شناسهٔ خبر: 152002 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ منبع: مهر

یادداشت/

نقش کتابداران در جایگزینی فرهنگ اطلاع‌رسانی به جای انشاءنویسی

کتاب/1 مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل نهاد کتابخانه‌ها معتقد است در شرایطی که فرهنگ انشاءنویسی بین مدیران کشور شیوع پیدا کرده، کتابداران می‌توانند در ترویج فرهنگ اطلاع‌رسانی نقش‌آفرینی کنند.

به گزارش «نماینده»،  امسال بیست و ششمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران را طی روزهای پایانی آبان‌ماه پشت سر گذاشتیم. مثل هر رویداد و برنامه فرهنگی دیگر، به برنامه‌های مربوط به هفته کتاب انتقاداتی وارد شده یا در برخی مطالب رسانه‌ها نیز مورد تحسین قرار می‌گیرند.

یکی از نهادها و ارگان‌های مهم مرتبط با حوزه کتاب، نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور است که در هفته کتاب هم نقش تاثیرگذاری ایفا می‌کند و برنامه‌های زیادی را برای این مقطع از پاییز هر سال تدارک می‌بیند. امسال چند روز پس از پایان هفته کتاب، محمدهادی ناصری طاهری مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در یادداشتی  به مساله اهمیت فعالیت کتابداران در یک زمینه مهم پرداخته است.

ناصری همان‌طور که در یادداشتش اشاره می‌کند، از مطالب تکراری و کلیشه‌ای گذر کرده و سعی داشته توجه مخاطب این مطلب را به زاویه جدیدی از فعالیت کتابداران جلب کند. این زاویه با وام‌گیری از جمله مهمی از محمدرضا شفیعی کدکنی، جایگزینی فرهنگ صحیح اطلاع‌رسانی به جای فرهنگ اشتباه انشاءنویسی است که در کشورمان شیوع پیدا کرده است. 

عنوان یادداشت ناصری، «کتابداران؛ مروجان فرهنگ اطلاع‌رسانی به جایی انشاءنویسی» است که در آن از مدیران و مسئولان کشور نیز به دلیل سخنرانی‌های بی‌ارجاعی که درباره کتاب هستند، انتقاد شده است.

مشروح متن این یادداشت در ادامه می‌آید:

چند روزی از هفته کتاب می‌گذرد و این روزها به مناسبت روز کتاب و کتابخوانی و کتابدار، «کتاب»، سکه رایج بازار سخنرانی‌ها و نوشتن‌هاست. بیشتر این سخنرانی‌ها و یادداشت‌ها هم  یا شرح فضیلت مطالعه است یا نقد مبسوطی در مذمت نخواندن؛ سخنرانی‌ها و یادداشت‌هایی که بسیاری از آنها به هر دردی ممکن است دوا باشد جز ترویج کتاب‌خوانی.

شاید کامل‌ترین دلیل بر بی‌اثر بودن این درمان عامل نبودن تجویزگران به این نسخه باشد. چراکه اگر عامل بودند حداقل، موضوع یک سخنرانی و یادداشت و یا یک معرفی کتاب می‌شد یا اینکه در سخنرانی‌ها و یادداشت‌ها شاهد ارجاع به کتاب یا کتاب‌ها بودیم. حالا این سوال مطرح می‌شود که از چه رو حتی در مناسبت خاصی برای کتاب (مثل روز و هفته کتاب) بدون آنکه شاهد یا ارجاعی از کتاب مطرح کنیم درباره آن سخن می‌گوییم.

پاسخ به این پرسش را دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در مقدمه «این کیمیای هستی» می‌دهند: «رواج فرهنگ انشاء‌نویسی به جای فرهنگ اطلاع‌رسانی مهم‌ترین معضل فرهنگی ماست.»

دکتر کدکنی با انتقاد از شیوه انشاء نویسی، علت کم‌رونق‌ شدن تمدن نسبت به قرون چهار و پنجم را که بازار بحث و تحقیق گرم بود و شاهد ظهور عالمان فراوان بودیم، در همین جایگزینی انشاء‌نویسی به جای اطلاع‌رسانی عنوان می‌کنند. متاسفانه «انشاء نویسی» واقعیت ملموس امروز جامعه ماست. واقعیتی که حتی در سطوح بالای مدیریت هم می‌شود رد آن را دید. به اظهار نظرها سیاستمداران و مدیران بنگرید. کمتر می‌شود که در مجلس و یا هیئت دولت بحثی درگیرد و ارجاعی به کتابی یا مقاله‌ای مطرح شود.

