مشکلی در کشور و به‌ویژه در پایتخت (به‌خصوص از حیث آلودگی هوا) وجود ندارد، می‌شود سال‌های آینده را به تشکیل سمینار و میزگرد اختصاص داد تا تا ان‌شاء‌الله آلودگی که حاصل شد، آن‌وقت به نحوه‌ی برگزاری جشنواره‌ آلودگی هوا پرداخته شود. البته برای بی‌کار نماندن اهالی جشنواره که همیشه در صحنه‌اند، می‌توان آلودگی مصنوعی ایجاد کرد که در آن دو فایده متصور است.

الف: مشغول شدن ارگان‌ها و نهادهای مربوطه

ب: جلب رضایت مردم همیشه در صحنه

و اما ایجاد آلودگی مصنوعی می‌تواند به این نحو باشد که دولت با همیاری و همکاری مردم هرچه لاستیک کهنه و نایلون و از این قبیل در چین و روسیه یافت می‌شود، خریداری کرده و در تمام چهارراه‌ها و پیاده‌روها (قدم به قدم) با بنزین و نفت و گازوئیل آتش بزند و یک فصل تمام را به این جشنواره اختصاص بدهد و در آخر فصل از مردم بخواهد آثار این جشنواره را از میان ببرند. به‌محض خاموش شدن لاستیک‌ها، هوای طهران به نظر مطبوع‌تر از همیشه خواهد رسید و رضایت مردم جلب خواهد شد. جشنواره‌ها حلّال همه‌ مشکلات است. البته از جشنواره بهتر «داعش» است. بنده بر آنم که عجالتاً جشنواره‌ آلودگی هوا برگزار شود؛ اگر هم‌چون دیگر جشنواره‌ها مفید واقع شود که فهوالمراد؛ وگرنه می‌شود از داعش استمداد کرد و از او خواست که قدم بر سر چشم ما بگذارد و برای از میان بردن آلودگی احتمالی هوا دست به کار شود. البته ممکن است اختلاس و دیگر چیزهای خوب و مطلوب را هم موقتاً از میان ببرد. راه چاره این است که پیش از نزول اجلال داعش، بزرگان به چین و روسیه بروند، پس از این‌که داعش دمار از روزگار ازدحام نفوس برآورد و طهران خالی از سکنه شد، برگردند و اهداف انقلابی خود را دنبال کنند.

نظر شما