شناسهٔ خبر: 48601 - سرویس تاریخ
نسخه قابل چاپ

با مدعیان اعتدال – 8

محتشمی پور و تب تندی که زود سرد شد / حامی دیروز صدام امروز چه می گوید ؟!

محتشمی پور

نماینده - علی اکبر محتشمی پور یکی از اعضای شاخص مجمع روحانیون مبارز محسوب می شود و در حالی که نام او در دهه ۶۰ و اوایل انقلاب با نام فلسطین گره خورده بود امروز او در جبهه ای قرار گرفته است که محوری ترین خواسته و آرمان آن در شعار  « نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران» خلاصه شده است !

زندگی محتشمی پور را می توان در سه عبارت خلاصه کرد ، مواضع رادیکال وی در عرصه سیاست خارجی در دهه ۶۰ و ۷۰ ، حمایت از آرمان فلسطین در این دو دهه و نیز مصباح ستیزی بی حدو حصر وی .


محتشمی پور کیست ؟
وی متولد ۱۳۲۵ در تهران است و در کارنامه او سمت هایی همچون عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز، وزیر کشور کابینه دوم میر حسین موسوی ۱۳۶۸-۱۳۶۴ ، نماینده دوره های سوم و ششم مجلس شورای اسلامی، سفیر ایران در سوریه مشاهده می شود .
محتشمی پور در موضوع فلسطین نیز چهره ای شناخته شده بوده و از بنیانگذاران حزب الله لبنان به شمار می رود.
وی در دوره ای که سفیر ایران در سوریه بود اقداماتی از جمله تشکیل گروه های اسلامی به ویژه حزب الله لبنان و هسته های مقاومت را دنبال کرد که در این رابطه مورد خشم و کینه صهیونیستها واقع شد و در بهمن ۱۳۶۲ در حادثه انفجار بمب هدف قرارگرفت و از ناحیه چشم، گوش و هر دو دست آسیب دیده و یک دست او نیز از مچ قطع شد.
محتشمی پور طی سالیان طولانی و چنان چه گفته شد به سبب فعالیت های ضد صهیونیستی ، به عنوان دبیرکل کنفرانس بین المللی حمایت از قدس - که از زیر مجموعه های مجلس شورای اسلامی است - فعالیت کرده است.
اما در عرصه سیاست داخلی باید اشاره کرد محتشمی پور در جریان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ریاست کمیته صیانت از آرای  ستاد انتخاباتی موسوی را برعهده داشت.او رئیس ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز بود.
وی همچنین رئیس فراکسیون دوم خرداد در مجلس ششم بوده  و در انتخابات مجلس هفتم از کاندیداتوری انصراف داد ، اما ریاست ستاد ائتلاف برای ایران متشکل از هشت گروه دوم خردادی را برعهده گرفت.
بیان سوابق مثبت وی در طول دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی و نیز سوابق درخشان وی بعد از انقلاب باعث نمی شود که اقدامات ضد انقلابی وی در طول بیست سال گذشته و نیز خیانت هایی را که در طول دوران انتخابات خرداد ۸۸ و بعد از آن مرتکب شد را به بوته فراموشی سپرد.
در حالی محتشمی پور به سوابق مبارزاتی خود بخصوص در راه آرمان فلسطین استناد کرده و از آن به عنوان حربه ای برای کوبیدن مخالفین بهره می برد که او چنان چه ذکر آن رفت در طول سالیان گذشته در جبهه ای قرار گرفت که ضدیت با آرمان فلسطین محوری ترین خواسته آن در عرصه سیاست خارجی بود.
روز قدس ۸۸ هرگز از یادها فراموش نخواهد شد ، زمانی که طرفداران جنبش به اصطلاح سبز شعار نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران سر دادند و محتشمی پور که دبیرکلی کنفرانس بین المللی فلسطین را بر عهده داشت سکوت پیشه کرد.
هنگامی که محتشمی پور آبان ماه ۸۸ در سوریه به سر می برد از طرف زائران بارگاه حضرت زینب (س) مورد سوال قرار گرفت ولی با بی تفاوتی از مقابل ابهاماتی که بعد از روز قدس درباره سابقه وی و رابطه این سابقه با حال ایجاد شده بود گذشت و به آسانی گفت : جواب نمی دهم . رک خبرگزاری جمهوری اسلامی ، ۸ آبان ۱۳۸۸

