شناسهٔ خبر: 149765 - سرویس مجلس
نسخه قابل چاپ منبع: ماهنامه نماینده

نایب‌رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی در گفت‌وگوی مشروح با «نماینده» تأکید کرد:

فرماندهان جنگ اقتصادی دنبال راضی کردن دشمن نباشند

محمد دهقان نایب‌رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی: دومین ضرورت کشور در شرایط جنگ اقتصادی این است، فرماندهان ایران در جنگ اقتصادی نباید به‌دنبال راضی کردن دشمن باشند.

ماهنامه«نماینده»- بر خلاف برخی چهره‌های سرشناس دولت و مجلس که فقط مشکلات را برمی‌شمارند و مردم را از تشدید تحریم‌ها می‌ترسانند تا فضای ناامیدی را در جامعه دامن بزنند، تعدادی از نمایندگان انقلابی مجلس کمیته ضد تحریم تشکیل داده‌اند و با نگاهی واقع‌بینانه راهکارهای حل مشکلات و معضلات اقتصادی را بررسی کردند.

اعضای این کمیته به راهکارهای عملی و دقیقی برای حل مشکلات اقتصادی دست یافته‌اند که نه‌تنها تحریم‌ها را بی‌اثر می‌کند بلکه اقتصاد کشور را شکوفا خواهد کرد؛ اما نکتۀ مهم اینجاست که برای پیاده کردن این راهکارها و پیروزی در این نبرد اقتصادی، باید مدیران اجرایی مملو از اراده و عزم راسخ قدم بگذارند.

«محمد دهقان» نائب‌رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس در گفت‌وگو با ماهنامه «نماینده» راهکارهای عملی شکوفایی اقتصادی در شرایط جنگ اقتصادی را تشریح کرده است.

متن کامل این گفت‌وگو به شرح زیر است:

* اقتصاددانان راهکارهای حل مشکلات اقتصادی را به دو دسته تقسیم کرده‌اند، دسته اول مبارزه با فساد و دسته دوم راهکارهای رشد اقتصادی و دور زدن تحریم‌ها، راهکارهای مبارزه با فساد و ایجاد شفافیت در دوران تحریم چیست؟

باید اقتصاد کشور شفاف شود. در این راستا باید میزان ارزی که در چند وقت اخیر به واردات کالا و ثبت سفارش اختصاص داده شده، به‌صورت شفاف اعلام شود؛ و اسامی افرادی که این ارز را دریافت کرده‌اند نیز اعلام گردد؛ این پیشنهاد شفافیت با چند هدف داده می‌شود: «۱ـ اعتماد افکار عمومی؛ ۲ـ جلوگیری از فساد؛ ۳ـ کسانی که کالا با ارز ۴۲۰۰ تومان وارد کرده‌اند، آن کالا را به قیمت ۸۰۰۰ تومان نفروشند و حقوق مردم را ضایع نکنند.»

برخی سوء استفاده‌گران دارای هلدینگ‌های اقتصادی هستند و ارز ۴۲۰۰ تومانی را این افراد در پوشش واردات کالاهای اساسی دریافت کرده و به واردات کالاهای دیگر در هلدینگ اقتصادی خود اختصاص می‌دهند. لذا اعلام شفاف اسامی افرادی که ارز دولتی دریافت کرده‌اند، امری ضروری است. چهارمین هدف از این شفاف‌سازی این است که مشخص شود، فرماندهان جنگ اقتصادی افرادی امین و دست پاک هستند، اگر به فکر پیروزی ما در جنگ باشند، طبیعتاً به‌دنبال سوءاستفاده نخواهند بود.

* شما معتقدید در شرایط جنگ اقتصادی قرار داریم، در این شرایط اگر فردی از مسئولان با استفاده از رانت اطلاعاتی دست به سوء استفاده زد باید چه برخوردی با وی صورت گیرد؟

در زمان جنگ اگر کسی خیانت کند، دادگاه صحرایی برای آن فرد ایجاد شده و وی حذف می‌شود. با افرادی که بخواهند در این جنگ اقتصادی از آب گِل‌آلود ماهی بگیرند و از نَمدی که بر زمین افتاده، کلاهی برای خودشان ببافند، باید برخورد شود. همانطور که قرارگاه مبارزه با جنگ اقتصادی ایجاد کردیم و دولت مسئول این قرارگاه است، در این راستا باید قرارگاه مبارزه با فساد هم ایجاد شود و کسانی که سوءاستفاده‌گر هستند، بالفور با آنها برخورد شود. لذا لازم است چنین مسائلی شفاف شود، جنگ در صورتی پیروز می‌شود که مردم پشت سر فرماندهان حرکت کنند، بنابراین اگر مردم به فرماندهان اعتمادی نداشته باشند و پشت سر فرماندهان جنگ حرکت نکنند، چنین جنگی حتماً با شکست مواجه خواهد شد.

