شناسهٔ خبر: 152532 - سرویس مجلس
نسخه قابل چاپ

هاشم زایی، عضو فراکسیون امید و نماینده تهران در حاشیه بازدید از تحریریه ماهنامه«نماینده» گفت:

اگر حمایت ما از لاریجانی در قم نبود شاید ایشان رای نمی آورد

هاشم زایی عضو کمیسیون شوراها اظهار داشت:پیاده‌نظام اصلاح‌طلبان، دانشجویان و جوانان هستند؛ اما متأسفانه به دلیل عملکرد یا دلایل دیگر بسیاری از پیاده‌نظام‌های خود را از دست داده‌ایم.

عبدالرضا هاشم‌زایی نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس، در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و نماینده دومین دورۀ مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه فردوس و طبس است. وی استاندار ایلام، مشاور وزیر صنایع در دولت اصلاحات، مدیرعامل شرکت ملی صنایع مس ایران، معاون سیاسی استانداری خراسان بزرگ و فرماندار شهرستان فردوس نیز بوده است. هاشم‌زایی در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در لیست ائتلاف اصلاح‌طلبان و حامیان دولت یازدهم از حوزه تهران قرار داشت.

مشروح گفتگوی وی با اعضای تحریریه ماهنامه «نماینده» را در ادامه می‌خوانید:

* با توجه به اینکه شما سابقه حضور در مجلس را در کارنامه دارید، نظرتان دربارۀ مجلس دهم چیست؟

در مجلس اول، دوم و سوم کاندیداها بدون نظارت استصوابی تأیید صلاحیت می‌شدند؛ یعنی هیئت‌های اجرایی با توجه به سوابق احتمالاً سوئی که بعضی از کاندیدها داشتند و برای رفتن آنها به مجلس مانعی محسوب می‌شد و باید رد صلاحیت می‌شدند، هیئت اجرائی از منابع رسمی استعلام می‌کرد و اگر پرونده‌ای آنجا بود مورد بررسی قرار می‌گرفت و اگر صلاحیت کاندیدا توسط هیئت اجرایی رد می‌شد؛ آن موقع کاندیدا به شورای نگهبان شکایت می‌کرد و شورای نگهبان می‌آمد احقاق حق می‌کرد.

اینکه خبرگان اول قانون اساسی، نظارت را به شورای نگهبان داد به این دلیل بود که دولت‌ها نتوانند نفوذ کنند در مجلس و وکیل الدوله به مجلس بفرستند؛ مسئله دوم در مورد مجلس‌های قبل - خصوصاً مجلس‌های اول و دوم - بحث انقلاب بود، به‌عنوان‌مثال بنده باوجوداینکه نماینده یک شهرستان محروم بودم هیچ‌گاه در روستاها مردم خواسته مادی نداشتند و تنها خواسته‌شان حمایت از امام و انقلاب بود.

حضرت امام (ره) عنایت فوق‌العاده‌ای راجع به مجلس داشتند و مجلس را در رأس امور می‌دانستند. آن هم به دلیل اینکه به رأی مردم خیلی اهمیت می‌دادند؛ به همین دلیل سطح نماینده‌ها در مجلس اول و دوم از نظر کیفیتی بالاتر بود چراکه هر کس به خودش اجازه نمی‌داد برای انتخابات مجلس کاندیدا شود.

آن زمان هم مجلس بیشتر می‌توانست در امورات سیاسی و نظارتی مثل امورات تقنینی و قانونی دخالت کند نسبت به اینکه دنبال تدارک روزمره شهرش باشد. در حال حاضر مردم شهرستان‌ها نماینده‌ای را موفق می‌دانند که در شهرش بیشتر پروژه اجرا کرده باشد و بیشتر دنبال کارهای اجرایی باشد؛ کارهایی که باید مسئولان اجرایی و فرماندار انجام بدهند. نمی‌خواهم تخطئه کنم و بگویم بد است ولی می‌خواهم بگویم نماینده از کار اصلی خودش که قانون‌گذاری و نظارت است باز می‌ماند

* علت رفتار اخیر نماینده سراوان را ناشی از همین اجرای پروژه توسط نماینده‌ها در شهرها می‌دانید؟

من حامی رفتار این نماینده نیستم، در این اتفاق دو اشتباه رخ داد. اول اینکه نماینده باید طبق قانون با کارت نمایندگی وارد می‌شد که این کار را انجام نداده است.