محتشمی پور
رفتن محتشمی پور از کمیته حمایت از مردم فلسطین مدتها پیش از سال ۸۹  قطعی شده بود اما اظهار نظر حمید رسایی نماینده تهران مبنی بر برکناری وی باعث تاخیر در رفتن محتشمی پور شد.
سرانجام در نخستین جلسه علنی مجلس در سال ۸۹ خبر برکناری علی اکبر محتشمی پور و انتصاب حسین شیخ الاسلام به عنوان دبیرکل جدید کمیته حمایت از مردم فلسطین منتشر شد.

پیگیری نمایندگان برای عزل محتشمی پور از آنجا نشات گرفت که در جریان راهپیمایی روز قدس سال ۸۸، که حامیان موسوی ضمن روزه خواری در ماه مبارک رمضان، شعار "نه غزه نه لبنان" سر داده بودند، محتشمی پور به عنوان رئیس دفاع از کمیته فلسطین، در برابر این شعار صهیونیستی سکوت کرد و باوجود محکومیت این شعارها از سوی بسیاری از فعالان سیاسی، او حاضر نشد در برابر رفتار حامیان میرحسین موضع بگیرد. به این دلیل سکوت او تایید رویکرد حامیان آقای موسوی تلقی شد.
چندی پیش هم انتشار مطلبی درباره فلسطین در نشریه کمیته دانشجویی تحت نظر محتشمی پور باعث اعتراض برخی از نمایندگان مجلس شد. این نشریه در بین نمایندگان مجلس شورای اسلامی توزیع شده بود.


موضع گیری رادیکال در عرصه سیاست خارجی
چنان چه ذکر شد محتشمی پور به اتخاذ مواضع رادیکال در عرصه سیاست خارجی مشهور است . طیف چپ سنتی که زمانی به جای شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی ندای مرگ بر شرق و مرگ بر غرب سرداده بود امروز چنان از خود بیخود شده است که با ساز غرب می رقصند و با نوای آن می گریند!
نام صدام حسین برای ملت ایران نام آشنایی است. همه مردم او را با جنایت هایش و البته حماقت هایش می شناسند. یکی از بزرگترین این حماقت ها حمله او به کویت در سال ۱۳۶۹ بود.
پس از این حمله بود که آمریکا فرصت یافت برای رسیدن به اهدافش به یک لشگر کشی گسترده به منطقه دست بزند و جنگ اول خلیج فارس را در زمستان ۱۳۶۹ به راه بیاندازد. این جنگ تا بهار سال آینده اش ادامه پیدا کرد و در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۷۰ پایان رسمی آن اعلام شد.

این واقعه که به قول برخی کارشناسان، «جنگ تجاوزها» بود و مصداقی بود بر استجابت دعای «اللهم اشغل الظالمین بالظالمین»، موجب اتفاقات و موضع گیری های جالب و عبرت انگیزی هم شد.
از بین آنها می توان به اصرار عجیب و گسترده جناح چپ آن روز(اصلاح طلبان امروز) بر ورود به جنگ به نفع صدام یاد کرد. این مطلب علاوه بر آنکه کمک به یک ظالم متجاوز بود، به اذعان کارشناسان می توانست پیامدهای سنگین سیاسی و اقتصادی برای ایران به دنبال داشته باشد. رک شبکه ایران ، ۲۳ فروردین ۱۳۸۹
«حوادث و بحران اخیر یادآور رویارویی و صف آرایی خالد بن ولید در برابر ابر قدرت های صدر اسلام است. او که عمری در صف کفر شمشیر به روی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان کشید ولی در نهایت فاتح بزرگی برای مسلمانان گشت.»


