شناسهٔ خبر: 51376 - سرویس تاریخ
نسخه قابل چاپ

این چمران مصادره شدنی نیست

وقتی کهولت سن، دبیر کل نهضت آزادی را دچار فراموشی می کند !

شهید چمران

نماینده ابراهیم یزدی که به مدد فضای سیاسی به وجود آمده پس از انتخابات احساس می کند به زندگی بازگشته این روزها فعال تر شده و به اظهار نظر در موضوعات مختلف می پردازد البته سخن گفتن شهروندان جمهوری اسلامی در موضوعات مختلف امری نیست که کسی مدعی ممنوعیت آن باشد ولی زمانی که اظهار نظری با شواهد و قرائن متقن تضاد پیدا می کند حالت های مختلفی را می توان متصور شد.

اگر گوینده دچار به کهولت سن باشد احتمال اختلال مشاعر و گرفتار شدن به بیماری مرسوم فراموشی را می توان مد نظر آورده و به سخنان این فرد واکنشی نشان نداد ولی زمانی که رسانه ها به سخنان چنین فردی اهمیت داده و با باز انتشار آن به سندیت گفته ها دامن می زنند موضوع فرق می کند .

ابراهیم یزدی دبیر کل گروهک نهضت آزادی این بار درباره شهید مصطفی چمران و در واکنش به مصاحبه اخیر برادر شهید ،  مهندس مهدی چمران گفته است : ما اسنادی داریم که نشان می‌دهد دکتر چمران بعد از انقلاب به عنوان عضو شورای مرکزی نهضت آزادی صورت جلسات را امضا کرده. روزنامه میزان را مجموعه‌ای به نام «محک» منتشر می‌کرد که دکتر چمران عضو هیات امنای آن بود. ادعا‌ها و حرف‌های مهدی چمران خشت بر آب است. انکار عضویت او در نهضت آزادی نه به نفع ایشان است و نه به نفع آقای مهدی چمران. حرف‌های مهدی چمران متاثر از شرایط و فضای موجود است و هیچ سندیتی ندارد. هنگامی که نهضت آزادی در سال ۱۳۴۰ تشکیل شد ما ایران نبودیم، اما دکتر چمران، دکتر شریعتی، صادق قطب‌زاده، پرویز امین و من نهضت آزادی خارج از کشور را تاسیس کردیم.

ابراهیم یزدی در ادامه به مواردی تاریخی از جمله حوادث پاوه اشاره کرده و مدعی می شود شهید چمران به عنوان وزیر دفاع عازم منطقه شد تا غائله را بخواباند .

در این زمینه گفتنی هایی است که تلاش می کنیم به اختصار بدان بپردازیم .

شهید چمران با پیروزی انقلاب اسلامی بعد از ۲۱ سال هجرت، به وطن باز می گردد. همه تجربیات انقلابی و علمی خود را در خدمت انقلاب می گذارد. خاموش و آرام ولی فعالانه و قاطعانه به سازندگی می پردازد و همه تلاش خود را صرف تربیت اولین گروههای پاسداران انقلاب در سعد آباد می كند.

سپس در شغل معاونت نخست وزیری ، روز و شب خود را به خطر می اندازد تا سریع تر مسأله كردستان را فیصله دهد .او در قضیه فراموش ناشدنی « پاوه » قدرت ایمان و اراده آهنین  و شجاعت و فدا كاری خود را  بر همگان ثابت می كند .

پس از این جرایانات ، فرمان انقلابی امام خمینی صادر شد . فرماندهی كل قوا را به دست گرفت و به ارتش فرمان داد تا در ۲۴ ساعت خود را به پاوه برساند و فرماندهی منطقه نیز به عهده دكتر چمران واگذار شد.

رزمندگان از جان گذشته انقلاب، اعم از سرباز و پاسدار به حركت در آمدند وبا تكیه بر همه تجارب انقلابی، ایمان، فداكاری، شجاعت، قدرت رهبری و برنامه ریزی دكتر چمران به  شكوهمند ترین قهرمانی ها دست یافتند و  در عرض ۱۵ روز همه شهر ها و راهها و مواضع استراتژیك كردستان را به تصرف درآوردند. بدین ترتیب كردستان از خطر حتمی نجات یافت و مردم مسلمان كرد با شادی و شعف به استقبال این پیروزی شتافتند.