ازاین‌رو زمانی می‌توان به مردم گفت که پشت سر فرماندهان قرار بگیرند که فرماندهان شفاف عمل کنند و مردم بفهمند که فرماندهان به‌دنبال سوءاستفاده و منفعت خودشان نیستند و فرماندهان و خویشاوندان آنها نیامده‌اند که از آب گِل‌آلود ماهی بگیرند. بنابراین مردم با شفافیت این مسئله را می‌فهمند نه با پنهان‌کاری.

*دولت در حالی با شفاف‌سازی در داخل مخالفت می‌کند که تمام توان خود را برای پیوستن ایران به (FATF) در راستای شفاف‌سازی بین‌المللی به‌کار گرفته است، علت چیست؟

این مسئله جای تعجب دارد که افراد بر مسئله شفافیت برای خارج از کشور در قالب (FATF) به‌صورت حداکثری اصرار می‌ورزند، اما حداکثر پنهان‌کاری را در داخل کشور نسخه‌پیچی می‌کنند. لذا سناریوی نسخه‌پیچی حداکثر پنهان‌کاری اقتصادی در داخل و حداکثر شفاف‌سازی برای خارج از کشور، خیانت به کشور است و مردم را ناامید می‌کند. این مسئله دست ما را جلوی دشمن رو می‌کند، درواقع هر طرح و عملیاتی که در داخل کشور داشته باشیم، دشمن بدل آن را به ما می‌زند و اجازه پیروزی به ما نمی‌دهد. در سال‌های گذشته افرادی کمک کردند که شمشیر و تیر دشمن در تحریم‌ها به خاک بخورد اما امروز  بنده دستی را در درون دولت می‌بینم که متأسفانه به بهانه اینکه ما می‌خواهیم همه چیز از مبادی رسمی صورت بگیرد و در سطح بین‌الملل شفاف باشد، این افراد را از میدان مبارزه بیرون کردند.

*آیا امکان تحریم ایران در شرایطی که در منطقه استراتژیک ترانزیت شرق به غرب و شمال به جنوب قرار دارد، وجود دارد؟

ایران، کشوری نیست که بتوان آن را تحریم کرد. کشور ایران در کریدور شمال به جنوب و غرب به شرق قرار دارد و می‌تواند در تمامی زمینه‌ها نه‌تنها تحریم‌ها را کنار بزند، بلکه خودش می‌تواند زمینه جهش اقتصادی را با استفاده از ظرفیت‌های کشورهای همسایه، منطقه و شرق برای خودش فراهم کند.

*اگر شما معتقدید که امکان تحریم ایران وجود ندارد به چه علت با اعلام خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریم‌ها به یک باره قیمت دلار افزایش چشم‌گیری داشت؟

این مسئله باید روشن شود که چرا دلار گران شد؛ بانک مرکزی با کمبود ذخایر دلار مواجه نیست و ایران در حال حاضر ۱۱۰ میلیارد دلار پول در بانک‌های خارجی دارد. گران شدن دلار یک خیانت بود. در این راستا دولت دست کسانی که دلار را به صورت (Cash) وارد و بازار را از دلارهای نفتی پر می‌کردند، بست. متأسفانه برخی از این اسامی به بِلَک‌لیست و خزانه‌داری آمریکا، منتقل و تحریم شدند. برخی افراد این بلا را بر سر ایران آوردند، بنابراین باید دولت به‌خصوص رئیس‌جمهور به شناسایی افرادی که چنین بلایی را بر سر کشور ایران آوردند، بپردازند و آنها را از کشور بیرون کنند. حتی به‌عنوان خیانت برخی از این افراد باید به دادگاه معرفی شوند. اگر در جنگ اقتصادی، فردی خائن در جبهه ما و جزو فرماندهان و تصمیم‌گیرندگان ما باشد، معلوم است که اطلاعات ما را به دشمن می‌دهد.