هوشیاری رهبر انقلاب و عدم ورود به تله
پس از شروع این جنگ، جمهوری اسلامی با هوشیاری رهبر انقلاب اعلام کرد که از آنجا که این جنگ، جنگ حق و باطل نیست، جمهوری اسلامی، در عین محکوم کردن حمله عراق به کویت و همین طور محکوم کردن تجاوز آمریکا و ناتو به منطقه، بی طرفی خود را حفظ نموده و به نفع هیچ کدام از طرفین در گیری وارد نبرد نخواهد شد چراکه به قول رئیس شورای عالی امنیت ملی وقت ایران، «ما وارد جنگی نخواهیم شد که در آن خون بدهیم آمریکا پیروز شود و به اهدافش برسد و یا عراق پیروز شود و در کویت بماند.» رک روزنامه رسالت، ۶/۱۱/۶۹


موضع جناح چپ؛ مخالفت با نظر ولی فقیه و حمایت از صدام
ولی مدعیان پیروی از خط امام بدون توجه به مواضع ولایت فقیه ، اعلام کردند که این جنگ، جنگ اسلام و کفر و جنگ صلیبی است و باید به نفع عراق و صدام حسین وارد جنگ شد.
مجمع روحانیون مبارز طی بیانیه ای خواستار ضربه زدن به منافع آمریکا در همه جای جهان شد و تلویحاً از شورای عالی امنیت ملی خواست ایران را به نفع عراق وارد جنگ کند: «از مسلمانان و از هسته های انقلابی جهان اسلام و خصوصاً منطقه خلیج فارس می خواهیم که صفوف خود را هرچه فشرده تر سازند و خود را برای ضربه زدن به منافع آمریکا در منطقه و سراسر جهان آماده کنند. ... در این لحظات حساس از شورای عالی امنیت ملی درخواست می کنیم که ... با الهام از تعالیم و سیره مبارک امام راحلمان ... در مقابله با آمریکا با تدبیری همه جانبه و با استظهار به نیروی انقلابی ملت بزرگوار ایران و اعتماد به خواست و اراده ملت های مسلمان برای مقابله با خطرات و نقشه شوم آمریکا و تأمین منافع و مصالح جمهوری اسلامی ایران ... با قاطعیت به بهره گیری از فرصت ها و اتخاذ تصمیم های مناسب بپردازد.»  کیهان، ۹اسفند ۱۳۶۹

محتشمی پور
بهزاد نبوی هم در دیداری با دانشجویان دانشگاه تهران خواستار بهره گیری از این فرصت برای حمله به اسرائیل و جنگ با آن شد: «این جنگ فرصتی تاریخی برای حمله به اسرائیل به وجود آورده بود که از دست رفت ... وظیفه ما این بود که به هر طریق ممکن است سمت و سوی جنگ را عوض می کردیم. ما می بایست در سیاست خارجی و مواضعمان در قبال عراق، این نکته محوری را نصب العین قرار می دادیم.»رک سلام، ۹/۱۲/۶۹، به نقل از تکثر گرایی در جریان اسلامی، صفحه ۲۳۹


