شناسهٔ خبر: 152338 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: مهر

ماجرای افشاگری بدون سند نجفی/ «پارلمان اصلاحات» مرجع نهایی می‌شود

حکیمی پور دبیرکل حزب اراده ملت گفت: پارلمان اصلاحات تصمیم گیرنده نهایی است، بنابراین برای بقیه سازوکارها از قبیل شورای هماهنگی و شورای سیاست گذاری آنجا تصمیم گیری می‌شود.

«نماینده» / احمد حکیمی پور فعال سیاسی اصلاح طلب و دبیرکل حزب اراده ملت به عنوان یکی از بازیگران جریان اصلاحات شناخته می شود، او در مجلس چهارم نماینده مردم زنجان بود و پس به روی کارآمدن دولت اصلاحات در اولین دوره شورای شهر تهران با رای مردم پایتخت راهی خیابان بهشت شد.

وی در شورای چهارم نیز ریاست فراکسیون اصلاح طلبان را برعهده داشت اما او و تعداد دیگری از اعضای اصلاح طلب شورای چهارم در انتخابات ۹۶ از سوی شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان کنار گذاشته شدند و از آن مقطع انتقادها از عملکرد نهاد انتخاباتی اصلاح طلبان شدت گرفت، فعالیت‌ها فقط به انتقاد از شورای سیاستگذاری به ریاست عارف محدود نمی شود چرا که در اتاق جلسات شورای هماهنگی، ایده ای به نام پارلمان اصلاحات و یا مجمع اصلاح طلبان کلید خورده و آن طور که او(حکیمی پور) به مهر می گوید: بررسی پارلمان اصلاحات در شورای هماهنگی روزهای پایانی خود را به سر می برد و به زودی  این نهاد جدید در جغرافیای اصلاحات اعلام موجویت می کند.

در بعد از ظهر یک روز پاییزی به دفتر هفته نامه اراده ملت (ارگان این حزب اصلاح طلب) برای گفتگو با حکیمی پور رفتم تا پیرامون عملکرد دولت دوازدهم در حوزه اقتصاد، رابطه اصلاح طلبان با  حسن روحانی و  عملکرد شورای اصلاح طلب شهر تهران که این روزها کم حاشیه از خود برجای نگذاشته، گفتگو کنیم.  

اعضا برای حضور در جلسه حزب حضور یافته بودند، فعالیت اعضاء تحریریه هفته نامه هم چشمگیر بود و وقتی آقای دبیرکل در دفتر کارش حضور یافت، مدیر مسئول هفته نامه گزارشی از آخرین وضیت رسانه متبوعش به او ارائه کرد و سپس وقت خود را برای گفتگو به مهر اختصاص داد.

این فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگوی خود با مهر از پشت پرده تحرک اصلاح طلبان در انتخابات پنجمین دوره شورای شهر تهران هم سخن گفت و از افراد و تشکلی که نقش تاثیرگذاری در حذف اعضا اصلاح طلب شورای چهارم از فهرست جریان متبوعش ایفاء کرده بودند نام برد و در عین حال دل پُری از همفکرانش در پارلمان تهران دارد و می گوید: اگر شورای پنجم کارآمدی از خود نشان ندهد جریان اصلاحات آسیب می بیند.  

مشروح این گفتگو به شرح ذیل است:

* حزب اراده ملت برای انتخابات آینده چه برنامه‌ای دارد؟

آخرین فعالیت حزب، برگزاری کنگره بود که در ۲۷ مهر ماه برگزار شد. در این کنگره چند دستور کار مد نظر قرار گرفت. یکی از آنها ترمیم شورای مرکزی حزب و دیگری رونمایی از هفته نامه و تقدیر از شعبات فعال حزب  بود که در این کنگره انجام شد. برنامه سالانه حزب ذیل برنامه بلند مدت و میان مدت قرار دارد. طبیعتا انتخابات نیز یکی از مهمترین برنامه‌های آتی است که پیش روی ما  قرار دارد.

در تمام دوران فعالیت حزب، کمیته انتخابات مشغول فعالیت است اما معمولا شش ماه پیش از انتخابات، کمیته انتخابات به ستاد انتخاباتی تبدیل و کل توان حزب در قالب ستاد تعریف می‌شود، از این رو تمام تلاش ما این است که به عنوان یک حزب سراسری در انتخابات آینده (مجلس یازدهم) حضوی فعال داشته باشیم.