اشتباه دوم این بود که نماینده از ماشین پیاده شده و نسبت به نگهبان از الفاظ توهین‌آمیز استفاده کرده است؛ که این اشتباه فاحش‌تری نسبت به اشتباه قبلی بوده است. بنده از طرف ایشان عذرخواهی می‌کنم قطعاً تذکراتی هم به ایشان داده خواهد شد.

* به نظر شما مردم از عملکرد مجلس دهم راضی هستند؟

مردم از کدام ارکان نظام راضی هستند که بخواهند از مجلس راضی باشند!

* به‌هرحال شما به‌عنوان عضو فراکسیون امید وعده‌هایی دادید، فکر می‌کنید وعده‌های شما عملی شده است؟

همه‌چیز به هم مربوط است. موقعی که قوانین به‌گونه‌ای تصویب شوند که قابلیت اجرا نداشته باشند، حاصلی نخواهند داشت. حالا چرا قانونی تصویب می‌شود که قابلیت اجرا نداشته باشد؟ چون مجلس از نظر کارشناسی ضعیف است. پارلمان بدون حزب همین محصول را می‌دهد.

* در نظر بگیرید فراکسیون امید بالاخره ۳۰ نفر با هم رأی آوردید، چقدر این لیست نسبت به عملکرد خود پاسخگوست؟

باید ببینیم در ساختار جمهوری اسلامی مجلس چقدر قدرت دارد که حالا فراکسیون امید پاسخگو باشد.

* یعنی فراکسیون امید قدرت ندارد؟

 به نظر من نه.

* چرا وقتی اصلاح‌طلبان بر سر قدرت می‌آیند بعد می‌گویند که ما قدرت لازم را نداریم؟

قدرت لازم را ندارند، اصلاح‌طلبان در مجلس اکثریت نیستند و ۳ فراکسیون در مجلس هست.

* شما خودتان آقای جلالی و ... را در لیست گذاشتید؟

آنها دو نفر هستند.

* بالاخره آقای مطهری و آقای نعمتی را شما خودتان در لیست اصلاح‌طلبان گذاشتید. چطور شد که جدا شدند؟

 آقای مطهری خود را اصولگرا می‌دانند و ما هم مواضعشان را قبول داریم.

* مستقل‌ها چگونه تشکیل شدند؟ مگر با لیست شما نبودند؟

از خودشان بپرسید. مستقل‌ها همه از لیست امید نیستند از اصولگراها هم هستند.

* چرا آقای جلالی بعد از اینکه وارد مجلس شد به آقای عارف پشت کرد؟

پشت که نکرده؛
* یعنی گفت به آقای لاریجانی رأی می‌دهم نه به آقای عارف. درحالی‌که با سرلیستی آقای عارف وارد مجلس شده بود؟

غیر از آقای جلالی بعضی از دوستان دیگر هم شاید این کار را کرده باشند، اگر بخواهیم همه آن‌هایی که با لیست امید وارد مجلس شدند را بیاوریم در لیست، خود آقای لاریجانی هم یکی از آن‌هاست.

* آقای لاریجانی را هم شما آوردید توی لیست؟

نیاوردیمشان. ما از ایشان حمایت کردیم. ما در قم از آقای لاریجانی حمایت کردیم. شاید اگر حمایت ما نبود ایشان رأی نمی‌آورد، رأی اول هم از قم نیاورد.