شمشیر اسلام شدن صدام
اما جالب تر از همه این ها موضعی بود که علی اکبر محتشمی پور (عضو شاخص مجمع روحانیون و نماینده وقت تهران در مجلس شورای اسلامی) اتخاذ کرد.
محتشمی پور، در نطق پیش از دستورش در جلسه ۳۰ دی ۱۳۶۹، با استناد به فتاوای حضرت امام در تحریر الوسیله، و با فراموش کردن نقش صدام در جنایت های بی شمار علیه ایران و نقش او در آتش افروزی در منطقه، به تطهیر صدام پرداخت و ورود به جنگ به نفع وی را واجب شمرد و او را خالد بن ولید خواند:
«آنچه باعث این همه مصیبت شده است جهان خوارگی آمریکا و مزدوری رژیم های مرتجع منطقه است. تمام مصیبت ملت های مسلمان منطقه از مثلث شوم استکبار جهانی به رهبری آمریکا ،صهیونیزم و حکام مرتجع و مزدور منطقه است. امروز بحث بر سر گذشته عراق و ایران نیست. ... امروز کفر جهانی به سر کردگی آمریکا در یک صف برای نابود کردن منابع مسلمین قرار گرفته است. اینکه برخی از افراد ساده لوح و یا مرعوب فکر کنند این جنگ برای ما جای نگرانی نیست و مردم نگران نباشند، جای بسی تأسف است.
... امروز ملت های مسلمان منطقه به خصوص ملت ایران وظیفه شرعی دارند تا در جهادی مقدس به مقابله با نیروهای کفر آمریکا و ناتو و صهیونیزم برخیزند. انقلاب و نظام جمهوری اسلامی نمی تواند در این جنگ خانمانسوز و سرنوشت مسلمانان بی تفاوت بماند. ملت ایران راه امام را می پیماید و از ولایت فقیه تبعیت میکند.
... ملت ایران هم اکنون مقلد امام سلام الله علیه است. برادران عزیز، علماء، مراجع، مجتهدین مراجعه کنند به فتاوای امام در ارتباط با فصل دفاع در تحریرالوسیله شرایطی را که امام عنوان فرموده اند دقیقاً منطبق با زمان حاضر است. ... امروز چه شده است در منطقه، آمریکا و کفر جهانی به یک کشور اسلامی حمله کرده است؟ امروز خبر می رسد کربلا و نجف ما زیر آماج بمباران های آمریکا قرار گرفته است چرا ملت ایران و ملت اسلام در سکوتی مرگبار به سر می برند؟ آیا ما وظیفه نداریم؟ آیا آمریکا خطری برای جهان اسلام نیست؟ آیا کشور عراق و ملت عراق یک کشور اسلامی و ملت مسلمان نیستند؟ آیا این امام نیست که با فریاد رسا وظیفه و تکلیف همه مسلمانان را دفاع از اسلام و مسلمین و سرزمین های اسلامی اعلام می کند؟
چرا نباید این جنایت مرگبار آمریکا محکوم شود؟ چرا ما باید بی تفاوت از کنار این همه جنایت بگذریم؟ جمهوری اسلامی و ملت مسلمان و انقلابی ایران با توجه به اصول و آرمان هایش از هر کشور دیگر اولی و احق است که در جهادر مقدس بر علیه آمریکا شرکت کند و به آرزوهای مقدس و الهی امام که خلیج فارس باید گورستان آمریکائی های متجاوز شود جامه عمل بپوشاند.
... حوادث و بحران اخیر یادآور رویارویی و صف آرایی خالد بن ولید در برابر ابر قدرت های صدر اسلام است. او که عمری در صف کفر شمشیر به روی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان کشید ولی در نهایت فاتح بزرگی برای مسلمانان گشت. ... ما از چه می ترسیم؟ بگذار با عزت و شرف زندگی کنیم و بمیریم. زندگی زیر سایه سرنیزه های آمریکا برای ما ذلت است و اسارت است و ننگ است.» رک مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی ، ۳۰ دی ۱۳۶۹
و این چنین بود حکایت دسته ای که یک روز همه مخالفت های جزئی با روش های اجرایی دولت مورد پسند خود را مخالفت با ولایت فقیه می خواند و یک روز با استناد به تحریر الوسیله جلوی ولی فقیه می ایستاد و یک روز دیگر هم صریح ترین توهین ها را به ولی فقیه و ولایت فقیه می کرد؛ یک روز کرنش در برابر آمریکا را تساهل شمرده و مجاز نمی دانست و یک روز اعلام می کرد از «آمریکای تا بن دندان مسلح» می ترسد و «کیست که از آمریکای تا بن دندان مسلح نترسد؟»

نامه محتشمی پور به امام و نکته ای برای امروز !

از دیگر مواردی که با نام محتشمی پور عجین شده نامه ای است که امام خمینی خطاب به او در مقام وزیر کشور وقت نوشته و در آن تاکید نمودند : گروهک نهضت آزادی شایستگی هیچ سمتی در جمهوری اسلامی را ندارد .

محتشمی پور در نامه ای به امام خمینی نوشته بود : نهضت آزادي پس از استعفا و بركناري دولت موقت پيوسته در جهت اعلام مخالفت با دولت جمهوري اسلامي، مجلس شوراي اسلامي و حتي قوه قضاييه و مغشوش كردن اذهان بوده است.  

وی در بخش دیگری از این نامه نوشته بود : مسئولين نهضت با سمپاشي هاي خود نسبت به سياستهاي دولت ، دفاع مقدس و جنگ، مسئله برائت از مشركين و فاجعه خونين مكه مكرمه، جهاد مالي و تصميمات شورايعالي پشتيباني جنگ و بالاخره فرمايشات اخير حضرت امام روحي فداه راجع به حكومت و ولايت مطلقه، در جهت مبارزه و تضعيف نظام جمهوري اسلامي گام برداشته اند. 