*حزب اراده ملت در انتخابات ۹۸ با چه سازو کاری وارد عرصه انتخابات خواهد شد؟ آیا با انتقادهایی که به عملکرد شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان دارید، با این مجموعه همکاری خواهید کرد؟

ما به عنوان یک تشکل سیاسی اصلاح طلب از ابتدا در سازوکار اصلاح طلبان حضور داشته‌ایم اما کنش مستقلانه حزبی خود را هم مد نظر داریم. از گذشته تا به حال در انتخابات که حضور داشته‌ایم سعی کردیم فعالیت‌های حزبی، تحت الشعاع فعالیت‌های جناحی قرار نگیرد بنابراین در فعالیت‌های خود کنش مستقلانه حزبی را مد نظر داریم. طبیعتا کاندیداهایی که برای حزب از مقبولیت کافی برخوردار هستند را شناسایی کرده و محک می زنیم که چه تعداد از این افراد در ائتلاف‌های حزبی قرار می گیرند.

به طور کلی می‌توانم بگویم تلاش ما بر این است که فعالیت‌های حزب بیشتر رنگ و بوی حزبی داشته باشد تا انتخاباتی.

*مطلبی که مطرح کردید با هم منافات دارد چرا که از یک سو بر فعالیت حزبی به صورت مستقل در سپهر سیاست تاکید می‌کنید و از سوی دیگر نماینده تشکل متبوعتان در شورای عالی سیاستگذاری حضور دارید، بالاخره حزب شما در انتخابات چه تصمیمی می گیرد؟، آیا حاضر خواهید شد زیر فهرست شورای سیاستگذاری را امضاء کنید؟

علی رغم نقدی که به شورای عالی سیاست گذاری داشته‌ایم و این نقد ها را نیز منعکس کرده‌ایم اما چون تابع احزاب اصلاح طلب هستیم اگر آنها تشخیص بدهند که این شورا به فعالیت خود ادامه دهد ما هم در برابر آن مخالفت یا مقاومتی نمی کنیم. اما خود ما انتقاد و ایرادات جدی را به  شورای عالی وارد کرده ایم.

*پاسخم را نگرفتم، شما هم به خرد جمعی اصلاح طلبان احترام می گذارید و به همین دلیل در شورای عالی شرکت کردید و هم بر نهادی که تصمیم نهایی را در جریان اصلاحات اتخاذ می کند انتقادهایی مطرح کرده اید و از تحرک تشکیلاتی خود سخن می گوید، کنار گذاشتن این مطلب در کنار یکدیگر تناقض دارد، بیشتر توضیح می دهید؟

شرکت کردن در ساز و کار جمعی اصلاح طلبان، منافاتی با فعالیت‌های حزبی ندارد. در روش کار ما، فعالیت‌های حزبی در اولویت است. در درون جریان هم با حفظ موضع حزب خود، نقدها و پیشنهاد هایمان را صادقانه منتقل می کنیم و تصمیم داریم که در  کشمکش‌های فرسایشی که در جریان اصلاحات وجود دارد خود را درگیر نکنیم. انتقادات و پیشنهادیمان را به شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان وارد کرده ایم.

قسمت مهم و جالب آن این است، واضح تر از نقدهای که مطرح کردیم کسی به جریان اصلاحات وارد نکرده بود تا اخیرا حزب کارگزاران سازندگی در کنگره خود مواضعی اتخاذ کرد که ما چهار سال پیش مطرح کرده بودیم. حزب کارگزاران در ایجاد شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان نقش موثری ایفا کرد ولی الان این حزب نیز نقدهایی را مطرح می کند، حرف‌ها و نقدهایی که ما چند سال پیش عنوان کرده‌ایم را امروز آنها می گویند.

*نقد شما از شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان چیست؟

حرف ما نسبت به شورای عالی اصلاح طلبان این است که باید زمینه گفتگوی درون جریانی فراهم شود. حرف های ما در سه حوزه  «گفتمان، ساختار و رفتارشناسی» است. این بحث ها را بارها مطرح کرده‌ایم اگر اعضای شورای عالی جدی باشند و قصد داشته باشند در جهت اصلاح شورا گام بردارند باید جلسه ای را تشکیل دهند و انتقادات و پیشنهادات را جامه عمل بپوشانند. احساس می‌کنم حزب اراده ملت کار خود را به سر انجام رسانده و دینی که به گردن داشت را ادا کرد و آنچه را که باید منتقل و منعکس می کرد را انجام داد.