* پس چطور شده که یک اصلاح‌طلب از کسی حمایت می‌کند و نمی‌تواند بعدش را تضمین کند؟

ما یک مشکل داریم که این حتی در جبهه‌های جنگ هم وجود داشت. من استاندار یک شهرستان جنگی بودم، ما نوعی اجتهاد شخصی داریم؛ بقیه جاها که کار سیاسی زیاد کرده‌اند، اجتهاد شخصی‌شان خیلی کمتر از ماست. به‌عنوان‌مثال در فرانسه که یک سابقه دموکراسی قدیمی‌تر از ما دارد، ممکن است بعضی از نمایندگان پارلمان از حزب عدول کنند. برای ما بالاخره همان کلمه اجتهاد که در همه زمینه‌ها هست در این فراکسیون‌ها هم وجود دارد.

 زمانی که من در هیئت‌رئیسه بودم و آقای هاشمی رئیس مجلس بود یک نماینده تخلف کرد، تخلفش هم کم نبود؛ من رفتم خدمت آقای هاشمی و گفتم ما نماینده‌ایم و حیثیت مجلس با این تخلف زیر سؤال می‌رود. آقای هاشمی فرمودند که «شما فکر نکن که نماینده کارمند رئیس مجلس است، رئیس مجلس با رأی نماینده برای یکسال بایستی مجلس را اداره کند و در آن یک سال باید در شوراهایی که خارج از مجلس پیش‌بینی‌شده عضو باشد.»

ما تحزب را در کشور ریشه‌دار نکردیم. انتخابات رئیس مجلس را دیدید که آقای عارف ۱۱۴ رأی آورد چند رأی هم بیشتر از آقای لاریجانی. این معلوم بود یکی از فراکسیون‌ها که احتمالاً فراکسیون پایداری یا ولایی بوده همه‌شان به آقای لاریجانی رأی نداده بودند. بعد که رئیسشان اعلام کرد از آقای لاریجانی حمایت می‌کنیم رأی آقای لاریجانی بیشتر از آقای عارف شد. حتی ائتلاف‌هایی که بین احزاب کوچک هم به وجود می‌آید تمام اعضا پایبند به این ائتلاف نیستند.

* تحلیل شما این است که مردم از جنابعالی به‌عنوان عضو فراکسیون امید و دوستانی که در این لیست هستند احساس رضایت دارند؟ شما به وعده‌هایتان عمل کردید یا نه؟

 من اعتقادم بر این است که باید مردم را چند بخش کنیم. من همیشه این را تعبیر می‌کنم که در مسائل سیاسی و در انتخابات یک پیاده‌نظام داریم. پیاده‌نظام اصلاح‌طلبان، دانشجویان و جوانان هستند؛ اما متأسفانه به دلیل عملکرد یا دلایل دیگر بسیاری از پیاده‌نظام‌های خود را از دست داده‌ایم و حرف شما را تأیید می‌کنم.

* جنابعالی به‌عنوان فراکسیون حامی دولت که از ابتدا در رأی اعتمادها و صحنه‌های مختلف کنار دولت بودید. عملکرد دولت را چطور ارزیابی می‌کنید؟

خوشبختانه یا متأسفانه در انتخابات ما دقیقه ۹۰ تصمیم‌گیری می‌شود. حمایت من از آقای رئیس‌جمهور از روی ناچاری بود، یعنی کاندیدای موردنظر من که باید شرایط اصلاح‌طلبی را داشته باید آقای روحانی نبود. من با آقای روحانی در مجلس دوم بودم و به نظر من ایشان حتی یک روز هم اصلاح‌طلب نبود و همیشه یک اصولگرا بوده است. قبل از اینکه کاندیدای ریاست جمهوری هم بشوند به نظر من در بعضی از موارد حتی اصولگرای تند بوده نه معتدل.