محتشمی پور در نامه به امام خاطر نشان کرده بود : با توجه به اهميت و نقش سرنوشت ساز مجلس شوراي اسلامي، نهضت آزادي در ماه هاي اخير فعاليت گسترده اي را جهت به اجرا درآمدن قانون احزاب و آزادي فعاليت سياسي آنان و نيز حركت تبليغاتي گسترده اي راجع به انتخابات و راه يافتن به مجلس را آغاز كرده است.  

وی با بر شمردن برخی از نظرات نهضت آزادی در باب سیاست داخلی و خارجی و همچنین جنگ از امام پرسیده بود :  آيا نهضت آزادي با چنين عقايد و تفكراتي مي تواند به عنوان يك سازمان حزب و تشكيلات سياسي در جمهوري اسلامي به رسميت شناخته شود  ؟

پاسخ امام به این نامه در نوع خود جالب و تاریخی و شنیدنی است .

حضرت روح الله تاکید می کنند :  آن چه بايد اجمالاً گفت آن است كه پرونده اين نهضت و همين طور عملكرد آن در دولتِ موقتِ اولِ انقلاب شهادت مي‏دهد كه نهضت به اصطلاح آزادي طرفدار جدي وابستگي كشور ايران به امريكا است، و در اين باره از هيچ كوششي فروگذار نكرده است؛ و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است كه شايد امريكاي جهان خوار را، كه هر چه بدبختي ملت مظلوم ايران و ساير ملتهاي تحت سلطه او دارند از ستمكاري اوست، بهتر از شوروي ملحد مي‏دانند. و اين از اشتباهات آنها است.

محتشمی پور

امام خمینی ادامه می دهند : در هر صورت، به حسب اين پرونده‏ هاي قطور و نيز ملاقات‌هاي مكرر اعضاي نهضت، چه در منازل خودشان، و چه در سفارت امريكا و به حسب آنچه من مشاهده كردم از انحرافات آنها، كه اگر خداي متعال عنايت نفرموده بود و مدتي در حكومت موقت باقي مانده بودند ملت‌هاي مظلوم بويژه ملت عزيز ما اكنون در زير چنگال امريكا و مستشاران او دست و پا مي‏زدند و اسلام عزيز چنان سيلي از اين ستمكاران مي‏خورد كه قرنها سر بلند نمي‏كرد.

حضرت روح الله در بخش دیگری از این نامه تاریخی تاکید می کنند : و به حسب امور بسيار ديگر، نهضت به اصطلاح آزادي صلاحيت براي هيچ امري از امور دولتي يا قانونگذاري يا قضايي را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنكه متظاهر به اسلام هستند و با اين حربه جوانان عزيز ما را منحرف خواهند كرد و نيز با دخالت بي مورد در تفسير قرآن كريم و احاديث شريفه و تأويل‌هاي جاهلانه موجب فساد عظيم ممكن است بشوند، از ضرر گروهك‌هاي ديگر، حتي منافقين (اين فرزندان عزيز مهندس بازرگان) بيشتر و بالاتر است. رک صحيفه امام، جلد ۲۱، صفحات ۴۸۱ و ۴۸۲

نامه محتشمی پور به امام خمینی و پاسخ حضرت روح الله به آن را می توان از منظرهای مختلفی به تحلیل نشست ولی در این مجال تنها به یک نکته اشاره می کنیم و می گذریم و آن این که محتشمی پور در نامه به امام خمینی با تاکید بر این که « با توجه به اهميت و نقش سرنوشت ساز مجلس شوراي اسلامي، نهضت آزادي در ماه هاي اخير فعاليت گسترده اي را جهت به اجرا درآمدن قانون احزاب و آزادي فعاليت سياسي آنان و نيز حركت تبليغاتي گسترده اي راجع به انتخابات و راه يافتن به مجلس را آغاز كرده است.  » از رهبر انقلاب می پرسد «:  آيا نهضت آزادي با چنين عقايد و تفكراتي مي تواند به عنوان يك سازمان حزب و تشكيلات سياسي در جمهوري اسلامي به رسميت شناخته شود  ؟»

و سوالی که با توجه به این نامه و  امروز می توان از محتشمی پور و دوستانش پرسید این که : آیا اصلاح طلبانی که نه به اسلام التزامی دارند و نه به جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن اعتقاد می توانند در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی به فعالیت پرداخته و در انتخابات گوناگون از ریاست جمهوری گرفته تا مجلس شورای اسلامی شرکت کنند ؟!

نظر شما