شناسهٔ خبر: 65463 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا

چوب دیکتاتوری اصلاحات بر سر «ندای ایرانیان»

کراپ‌شده - صادق خرازی به نظر می‌رسد جدی‌ترین دلیل مخالفت منتقدان با ندای ایران به خودخواسته بودن این تشکل بر می‌گردد، چرا که این جریان برآمده از بدنه جریان اصلاحات است و قصد دارد خط مشی‌هایش را خودش تعیین کند، نه الیت‌هایی در راس.

به گزارش نماینده، پس از گذشت چند ماه از اظهار نظر محمد خاتمی در خصوص عدم بازگشت هم نسلانش به قدرت و مطرح شدن بازنشستگی نسل اول اصلاح‌طلبان، تشکلی جدید پا به عرصه سیاسی گذاشت که خود را نماینده نسل دوم اصلاح‌طلبان می‌داند.

بحث مطرح شده از سوی خاتمی در همان زمان با واکنش‌های متفاوت و شدیدی رو برو شد و امروز نیز بحث‌هایی از همان جنس در خصوص ماهیت تشکل تازه تاسیس «ندای ایرانیان» مطرح می‌شود. این انتقادات به حدی رسیده است که صادق خرازی در جایگاه «ریش سفید» این جریان منتقدان را اینگونه می‌خواند «چطور این جوانان را تا زمانی که پیاده نظام شما بودند تایید می‌کردید؟ »

 

نحوه شکل‌گیری و مشخصات

شکل‌گیری این حلقه ۱۲ نفره به حدود شش ماه پیش و تقریباً همزمان با موضع‌گیری خاتمی در خصوص بازنشستگی نسل اول برمی‌گردد. این تشکل در واقع از جوانان اصلاح‌طلب فعال در حزب مشارکت و دفتر تحکیم وحدت سابق تشکیل شده که اغلب این جوانان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ از مدافعان جدی سید محمد خاتمی در مقابل میرحسین موسوی بوده‌اند.

هسته مرکزی این تشکل جلسات منظمی با صادق خرازی دارند؛ در واقع خزاری ریش سفیدی این تشکل را عهده‌دار است. خرازی با روابط خوب و مستحکمی که با ارکان نظام و شخصیت‌های سیاسی دارد می‌تواند به پیشرفت این تشکل کمک کند، یکی از مهم‌ترین کارهایی که خرازی برای این تشکل تاکنون کرده است مهیا کردن زمینه‌های دیدار این تشکل با رهبر معظم انقلاب در مراسم عید فطر امسال بوده است.

از آنچه تاکنون در خصوص این تشکل در رسانه‌های اصلاح‌طلب منتشر شده است برمی‌آید که این جوانان نه تنها همانند پدران خود خوی رادیکال و ستیزه‌جویی در مقابل حاکمیت ندارند بلکه اصل را بر مدارا و تمکین از حاکمیت گذاشته‌اند. این خصلت به قدری برجسته‌ است که اعلام داشته‌اند ما با نسل دوم اصولگرایان نقاط اشتراک بسیاری داریم، نسل اولی‌ها مشکل ریشه‌ای و قدیمی دارند درصورتی‌که ما این مشکل را نداریم؛ هر دو طرف به دنبال منافع ملی هستیم به همین خاطر فکر می‌کنیم می‌توانیم با آن‌ها و با دیگر نهادهای حکومتی کار کنیم. این تشکل اعلام کرده است که برخلاف نسل اول که نگاه آرمانی به سیاست دارند، نگاهی عمل‌گرا به سیاست دارند.

 

منتقدان چه می‌گویند؟

جدای از تقسیم‌بندی‌های جناحی، هر حرکت سیاسی این‌چنینی که به اذعان خود آنان هماهنگ و در چارچوب‌های تعیین شده است، برای نظام فرصت تلقی می‌شود. نسل اول اصلاح‌طلبان رادیکال این موضوع را به‌خوبی فهم کرده‌اند و فوراً بدان واکنش منفی نشان داده‌اند و چماق دیکتاتوری و تمامیت‌خواهی خود را بر سر این تشکل فرود آورده‌اند و از زدن برچسب‌هایی چون «حزب حکومت ساخته» و ... کوتاهی نکرده‌اند.

در جایی دیگر این انتقادات به تخریب نزدیک شده بطوریکه این تشکل را لایق عنوان ندا (نسل دوم اصلاح‌طلبان) ندانسته بلکه آن را نسا (نسل سوم اصلاح‌طلبان) می‌نامند که تفسیر آن این طور می‌شود که شما هنوز برای نمایندگی نسل دوم اصلاح‌طلبان کوچک هستید.

محور چالش‌های منتقدان با ندای ایرانیان به اذعان خرازی شامل سه گزاره است: «چرا شما در حالی که ما هستیم، چنین تشکیلاتی را ایجاد کردید؟ »، «عده دیگری می‌گویند ما ژنرال هستیم و چرا با ما هماهنگ نکردید که چنین کاری انجام دهید؟ » و «شما در مانیفست‌تان به گونه‌ای عمل می‌کنید که با مبانی که در اصلاحات تعریف کردیم مغایر است».

اما به نظر می‌رسد جدی‌ترین دلیل مخالفت منتقدان با ندای ایران در این میان به خودخواسته بودن این تشکل بر می‌گردد، این تشکل بر خلاف بسیاری از تشکل‌هایی که تا کنون توسط عموماً الیت‌هایی در راس شکل گرفته‌اند، برآمده از بدنه جریانات است و خط مشی‌ها را خود تعیین می‌کنند، نه راس. پس شاید باید حق داد که محمد خاتمی بگوید «اولویت من فعال شدن تشکل‌های دیگری بود»!

 

ارتباط با تئوری نو اصلاح‌طلبی

در خصوص ارتباط نظریه نواصلاح‌طلبی تاجیک با این تشکل آن‌طور که دو طرف بیان کرده‌اند هیچ ارتباط تشکیلاتی میان تاجیک و این تشکل وجود ندارد، اما نظریه تاجیک کاملاً منطق با عملکرد و حرکت این جوانان است. تاجیک در این خصوص این‌طور توضیح می‌دهد: «آقای خاتمی تصویری از سیاست امروز این مرزوبوم به دست می‌دهند که جایی برای امثال او نیست ... نسل دوم اصلاح‌طلبی را بیشتر نسلی خودجوش و خودرو و خود تاکید‌گر می‌دانم تا درس آموختگان و تربیت‌شدگان مکتب اصلاح‌طلبی ... نسل کنونی اصلاح‌طلبان باید دخیل خود را از افراد بگشاید و در مسیر چنین استقلالی گام بردارد ... در این شرایط نسل گذشته برای هویت‌یابی خود بیشتر نیازمند نوعی اتصال به شناسنامه نسل جدید است تا برعکس. نو اصلاح‌طلبی دقیقاً تئوریزه کردن چنین نیاز و چنین اتصالی است».

 

یک ملاحظه

اما آنچه مشخص است آنکه قطعاً این تشکل اکنون نمی‌تواند ادعا کند نماینده نسل دوم اصلاح‌طلبان است. این تشکل تنها جریانی نیست که جوانان اصلاح‌طلب در آن فعال هستند، بلکه تشکل‌های دیگری همچون امید ایرانیان، شاخه جوانان حزب اسلامی کار و بنیاد باران و ... نیز فعالیت‌هایی توسط جوانان صورت می‌گیرد که این کار را برای «ندا» سخت می‌کند، مگر آنکه بتواند همه آن‌ها را زیر چتر خود بیاورد.

نظر شما