به نظر من شرایط به‌گونه‌ای رقم خورد که گروه‌های مختلفی که اصلاح‌طلبی را تشکیل می‌دادند و از طیف‌های مختلف بودند مجبور شدیم که از یک کاندیدا حمایت کنیم. با توجه به جمع‌بندی‌هایی که در شورای اصلاح‌طلب‌ها انجام شد، آقای جهانگیری را به‌عنوان کاندیدا معرفی کردیم.

 * می‌گفتند که آقای جهانگیری کاندیدای نمایشی بوده؟

نه نمایشی نبودند خیلی هم درخشید. منتها پشت پرده ائتلاف‌هایی صورت گرفت که من در جریان نیستم. جمع‌بندی این بود که دو دسته شویم خود ما به‌عنوان اصلاح‌طلب در مجلس برای آقای روحانی ستاد انتخاباتی زدیم و اصولگراهای معتدل هم که در حال حاضر حامی دولت هستند ستاد جداگانه زدند. در آن موقع اگر این دوشاخه ایجاد می‌شد امکان داشت ما انتخابات را ببازیم.

* یعنی منفعت مردم بردوباخت شما بوده؟

 نه؛ منفعت مردم را این تشخیص می‌دادیم که جناح مقابل ما پیروز نشود. به دلایلی، معتقد بودیم جناح مقابل نمی‌تواند کشور را اداره کند.

* یعنی دلار از بیست هزار تومان بیشتر می‌شد؟

ممکن بود اوضاع جوری شود که اصلاً نتوانیم بحث دلار را مطرح کنیم. ما از آقای روحانی حمایت کردیم و رأی هم آورد، اما حالا ایشان خیلی به اصلاح‌طلبان بها نمی‌دهد.

* آقای جهانگیری که معاون اول بودند و همه‌کاره!

 ایشان که گفته‌اند همه‌کاره نبودند.

* چرا در جایگاهی که همه‌کاره نبودند ماندند؟

این را از خودشان بپرسید.

* شما و جمعی از اصلاح‌طلبان بعضاً در مقاطع مختلف نظارت استصوابی را مطرح می‌کنید. سؤالم از شما این است ما در شوراهای شهر و روستا که نظارت استصوابی نداریم، الآن وضعیت ولنگاری را شاهد هستیم. اینجا که نظارت استصوابی نبود پس چرا آن‌قدر فساد بارز و مشهود است؟

من از نیروهای اول انقلاب هستم. به خاطر دارم که مذاکرات مجلس خبرگان به‌گونه‌ای بود که صرفاً نظارت به این دلیل بود که دولت‌ها وکیل‌الدوله به مجلس نفرستند. در آن خبرگان مرحوم بهشتی و منتظری به این نتیجه رسیدند که بهترین ناظران فقهای شورای نگهبان هستند که عادل هستند و نظارت دارند. لذا اصلاً نظارت استصوابی معنی نداشت، نظارت استصوابی اخیراً به وجود آمده است.

نظارت استصوابی یعنی اینکه صلاحیت کاندیدا را احراز کنند، احراز صلاحیت اصلاً معقول نیست، یعنی چه احراز صلاحیت؟ عدم صلاحیت باید احراز شود، نه صلاحیت. مگر آقای جنتی با غیب سروکار دارند که ایشان بفهمند؟

* چرا در شورای شهر آن‌قدر فساد اخلاقی و مالی وجود دارد؟

علتش این نیست که هر کس آمد هیچ سابقه‌ای نداشت ولی آیا در مجلس نظارت ردش کنیم که چون ممکن است در آینده خطایی کند؟

* پس مقصر مجلس است؟

حتماً مقصر است. ما که نمی‌گوییم نظارت نباشد. شورای نگهبان نظارت داشته باشد؛ اما منابع رسمی باید این استعلام‌ها را بگیرند و بررسی کنند.

* اگر شما تابع این حرف خود هستید، مگر در انتخاب فلان شهردار، مرجع رسمی اعلام نکرد که ایشان رد صلاحیت شدند، ولی با فشار پشت پرده فلان شخص شهردار شد؟

من قبول ندارم.