*راهکارهای پیروزی در جنگ اقتصادی با دشمن، چیست؟

دو راه‌حل برای پیروزی در جنگ اقتصادی وجود دارد. اولین راه‌حل اساسی و بنیادی، ساختن اقتصاد کشور بر اساس ظرفیت‌های موجود است که شامل ظرفیت‌های داخلی و خارجی است. دومین راهکار، برنامه‌ریزی برای عملیات‌های ایذایی و عملیات‌های پارتیزانی اقتصادی برای ناکام کردن تحریم‌هاست.

دو راه‌حل برای پیروزی در جنگ اقتصادی وجود دارد. اولین راه‌حل اساسی و بنیادی، ساختن اقتصاد کشور بر اساس ظرفیت‌های موجود است که شامل ظرفیت‌های داخلی و خارجی است. دومین راهکار، برنامه‌ریزی برای عملیات‌های ایذایی و عملیات‌های پارتیزانی اقتصادی برای ناکام کردن تحریم‌هاست. نمی‌توان جزئیات عملیات پارتیزانی را اعلام کرد زیرا دشمن مطلع می‌شود اما ملت ایران همین قدر بدانند که قطعاً کسانی که تجربه چنین کاری را دارند، می‌توانند آن را انجام دهند.

داعش وقتی سوریه را تصاحب کرد، نفت سوریه به دستش افتاد و آن را فروخت، سؤال اینجاست که داعش توانست نفت را بفروشد، آیا ایران نمی‌تواند نفت بفروشد؟ این تفکر که مسئولان به‌خاطر تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی دستشان را بالا ببرند، تسلیم شوند، پاهایشان را دراز کنند و منتظر عزرائیل باشند، خطرناک‌تر از اصل تحریم است، کشور را در شرایط تحریم می‌توان به‌راحتی، اداره و تهدید را به فرصتی طلایی برای جهش و رونق اقتصادی تبدیل کرد.

*به نظر شما آمریکا در کنار جنگ اقتصادی، جنگ روانی با ملت ایران را نیز در دستور کار خود قرار داده است؟

حتماً باید نقشه جدیدی وجود داشته باشد. ما باید از تمامی ابزارها برای پیروزی در جنگ اقتصادی استفاده کنیم، نسبت به هیچ ابزاری نباید غفلت کرد. جنگ اقتصادی، جنگی واقعی است و در بررسی‌ها مشاهده می‌شود که آمریکایی‌ها صدها کتاب و مقاله نوشته‌اند که چگونه از طریق تحریم، ایران را به زانو دربیاورند که در این راستا تمام نیروهای خود را منسجم و برای جنگ خود فرمانده تعیین کرده‌اند و مجموعه زیادی از اتاق‌های فکرشان را به این سمت هدایت کردند تا بتوانند ما را با عملیات‌های متنوعی که خودشان گفتند، زمین بزنند. بنابراین برنامه آمریکایی‌ها یک جنگ اقتصادی تمام‌عیار با همه ابعاد آن است. در کنار جنگ اقتصادی، آمریکایی‌ها بنا دارند که به‌صورت مرتب آستانه تحمل ایران را رصد و بررسی ‌کنند و متناسب با تحمل ملت ایران، طراحی‌های جدیدی را انجام ‌دهند.

مقامات آمریکایی اعلام کرده‌اند «ما درد را در بدنه ایران تحمیل می‌کنیم تا ایران به‌خاطر عدم تحمل درد، مجبور شود حرف ما را بپذیرد و در برابر خواسته‌های ما، تمکین و از داشته‌های خودش عقب‌نشینی کند»؛ این صحبت‌ها در کتاب آمریکایی‌ها آمده است و آخرین کتابی که آنها در این زمینه نوشته‌اند و منتشر کرده‌اند، به یکی دو ماه گذشته برمی‌گردد که آقای «ریچارد نفیو» آن را نوشته و به این مسئله اشاره کرده که در این زمینه صدها کتاب و مقاله منتشر شده است. بنابراین طرح آمریکایی‌ها، مشخص و جنگ اقتصادی است.