وزارت دفاع پس از حوادث پاوه

دكترمصطفی چمران بعد از این پیروزی بی نظیر و بازگشت به تهران از طرف بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، امام خمینی به وزارت دفاع منصوب گردید.

چنان چه می بینیم شهید چمران بعد از بازگشت از کردستان از سوی امام به وزارت دفاع منصوب شدند و این با روایت تاریخی ابراهیم یزدی مغایر و در تضاد است .

شهیذ چمران

هر چند این گونه خطاها در روایت تاریخ مانند خطاهای دیگر یزدی و دوستانش بزرگ نیست ولی نشان از آن دارد که کهولت سن تاثیر زیادی در حافظه آنان داشته و روایت های آنان را بی اعتبار ساخته است .

به زندگی شهید چمران می توان از ابعاد مختلفی پرداخت ولی در این مجال به بخشی از زندگی این مجاهد که با گروهک نهضت آزادی ارتباط دارد می پردازیم .

شبهه ای که نهضت آزادی در صدد القای آن است ؛ شهید چمران و نهضت آزادی

یکی از شبهاتی که اعضای گروهک غیرقانونی نهضت آزادی در سالهای اخیر تلاش کردند تا در ذهن جوانان نسل سوم انقلاب جا بیندازند این مساله بود که مبارز و مجاهد شهید دکتر مصطفی چمران، از اعضای فعال نهضت آزادی بوده و در حالی به شهادت رسید که همچنان به آرمان های آن متعهد بود.

نهضت آزادی که از خالی بودن سوابق انقلابی رنج می برد، با این اقدام تلاش دارند تا برای خود پیشینه پرافتخاری ساخته و آبرویی کسب نمایند. در حالی که واقعیتهای تاریخی حکایت دیگری دارد ...

آشنایی شهید چمران با مهندس بازرگان به زمانی پیش از اعلام موجودیت رسمی نهضت و در دهه ۳۰ بر می‌گردد، آنگاه که چمران به عنوان دانشجویی جوان در سال ۱۳۳۲به دانشکده فنی دانشگاه تهران قدم گذاشت. بازرگان در آن سالها در دانشکده فنی کرسی تدریس داشت و طبیعتا چمران نیز مدتی در محضر استاد مطالبی پیرامون «ترمودینامیک» آموخت.

چمران که آشنایی با مسایل مذهبی و سیاسی را از ۱۵ سالگی با شرکت در درس تفسیر قرآن آیت‏الله طالقانی، در مسجد هدایت، آغاز کرده بود، از اولین اعضاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود که به تدریج با مهندس بازرگان ارتباط برقرار نمود.

مهندس بازرگان درباره شهید چمران می‌گوید: «یکی از دانش جویان ممتاز دانشکده مصطفی چمران بود. استعداد کم نظیری داشت. در دروس تئوری و عملی بسیار قوی بود. خط زیبایی داشت، نقاشی او هم خوب بود، جزوه اش رابرای نمونه به بچه ها نشان می دادم. با عاطفه، صمیمی، عارف مسلک، متدین و دوست داشتنی بود. یک بار نمره امتحانش را ۲۲ داده بودم! آن قدر کارش عالی بود که دیدم طلبکار است. گفتم این دو نمره طلبت را در امتحانات آخر سال حساب می کنم، اما این کار هرگز صورت نگرفت، زیرا همیشه در نمره گرفتن، او طلبکار بود و من بدهکار ماندم»

اما این ارتباط چندان دوام نیافت و شهید چمران خیلی زود عزم سفر کرد (سال ۱۳۳۷) و به عنوان شاگرد اول با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز به امریکا اعزام شد تا پس از تحقیقات‏ علمی در جمع معروف‏ترین دانشمندان جهان در دانشگاه کالیفرنیا و معتبرترین دانشگاه امریکا - برکلی- با ممتازترین درجه علمی در رشته دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما فارغ التحصیل گردد.