* یعنی نبوده؟

باید مدرک داشته باشید. من در کمیسیون شوراها هستم. ما قبول نمی‌کردیم که وزارت اطلاعات بنویسد این آقا صلاحیت ندارد، قانون تشخیص صلاحیت را به مجلس داده است، مجلس از وزارت اطلاعات می‌خواهد که فرد اگر پرونده سوئی دارد بفرستد مجلس تا نماینده‌ها بر اساس پرونده بگویند این فرد صلاحیت دارد یا ندارد. راز آدم‌ها را خدا هم برملا نمی‌کند.

ما از نیروهای امنیتی و قوه قضاییه استعلام می‌کنیم و آنها هم بر اساس پرونده افراد صلاحیت‌ها را رد یا تأیید می‌کنند. حضرت علی (ع) هم استاندار انتخاب می‌کرد بعد با او برخورد می‌کرد، این نیست که ما علم غیب داشته باشیم.

* سطح فساد در جایی که شورای نگهبان نظارت کرده بالاتر است یا جایی که مجلس بوده و نظارت استصوابی هم نبوده؟

سطح شورای شهر وسیع‌تر است و می‌خواهد ٢٠٠ هزار نفر بفرستد و حساسیت نسبت به نماینده کمتر است. به‌هرحال شورای نگهبان را زیر سؤال نمی‌بریم، من شخصاً نظارت استصوابی را قبول ندارم. در شورای شهر هم اگر نظارت استصوابی بود باز هم همین اندازه فساد را شاهد بودیم؛ فرقی نمی‌کرد.

زمانی که من مجلس دهم را افتتاح کردم، گفتند کسی که برای تلاوت قران دعوت کرده‌ام مشکل دارد، کلی پیامک متلک و فحش برای من ارسال شد. من هم از مردم عذرخواهی کردم، هم از نیروهای امنیتی مجلس گله‌مند شدم، چون آنها از پرونده افراد آگاه هستند؛ من که خبر نداشتم این آقا می‌خواهند قرآن بخوانند.

یا به‌عنوان‌مثال وقتی به‌عنوان عضو کمیسیون شوراها می‌خواهم ٢١ نفر تهران را بررسی کنم و بقیه را نه، نیروهای امنیتی که چشم و گوش نظام هستند باید به من بگویند که این دارای مشکلات هست، من نمی‌توانم استنباط کنم یا استصواب فضیلتی را به من الهام نمی‌کند. فرض کنید مجلس نظارت استصوابی هم داشته باشد، مگر جلوی این مسائل را می‌تواند بگیرد؟

* به حداقل که می‌تواند برساند؟

نه نمی‌تواند.

* برعکسش هم وجود دارد. شما می‌توانید بگویید اگر هر کسی از همین توی خیابان در چهار مرجع تأیید بشود می‌تواند رئیس‌جمهور شود؟

رئیس‌جمهور فرق دارد، رئیس‌جمهور شرایط خاص خودش را دارد.

* رئیس مجلس می‌شود؟

نماینده هم نه. نماینده شدن هم شرایط خودش را دارد.

* شورای نگهبان در قانون اساسی است. شما قانون اساسی را قبول دارید؟ پس اگر قرار است نظارت استصوابی را زیر پا بگذاریم باید قانون را عوض کنیم؟

غیر از اصول دین که همان نبوت و امامت و ... بقیه موارد را می‌توانیم زیر سؤال ببریم.

قانون را اجرا می‌کنم ولی قبول ندارم. اگر عضو شورای نگهبان باشم با این قانون که وجود دارد و اجرا می‌شود من هم نظر استصوابی را اعمال می‌کنم ولی قبول ندارم؛ چرا که این نظارت استصوابی را به ضرر دموکراسی و به ضرر مردم می‌دانم.

نظر شما