*عملکرد فرماندهان ایرانی در این جنگ اقتصادی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 جمهوری اسلامی ایران باید در جنگ اقتصادی فرماندهان مصممی در وسط میدان داشته باشد، چون جنگ نیاز به فرمانده دارد و نمی‌توان با آشفتگی و پراکندگی جنگ را اداره کرد. در این راستا اولین نیاز کشور این است که فرماندهان در جنگ اقتصادی مصمم و با اراده بوده، مردد نبوده و تردید نداشته باشند ما می‌توانیم در این جنگ پیروز شویم، بنابراین باید دل فرماندهان جنگ اقتصادی قُرص باشد.

دومین ضرورت کشور در شرایط جنگ اقتصادی این است، فرماندهان ایران در جنگ اقتصادی نباید به‌دنبال راضی کردن دشمن باشند. کسانی که به‌دنبال راضی کردن دشمن باشند، نمی‌توانند نگاه پیروزمندانه در میدان جنگ داشته باشند، بنابراین مردد می‌شوند؛ کسی که یک چشمش به جبهه باشد و چشم دیگرش به این باشد که دشمن را راضی نگه دارد، به نتیجه نخواهد رسید.

سومین نیاز کشور ایران این است که فرمانده جنگ که دولت است، باید برای حضور در این میدان برنامه و طرح عملیاتی داشته باشد.

*به نظر شما دولت برای خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم‌ها پیش‌بینی و برنامه‌ریزی داشت؟

متأسفانه عملکرد قوه مجریه نشان می‌دهد که دولت تصوری از خروج آمریکا از برجام، تشدید و بازگشت تحریم‌ها و وقایع اقتصادی بعد از آن نداشته است. کابینه را برای صلح و سازش، چینش و آماده کرده بودند. فرمانده جنگ اقتصادی دولت است که حتماً باید برنامه داشته باشد. متأسفانه دولت در این زمینه دچار عقب‌ماندگی جدی است.

 به همین دلیل در چند ماه گذشته دولت اشتباهاتی مانند فروش سکه را مرتکب شد؛ فروش سکه در آن شرایط بیش از ۱۱ هزار میلیارد تومان به بیت‌المال ضرر و زیان وارد کرد. دولت حدود ۶۱ تن سکه ۳ میلیون تومانی را ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان فروخت. بنابراین ۷ میلیون و ۶۰۰ هزار سکه‌ای که به این شیوه فروخته شد، ۱۱ هزار میلیارد تومان به بیت‌المال ضرر زد و این پول در جیب تعداد خاصی رفت.

نحوه ثبت سفارشی که دولت انجام داد، نشان از بی‌برنامگی دولت داشت. نحوه واگذاری ارز به کالاهای متنوع نشان داد دولت در این زمینه برنامه‌ریزی دقیقی نداشته است. واگذاری ارز مسافرتی و دانشجویی، بی‌برنامگی است که هنوز بر کشور حاکم است. اینکه دولت در ابتدا نرخ ارز را به  مبلغ ۴۲۰۰ تومان اعلام کرد و بعد از مدتی متوجه شد که اشتباه کرده و الان به‌دنبال تشکیل بازار ثانویه است، نشان می‌دهد که دولت برنامه‌ریزی برای مدیریت اقتصاد در صورت تشدید تحریم‌ها نداشته است.

*تعداد زیادی از نمایندگان و اقتصاددانان کشور خواستار ترمیم کابینه برای مقابله با تحریم‌ها شده‌اند، به نظر شما اعضای کابینه می‌توانند فرماندهان خوبی برای جنگ اقتصادی باشند؟

یکی از اقتضائات جنگ اقتصادی این است که تیم مدیریت‌کننده جنگ اقتصادی باید با تیمی که به‌دنبال صلح و سازش بوده، تفاوت داشته باشد. در این راستا یا برخی اعضای کابینه باید تغییر پیدا کنند و افراد متناسب با این فضای جدید بر امور حاکم شوند یا اینکه برخی اعضای کابینه، تغییر رویکرد ۱۸۰ درجه‌ای پیدا کنند.

