شناسهٔ خبر: 39640 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

به بهانه مصاحبه اخیر احمد پورنجاتی

ولایتی، سربازی تمام عیار در پازل هاشمی رفسنجانی

ولایتی 1 دستاوردهایی را که رهبری قانونی، شفاف و منطقی اعلام میکنند، ولایتی به خطابه و کلاس فلسفه تقلیل میدهد، در واقع او در پازل هاشمی به عنوان یک سرباز تخریب چی ظاهر شده که حتی از زیر سوال بردن دستاوردهای هسته ای مورد تایید رهبری نیز ابایی ندارد.

ولایتی 1به گزارش «نماینده» حاشیه های انتخابات سال ۱۳۹۲ همچنان در محافل سیاسی و اجتماعی واجد نقد و بررسی های دقیق و قابل تامل است. حاشیه هایی که گاه بر روی متن هم سایه می افکند.

 

مصاحبه اخیر «احمد پورنجاتی» نماینده مجلس ششم با نشریه آسمان برگی دیگر از حواشی جدی انتخابات ریاست جمهوری را رقم زد که در صفحات قبلی این کتاب تاریخ، مواضع مشابه آن را خوانده بودیم.

 

پورنجاتی ضمن پرداختن به برخی ویژگی های سیاسی – اجتماعی دوران سازندگی و دوم خرداد به نکته جالب و درخور توجهی راجع به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم اشاره می کند و وجه دیگری از پاس گل ولایتی به روحانی را که محمد علی ابطحی طرح کرده بوده، بیان می دارد. پور نجاتی در بخشی از مصاحبه خود این طور می گوید:

 

«در تبلیغات انتخاباتی صداو سیما با تدبیر آن گونه عمل شد. اینگونه نبود که بخشی از کاندیداهایی که در جبهه اصول گرا تعریف می‌شدند خود خواسته و اتفاقی مواضعی را بگیرند که نهایتا به سود کاندیدای پیروز باشد. تمام اینها با برنامه‌ریزی بود به این معنا که با تدبیر عقلانی همراه بود. به عنوان نمونه موضع‌گیری آقای ولایتی در مسائل سیاست خارجی و مواجهه ایشان با آقای جلیلی صرفا به خاطر خاستگاه شخصی ایشان نبود بلکه نتیجه تدبیر عقلانی بود که به شکل دقیقی اندیشیده شده بود. من این را با اطلاع می‌گویم و تحلیل نیست. ما اکنون به میانگینی از عقلانیت در کنش سیاسی رسیده‌ایم.»

 

این رونمایی صریح و بی پرده پورنجاتی به عنوان یکی از اعضای حزب منحله مشارکت از نقش ولایتی در انتخابات اخیر، گویای واقعیتی است که همواره بر پیشانی برخی از جریان های سیاسی کشور حک شده است. در واقع این روند که در انتخابات سال ۱۳۹۲ به وقوع پیوست ادامه و تثبیت رویکرد علی اکبر ولایتی بود که در سال ۱۳۸۴ نمود بیرونی پیدا کرد. در آن انتخابات کناره گیری ولایتی، اقدامی به سود هاشمی بود و در این دوره کناره گیری نکردن ولایتی به سود هاشمی انجامید.

 

ولایتی نشان داد که در عرصه بازی های سیاسی آنچه که برایش اهمیت دارد رسیدن به هدف است. اگرچه هزینه آن عبور کردن از وعده ها و قول های اخلاقی و ائتلافی باشد. مشی ولایتی در انتخابات اخیر نماد یک بازی سیاسی تمام عیار بود که بر مبنای آن یک سیاستمدار به خود اجازه می دهد برای آنکه گفتمان رقیب خویش را تخریب نماید، نه تنها به قول ها و وعده ها پایبند نماند، بلکه علیه کسانی که به وعده خود در مورد ائتلاف سه نفره پایبند بوده و کناره گیری کردند حمله کند و آنها را تهدید به واگویی مسائل پشت پرده نمایند!

