شناسهٔ خبر: 73016 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز

از ۲۵ بهمن ۵۷ تا ۱۳ آبان ۵۸؛

رفتار متفاوت امام‌خمينی (ره) در برابر ۲ ماجرای تسخير سفارت آمريكا

فرزاد جهانبین امام خمینی (ره) هم چنانكه بارها گفته بودند معتقد به همزیستی مسالمت آمیز با همه کشورها هستند – البته رژیم جعلی صهیونیستی از این قاعده استثناست – و از این‌رو اساسا به دنبال برقراری روابط احترام آمیز و برابر بودند، تلاش داشتند تا از ایجاد تنش و تحمیل مشکلات غیرطبیعی به نظام جمهوری اسلامی جلوگیری نمایند

نماینده؛ دكتر فرزاد جهان‌بین/ تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ از جمله نقاط عطف و سرنوشت ساز تاریخ انقلاب اسلامی ایران است.اهمیت این واقعه تا به حدی بود که امام راحل(ره) از آن با عنوان انقلاب دوم و انقلابی بزرگتر از انقلاب اول یادکردند.در خصوص این واقعه با توجه به اهمیتش سخن فراوان گفته شده است. اما نکته ای که معمولا کمتر بدان پرداخته شده است اینکه تسخیر سفارت آمریکا دوبار رخ داده است. یکی در ۲۵ بهمن ۵۷ و سه روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دیگری در ۱۳ آبان ۵۸ نگاهی به این دو تسخیر و نوع مواجهه امام(ره) با این دو تسخیر می تواند تحلیل عمیقتری از واقعه ۱۳ آبان ارائه نماید.

در ۲۵/۱۱/۵۷ ساعت ۳۰/۱۰ صبح یک گروه از افراد مسلح به سفارت آمریکا در تهران حمله بردند. دو ساعت تیراندازی مدام ادامه داشت. چند تنی که خود را از نرده‌ها بالا کشیدند و به داخل انداخته بودند، از درهای دیگر رانده می‌شدند. در این زمان چریک‌ها وارد ساختمان شده بودند و از همه می‌خواستند که دست‌‌هایشان را روی سر بگذارند. همه افراد در سفارت تسلیم شدند.

موضوع به محضر امام راحل(ره) که در مدرسه علوی بودند گزارش داده شد. امام ضمن تأیید این دیدگاه که در مرحله انتقال و تثبیت دستاوردها، نباید اجازه دهیم برخی از کارهای ظاهراً انقلابی و افراطی، دولت انقلاب اسلامی را با مشکلات و موانع ناخواسته روبرو سازد به حاج مهدی عراقی دستور دادند که با آقای مهدوی‌کنی در کمیته مرکزی انقلاب تماس گرفته و از ایشان بخواهد از نیروهای داوطلب مسلح، از اعضای کمیته ها تعدادی در اختیار باشند تا در صورت لزوم از آنها برای رفع مشکل استفاده کند. به هر روی موضوع فیصله پیدا می کند و مهاجمین از سفارت خارج می شوند.

اما در ۱۳ آبان ۵۸ یعنی حدود ۱۰ ماه بعد صحنه به نحو دیگری رقم می خورد. در همان روز اشغال سفارت امریکا، دانشجویان تسخیر کننده سفارت، طی شش بیانیه که در پایان همه آنها عنوان «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» ذکر شده بود، به طور واضح به این مسأله اشاره کردند که به پیروی از مواضع و فرامین امام خمینی(س) دست به اشغال سفارت زده اند. در اولین بیانیه، پس از بیان قسمت‌هایی از پیام امام خمینی(س) در روز ۱۰ آبان ماه آمده است: “ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام خمینی(س)، از مواضع قاطعانه امام در مقابل امریکای جهانخوار حمایت کرده و به منظور اعتراض به دسیسه های امپریالیستی و صهیونیستی، سفارت جاسوسی امریکا در تهران را به تصرف در آورده ایم تا اعتراض خویش را به گوش جهانیان برسانیم.”