رئیس‌جمهور اخیراً رویکرد مناسبی را برای مقابله با تحریم‌ها و دشمنی آمریکایی‌ها اتخاذ کرد، تیم اقتصادی دولت باید چنین رویکردی را اجرا کنند. آیا تیم اقتصادی که خودش را برای زمان صلح و سازش آماده کرده، می‌تواند خودش را برای زمان جنگ اقتصادی هم آماده کند؟ پاسخ این سؤال را باید رئیس‌جمهور بدهد. اگر رئیس‌جمهور فردی را مد نظر دارد، حتماً باید تیم جدیدی را به‌خصوص بانک مرکزی بر سر کار بیاورد. اگر رئیس‌جمهور کسی را مد نظر ندارد و بی‌یار و یاور است و دولت نیرویی ندارد، حداقل افرادی که هستند را الزام کنند که رویکردشان را ۱۸۰ درجه تغییر بدهند که این یکی از اقتضائات زمان فعلی است.

*اگر چنین اتفاقی رخ داد و یک تیمِ منسجمِ اقتصادی، با فعالیت شبانه‌روزی و معتمد به حضور در میدان و با نگاه اینکه کشور را به پیروزی برساند، بر سر کار بیاید، برنامه دولت چه باید باشد؟

 به نظر بنده اگر در حال حاضر چنین تیمی شکل بگیرد، یک فرصت طلایی برای نجات کشور است. رشد بی‌سابقه نقدینگی در دولت تدبیر نتیجه تصمیمات اشتباه دولت یازدهم و دوازدهم بود که موجب امیدواری دشمن به شکست ملت ایران شده است. در سال ۹۲ نقدینگی ما ۴۵۰ هزار میلیارد تومان بود که این مقدار نقدینگی آن زمان هم اصلاً قابل دفاع نبود، متأسفانه در دولت تدبیر هم نقدینگی ۱۵۵۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافت یعنی یک میلیون و ۵۵۰ هزار میلیارد تومان که نقدینگی وحشتناکی است. این میزان نقدینگی هم می‌تواند منجر به فروپاشی اقتصاد شود و هم می‌تواند یک فرصت طلایی برای نجات اقتصاد کشور ایجاد کند.

*چرا این نقدینگی به وجود آمد و از ۴۵۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی به ۱۵۵۰ هزار میلیارد تومان رسید؟

متأسفانه دولت با این تصور غلط که ما باید فقط تورم را حفظ کنیم، کشور را دچار یک رکود بی‌سابقه کرد. فعالیت‌های اقتصادی و عمرانی به‌صورت بی‌سابقه‌ در کشور تعطیل شد و بانک‌ها خلق پول کردند و به‌جای اینکه پول خود را به سمت فعالیت‌های اقتصادی ببرند، پول را نگه داشتند و بهره آن را بالا بردند که کسی پولی را از بانک بیرون نکشاند.

در حال حاضر ۱۵۵۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی که در بانک‌ها وجود دارد، پول نیست و بخش مهم آن شِبه‌پول است یعنی پولی است که وجود خارجی ندارد و حدود ۹۰ درصد این میزان نقدینگی، پول نیست، چرا که برای آنکه پولی وجود داشته باشد، خلق پول شده است. دولت سالانه حدود ۵۰ میلیارد دلار سود این پول‌ها را که در بانک‌ها وجود دارد، پرداخت می‌کند.

*در صورتی که دولت برای مهار نقدینگی برنامه‌ای نداشته باشد چه خطراتی اقتصاد کشور را تهدید می‌کند؟

 اگر دولت برای این نقدینگی برنامه‌ای نداشته باشد، دشمن برای این نقدینگی برنامه‌ریزی می‌کند و این پول را به‌صورت بهمن‌وار از بانک به بازار انتقال می‌دهد و اگر پول به این صورت به بازار ورود پیدا کند، خطرش این است که تورم به‌صورت وحشتناکی افزایش پیدا می‌کند. اگر دولت چنین اقدامی را رها کند و برنامه‌ای نداشته باشد، خطرناک است.

*برای جذب نقدینگی در راستای رشد اقتصادی کشور چه راهکارهایی وجود دارد؟

اینکه با این میزان نقدینگی چه کاری می‌توان انجام داد، باید دید که در چه جایی ظرفیت وجود دارد که این نقدینگی جذب شود. ایران در چندین عرصه ظرفیت دارد که این نقدینگی را جذب کند. یکی از این عرصه‌ها، میادین نفت و گاز است. چه در بخش بالادستی و چه در بخش پایین‌دستی نفت، ما به‌شدت نیازمند سرمایه‌گذاری هستیم و همه متوجه این مسئله هستند. سرمایه‌گذاری خارجی هم تا اندازه‌ای دچار اختلال است، بنابراین سرمایه موجود باید به آن سمت برود.