*شورای عالی سیاستگذاری در دوره جدید آغاز به کار کرد، آیا از ترکیب شورا رضایت دارید وآیا نقدهای مطرح شده برطرف شده است؟

تلاش دارند که ضعف های فعلی خصوصا در ساختار شورا را برطرف کنند. از آنجایی که گفته شده این شورا موقتی است و تا مجمع یا پارلمان اصلاحات شکل می گیرد به نظرم، نیاز به موضع گیری جدی ندارد چون اگر بنا بر این بود که به ساز و کاری دائمی تبدیل شود هر گونه انتقادی به سازو کار آن وارد بود اما چون این ساز و کار موقت و در جهت انسجام بخشیدن به هدف نهایی که مجمع اصلاح طلبان است، حزب ما تصمیم ندارد در این کش و قوس ها جانب سمتی را بگیرد یا به عبارتی فراکسیون سازی کند.

حرف های خود را صادقانه مطرح کردیم و گمان می کنم اثر خود را نیز گذاشته است. به دنبال این هستیم که ساز و کار نهایی اصلاح طلبان شکل بگیرد و تا زمانی که این مجمع شکل بگیرد نماینده ما در این شورا(شورای عالی سیاستگذاری) حضور دارد.

*به نحوه شکل گیری پارلمان اصلاحات اشاره کردید، تشکیل پارلمان یا مجمع اصلاح طلبان به کجا انجامید؟ و ساختار پارلمان چگونه تعریف شده است؟

با توجه به اینکه در کمیته سیاسی شورای هماهنگی حضور دارم از نحوه شکل گیری پارلمان مطلع هستم. درمجمع یا پارلمان اصلاح طلبان تلاش بر این است که دغدغه همه احزاب و بزرگان اصلاح طلب دیده شود به همین جهت سازوکاری که از جامعیت برخوردار باشد در مجمع (پارلمان اصلاحات) در نظر گرفته می‌شود.
 
نسخه نهایی آن دوبار در شورای هماهنگی مطرح شد وبرای اصلاح مجدد ارجاع و در کمیته سیاسی، نهایی و وارد جلسه شورای هماهنگی می شود و با حضور احزاب تصمیم گیری خواهد شد که در نهایت ببینیم خروجی نهایی چه می شود.

*در نسخه نهایی چه مواردی لحاظ شده است؟

در نسخه نهایی، تمام دغدغه ها و پیشنهادات گروه‌ها را در نظر گرفته ایم و با جدیت و وسواس زیاد تلاش کرده ایم که از جامعیت و کاملیت کافی برخوردار باشد به همین دلیل هم این موضوع(تشکیل پارلمان اصلاحات) نزدیک به دو سال به طول انجامیده است. امیدوارم این روش به لحاظ گستره جغرافیایی و گستره نیروهای فعال اصلاح طلب از جامعیت بیشتری برخوردار باشد.

*ترکیب پارلمان اصلاحات برچه اساس است؟

در این ترکیب، اعضای عضو شورای هماهنگی هر کدام به نوبه خود سهمی دارند. همچنین برای اشخاص اثرگذار که نوعا باید حزبی باشند و این مقوله به تعداد شخصیت اثر گذار در کشور بستگی دارد اختصاص پیدا می کند. امکان دارد سهم تعداد احزاب با توجه به وزانت و تعداد بیشتر اشخاص اثرگذار بالا رود.

در نسخه نهایی به استان ها، بهاء داده شده به این صورت که هر حزبی باید چند نفر را از استان‌ها انتخاب کند و برای شمولیت بیشتر باید از سهمیه جوانان و بانوان در حزب خود استفاده کنند.

برای برخی تشکل‌ها و گروه‌ها چه تشکل‌های استانی و چه تشکل های سراسری هم سهمی در نظر گرفته شده چرا که به هر دلیل آنها جز شورای هماهنگی نیستند اما همواره با اصلاح طلبان بوده‌اند.

اشخاص حقیقی هم حتما باید حزبی باشند تا بتوانند رای نمایندگان احزاب را در شورا دریافت کنند. قانون جدید احزاب تکلیف کنشگران سیاسی را که باید از مجرای حزب وارد شوند معلوم کرده است. کنشگر منفرد غیر حزبی معنایی در فعالیت های سیاسی ندارد چرا که سیاست، عرصه کنش‌های جمعی است.

