شناسهٔ خبر: 152746 - سرویس مجلس
نسخه قابل چاپ

سبحانی در گفت‌وگو با «نماینده» مطرح کرد:

هزینه می‌کنیم ولی «هیچ» به دست می‌آوریم

سبحانی نماینده ادوار مجلس معتقد است: حتی معافیت‌های مالیاتی ۲۰ ساله هم نتوانست به تولید و سرمایه‌گذاری در مناطق آزاد کمک کند.

«نماینده»/علیرضا رحمانی: بازرگانی خارجی، افزایش صادرات و در نتیجه تحصیل ارز یکی از ابزارهای مهم توسعۀ اقتصادی در کشورهای مختلف دنیاست و توسعۀ پایدار اقتصادی در قالب تنوع‌بخشی به محصولات صادراتی ازجمله سازوکارهای اساسی در توسعۀ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر کشور است. بدیهی است یکی از روش‌های توسعۀ صادرات، تأسیس مناطق آزاد تجاری-صنعتی است.

ایجاد این مناطق در دنیا پدیدۀ جدیدی نیست این گزینه مدت‌هاست که در بسیاری از کشورهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی تجزیه شده و در توسعۀ کشورهای میزبان نقش عمده‌ای داشته است. به‌عبارت‌دیگر مناطق آزاد تجاری-صنعتی با اتصال اقتصاد این کشورها به اقتصاد جهانی، امکانات رشد اقتصادی آنها را فراهم کرده است.

با همین استدلال منطقۀ آزاد کیش با هدف تجارت آزاد با حوزۀ خلیج‌فارس، اولین منطقۀ آزادی است که تشکیل و در سال‌های بعد ۶ منطقۀ آزاد دیگر به آن اضافه شد. فارغ از همۀ این موارد مناطق آزاد در این سال‌ها عملکرد مثبت و منفی زیادی را از خود نشان داده‌اند.

برای بررسی این عملکرد با دکتر «حسن سبحانی» نمایندۀ ادوار پنجم، ششم و هفتم مجلس که دکترای علوم اقتصادی دارد و استادتمام اقتصاد دانشگاه تهران است به گفت‌وگو نشستیم تا نظرات ایشان را دراین‌باره جویا شویم.

به‌عنوان اولین سؤال، چرا مناطق آزاد از مسیر هدف اصلی خود خارج شدند و دراین‌بین دولت‌ها چه نقشی داشتند؟

مناطق آزاد و تا حدودی مناطق ویژۀ اقتصادی در هر جای جهان که تشکیل شد مقوله‌ای را به‌عنوان پیش‌فرض گرفته و آن این است که آن کشور با سایر کشورها در سطح بین‌المللی روابط گستردۀ اقتصادی داشته باشد و آن روابط گسترده تا حدودی زمینه‌های سرمایه‌گذاری اتباع کشورهای دیگر را به نحو سهل‌تری در مناطق آزاد کشور میزبان فراهم کرده است؛ یعنی وجود روابط اقتصادی خیلی سهل و ساده پیش‌نیاز توسعۀ مناطق آزاد یا بندر آزاد محسوب می‌شود.

در مورد ایران به هر دلیلی ما این روابط را با خیلی از کشورهای جهان یا نداریم یا اگر داریم به دلیل اوضاع سیاسی مشمول شرایطی مثل تحریم هستیم که اصولاً نقل‌وانتقال سرمایه یا نقل‌وانتقال کالا به سهولت اتفاق نمی‌افتد یا در مواردی به‌طور کل امکان‌پذیر نیست.

اگر همان پیش‌نیاز اولیه یعنی سهولت رفت‌وآمد نیروی کار و سرمایه و کالا را در کنار صعوبت و سختی انتقال سرمایه در شرایط تحریم بگذاریم؛ به‌طور عادی ما باید این نتیجۀ منطقی را بگیریم که شرایط فعلی ما نمی‌تواند مشوق گسترش و افزایش فعالیت‌های اقتصادی در مناطق آزاد یا مناطق ویژه‌ای باشد که تأسیس می‌کنیم؛ یعنی اصولاً بحث از ایجاد مناطق آزاد به نیت جذب سرمایه در شرایط فعلی ایران منتفی است و شاید بتوان گفت که چند دهه است که ایجاد این مناطق در کشور منتفی است.