شرکت‌های موجود که در این زمینه فعالیت می‌کنند را باید به‌گونه‌ای طراحی کرد که بخشی از این نقدینگی به سمت این شرکت‌ها هدایت شود و به اندازه‌ای که می‌توانند سرمایه‌ جذب کنند، در صورت امکان بخشی از این سرمایه‌ها به بخش بالادستی نفت هدایت شود و در بخشی هم در پایین‌دست نفت سرمایه‌گذاری شود. یکسری شرکت‌های بزرگ در کشور وجود دارد که شامل شرکت‌های دولتی، شرکت‌های متعلق به نهادهای عمومی و شرکت‌های خصوصی است. بخش بالادستی نفت یعنی سرمایه‌گذاری در چاه‌های نفتی را بیشتر می‌توان به شرکت‌های بزرگ واگذار کرد.

استفاده از این فرصت در راستای رشد و توسعه کشور نیازمند یک کار پرحجم، جهادی و عملیاتی است که دولت در سطح ملی باید این کار را انجام بدهد. ما می‌توانیم شرایط را به‌گونه‌ای فراهم کنیم که شرکت‌های کوچک‌تر در بخش پایین‌دستی نفت سرمایه‌گذاری کنند.

جدا از این مسئله، شرکت نفت می‌تواند با انتشار اوراق نفتی تضمین شده، سرمایه‌های خرد مردم را با سود بیشتر جمع کند و به‌جای اینکه بانک‌ها سود بدهند، شرکت نفت چند درصد بیشتر به مردم سود بدهد. همچنین به‌جای اینکه پول در بانک باشد، این پول در نفت و سرمایه‌گذاری‌های دیگری با سود بیشتر ورود پیدا کند. یعنی اگر بانک‌ها ۲۰ درصد سود پرداخت می‌کنند، شرکت نفت ۲۵ درصد سود پرداخت کند. یعنی به‌جای آنکه پول مردم در بانک بماند، آن پول به نفت منتقل می‌شود. وقتی ضمانتی صورت می‌گیرد آن هم شرکت نفت که سرمایه عظیمی دارد و مردم به آن اعتماد دارند و می‌دانند درآمدزاست، طبیعتاً مردم پول خود را منتقل می‌کنند. لذا یکی از اولین‌ جاهایی که باید جزئیات آن عملیاتی شود و در این راستا طرح آماده شود و سپس مردم را به‌سمت آن هدایت کنند، نفت و گاز است. بنابراین به‌جای خام‌فروشی، هر مقدار در این زمینه سرمایه‌گذاری کرده و فرآورده نفتی و گازی تولید شود، می‌توانند به‌صورت کامل آن را بفروشند.

*آیا تحریم‌های نفتی مشکلی برای سرمایه‌گذاران در این بخش ایجاد نمی‌کند؟

در جایی که نفت کلان می‌فروشیم تحریم‌های نفتی اثرگذار است، اما تحریم‌ها نمی‌تواند مشکلی برای صادرات غیر نفتی کشور ایجاد کند. صادرات غیرنفتی ما دچار مشکل نیست و دشمن نتوانسته ما را تحریم کند، زیرا صادرات غیرنفتی، توسط بخش خصوصی انجام می‌شود، با سرمایه‌گذاری مردم و بخش خصوصی در بخش نفت، نفت فروخته می‌شود و به‌راحتی پول آن به داخل کشور منتقل می‌شود. ممکن است افراد به‌صورت چمدانی پول خود را منتقل کنند. اگر نفت را تبدیل به فرآورده کنیم، حتماً می‌توانیم پول آن را برگردانیم. کمیسیون انرژی هم به این راه‌حل اعتقاد دارد.

