شناسهٔ خبر: 38292 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

روحانی رئیس جمهور شدنش را مدیون ولایتی است

ولایتی (1) نتیجه كاری كه ولايتی كرد، رويگردانی مردم از گفتمان اصولگرايی بود. گفتمانی كه خواه ناخواه مردم از جليلی تا رضايی را در اين چارچوب می ديدند و نتيجه اين رويگردانی، همان نتيجه منطقی انتخابات بود.

نماینده - محمد سلیمانی؛ روحانی رئیس جمهور شدنش را مدیون ولایتی است؛ چون:ولایتی (1)


1- او نشان داد اصولگرایان علی رغم ائتلاف و اتحاد و اشتراکات ظاهری، عمیقاً متشتت و پراکنده اند. او این گونه القا کرد که وحدت آنها، نمایشی ظاهری جز برای کسب قدرت نیست و اصالتی برای خدمت به مردم ندارد. در حقیقت پیمانی است نه برای خدمت که برای رسیدن به کرسی های ریاست! این یکی از عوامل ریزش آرای مردم از سبد اصولگرایان بود. اگرچه آنها ادعا داشتند که با پیروزی هرکدام، دو نفر دیگر برای تشکیل دولت و انجام امور به او کمک خواهند کرد اما با مشاهده سطح اختلاف جدی آنها به عملی شدن این ایده تردید جدی وارد شد و اساس، مبنا و هدف ائتلاف زیر سوال رفت و شکست خورد.

2- یکی از شاخصه ها و ممیزه های گفتمان اصولگرایی با دیگر گفتمان ها مقاومت و ایستادگی در برابر شرق و غرب و اتکای به توانمندی داخلی است. شاخصه ای که جلیلی، حدادعادل و قالیباف پایبندی خود به آن را نشان دادند. اما ولایتی گمان کرد با زیر سئوال بردن این گفتمان و منطق محکم از رأی سعید جلیلی کاسته خواهد شد، حال آنکه نتیجه رفتار او منجر به تضعیف گفتمان اصولگرایی و افزایش آرای روحانی شد.

3- او خلف وعده کرد و عهد شکنی نمود. مردم با مشاهده شکست ائتلاف سه گانه اصولگرایان به پایبندی آنان به وعده نیز تردید کردند. سوال اصلی اینجا بود که کسانی که نمی توانند به عهد سه نفره خود پایبند باشند چه تضمینی برای عمل به وعده های انتخاباتی خود دارند؟

4- او  با تشخیص غلط - در حالت خوشبینانه و با اجرای دقیق مأموریت خود – در حالت بدبینانه - نبرد در جبهه خودی و در کنار همرزمان را کنار گذاشت و به تقابل با اصولگرایان پرداخت. در حالی که نقد گفتمان مقابل را به کلی رها ساخت. مناظره آخر خود شاهد این مدعاست. فرصتی که برای محاکمه روحانی و عارف و نقد عملکرد آنها و حامیانشان در سال های دوران حاکمیت باید صرف می شد به دعوا با اصولگرایان و تحریف تاریخ سپری شد.

5- او نقطه قوت گفتمان انقلاب و اصولگرایی را به نقطه ضعف آنها تبدیل کرد. موفقیت های سال های اخیر نیروهای انقلاب (نه فقط جلیلی) را در موضوع هسته ای زیر سوال برد و کار روحانی را در طلبکار نشان دادن خود آسان نمود. جلسه محاکمه سازشکاران را به چالش گفتمان مقاومت تبدیل کرد و مدعای روحانی را برای مردم باور پذیرتر نمود.

6- نتیجه كاري كه ولايتي كرد، رويگرداني مردم از گفتمان اصولگرايي بود. گفتماني كه خواه ناخواه مردم از جليلي تا رضايي را در اين چارچوب مي ديدند. نتيجه اين رويگرداني همان نتيجه منطقي انتخابات بود.

7- ولایتی را باید نیروی نزدیک هاشمی (فکر و جریان او) در میان اصولگرایان دانست. نیرویی ای که نقشش را به خوبی ایفا کرد. آقای ولایتی خداقوت!

نظرات مخاطبان 0 3

  • ۱۳۹۲-۰۴-۰۹ ۱۶:۰۴روحانی 0 8

    خدا قوت
                                
  • ۱۳۹۲-۰۴-۱۱ ۱۶:۵۱هاشمي رفسنجاني 0 3

    خداقوت علي اكبر!
                                
  • ۱۳۹۲-۰۴-۱۲ ۱۲:۳۳طنین 0 1

    سلام یادداشت خوب و جامعی بود اما من چند سوال نسبت به اسن یادداشت دارم اول اینکه چرا عادت داریم همه تقصیر ها را بر ریو یک نفر بیندازیم ؟
    خواسته یا ناخواسته اصولگریان بیشتر از آن که دغدغه حل مشکلات مردم را داشته باشند بیشتر بر سر کسب قدرت با بکدیگر در انتخابات شرکت کردند .
    از سویی جامعه مدرسین با اکثریت آرا از آقای ولایتی حمایت کرد 
    آیا بهتر نبود که به جای توجه به نظرسازی هایی که پیروزی جلیلی یا قالیباف را نوید می دادند از نظر جامعه مدرسین حمایت می کردند تا شاهد شکست اصولگریایان نباشیم .
                                

نظر شما