پارلمان اصلاحات یا مجمع اصلاح طلبان تصمیم گیرنده نهایی است چون آنجا تصمیمات راهبردی گرفته می شود
*سوالی که مطرح می شود این است، با تشکیل پارلمان اصلاحات تکلیف شورای عالی اصلاح طلبان چه خواهد شد؟ عده‌ای پارلمان را نهاد بالادستی جریان اصلاحات می‌دانند و برخی هم از انحلال آن سخن می گویند، نظر شما در این باره چیست؟

پارلمان اصلاحات یا مجمع اصلاح طلبان تصمیم گیرنده نهایی است چون آنجا تصمیمات راهبردی گرفته می شود، بنابراین برای بقیه سازوکارها از قبیل شورای هماهنگی و شورای سیاست گذاری آنجا تصمیم گیری خواهد شد. البته شورای هماهنگی با توجه به سابقه ای که دارد و احزاب اصلاح طلب عضو آن هستند به لحاظ حقوقی جایگاه مستحکمی دارد و درواقع خود شورای هماهنگی منشاء تولد مجمع یا پارلمان اصلاح طلبان است.

*آیا نظر سران اصلاحات را برای تشکیل پارلمان اصلاحات دریافت کرده اید؟، محسن هاشمی اخیرا در گفتگویی گفته بود: «سران اصلاحات اراده‌ای برای تشکیل پارلمان اصلاحات ندارند».
 
خیر، اینگونه نیست- در آخرین دیداری که با آقای خاتمی داشتیم تاکید کرد که هر چه زودتر این کاربه فرجام برسد و اگر نقطه نظری در این رابطه داشته باشند قبل از آنکه نسخه نهایی به تصویب برسد نظرات او را در آن اعمال خواهیم کرد.

*پرچم پارلمان اصلاحات چه زمانی در جریان اصلاحات برافراشته خواهد شد؟ آیا به انتخابات ۹۸ خواهد رسید؟

نخواستیم در این سازوکار دقت را فدای سرعت کنیم تا سازوکاری شکل بگیرد که در آینده دچار مشکل و ایراد شود. البته الان تمام کارها در این زمینه انجام شده و تنها یک جلسه در کمیته سیاسی تا پایان و شکل گیری پارلمان اصلاحات باقی مانده است. مصوبه شورای هماهنگی این بود که دوماهه کار انجام شود اما هنوز انجام نشده است.

*زمان اعلام موجودیت پارلمان مشخص نشده است؟ بالاخره چه زمانی تشکیل می شود؟

قرار بود آخرآبان ماه بحث تمام شود اما دیر شده است.

*یعنی تا پایان آذرماه تشکیل می شود؟

مصوبه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات این بود تا ۲ ماه تمام شود.

*آقای حکیمی پور اگر موافق هستید وارد مسائل اقتصادی شویم، به عنوان یک فعال سیاسی اصلاح طلب وضعیت اقتصادی کشور را چگونه ارزیابی می کنید و آیا دولتِ روحانی توانست مشکلات کنونی را برطرف کند؟

وضع اقتصادی کشور بر کسی پوشیده نیست و در حال حاضر با سختی ها و مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کند. بخشی از آن به مسائل بین المللی مربوط می شود، بخشی از آن سوء تدبیرها و عدم دقت های لازم، بخشی هم به کارشکنی ها و سواستفاده هایی که در ساختار اقتصادی و رانت های که در این زمینه ست بر می گردد. به نظر بنده مهمترین مشکل اقتصاد کشور، عدم مدیریت صحیح منابع و مصارف است. در کشور، نیازها بیشتر از توان هاست و باید این مساله مدیریت شود.

قانون اساسی کشور مسائل را شرح داده که به چه نحوی است اقتصاد شتر، گاو، پلنگی دیگر جواب گو نیست. در هر صورت ایران با توجه به پیشینه تاریخی، بنا به اعتقادات مردم و همچنین ساختاری که جمهوری اسلامی دارد باید تدبیری در نظر گرفته شود که با سبک و سیاق کشور هم خوانی داشته باشد.

واگذاری به بخش خصوصی راهکاری موثر برای وضعیت فعلی نیست. خیلی از جاهایی که به بخش خصوصی واگذار شده تا خوب اداره شود و بهره وری آن بالا رود دچار مشکل شده و نمی توانند آن را اداره کنند. معتقدم باید با توجه به ساختار، باور و اعتقادات مردم و کلا بافتی که در ایران است ببینیم چه روش و چه رویکرد اقتصادی می تواند جواب گوی وضعیت فعلی باشد و از آن جواب بگیریم. به نظرم باید مداخلاتی صورت گیرد که عدالت و برابری فرصت ها تامین و فاصله ها کم شود. این اختلاف طبقاتیها شایسته و زیبنده نه اسلام و نه مردم ایران است.