*آیا راه‌اندازی بورس نفت می‌تواند کمکی به حل مشکل فروش نفت کند؟

 اگر فروش نفت ایران دچار اختلال شود، بخشی از نفت را می‌توانیم از طریق بورس نفت به فروش برسانیم. این مسئله شدنی است که بورس نفت راه بیندازیم و نیازی نیست که میلیون‌ها و صدها هزار بشکه نفت بفروشیم، بلکه به‌جای آن بهتر است که بسته‌های کوچک نفتی ایجاد شود و در فراخوان بورس نفت، مردم خودشان نسبت به خرید اقدام ‌کنند و نیاز نیست که به‌دنبال افرادی باشیم که از این افراد، بابک زنجانی بیرون بیاید و بخواهد پول نفت را بخورد. بهتر است بسته‌های نفتی را در برابر ریال، دلار یا یوان کوچک کرد که بتوان در برابر هر ارزی، نفت را فروخت. مردمی که این نفت را خریدند یا تبدیل به فرآورده می‌کنند یا برخی دیگر از طریق کشورهای همسایه یا از هر طریقی که بتوانند آن را می‌فروشند و این مسئله به دولت ارتباطی ندارد، چرا که آنها هر کاری بخواهند با نفت می‌کنند و خودشان آن را می‌فروشند. ما می‌توانیم با حضورمان در بخشی از کشورهای بزرگ منطقه شرق، راه‌حلی برای فروش نفت خود پیدا کنیم.

*آیا معتقد هستید که با هدایت درست نقدینگی، تحریم‌ها بی‌اثر می‌شود؟

اگر نقدینگی را به‌درستی هدایت کنیم، اقتصاد کشور شکوفا شده و تحریم بی‌اثر می‌شود و فشار دشمن برای نافذ شدن تحریم، بی‌اثر شده، از بین می‌رود. مهم‌ترین جایی که دشمن امید دارد که می‌تواند ما را زمین بزند، استفاده از غول نقدینگی است.

اگر نقدینگی را به‌درستی هدایت کنیم، اقتصاد کشور شکوفا شده و تحریم بی‌اثر می‌شود و فشار دشمن برای نافذ شدن تحریم، بی‌اثر شده، از بین می‌رود. مهم‌ترین جایی که دشمن امید دارد که می‌تواند ما را زمین بزند، استفاده از غول نقدینگی است. متأسفانه در این چند سال اخیر پروژه‌های عمرانی بزرگ به اندازه‌ای متوقف شد و نقدینگی را انباشته کرد و به‌جای اینکه نقدینگی به سمت کارهای عمرانی بزرگ برود، در بانک‌ها انباشته شد که این مسئله خطر ایجاد کرده است. باید این نقدینگی را به بخش‌های کلان اقتصادی و عمرانی مانند راه‌آهن هدایت کنیم.

*هدایت نقدینگی به سمت پروژه‌های راه آهن چه تأثیری در بی‌اثر کردن تحریم‌ها دارد؟

 اقتصاددانان معتقدند اگر کل شهرهای ۱۰۰ هزار نفر به بالا و تمامی شهرهای بزرگ کشور را از طریق راه‌آهن به هم متصل کنیم و بتوانیم راه‌آهن سریع‌الاسیر ۳۵۰ کیلومتر در ساعت را به پایتخت کشورهای همسایه شامل افغانستان، پاکستان، باکو، آذربایجان، ترکیه و... متصل کنیم، ۱۵۰ میلیارد دلار از نقدینگی کشور سرمایه‌گذاری می‌شود و امکان تحریم ایران در زمینه انتقال کالا و ارز به کشورهای همسایه از بین می‌رود. می‌توان بخشی از این نقدینگی را به‌تدریج و نه یک‌باره هدایت کرد تا اشتغال، عمران و آبادانی در کشور رقم بخورد؛ مردم هم امیدوار می‌شوند.

*دولت طرحی را برای هدایت نقدینگی به سمت نوسازی بافت‌های فرسوده شهری ارائه داد که تا کنون اجرایی نشده است؛ آیا امکان جذب نقدینگی در بازار مسکن وجود دارد؟

بخشی از نقدینگی باید به سمت بازآفرینی بافت‌های فرسوده شهری و روستایی برود که این مسئله حجم بزرگی از نقدینگی را به سمت خودش جذب می‌کند. پروژه‌های مسکن مهر برای هدایت نقدینگی در دولت آقای احمدی‌نژاد راهکار خوبی بود و اشتغال بالایی ایجاد کرد و تعداد زیادی صاحب‌خانه شدند، البته عیب‌هایی هم داشت. یکی از کارهای خوبی که منجر شد نقدینگی در کشور، زمینه ضربه زدن به اقتصاد کشور را فراهم نکند، پروژه‌های مسکن مهر بود. امروز نیز پروژه‌های بازآفرینی مسکن بافت‌های فرسوده شهری و روستایی، بستر بسیار مهمی برای جذب نقدینگی است.