 

امروز همه پشت پرده های انتخابات ۱۳۹۲ به صورت عیان در پیشگاه افکار عمومی قرار دارد و همگان شاهد آن هستند که در پشت پرده کسانی رقم زننده نتیجه انتخابات بودند که ولایتی در پازل آنها به چهارچوب ائتلافی که در آن وعده و قول همکاری داده است پایبند نمی ماند. حضور ولایتی در مراسم تودیع و معارفه وزرای قدیم و جدید بهداشت و درمان شاید خوشایند این دیپلمات کهنه کار بوده باشد اما ولایتی باید در نظر بگیرد که در آن میدانی که وی بازی کرد نه تنها وجهه اخلاقی، دیپلماتیک و سیاسی خود را مخدوش نمود؛ بلکه جایگاه خود را به شرکت در میهمانی های تودیع و معارفه وزرای قدیم و جدید تقلیل داد.

 

نقش ولایتی در انتخابات اخیر را بی شک می توان در چهارچوب تخریب گفتمان پیشرفت انقلاب اسلامی و اصولگرایی تفسیر نمود. وی از چندین ماه قبل از انتخابات طراح و زمینه ساز شکل گیری ائتلاف اصولگرایی شد و با موج سواری های فراوان بر جایگاه اجتماعی دو نامزد دیگر اصولگرا که در این ائتلاف حاضر بودند توانست به خوبی نقش خود را برای یک بازی بزرگ ایفا نماید.

 

ولایتی خود مبدع شکل دادن یک ائتلاف اصولگرایی می شود و در نهایت در کمال ناباوری به دست خود آن را تخریب می نماید! این عملکرد متناقض وی کمترین آسیب و بازخوردش، حذف همیشگی ولایتی در صحنه های تاثیرگذار به ویژه در طیف اصولگرایی است. ولایتی علاوه بر این آسیبی که از جانب خیانتش به جریان اصولگرایی متحمل شد جایگاه اجتماعی و رای عمومی خویش را نیز به سبب رفتار غیر اصولی و غیر حرفه ای خود از دست داد.

 

ولایتی در مناظره آخر تلویزیونی در مورد مسئله هسته ای و انتقاد از عملکرد جلیلی اینگونه گفت:

«در آخرین صحبتی که آقای جلیلی در آلماتی داشتند، پیشنهاداتی شد که براساس آن می‌شد جلو برویم و آن پیشنهادات را ایشان نپذیرفتند. ۱+۵ گفتند که شما اگر غنی‌سازی ۲۰ درصد را متوقف کنید و حرکت فوردو را قدری کند کنید، ما این سه تحریم را از روی شما برمی‌داریم. معلوم است که هرکاری قرار است انجام بشود، قدم به قدم است. در پاسخ آنها گفته شد ما فلان کار را می‌کنیم شما کل تحریم‌ها را بردارید.»

 

جلیلی نیز در پاسخ  ولایتی گفت:

«همین نکته‌ای که آخر اشاره کردید، خیلی خوب است. اگر اطلاعات دیگرتان هم مثل این اخبار باشد که واویلاست، چون کاملا غلط است. نوار گفت‌وگوهای آلماتی موجود است پیاده شده و خدمت آقا تقدیم شده است و اتفاقا همین گزارشی که شما براین مبنا نوشته‌اید را نوشتند از کجا می‌گوید و این خلاف است.»

 

مقام معظم رهبری چندی بعد از انتخابات نسبت به این مسائل مطرح شده فرمودند:

«مسئله‌ى اينها اين است كه نمي­خواهند موضوع هسته‌اى ايران حل شود. اگر لجبازى آنها نبود، موضوع هسته‌اى براحتى حل مي­شد. بارها تا لحظه‌ى حل پيش رفتيم، امضاء كردند، آژانس هسته‌اى امضاء كرد؛ قبول كرد كه اين اشكالاتى كه وجود داشته، برطرف شده - اينها موجود است، اينها سند است؛ اينها كه قابل انكار نيست - خب بايد قضيه تمام ميشد، پرونده‌ى هسته‌اى كشور بايد پايان پيدا مي­كرد. آمريكائى‌ها بلافاصله يك چيز جديد را مطرح كردند، آوردند وسط. نمي­خواهند قضيه تمام شود. نمونه‌هاى متعددى را ما در اين زمينه داريم. حل مسئله‌ى هسته‌اى جمهورى اسلامى، به حسب طبيعت خود، از جمله‌ى كارهاى سهل و آسان و روان است؛ اما وقتى طرف مقابل مايل نيست اين قضيه حل شود، خب بله همين جور مي­شود كه ملاحظه مي­كنيد. بنابراين اين را بايد توجه داشته باشند؛ جمهورى اسلامى در قضيه‌ى هسته‌اى، هم قانونى عمل كرده است، هم شفاف عمل كرده است، هم از لحاظ استدلالى، منطقى عمل كرده است؛ منتها اين يك نقطه‌اى است كه براى فشار بر جمهورى اسلامى اين را مناسب دانسته‌اند. اگر اين هم نباشد، يك قضيه‌ى ديگرى را براى فشار مطرح ميكنند. هدف، تهديد است؛ هدف، فشار است؛ هدف، خسته كردن است. خودشان گفتند: هدف، تغيير دادن نظام سياسى و سازوكار سياسى است. البته در حرفهاى خصوصى كه مي­زنند، يا گاهى نامه كه مي­نويسند، مي­گويند نه، ما نمي­خواهيم نظام را تغيير دهيم؛ ليكن در گوشه و كنار حرفهايشان، در اظهاراتشان، در عملكردشان، اين مسئله كاملاً روشن است.»

 

این موضع گیری صریح مقام معظم رهبری که پس از انتخابات ۱۳۹۲ و نیز در واکنش به سخنان نامزدهای یاد شده در مناظره تلویزیونی صورت گرفته به راحتی نمایان گر خطای بزرگ ولایتی بود که برای نقش آفرینی در همان میدانی که احمد پورنجاتی به آن اشاره کرده بود، حتی دستاوردهای هسته ای کشور که مورد تایید مردم و مقام معظم رهبری بود را نیز مخدوش جلوه دهد. دستاوردهایی که توسط مقام معظم رهبری قانونی، شفاف و منطقی اعلام شد توسط ولایتی به عنوان خطابه و کلاس فلسفه تقلیل داده شد. در واقع ولایتی در پازل هاشمی به عنوان یک سرباز تخریب چی ظاهر شد که حتی از زیر سوال بردن دستاوردهای هسته ای مورد تایید رهبری نیز ابایی نداشت.

نظرات مخاطبان 0 3

  • ۱۳۹۲-۰۵-۳۰ ۱۲:۳۷ضدفتنه 1 5

    از هر 8 كانديدا تنها كسي كه با سياستهاي هاشمي و فتنه گران 88  تحت الحمايه او مخالف بود فقط دكتر جليلي بود. 
    
    هر كدام راي مي آوردند سرنخشان دست هاشمي بود.
                                
  • ۱۳۹۲-۰۵-۳۰ ۱۲:۴۲ضدفتنه 0 5

    ببخشيد در نظر قبلي گفتم از هر 8 كانديدا فقط دكتر جليلي  با هاشمي نبود.
    حساب دكتر حداد عادل را جدا نكردم چون ايشان كناره گيري كرد.
                                
  • ۱۳۹۲-۰۵-۳۰ ۱۶:۳۱کاظم اسفراینی 0 5

    سلام
    بدبختانه جامعه ما هیچ فرقی بین انسان زیرک و انسان خدعه گر نمیگذاره. با مطالعه این مطلب به این فکر افتادم که آیا روش به قدرت رسیدن و مستمسکهای افراد برای تصاحب قدرت نمی تواند مبنای قضاوت ما در مورد ایشان باشد؟ کی تا حالا دیدید که امثال دکتر حدادعادل، جلیلی و ... برای رسیدن به قدرت از روش های ناجوانمردانه نظیر فرستادن نفوذی مخرب در جبهه حریف استفاده کنند؟(یعنی همان کاری که آقای هاشمی برای به قدرت رسیدن کاندیدای مطلوبش کرد.)
    عده ای می گویند هاشمی سیاستمدار است، زرنگ است و ...
    من در جواب آنها را به این سخن امام علی(ع) ارجاع میدهم: سوگند به خدا، معاویه از من سیاستمدارتر نیست، اما او نیرنگ می زند و مرتکب انواع گناه می شود. اگر نیرنگ، ناپسند و ناشایسته نبود، من سیاستمدارترین مردم بودم ..."
                                

نظر شما