*جریان اصلاحات هم در سال ۹۲ و هم ۹۶ از روحانی حمایت کردند اما اکنون شاهدیم برخی از کنشگران و نظریه پردازان اصلاحات معتقدند باید از دولتِ روحانی فاصله گرفت، چرا اصلاح طلبان میخواهند از دولت فاصله بگیرند؟

صرفا بحث حمایت از دولت روحانی نیست. ما در انتخابات از  روحانی حمایت کردیم چون در آن مقطع انتخاب او را به نفع منافع ملی تشخیص دادیم. در حال حاضر هم از این انتخاب پشیمان نیستیم چرا که امکان داشت اگر این انتخاب انجام نمی شد وضعیت مملکت از این بدتر هم می شد. کسی این ادعا را ندارد که این دولت، دولت متبوع جریان اصلاحات است. نه خود آقای روحانی مدعی اصلاح طلبی است و نه اصلاح طلبان چنین نظری دارند.

سیاست محل بینش آرمانگرایانه نیست، باید واقع بینانه با مسائل برخورد کنیم. واقعیت های جامعه ما گویاست وبه نظر ما با این منابع و امکانات موجود می شود به گونه ای مدیریت کرد که به اقشار پایین دست جامعه فشار وارد نشود.

*در انتخابات سال ۹۲ با وجود عارف آیا پشیمان نشدید که چرا از روحانی حمایت کردید؟

ما در بهمن سال ۹۱ کنگره برگزار کردیم و آقای روحانی سخنران ویژه این مراسم بود. روحانی یک گزینه واقع‌بینانه‌تری نسبت به عارف در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ بود. بحث واقعیت‌هاست، ارزش‌گذاری نیست که چقدر اصلاح‌طلب است.

*با این حال برخی از چهره ها و احزاب اصلاح طلب به صراحت از دولت اعتدال انتقاد می کنند، حتی یکی از این احزاب که نزدیک به دولت است بیانیه صادر و از عملکرد اقتصادی دولت انتقاد کرد، آیا قبول دارید همفکران شما در جریان اصلاحات با توجه به عملکرد ضعیف دولت در حوزه اقتصاد می خواهند از روحانی و اعتدال فاصله بگیرند تا در انتخابات ۹۸ سبد رای اصلاحات دچار ریزش نشود؟

یکی از ویژگی های اصلی اصلاح طلبی صداقت است. نباید تنها به سبد رای و پیروزی در انتخابات فکر کنیم. جبهه اصلاحات مدعی صداقت است، باید صادقانه مطرح کنیم که دلیل حمایت ما از آقای روحانی چه بود و در شرایط فعلی به خاطر مصالح ملی و منافع کشور این حمایت را ادامه می دهیم.

این مسائل جزئی از مسائل درون جریانی است و افرادی که خیلی سیاسی فکر می کنند و  خیلی نگاه آرمانی دارند اینگونه به مسائل نگاه می کنند ولی نظر ما بر این است که باید واقعیت های جامعه مد نظر قرار داده شود. به دولت روحانی نقد هایی وارد است اما این بدین معنی نیست که در شرایط حساس، پشت دولت را خالی کرده و از  آن حمایت نکنند بلکه به این معنی که نه حمایت، منفعلانه است و نه نقد به معنی خالی کردن پشت دولت است. مصالح عمومی، مصالح ملی و منافع کشور در جهت گیری و سیاست ورزی ما باید در اولویت قرار گیرد.

*به عنوان یک تشکل سیاسی اصلاح طلب چه انتقادی به دولت روحانی وارد می کنید؟، شفاف تر نقدهایی که به دولت دارید را بازگو می کنید؟

افرادی که در دوره بعد از خروج آمریکا از برجام در مقام وزارت بودند، توانایی کافی را برای شرایط بحران نداشتند و تمام نقدهای ما در زمینه مسائل اقتصادی  به دولت است
در انتخابات دور دوم دولت روحانی، حرف هایمان را زدیم و مطالبات خود را مطرح کردیم و متذکر شدیم که پرداختن به مسائل اقتصادی و معیشت مردم مهمتر از دیگر مسائل است. نظر ما بر این بود که دولت روحانی در پرداختن به مسائل معیشتی و مسائل اقشار و اصناف فرودست جامعه که آسیب پذیرترند توجه بیشتری کند. نقد فعلی ما نیز از همین زاویه است که دولت روحانی باید تلاش کند که فاصله را کم کند.

در حال حاضر هم کارهایی در این زمینه از قبیل بسته های حمایتی و غیره صورت گرفته است اما نقدهای جدی ما در زمینه اقتصادی به دولت است. افرادی که در دوره بعد از خروج آمریکا از برجام در مقام وزارت بودند، توانایی کافی را برای شرایط بحران نداشتند و تمام نقدهای ما در زمینه مسائل اقتصادی  به دولت است.