مشی متفاوت مبارزاتی چمران با نهضت آزادی

با اعلام موجودیت نهضت آزادی در سال ۱۳۴۰، شهید چمران در ایران نبود که بتواند به عضویت آن درآید و سند و مدرکی نیز مبنی بر عضویت رسمی وی در نهضت آزادی در این ایام وجود ندارد  و همین جدایی و فاصله چند ساله بود که زمینه واگرایی چمران از نهضت آزادی و شکل گیری «چمرانی جدید» با هویتی متفاوت از تعلقات پیشین را در وی فراهم آورد. ظهور و بروز این خط مشی متفاوت را می‌توان در انتخاب مشی مبارزاتی متفاوت و متعارض چمران و سران نهضت آزادی بعد از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ مشاهده نمود.

در اواخر سال ۱۳۴۹ و آغاز دهه ۵۰ شهید چمران تمام مقامات و افتخارات و فرصت های عالی شغلی و زندگی مرفه در آمریکا را رها کرده و بنا به دعوت امام موسی صدر و به منظور ایجاد پایگاه مبارزاتی جدید(گروه امل)، راهی لبنان شد. (وی پیش از این نیز دو – سه سالی در مصر دوره آموزشهای نظامی و مبارزات چریکی و پارتیزانی دیده بود) وی تا پیروزی انقلاب اسلامی و ماجرای ربوده شدن امام موسی صدر هرگز به ایران باز نگشت و قریب به ۲۰ سال از ایران و نهضت آزادی دور شده بود.

مخالفت با دولت موقت در انحلال مجلس خبرگان

در طول عمر کوتاه دولت موقت به کرّات تفاوت اساسی خط مشی این دولت با تفکرات خط امام و اسلام ناب محمدی آشکار شد. طرح انحلال مجلس خبرگان، یکی از مصادیق این تفاوت بود که اعضای نهضت آزادی پس از به تصویب رسیدن اصل ولایت فقیه، به دنبال آن افتادند. در نامه ای که بعدها از دفتر کار امیرانتظام، سخنگوی دولت و عامل اصلی طراحی این طرح بدست آمد، جزئیات چگونگی طراحی توطئه انحلال مجلس خبرگان ثبت شده است که مربوط به جلسه ای است که امیرانتظام از عده ای از سیاسیون درباره این کار نظر خواهی و طلب همراهی نموده است. در بخشی از این نامه اسم دکتر چمران به عنوان یکی از افرادی که حاضر به امضاء این طرح نشده است، آمده است.

برخلاف دولت موقت، امام را تنها نمی گذارم

اما یکی دیگر از مهمترین آزمون هایی که بازرگان و اغلب همکارانش در دولت موقت در آن مردود شدند، ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بود. البته این بار نیز در این بین، شهید  چمران بود که همچون آزمون های طول تحصیلش، بالاترین نمره را دریافت کرد.

دکتر کاویانی به عنوان رئیس دفتر شهید چمران، در این زمینه می گوید: «ماجرا بدین ترتیب بود که بعد از سیزدهم آبان ۱۳۵۸ وقتی لانه جاسوسی آمریکا فتح شد، دولت موقت عکس العمل نشان داد و روز بعد جملگی اعلام استعفا کردند. خب ما در نخست وزیری مستقر بودیم و صبح روز چهاردهم آبان که در دفتر حاضر شدیم، دستور دولت موقت را دیدیم که گفته بودند همه افراد کارها را رها کنند و بروند، چون دولت استعفا داده است. دکتر آمد و ما خبر را به ایشان دادیم. دکتر گفت: «خب شما هم بساطتان را جمع کنید و بروید.»

ما شروع کردیم به جمع آوری وسایلمان و دفتر، دکتر هم رفت. حدود ساعت ۴یا۵ عصر بود که دکتر برگشت. من رفتم گزارش جمع آوری وسایل و دفتر را به دکتر بدهم که ایشان به بنده فرمود:«عزیز، نمی خواهد ادامه بدهید.»

من با تعجب پرسیدم: چرا؟ همه در حال رفتن هستند.

دکتر فرمود: نه، شما وسایلتان را جمع نکنید، برگردید سرکارتان. ما نمی رویم.

 پرسیدم: موضوع چیست؟

 دکتر جواب داد: من امام را تنها نمی گذارم.