در روز ۱۳ آبان ۵۸، حاج سید احمد خمینی به نمایندگی از طرف امام، در جمع دانشجویان در داخل سفارت حضور یافت و سپس به قم بازگشت تا امام خمینی(ره) را در جزیان جزئیات حوادث قرار دهد. تقریباً می‌توان گفت که تمامی نگاه‌ها، چه دانشجویان تسخیر کننده و چه شخصیتهای انقلابی و گروههای سیاسی، به واکنش امام خمینی(س) بود. روز ۱۴ آبان و با یک روز فاصله، امام خمینی(س) در سخنرانی خود، ضمن تأیید اقدام دانشجویان، امریکا را «شیطان بزرگ» نامیدند و همان گونه که در اطلاعیه دوم دانشجویان آمده بود، سفارت امریکا را «لانه جاسوسی» خواندند.

به راستی این دو گونه رفتار امام خمینی(ره) در مواجهه با دو اشغال چگونه قابل تحلیل است؟ در پاسخ به این سوال، نگارنده معتقد است که امام خمینی (ره) هم چنانكه بارها گفته بودند معتقد به همزیستی مسالمت آمیز با همه کشورها هستند – البته رژیم جعلی صهیونیستی از این قاعده استثناست – و از این‌رو اساسا به دنبال برقراری روابط احترام آمیز و برابر بودند، تلاش داشتند تا از ایجاد تنش و تحمیل مشکلات غیرطبیعی به نظام جمهوری اسلامی جلوگیری نمایند و از این‌رو در جریان اشغال سفارت در ۲۵ بهمن ۵۷ قاطعانه جلوی آنرا گرفتند و با آن برخورد کردند اما در این فاصله یعنی از بهمن ۵۷ تا ۱۳ آبان ۵۸، آمریکا به جای آنکه متناسب با شرایط ایجادشده در ایران و نظام جمهوری اسلامی، رفتار خود را تغییر داده و با دست برداشتن از خوی زیاده خواهی و تحمیل رفتار نامتعادل و کدخدامنشانه زمینه تعامل مناسب را فراهم نماید روز به روز بر عمق خصومت‌ها افزود.

امام (ره) به دنبال واقعه ۱۳ آبان در تحلیل این واقعه فرمودند: “امریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا مشغول توطئه، پایگاهى هم اینجا براى توطئه درست کنند، و جوانهاى ما بنشینند و تماشا کنند. باز ریشه‏هاى فاسد به فعالیت افتاده بودند که ما هم دخالتى بکنیم و جوانها را بگوییم که شما بیرون بیایید از آنجایى که رفتند.… توقع این هست که جانىِ دستِ اول ما را ببرند آنجا نگه دارند و حمایت از او بکنند، و اینجا هم مرکز توطئه درست کنند، و مرکز پخش چیزهایى که توطئه‏‌گرى است درست بکنند، نمى‏دانم، همه چیزهایى که مى‏ خواهند بکنند، بکنند و ملت ما و جوانهاى ما و جوانهاى دانشگاهى ما و جوانهاى روحانى ما بنشینند تماشا کنند تا خون این صد هزار نفر تقریباً ـ یا کمتر و بیشتر ـ هدر برود.”

امام(ره) با این همه راه مذاکره را نبستند و با دوشرط امکان ادامه مذاکرات را تمهید کردند. ایشان فرمودند: “اگر چنانچه امریکا، شاه مخلوع ـ این دشمن شماره یک ملت عزیز ما را به ایران تحویل دهد و دست از جاسوسی بر ضد نهضت ما بردارد، راه مذاکره در موضوع بعضی از روابطی که به نفع ملت است باز می‌باشد.”

اما در مقابل آمریکا به جای درک شرایط و علل واقعی تسخیرلانه جاسوسی که تبلور بغض فروخورده و کرامت از دست رفته مردم از ۲۸ مرداد ۳۲ تا کنون بود به برخورد از موضع بالا و استکباری خود ادامه داد و حتی تلاش کرد از طریق نظامی موضوع را حل و فصل کند اما غافل از آنکه ملت انقلابی ایران زیر بار فشار سرخم نمی کند.

 

منبع: جهان نیوز

نظر شما