*آقای حکیمی پور تشکل متبوع شما نقدهای وارده را به دولت ارائه کرده، اگر ارائه کرده اید پاسخی داده شده است؟

به دنبال اعتراضاتی که در دی ماه سال گذشته رخ داد و جنس آن صنفی و معیشتی بود بیانیه ای صادر کردیم وپیشنهادات مشخصی را به مجلس و دولت دادیم که بخشی از آن مورد توجه قرار گرفت. همچنین در کنگره اخیر نیز ١٢بند پیشنهادی خود را برای بهبود شرایط مطرح کردیم و صراحتا همه چیز را گفته ایم.

تلاش های دولت روحانی در شنیدن صداها در سطح نمادین باقی مانده است
اما یکی از ضعف های اساسی دولت این است که ارتباط خود را با جامعه مدنی تعریف نکرده است. صرف صحبت کردن با چند دبیر کل حزب و کارشناس و برگزاری مراسم افطاری باکنشگران مختلف کفایت نمی کند و به تنهایی پاسخگو نیست.

باید ارتباط تعریف شده ای بین دولت با احزاب، سندیکاها و نهاد های مدنی وصنفی غیردولتی تعریف شود؛ در حال حاضر این رفت و برگشت ها خوب انجام نمی شود و لنگ می زند. علی رغم تلاش هایی که دولت روحانی در شنیدن صداها داشته و ارتباطی که با مطبوعات احزاب، دانشگاهیان، روحانیون و غیره برقرار کرده اما در سطح نمادین باقی مانده و هنوز خروجی  عملی که باید حاصل شود به وجود نیامده است.

*وارد محور پایانی گفتگو شویم، شما در شورای اول و شورای چهارم شهر تهران حضور داشتید، آیا از عملکرد همفکرانتان در شورای پنجم شهر تهران رضایت دارید؟

شورای شهر در بدو ورود به کار به بی راهه رفتند و به صورت درست و صحیح به مسائل ورود پیدا نکردند؛ اقدامات آنها هزینه های اضافی به شهر و شهروندان تحمیل کرد
به اعتقاد بنده، دوستان ما در بدو ورود به کار به بی راهه رفتند و به صورت درست و صحیح به مسائل ورود پیدا نکردند. اقدامات آنها، هم انرژی گرفت و هم هزینه های اضافی را به شهر و شهروندان تحمیل کرد.

همه این مسائل به سلیقه ای که دوستان ما در کارهای خود اعمال کردند برمی گردد. وقتی از کنار تجربه هم فکران خود در دوره چهارم عبور کردند و بعد از استقرار هم خود را بی نیاز از مشورت دیگران دیدند نشان می دهد کماکان این فاصله، شکاف و گسست را در جامعه داریم.

*جریان اصلاحات هم در شورای اول و هم در شورای پنجم کاملا کرسی های پارلمان تهران را در اختیار داشتند اما با این حال  حاشیه ها بر متن غلبه کرد به گونه ای که امروز برخی اصلاح طلبان از عملکرد شورا انتقاد می کنند، قبول دارید یکدست بودن شورا باعث بروز این مسائل شده است؟

همیشه در نطق های خود در مجلس چهارم این مطلب را بیان کردم که بار کشور بزرگی مثل ایران سنگین تر از آن است که یک جریان و جناح به تنهایی بتواند بر دوش بکشد.

باید همه دلسوزان و دغدغه مندان که حرفی برای گفتن دارند و می توانند کاری را در ساختن ایران انجام دهندبتوانند قدم جلو بگذارند. این یک واقعیت است که هر گاه کشور ما یک جریانی شده، این مسائل پیش آمده وزمانی که تعادل بین دو جریان بوده خروجی و نتیجه گیری های بهتری داشته ایم. به عنوان نمونه می توان مجلس پنجم و شورای چهارم را مثال زد.

یکدستی باعث می شود که حس رقابت، تلاش و ایجاد فضا برای تقویت یکدیگر به وجود نیاید و رقابت ها مثبت نشود. اگر همه جریان ها در ساختار های تصمیم ساز حضور داشته باشند می توان به نتایج مطلوبی رسید. بله- یک دست بودن عملا از پویایی و بهره وری مجموعه می کاهد.

در هر کاری سه مرحله وجوددارد (قبل از انجام، در حین انجام و بعد از انجام کار) ما همواره در مرحله قبل و حین کار موفق بوده ایم اما مرحله سوم که بعد از آن است، کار لنگ می زند واین نشان می دهد، ارتباط تشکیلاتی و کارشناسی با منتخبین درست تعریف نشده و منتخبین به حال خود رها می شوند.