وی ادامه می دهد : می خواهم به آن هایی که می گویند دکتر در خط نهضت آزادی بود بفهمانم که دکتر در چنین دو راهی مشخصی که می تواند به خط نهضت آزادی یا خط امام برود، با قاطعیت و صلابت نهضت آزادی را نادیده می گیرد و کنار امام می ماند و اعلام می کند من امام را تنها نمی گذارم.»  رک چمران از خودش گذشته بود ، کیهان ، ۳۱ خرداد ۱۳۸۳ ، صفحه ۹

دفاع از دانشجویان پیرو خط امام

جالب آن جاست که در حالی که بازرگان به شدت از تسخیر لانه جاسوسی انتقاد می کرد و حتی عاملین آنرا «دانشجویان پیرو خط شیطان» می نامید، دکتر چمران نه تنها با تسخیر لانه جاسوسی مخالفت نمی کرد، بلکه با اعزام نیرو به آن جا (آن هم بدون تظاهر و خودنمایی) سعی در دفاع از دانشجویان پیرو خط امام داشت.

سردار شاه حسینی در همین زمینه می گوید: «در آن روزهایی که سفارت آمریکا تسخیر شده بود، چمران به من دستور داد همراه با پنج شش نفر مسلح، به سفارت آمریکا بروم. گفته بودند آمریکایی ها از لانه جاسوسی تیراندازی می کنند، بچه ها در خطرند. در صورتی که شما در هیچ جایی نخوانده اید که چمران نیروی مسلح به سفارت فرستاده است. اهل عمل بود.»  رک ماهنامه شاهد یاران، شماره۳۷،صفحه۲۱

دوست ندارم به جلسه نهضت آزادی بروم

مجموع این خاطرات بیانگر آن است که دکتر چمران نه تنها مواضع سیاسی و عملکرد دولت موقت را در بسیاری از مسائل تأیید نمی کرد، بلکه دقیقاً در جبهه مقابل آن ها به عنوان یکی از بازوهای مخلص امام می جنگید.

شاید برخی این ادعا را مطرح نمایند که اختلاف دکتر با دولت موقت، صرفاً اختلافی در محدوده فعالیت های کاری بوده و دکتر چمران تا آخر حیات خویش نهضت آزادی و تفکراتشان را قبول داشت؛ اما شواهد متقنی وجود دارد که خلاف این را نیز ثابت می کند.

 دکتر کاویانی در این زمینه می گوید: «بنده به عنوان شاهد نزدیک ایشان اعلام می کنم که بارها ایشان را به جلسه مرکزی نهضت آزادی دعوت کردند و ایشان نرفت. بنده علت را می پرسیدم و دکتر می گفتند: «دوست ندارم بروم.» روشن بود که دکتر در آن ایام گرایش به نهضت آزادی نداشت بلکه مخالف آن بود و دیدیم که در دوراهی انتخاب هم به آن ها پشت کرد...دکتر چمران جنگ با صدام را انتخاب کرد و گفت باید با او بجنگیم، در حالی که در کارنامه سیاسی نهضت آزادی گرایشات عکس این اندیشه وجود داشت و مدارا با صدام در تفکرشان بود.» رک چمران از خودش گذشته بود ، کیهان ، ۳۱ خرداد ۱۳۸۳ ، صفحه ۹

تجلیل امام از چمران و هشدار به نهضت آزادی ؛ مثل چمران بمیرید !

اما شاید جالبترین نقطه در این بین که روشنگر تفاوت چمران و نهضت آزادی است، نظرات امام باشد.

از آنجا که امام از نزدیک با تمام مسئولین مرتبط بودند، مواضع و عملکرد آنها را مستقیماً و بی واسطه می دیدند و لذا موضع گیری ایشان درباره مسئولین می تواند ملاکی در این زمینه باشد .