پس شما با افزایش مناطق آزاد مخالف هستید. درست است؟

نادیده گرفتن نکته‌ای که عرض کردم و دست زدن به تأسیس مناطق آزاد یا توسعۀ مناطق آزاد فعلی به معنای این است که ما روابط حاکم بر اقتصاد را متوجه نمی‌شویم و دست به کاری می‌زنیم که موضوعیت انجام ندارد. ممکن است که این قضیه خوشایند ما نباشد ولی به‌هرحال واقعیتی است که وجود دارد و چون به وجود آمدن این مناطق حداقل اقدامات دولتی و تصویب در مجلس را لازم دارد و این امر وقت و انرژی و امکان زیادی را از کشور می‌گیرد دست زدن به این اقدامات به این معناست که ما هزینه می‌کنیم ولی «هیچ» به دست می‌آوریم یعنی همین اقدام ما هم یک عمل غیراقتصادی است، هرچند که به‌جز غیراقتصادی بودن غیرمنطقی هم هست.

سرمایه‌گذاری‌ها در مناطق آزاد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در حال حاضر خارجی‌ها نه انگیزۀ آمدن و نه امکان آمدن به این مناطق را دارند. در مورد داخلی‌ها هم باید گفت که اگر سرمایه‌گذار داخلی بخواهد در این مناطق یا بندرها سرمایه‌گذاری کند به انگیزۀ معافیت از مالیات دست به این کار خواهد زد. پس با این شرایط باید گفت اگر این‌طور است چرا مقامات تمام کشور را منطقۀ آزاد اعلام نمی‌کنند تا اینکه همه راحت سرمایه‌گذاری کنند؟ اگر که واقعاً به نیت معافیت از مالیات این کار را می‌کنند.

وقتی کشور می‌خواهد اداره شود باید عناصر مورد تصمیم‌گیری‌ آن در یک سیستم یکدیگر را تأیید کنند. وقتی ما از یک طرف از لزوم دور شدن از وابستگی نفتی صحبت می‌کنیم به این معناست که باید تولیدی راه بیفتد که از راه تولیدات مالیات دریافت شود و مالیات را جایگزین پول نفت کنیم. حالا اگر قرار باشد عده‌ای هم معافیت از مالیات را تجربه کنند حتی معلوم نیست که با ساختار فکری عمدۀ بخش خصوصی ایران، آیا کار مولد هم انجام دهند یا نه.

در واقع ما درآمد مالیاتی را از دست می‌دهیم و این نقض غرض است و با بقیۀ سیاست‌هایی که به‌لحاظ اقتصادی در کشور دنبال می‌شود مغایرت دارد. مناطق آزاد نتوانسته‌اند به تولید برسند و حتی معافیت‌های مالیاتی بیست‌ساله هم نتوانسته به تولید و سرمایه‌گذاری در مناطق آزاد کمک کند. تحریک تولید داخل و بهره‌برداری از پتانسیل‌های منطقۀ آزاد برای ارائه و صادرات محصولات تولید داخل باید در صدر اولویت‌ها دیده شود؛ اما در حال حاضر مناطق آزاد با چنین هدفی فاصله بسیار دارند.

آیا معتقد هستید که مناطق آزاد قاچاق کالا را تسهیل کرده‌اند؟

نکتۀ مهم همین است که وقتی ما محافلی را به‌وجود می‌آوریم مثل مناطق آزاد و مناطق ویژه که به‌لحاظ شرایط حاکم نمی‌توانند اهدافی که برایشان طراحی شده دست پیدا کنند، منطقاً باید انتظار داشته باشیم از ظرفیت‌های به‌وجود آمده و درعین‌حال غیرکاربردی آن سوءاستفاده‌هایی صورت گیرد. آنچه تحت عنوان واردات از مناطق یا قاچاق از مناطق یا موارد دیگر مورد بحث است بدان معناست که ما تا حدودی ظرفیت را به‌وجود آورده‌ایم و چون کار اصلی خود را انجام نمی‌دهد، آن را زمینه‌ یا طعمه‌ای کردیم برای کسانی که به فساد آلوده شوند؛ بنابراین اگر سیاست‌گذاران و مقامات اقتصادی و سیاسی به‌دنبال مبارزه با فساد هستند باید به‌جای پرداختن به معلول علت را بیابند.