این نکته را هم اضافه کنم که فرقی بین اصولگرا و اصلاح طلب نمی کند. به عقب برگردید در اصولگرایان هم دیده می شود. شورای دوم شهر تهران هم کاملا در اختیار اصولگرایان بود درست است حرف، سخن و حاشیه ای از آن بیرون نیامد اما کاری هم در آن شورا ندیدیم.

*اعضای شورای دوم نظر دیگری دارند، می گویند شهردار منتخب آنها رئیس جمهور شد...

اینکه دلیل نمی شود، رئیس جمهور شدن شهردار یعنی موفقیت شورای شهر!؟

*شهردار شورای دوم، رئیس جمهور شد اما شورای پنجم کمتر از دو سال سه شهردار انتخاب کرد، این موفقیت و عدم موفقیت شورا نیست؟

خُب وقتی شهردار آنها رئیس جمهور شد چه خبر شد؟ کشور چه وضعیتی پیدا کرد ضمن اینکه دو سال شهردار بود و پس از اوقالیباف را شهردار کردندکه چندبار کاندیدای ریاست جمهوری شد و رای نیاورد آیا دلیلی برضعف شورابایدتلقی شود؟ آنها مدیریت می کردند و خبرها از شورا بیرون نمی آمد.

*شما در شورای چهارم رئیس فراکسیون اصلاح طلبان بودید و تنها یک فراکسیون در شورای چهارم بود اما در حال حاضر شاهد هستم در شورای یکدست شهر تهران چهار فراکسیون تشکیل شده، چرا در شورایی که اعضا کاملا یک دست هستند فراکسیون های مختلف تشکیل شده است؟

یکی از بندهای میثاق نامه دوستان این بود که نباید در شورا فراکسیون بازی و دسته بندی پیش بیاید. این معنی ندارد زمانی که لیستی به صورت یک دست انتخاب شده و برنامه ها و اهدف مشترکی دارند اقدام به فراکسیون سازی کنند و به اصطلاح شقه- شقه شوند و طناب کشی پیش بیاید. چنین مسائلی قطعا ضربه می زند و انرژی شورا را تحلیل می برد.

اگر اعضای شورای شهر پنجم نمایشی از کارآمدی خود نشان ندهند جریان اصلاحات آسیب خواهد دید
*آیا عملکرد فعلی شورای شهر تهران تاثیری برای جریان اصلاحات در انتخابات آینده خواهد گذاشت؟
صد در صد، اگر در این دو سال باقی مانده اعضای شورای شهر پنجم نمایشی از کارآمدی خود نشان ندهند جریان اصلاحات آسیب خواهد دید.
 
*شما در انتخابات شورای شهر تهران انتقادهای صریح از عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان بیان کرده بودید به طوری که گفته بودید، فهرست اصلاح طلبان مهندسی شده بود. منظورتان از مهندسی شدن در انتخابات چه بود؟

این هم یکی از ضعف های شورای عالی بود. در واقع ۲۴ ساعت قبل از رسیدن به لیست نهایی در شورای عالی به تفاهم رسیده بودند که چه کسانی در این لیست قرار بگیرند و عملا در بیرون، کار به طور کامل انجام شد و جلسه نهایی تنها برای دادن شکل حقوقی به لیست در نظر گرفته شده بود.

چنین رفتارهایی از جریان اصلاحات به دور است. جریان اصلاحات باید موضوعات خود را شفاف و در داخل  مجموعه خود انجام دهد. اینکه در بیرون تصمیمی پخته شود و این تصمیم را در جمع به کرسی بنشانند درست نیست.

*چرا در فهرست انتخاباتی اصلاح طلبان فقط دو نفر از اعضا شورای چهارم قرار گرفته بودند؟ یعنی از عملکرد شما راضی نبودند؟ علت چه بود؟

این برنامه را عده ای بیرون از شورای عالی طراحی کرده بودند که اعضای اصلاح طلب شورای چهارم دیگر در لیست جدید نباشند و به صورت پنهانی و مخفیانه برای این موضوع امضا جمع می کردند که در نهایت نیز کار خود را به انجام رساندند. حرف ما این بود که اگر چنین قصدی داشتند باید از اول با اعضاء مطرح می کردند که اعضای شورای چهارم دیگر کاندیدا نمی شدند یا می گفتند که دلیل این کار چیست، مگر می شود جریانی نسبت به تمامی تجارب هم فکران خود بی اعتنا باشد.