یک روز پس از شهادت شهید چمران و در همان روزی که بنی صدر توسط امام عزل شد (یعنی ۱ تیر ۱۳۶۰)، ایشان در یک سخنرانی عمومی راجع به درخواست وقیحانه جبهه ملی برای تظاهرات علیه قصاص مطالب مهمی فرمودند و در ضمن محکومیت شدید جبهه ملی و منافقین، آن از نهضت آزادی خواستند که دست از مخالفت با نظام بردارد و از آنان اعلام برائت کند: «این آقایانى که باز رابطه‏شان را با اسلام قطع نکرده‏اند [نهضت آزادی]، اینها به هوش بیایند و حساب خودشان را از آنهایى که قیام به ضد اسلام کردند جدا کنند، در ملأ عام و در رادیو و تلویزیون بروند و این گروه هایى که چند روز پیش آن قدر جنایت کردند محکوم کنند.»

ایشان سپس با برشمردن برخی مفاسدی که اختلافات ایجاد شده از طرف گروه هایی چون نهضت آزادی می توانست برای کشور داشته باشد، به ضرورت برگشتن آنها به حول محمر اسلام اشاره نمودند. ایشان سپس به حمایت های نهضت آزادی از بنی صدرو منافقین اشاره نموده و با تنبه دادن آنها به سرنوشت شوم این افراد، از نهضت آزادی خواستند « بر خلاف این سیل خروشان اسلام و ملت اسلامى شنا» نکند. البته مطالعه متن کامل سخنان آن روز امام و تعابیر ایشان در باب اعضای نهضت آزادی، ما را بیشتر با نظر منفی امام راجعبه آنها آشنا می سازد کهبه دلیل کمبود جا از ذکر آن خودداری کردیم.

اما هدف اصلی از یادآوری این بخش از سخنان امام، آن جاست که امام به کسانی که ادعای رفاقت دیرینه با دکتر چمران را یدک می کشند، توصیه می کنند تا چمران را الگوی خویش قرار داده و مثل او بمیرند: «من نمى‏خواهم که شماها هم‏ به سر نوشت دیگران مبتلا بشوید. من نمى‏خواستم که آنها [منافقین] هم این سرنوشت را داشته باشند. ... مگر شماها چه قدر مى‏خواهید عمر بکنید؟ ... عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ. تاریخ معلم انسان است. ... شماها چند سال دیگر نیستید در این عالم، چمران هم نیست؛ چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید

گذشته از این تعبیر صریح امام که بین نهضت آزادی و چمران خط قابل تأملی می کشد و صریحاً اعلام می کند نهضت آزادی مانند چمران نیست ولی باید برای رستگار شدن مانند او بشود، ایشان در پیامی که به مناسبت شهادت شهید چمران هم صادر فرمودند،  تعابیر بسیار بلندی راجع به او به کار بردند که با مقایسه ای اجمالی با آنچه درباره اعضای نهضت آزادی گفته اند، قدر هرکدام بهتر روشن می شود. امام در این پیام شهید چمران را«سردار پر افتخار اسلام و مجاهد بیدار و متعهد راه تعالى» و «جنگجویى پرهیزکار و معلمى متعهد» خواندند که «شهادت انسان ساز» داشته و «سرلوحه مرام او اسلام عزیز و پیروزى حق بر باطل» بوده است. حضرت امام در این پیام هم به وابسته نبودن او به دسته جات سیاسی اشاره نموده و در تجلیل از خدمات مخلصانه او فرمودند: «چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروه هاى سیاسى و عقیده به هدف بزرگ الهى، جهاد را در راه آن از آغاز زندگى شروع و با آن ختم کرد. ... او با سرافرازى زیست و با سرافرازى شهید شد و به حق رسید. هنر آن است که بى‏هیاهوهاى سیاسى و خودنمایی هاى شیطانى براى خدا به جهاد برخیزد و خود را فداى هدف کند نه هوى‏، و این هنر مردان خداست. او در پیشگاه خداى بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر.»

و این چنین، چمران که برای ادای تکلیف و طبق تشخیص وظیفه به نهضت آزادی پیوسته بود، با مشاهده انحرافات آن، در بند این زندان فکری نماند و هم خود را از قید تلقات گروهی آزاد کرد و هم توانست با عملکرد ولایتمدارانه خود رضایت و دعای خیر امام را کسب کند. رک شهید چمران: من امام را تنها نمی‌گذارم/ امام(ره): مثل چمران بمیرید ، رجا نیوز به نقل از شبکه ایران ، ۷ مهر ۱۳۸۹

برچسب‌ها:

نظر شما