تأسیس مناطق آزاد جدید و توسعۀ مناطق موجود در شرایط موجود، تولید را دامن نمی‌زند چون جذب سرمایه نمی‌کند؛ اما موجب گسترش فساد می‌شود چون مورد سوءاستفاده واقع می‌شود. وقتی امکانات مالی و رفاهی در اختیار مناطق آزاد -که خارج از قوانین سرزمین اصلی مدیریت می‌شوند گذاشته نشود- طبیعتاً چنین اتفاقات معلومی ناشی از مدیریت‌های نادرست رخ می‌دهد. افزایش مناطق آزاد در شرایط فعلی و متلاطم اقتصادی نشان می‌دهد افرادی که به‌دنبال آن هستند اولویت‌های کشور را نمی‌شناسند.

* برخی از نمایندگان و کارشناسان معتقدند افزایش مناطق آزاد خواست دولت نبوده بلکه تقاضای مردمی است که در سفرهای استانی، این را از رؤسای دولت‌ها خواستارند. آیا در مناطق آزادِ موجود، شاخص‌های توسعه رشد داشته‌اند و اگر حتی این اعتقاد صحیح باشد که افزایش مناطق آزاد خواست مردم بومی است، آیا به‌طور جدی می‌توان گفت اگر استانی تبدیل به منطقۀ آزاد شود بحران‌هایی مثل بیکاری و ... برطرف خواهد شد؟

نکتۀ مهم این است؛ اگر کسانی اعم از توده‌های مردم که بسیار محترم هستند یا نمایندگان یا مقاماتی خواهان تشکیل این مناطق در شهرها یا استان‌های خودشان هستند و به این موارد اشاره شده، بی‌توجه هستند با دید مثبت که نگاه کنیم، ناآگاه از کارکردهای مناطق آزاد و شرایط لازم برای کارکردهای بهینۀ آنها هستند. بدیهی است که ما در قبال جهل که نباید اقدام عملی کنیم و مقوله‌ای که به ضرر کشور است را به‌وجود آوریم. باید تلاش کنیم افرادی که اطلاع ندارند یا نسبت به این موضوع جهل دارند را روشن کنیم. رسانه‌ها، رادیو و تلویزیون و کارشناسان می‌توانند در این زمینه کمک‌کننده باشند، مشروط بر اینکه افرادی به‌دنبال اهداف سیاسی یا رانت نباشند و به حرف‌های کارشناسان توجه کنند.

انصافاً در شرایط موجود ویژگی‌های مثبت مناطق آزاد فراهم نیست و فایده‌ای برای ما ایجاد نمی‌کند. لذا اصرار برای ایجاد مناطق آزاد به نیت اینکه از دولت خواسته شده یا از نماینده‌ها تقاضا داشته‌اند در حقیقت یک عذر غیرموجه است و ناشی از نشناختن موضوع است. باید به‌جای اینکه تشویق کنیم در قبالش ایستادگی و تنویر افکار داشته باشیم.

* با توجه به وضعیت موجود راهکار شما برای بهبود وضعیت مناطق آزاد و مناطق ویژۀ اقتصادی چیست؟

شرایط ما حکم می‌کند که راهکار بدون تردید و شک و شبهه‌ای را در خصوص سیاستی که باید در قبال مناطق آزاد و ویژه اتخاذ کنیم، داشته باشیم. به‌نظر می‌رسد در شرایط فعلی اولاً باید هیچ منطقه و بندری را اضافه نکنیم. چراکه این کار یک اقدام بیهوده است و در مرحلۀ بعد از راه‌اندازی آنچه تاکنون مصوب شده و یا گسترش دادن آن -به‌معنای به‌وجود آوردن زیربناها که امکانات کشور را مصروف یک امر فعلاً بیهوده‌ یا بدون اولویت می‌کند- خودداری کنیم؛ یعنی هم به وجود نیاوریم و هم مصوبات به‌وجود آورده شده را متوقف کرده و اجرایی نکنیم. حداکثر می‌شود امکانات سازمان پدیدآورندۀ این مناطق مصروف یک یا دو منطقه یا بندری شود که شرایطش یک کارکرد نسبتاً موجهی را نشان دهد. ما فعلاً از این مسیر نمی‌توانیم به اقتصاد کشور کمک کنیم؛ البته اگر در سال‌های آتی شرایطی فراهم شد و امکان قانون‌گذاری را به‌وجود آوردند می‌تواند توسعه این مناطق موضوعیت داشته باشد اما در حال حاضر کار غیراقتصادی و کار عبثی است.

نظر شما