در سطح دیگر، رسانه‌ها نیز کمتر به این مهم توجه می‌کنند. به مثال‌های عینی نگارنده که در مواجه با خبرنگاران در موضوع کتابخانه‌های عمومی مطرح می‌شود توجه کنید:

چرا سرانه مطالعه کم است؟

نهاد یک جلد از هر کتابی را نمی‌خرد

چرا در هر محله و شهر و روستا کتابخانه نمی‌سازید؟

این سوال‌ها که از قضا مبنای نقدهای تند و تیز همه قرار می‌گیرند و یا در خوشبینانه‌ترین حالت از نقدهای تند و تیز نشات می‌گیرند در دامنه یک فرهنگ انشاء نویسی شکل می‌گیرند.

به این معنی که مثلا در مواجهه با پرسشی درباره کم بودن سرانه مطالعه، از خود نمی‌پرسیم که کدام سرانه، کدام شاخص؟ چرا قبل از نقد و مطالبه‌گری به دنبال تعریف درست و جامعی نمی‌گردیم برای آنچه قرار است به معیار مطالبه تبدیل شود. چرا بدون بررسی تعداد و ظرفیت کتابخانه‌ها و میزان بودجه آنها این را حق مولف و ناشر می‌دانیم که از هر ۷۰ هزار عنوان کتاب، یک جلد بخریم تا ۳۴۵۵ کتابخانه عمومی از آن استفاده کنند.

در زمان‌های مختلف شاهد بوده‌ایم که وقتی در یک سخنرانی یا نشست، ارجاعی به یک کتاب داده می‌شود، جامعه مخاطب واکنش مثبتی به آن نشان می‌دهند. مهم‌ترین و جدی‌ترین این کنش و واکنش را در رونمایی از تقریظ‌های مقام معظم رهبری شاهد بوده‌ایم. برای نمونه ارجاع ایشان به رمان خانواده تیپو که در ماه‌های اخیر در یکی از سخنرانی‌های معظم‌له انجام شد، موجب اقبال و مطالعه بیش از پیش، در مورد این کتاب شد. اهداء یک جلد از خاطرات فروغی توسط دکتر حداد عادل به دکتر محمدجواد ظریف در مجلس شورای اسلامی و تقاضای زیاد برای مطالعه کتاب نمونه‌های دیگر این موضوع است. این رفتارها نشئت گرفته از انس با کتاب و مطالعه است و همنشینی با کتاب نتیجه‌ای جزء معطر شدن کلام و رفتار به کتاب نخواهد داشت.

یکی از مهم‌ترین اقشار فرهنگی که به ترویج فرهنگ اطلاع‌رسانی کمک شایانی می‌کند، قشر فرهیخته‌ کتابدار است. اطلاع‌رسانی یکی از وظایف حرفه‌ای این صنف است. شناخت اطلاعات و ارائه اطلاعات می‌تواند نیاز به خواندن را در افراد مشخص‌سازد و افراد با آگاهی، منابع مورد خود را بیابند و مطالعه کنند. رهبر معظم انقلاب، نفس کتابداری را یک کار انسانی فرهنگی برجسته‌ می‌دانند و تاکید می‌کنند «کتابدار صرفا آن کسی نیست که خدمت آوردن و دادن کتاب را به‌عهده می‌گرد؛ کتابدار می‌تواند منبع و منشاء و مرجعی باشد برای راهنمایی مراجعه‌کنندگان به کتاب.» ( بیانات در دیدار با کتابداران و مسئولان کتابخانه‌ها ۲۹/۴/۱۳۹۰)

با این اوصاف کتابداران که یکی از روزهای تقویم به نام آنها ثبت شده و فعالیت‌های متنوع و زیادی به عهده آنهاست، می‌توانند در ترویج فرهنگ اطلاع‌رسانی به جای فرهنگ انشاءنویسی نقش عمده‌ای ایفا ‌کند.

نظر شما