به نظر بنده یکی از جاهایی که حتماً باید اصلاحات جدی در آن انجام شود، وزارت مسکن و راه و شهرسازی است چه در زمینه راه‌آهن که باید نقدینگی جذب شود و چه در زمینه پروژه‌های بزرگ عمرانی جاده‌ای مانند مسکن مهر و بازآفرینی بافت‌های فرسوده. بنابراین وزارت راه و شهرسازی باید خودش را برای انجام چنین اقداماتی آماده کند. این یکی از طرح‌های شدنی است و یک مدیریت جهادی و جدی لازم است که شبانه‌روز وسط میدان بیاید و دارای برنامه باشد. می‌توانیم نقدینگی را به سمت معادن هدایت کنیم. بخشی از معادن ایران به‌شدت نیازمند نقدینگی است. می‌توان با جذب نقدینگی در معادن یک تحول اقتصادی جدی ایجاد کرد و به خام‌فروشی پایان داد.

*نظر شما در مورد دور زدن تحریم‌ها چیست؟

باید پایه‌های اقتصاد را بر اساس وضعیت موجود شکل دهیم و در وهلۀ اول به‌دنبال دور زدن تحریم‌ها نباشیم، چرا که دور زدن تحریم‌ها یک امر ثانوی است. اولاً و بذات ما باید به‌دنبال بنا کردن اقتصاد کشور بر اساس وضعیت موجود باشیم که شدنی است، اما ثانیاً و بالعرض ما نباید خودمان را در برابر فشارها و دغل‌بازی‌های آمریکایی‌ها، دست‌بسته ببینیم، چرا که این مسئله اقتضای خودش را دارد.

*آیا با شفاف‌سازی اقتصادی در داخل و پیوستن ایران به (FATF) موافق هستید؟

بنده در جلسه غیرعلنی اعلام کردم که ما نیازمند حداکثر شفافیت در داخل و حداکثر پنهان‌کاری نسبت به دشمنان خود هستیم. در یک جنگ اقتصادی اطلاعات به دشمن داده نمی‌شود. همچنین زمانی که جنگ نظامی باشد، اطلاعات مربوط به ظرفیت‌های خود را به دشمن نخواهد داد. اینکه بعضی از وزارتخانه‌های ما اطلاعات اقتصادی، تبادلات مالی و ارزی ما را به‌صورت آنلاین در اختیار (FATF) بگذارند و بعد هم آن را در اختیار آمریکا قرار دهند، احمقانه است. همچنین پذیرفتن الزامات آمریکایی‌ها احمقانه است و این اقدامات صددرصد در مقابل برنامه‌ای است که بخواهد ما را در جنگ اقتصادی پیروز کند. حتماً باید در داخل کشور شفافیت داشته باشیم که مردم امیدوار باشند؛ طبق قانون باید، تمامی مناقصات در سامانه‌ها قرار بگیرند که مردم آن را ببینند. طبق ماده ۹ قانون برنامه ششم باید مردم از تمام مناقصه‌هایی که برگزار و قراردادهایی که منعقد می‌شود، مطلع شوند و دریافتی‌های مدیران را بدانند.

*با شفافیت حقوق مدیران در شرایط اقتصادی فعلی چطور؟

اگر دریافتی‌های دولت، مجلس، قوه‌ قضائیه و دیگر مسئولین بالاست، دریافتی‌ها را در جنگ اقتصادی کم کنیم نه اینکه خجالت بکشیم آن را اعلام کنیم. در این راستا باید ماده ۲۹ قانون برنامه ششم را اجرا کنیم. اگر مدیران خجالت می‌کشند دریافتی خود را اعلام کنند و می‌گویند چون مبالغ دریافتی زیاد است، مردم ناامید می‌شوند، بنابراین راه‌حل آن است که به‌جای اینکه چنین حرفی را بزنند و پنهان‌کاری کنند، مبالغ را کم و آن را اعلام کنند تا مردم امیدوار شوند.

نظر شما