فلسفه تداوم مدیریت و تداوم تجربه کاملا چنین رویکردهایی را که نسبت به تجارب مدیران گذشته بی اعتنا باشیم نهی می کند. این مساله به اصولگرا یا اصلاح طلب بودن ربطی ندارد در این برهه زمانی از صفر شروع کردن معنایی ندارد.

*بیشتر توضیح می دهید، چه کسانی باعث شدند این تصمیم برای انتخابات شورای پنجم اتخاذ شود؟

عده ای مشغول جمع کردن امضا بودند که اعضای شورای چهارم در لیست شورای پنجم اصلاحات نباشند. حزب اتحاد ملت پشت این جریان بود
همان طور که گفتم، عده ای مشغول جمع کردن امضا بودند که اعضای شورای چهارم در لیست شورای پنجم اصلاحات نباشند. حزب اتحاد ملت پشت این جریان بود. به یاد دارم خانم آذر منصوری در جلسه شورای عالی بصورت پنهانی امضا می‌گرفت برای اینکه ما در لیست پنجم نباشیم. ریشه‌ این موضوع هم برمی‌گردد به نامه‌ای که ۹ نفر به عنوان اصلاح‌طلبان پیش‌رو در نزدیکی انتخابات شورای پنجم نوشتند درحالی که هیچکدام عضوشورای عالی نبودند.

*چه کسانی بودند؟
تاج‌زاده، میردامادی، جلایی‌پور و ...

*در آن مقطع اعضای شورای اصلاح طلب تهران در جلسه فراکسیون واکنشی نشان نداند؟

اعضای اصلاح‌طلب شورای چهارم نیز خیلی ناراحت شدند. گفتند جریان چیست؟ مگر ما چه‌کار کرده‌ایم؟ آن‌هم به این شکل علنی که نامه بدهند، قبل از اینکه به خود ما بگویند. یادم می‌آید در جلسه شورای‌عالی هم به‌شدت عارف و موسوی لاری ناراحت شدند و گفتند اصلاً این نامه را که گفتید به ما نوشتید کجاست؟ هنوز دست ما نرسیده. اما نامه در روزنامه ها پخش شده بود!

*یکی از مسائلی که در شورای چهارم حاشیه ساز شد بحث املاک شهرداری بود که در این قضیه نام شما هم به عنوان فردی که نامه را به سلطانی برای انتشار داده بودید اعلام شد، حتی این موضوع هم به مناظره های انتخاب ۹۶ کشیده شد. به نظر شما هدف از طرح املاک شهرداری چه بود؟ و بعد از تغییر مدیریت در شهرداری آیا اسناد خود را به شهردار جدید تقدیم کردید؟

لیست املاک را در شورا به چمران برای پیگیری بیشتر دادم. وقتی هم که ماموریت شورای چهارم به پایان رسید و اعضاء، شهردار جدید(نجفی) را انتخاب کردند او این موضوع را به شکل افشاگرانه پشت تریبون شورا با آب وتاب مطرح کرد و من خیلی تعجب کردم چون یکسال قبل از آن اسناد املاک را داده بودم تا در دولت به جهانگیری برساند و بعد از چند ماه موضوع را پیگیری کردم که شنیدم  یادش رفته و روی میز مانده است.

جالب اینجا بود که حالا نجفی آمده و بعنوان شهردار همان مطالب را افشاگری می‌کند. درحالیکه او (نجفی)   قبلاً یادش رفت که نامه و مدارک من را به جهانگیری برساند. اگر واقعاً می‌خواهید با فساد مبارزه کنید، اینقدر آدم بی‌خیال!؟ اسناد به آن مهمی را که من دادم برای آنکه فوری به دست جهانگیری برسد، گذاشتی روی میزت یادت رفته، بعداً آمدی در شورای شهر افشاگری می‌کنی!

*آیا با خود جهانگیری جلسه ای برگزار نکردید تا در جریان جزئیات قرار گیرد؟

دراین مورد، خیر. ولی حدود سال دوم شورای چهارم بود که با آقایان حقانی و سرخو دیداری سه‌نفره با جهانگیری داشتیم. اسناد و گزارشاتی که ازتخلفات در شهرداری داشتم را به او به عنوان رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی دادم و گفتم:دیگر شرعاً از عهده من خارج شده است، خودتان درستی و نادرستی آنها را بررسی و پیگیری کنید. جهانگیری هم روی میز خودش قرار داد و دیگر خبری ندارم چه شد.
کد خبر

نظر شما